فرادید؛ اگر تاریخچه خلاقیت فقط یک چیز به ما یاد بدهد، آن یک چیز این است که بزرگترین ایدهها زمانی از راه میرسند که کمتر از همیشه انتظارشان را داریم.
بیایید ببینیم ولفگانگ آمادئوس موتسارت چگونگی رسیدنِ ملودیهای جدید به ذهنش را در هنگام صرف غذا در رستوران، پیادهروی بعد از غذا یا آماده شدن برای خواب شبانه چگونه توصیف کرده است. او دراینباره نوشته است: «آنهایی را که خوشایندم است، حفظ و حتی زمزمه میکنم، حداقل دیگران این را به من گفتهاند. توصیف اینکه چه زمانی و چطور از راه میرسند سخت است؛ آنچه دربارهاش مطمئنم این است که نمیتوانم هر زمانی که دلم خواست آنها را بسازم.»
به گزارش فرادید، فقط موتسارت چنین چیزی را تجربه نکرده است؛ پوانکاره، ریاضیدان فرانسوی، چگونگی به دست آمدن موفقیتهایش را در زمان سفر با اتوبوس یا پیادهروی در پیادهرو توصیف کرده است؛ و آگاتا کریستی گفته که ایده داستانهای جنایی در زمانی که مشغول شستن ظرفها یا استحمام بوده، به ذهنش رسیده است.
او در خودزندگینامهاش نوشته است: «فکر نمیکنم نیاز مادر اختراع باشد. به عقیده من، اختراع مستقیم از بطالت و احتمالاً از تنبلی حاصل میشود.»
بهنظر میرسد که روانشناسان با این ایده موافقاند و شواهد معتبر نشان میدهد که تفکرات خلاقانه بیشتر احتمال دارد که بعد از یک دوره «نهفتگی» رخ بدهد. منظور از نهفتگی زمانی است که شما به جای تمرکز بروی کاری که باید انجام دهید، روی یک کار کاملاً متفاوت متمرکز میشوید. ایندرحالیست که مغزتان در پشتصحنه دارد روی همان موضوع اول کار میکند. این کار متفاوت میتواند پیادهروی، انجام کارهای منزل یا دوش گرفتن باشد. حتی میتواند به تعویق انداختن انجام کارهای اداری با تماشای یک ویدیو در یوتیوب باشد که میتواند به شما کمک کند مشکلات را حل کنید؛ البته به شرط آنکه به صورت متعادل از آن استفاده کنید.
تفکر آزاد
دلایل زیادی وجود دارد که توضیح میدهد چرا یک دوره نهفتگی میتواند به تفکرات خلاقانه و جدید منجر شود. برطبق یکی از نظریهها، این بستگی به قدرت ذهن ناخودآگاه دارد: وقتی وظیفهمان را کنار میگذاریم، مغز به پیدا کردن راهحل در زیر سطح خودآگاه ادامه میدهد تا بالاخره یک راهحل خودنمایی کند.
یک دوره نهفتگی همچنین به ما فرصت میدهد تا از کارمان فاصله روانی بگیریم که خیلی اهمیت دارد. وقتی مدت طولانی روی یک مسئله متمرکز میشوید، ممکن است روی راهحلهای واضح تثبیت شوید. یک دوره نهفتگی به شما فرصت میدهد تا تمرکز ذهنی خود را وسیع کنید، ارتباطات خود را گسترده کنید و در نهایت با یک چشمانداز وسیعتر به سراغ حل مسئله بروید.
نکته جالب آن است که وقتی ذهنتان را با انجام وظایف نسبتاً آسان منحرف و مشغول میکنید، نهفتگی در بهترین حالت ممکن عمل میکند و علت آن این است که ذهن فضای آزاد کافی برای پرسهزنیِ آزادانه پیدا میکند.
یک روانشناس به نام بنیامین بِرد و همکارانش در سال 2012 این ایده را به بوته آزمایش گذاشتند. آنها از مشارکتکنندگان خواستند تا یک آزمون کلاسیک برای سنجش خلاقیت که میگوید «یک کاربری غیرمعمول برای یک سری شیء معمولی پیدا کن» را انجام دهند. از اسم این آزمون پیداست که هدفش پیدا کردنِ کاربردهای شگفتآور برای تعدادی شیء رایج است که برای مثال میتواند چند قطعه آجر یا یک رختآویز باشد.
بعد از چند دقیقه طوفان ذهنی –که افراد کاربردهای نامتعارف برای اشیاء پیشنهاد میدادند—وقت یک دوره نهفتگی بود. به برخی از دانشآموزان اجازه داده شد تا 12دقیقه استراحت مطلق داشته باشند. در همین مدت از بقیه یک آزمون آسان که نیازی به مشغولیت ذهنی بالا نداشت گرفته شد. در این آزمون به آنها رشتهای از اعداد را نشان میدادند و آنها باید میگفتند که این اعداد زوج هستند یا فرد. این کار شبیه انجام کارهای خانه مانند شستن ظرفها بود که به تمرکز نیاز دارد، اما همچنان برای گردش افکار کلی فضای خالی وجود دارد.
به گروه سوم انجام یک وظیفه سختتر محول شد که بر اساس آن باید تعدادی عدد را برای زمانی کوتاه در حافظه فعال خود نگه میداشتند و بعد پاسخ میدادند. چنین فعالیتی، از نظر تلاش ذهنیای که برای انجامش لازم است، شبیه همان میزان تمرکزی است که ما در زمان انجام شغلمان نیاز داریم. چنین حدی از تمرکز هیچ فضای خالیای برای پرسهزنی آزاد ذهن باقی نمیگذارد.
بعد از 12دقیقه استراحت همه مشارکتکنندگان دوباره به سراغ انجام تست خلاقیت بازگشتند و به هر گروه بر اساس میزان جدید بودن و اصیل بودن کاربردهایی که برای اشیاء پیشنهاد میدادند، امتیازی تعلق گرفت.
نتایج حاکی از آن بود که فواید انجام وظایفِ کم-مطالبه یا سهل در دوره نهفتگی بسیار چشمگیر است. آن گروه از مشارکتکنندگان که در دوران نهفتگی وظایف سهل و کم-مطالبه انجام داده بودند، در مقایسه با پیش از زمان استراحت، 40درصد بیشتر ایدههای خلاقانه ارائه داده بودند.
از همه مهمتر، مشارکتکنندگانی که در دوره نهفتگی مشغول استراحت مطلق بودند یا برعکس، به یک وظیفه پرمطالبه و سخت مشغول بودند -- بهطوریکه کل حافظه فعالشان را درگیر کرده بود—از گروهی که در تمام این مدت به صورت بیوقفه و بدون زمان نهفتگی مشغول انجام طوفان ذهنی بودند، خیلی بهتر عمل نکرده بودند.
برد میگوید خیلی شگفتآور است که استراحت مطلق –بدون انجام هیچ فعالیتی—خلاقیت را بیشتر نمیکند. او میگوید اگر فقط استراحت کنیم--بدون اینکه یک فعالیت کم-مطالعه انجام دهیم-- ذهن بهصورت متوالی به کار قبلی فکر میکند.
برای آنکه خلاقیتتان بیشتر شود نیاز دارید تا ذهن را آزاد کنید و روی فعالیت قبلی متمرکز نباشید. این مطلوب زمانی میسر میشود که در زمان استراحت یا دوران نهفتگی به یک کار کم-مطالبه مشغول باشید؛ بنابراین اهمالکاری یا وقفه انداختن بین وظایف از طریق انجام کارهای کممطالبه و سهل به خلاقیت بیشتر کمک میکند.