خبرگزاری مهر-گروه هنر-زهرا منصوری: فیلم سینمایی «تیک آف» ساخته احسان عبدی پور یک ماهی است که روی پرده سینماها است، به همین منظور با کارگردان این فیلم، ساعد نیک ذات فیلمبردار و سپیده عبدالوهاب تدوینگر این اثر در خبرگزاری مهر به گفتگو پرداختیم. در بخش نخست این گفتگو احسان عبدی پور عنوان کرد همواره در ته ذهنش سوژه عقدههای قدیمی وجود داشت، اما ساخت «تیک آف» چند دلیل داشت که یکی از آنها دور از مرکز بودن، بود که حالا دیگر این دلیل برایش رفع و رجوع شده است.
او همچنین گفت که نمی خواسته است که یک فیلم گانگستری بسازد و دوست نداشته است وارد فیلم های هالیوودی شود وگرنه تخیل پردازی و انجام کارهایی چون سوزاندن پمپ بنزین و غیره کار آسانی است!
در بخش دوم و پایانی این گفتگو احسان عبدیپور از دشواری های گرفتن پروانه ساخت می گوید، از اینکه تهیه کننده و سرمایه گذارش برای دریافت این مجوز حدود یک سال به وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی می رفتند زیرا مسئولان به آنها می گفتند آیا این شهری که شما در فیلمتان به تصویر می کشید، پلیس ندارد؟
احسان عبدی پور هرچند از شرایط بد اکران فیلمش گله مند است اما می گوید حالش با این فیلم خوب است، زیرا روزهای خوبی را با این فیلم گذرانده است. او معتقد است در حق چنین فیلم هایی جفا می شود و بهتر است مدت اکران آنها تمدید شود.
شرح بیشتر از این گفتگو را در زیر بخوانید:
*در خبرها خوانده بودیم که «تیک آف» چندین بار تدوین شده است. شما به طور مشخص چند بار این اثر را تدوین کردید؟
سپیده عبدالوهاب: من 24 نسخه تدوین شده از فیلم داشتم که در این تغییرات عواملی مانند ممیزی، تفاوت سلیقه و برخی موارد دیگر دخیل بود. ما یک سری جا به جایی ها برای مفهوم تر کردن روند قصه فیلم انجام دادیم که بخشی از آنها به این تصمیم برمی گشت که چه زمانی در این روایت غیرخطی ما به گذشته برویم و کی به حال برگردیم؛ به طور مثال اینکه شروع فیلم از سکانس انتظار کنار جاده باشد و بعد بازپرسی. بیشتر این تغییرات مربوط به بخش نخست فیلم یعنی قبل از ورود شیرزاد می شد. ما تلاش کردیم شخصیت ها و موقعیت زندگی آنها برای مخاطب مفهموم تر شود و دیگر سوالی برای مخاطبان باقی نماند.
احسان عبدی پور: این طور نیست که ما 24 مدل از این فیلم داشته باشیم. در واقع هر فیلم به طور طبیعی 12 بار تدوین میشود و ما هم در این اثر به صورت پله به پله تدوین را انجام دادیم.
*این فیلم ابتدا تدوین تندی دارد و سپس از ریتم میافتد. آیا این موضوع تعمدی بود؟
عبدالوهاب: اگر درباره روند ارائه اطلاعات در فیلم صحبت می کنیم باید بگویم که این موضوع به فیلمنامه باز می گردد نه تدوین. در ابتدا ما به معرفی شخصیت ها می پردازیم و بعد وارد قصه می شویم. اگر بعد از شروع بطری بازی، ریتم فیلم از نظر شما کند می شود به نظر من به میزان ارتباط با موضوع برمی گردد.
از بعد ورود شیرزاد ما تغییر احوال آنها را دنبال می کنیم ولی قرار نیست حادثه عجیبی اتفاق بیفتد. ما موقعیت تعدادی جوان را می بینیم که به یک تحول ختم می شود که اگر با آن همراه نشوید قطعا فیلم برای شما خسته کننده خواهد بود، اما اگر با این جنس از قصه گویی ارتباط برقرار کنید تازه از بعد از ورود شیرزاد فیلم برایتان روان تر می شود.
ساعد نیک ذات: ریتم فیلم باید به گونه ای باشد که جایی برای هواخوری داشته باشیم. برای مثال فیلم «ابد و یک روز» به دلیل دادن اطلاعات زیاد و حجم انبوهی از دیالوگ ها فرصت هواخوری به مخاطب نمی دهد و به این ترتیب مخاطبان نمی توانند فیلم را در لحظه تحلیل کنند.
این نکته ای بود که ما سعی کردیم در تدوین «تیک آف» رعایت کنیم و اتفاقا برخی می گویند یک سوم ابتدایی طولانی شده است و بعد که نوبت آن بازی می رسد روند اتفاقات به اوج می رسد، اما به طور کلی باید این را بگویم که در پایان فیلم گویا آدمی تربیت میشود که جسور است و می گوید کاری را که دوست داری انجام بده.
*اتفاقا من معتقدم شخصیت ها در «تیک آف» به آن صورت که باید پرورش پیدا نکرده اند و گویا معلق هستند.
عبدی پور: من از همه قصهواره ها کلیاتی در نظر داشتم و دوست داشتم وقتی افراد از سینما بیرون می آیند به این کلیت توجه کنند. در حقیقت این تهییج و کنشگر بودن مورد توجه است. ما باید سعی می کردیم از نقطه A به Z برسانیم. در واقع من نمی خواستم هر کدام از شخصیت ها را به سامانی برسانم. همه آنها حاوی یک خبر و یک پیشنهاد برای مخاطبان بودند و این پیشنهاد باید برای آنها جا می افتاد به همین دلیل هر کدام از آنها یک تکه از قصه را با خود حمل می کرد.
ما از ابتدا قصد داشتیم «تیک آف» را بدون ستاره بسازیم اما کار خطرناکی بود چون سال ها من این کار را کرده ام و دیدم چنین کاری خطرناک است*فکر نمی کنید اگر این فیلم بدون ستاره ساخته می شد نتیجه بهتری را در بازی ها به همراه می آورد؟
عبدی پور: ما از ابتدا قصد داشتیم «تیک آف» را بدون ستاره بسازیم اما کار خطرناکی بود چون سال ها من این کار را کرده ام و دیدم چنین کاری خطرناک است. حالِ من با این فیلم و روزهایی که گذراندم خوش است. من خاطره خوبی از آن دارم. این را هم باید بگویم که یک سال تهیه کنندگانمان به خاطر این فیلمنامه به وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی رفته بودند. من خودم ناامید شده بودم زیرا اصلاحیه های زیادی روی آن خورده بود. حتی حالا هم می گویند مگر این شهر پلیس ندارد؟ چرا عده ای شیشه ها را می شکنند؟
*گویا در نظر داشتید یک فیلم گرم کم کنتراست بسازید. در این باره توضیح می دهید؟
نیک ذات: فیلمبرداری به خودی خود کار سختی است. باید علم و فن آن را بلد باشی و احساس کنی که می توانی بار هنری یک فیلم را افزایش دهی و در عین حال بتوانی با 40 نفر از اعضای یک گروه تعامل داشته باشی تا بتوانی آن مفهومی که در ذهن کارگردان است در تصویر 2بعدی القا کنی. به هر حال این موارد باید در فیلمبرداری رعایت شود. ما قرار بود یک فیلم گرم کم کنتراست داشته باشیم. گرم یعنی ترکیبی از رنگ های زرد و نارنجی که کنتراست کمی داشته باشند که به فضای کاری کمک کنند. ضمن اینکه در آن کوچه های تنگ بوشهر به فیلمبرداری پرداختیم. چگونگی حرکت دوربین بر اساس خواست کارگردان بود. برای مثال زمانی که شخصیت «فایز» حرکت می کرد دوربین روی دست بود و زمانی که «آتنا» شروع به رفتن می کرد این گونه نبود. در واقع ما می خواستیم با این کار یک سیالی در رفتار دختر نشان دهیم؛ چیزی که در رفتار پسر وجود نداشت.
به هر حال فایز مسئولیت یک خانواده را برعهده دارد و همه اینها آگاهانه بود، حتی کادربندی و کلوزآپ ها هم آگاهانه بود. ما سعی کردیم نورپردازی هم به گونه ای باشد که در فضای جنوب وجود دارد. 2 روش متفاوت نورپردازی در «تنهای تنهای تنها» و این فیلم برای من وجود داشت. به یاد دارم زمانی که در «تنهای تنهای تنها» شروع به فعالیت کردم دوستی به من گفت اگر من فیلمنامه این اثر را می خواندم آن را به گوشه ای پرت می کردم اما نمی دانم که شما از کجا متوجه شدی که فیلمنامه خوبی است. باید بگویم که برای من که یک جنوبی هستم نوشته های احسان شبیه نوشته های آمریکای لاتین است یعنی یک رئالیسم جادویی دارد. به همین ترتیب سعی کردم در نورپردازی هم همین مساله را رعایت کنم. ما در این 2 فیلم همکاری بسیار خوبی با هم داشتیم زیرا به طور کلی از نظر فکری به هم نزدیک هستیم و این تعامل مهم است.
*درباره کلوزآپ های فیلم صحبت کردید، اتفاقا در این فیلم کارگردان بدون اینکه واهمه ای داشته باشد کلوزآپ های پشت سرهمی در فیلم نشان می دهد.
عبدی پور: این کلوزآپ ها عمدی بوده اند زیرا می خواستم هرچه بیشتر به آدم ها نزدیک شوم. از همان اول می دانستم که «تیک آف» کلوزآپ های زیادی خواهد داشت. با این وجود هر چند که در فضاهای بیرونی از شخصیت ها دور می شدم اما در خلوت با این کلوزآپ ها به آنها نزدیک می شدم.
*این فیلم چندین بار تغییر نام داد و در نهایت عنوان «تیک آف» برای آن برگزیده شد. دلیل این تغییر نام های مکرر چه بود؟
عبدی پور: من این کار را نکردم بلکه صلاحدیدهای اقتصادی باعث این امر شد. به هر حال فیلم اسپانسر دارد و باید آن سیکل لازم طی می شد. می توانم بگویم افرادی که به این سینمای مستقل آمدند و فیلمنامه من را قبول کردند کار بزرگی را انجام دادند زیرا هر تهیه کننده ای قبول نمی کند که چنین فیلمنامه ای را تبدیل به فیلم کند از همین رو باید با همدیگر تعامل می کردیم. هر چند من هنوز ته ذهنم نام این فیلم «آه ای عبدالحلیم» است.
* «تیک آف» در زمان بدی هم اکران شد؛ یعنی درست در زمانی که مردم درگیر انتخابات بودند، این موضوع به فیلم شما صدمه نزد؟
عبدی پور: ابتدا قرار بود این فیلم در اسفندماه اکران شود اما به دلایلی صاحبان اثر نخواستند که «تیک آف» در اسفندماه اکران شود اما این برهه هم زمان خوبی برای نمایش عمومی این اثر نیست.
لازم می دانم به این نکته اشاره کنم که برخی فیلم های پرفروش ما آثاری نیستند که بتوانیم به لحاظ قومی سرمان را به خاطر آنها بالا بگیریم و به نظرم باید یک نفر وارد این گود شود و سازوکاری اجرا کند تا سر فرهنگ ما به سمت بالا گرفته شود. اگر همین طور پیش برویم اتفاقات خوبی برای ما پیش نمی آید. برای مثل به نظرم باید زمان اکران فیلم هایی که با روال رایج زاویه دارند، تمدید شود. منظور من از این حرف این نیست که فیلم من خوب است بلکه حرف من این است که باید یک اهرم کمکی برای چنین فیلم هایی وجود داشته باشد. ممکن است برخی بگویند که این یک نبرد است. من این موضوع را قبول دارم اما نه در نظام فرهنگی که اسم وزارتخانه آن وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی است. . به نظرم باید کمکی به این فیلم ها شود تا تغییری ایجاد شود. من نمی گویم که صرفا به فیلم من کمک شود بلکه به طور کلی به نظرم به فیلم هایی از این دست جفا میشود. حتی به نظرم فیلم آپارتمانی هم می تواند اثر متفاوتی باشد. بحث من بحث ماهوی است که یک نگرش جدی و یک راه جدید را پیش روی مخاطب نشان دهیم.
از همین رو من فکر می کنم تهیه کننده و سرمایه گذار فیلم من ریسک کردند، آنها می توانستند فیلمنامه ای را قبول کنند که ریسک کمتری داشته باشد. به هر حال کسی که در سینمای ایران شروع به ساخت یک فیلم کمدی می کند از بقیه خیلی جلو است ولی تهیه کنندگان من این کار را نکردند. ضمن اینکه «تیک آف» اولین فیلم تهیه و تولید آنها بود.
عبدالوهاب: در حال حاضر اگر تهیه کننده ای می تواند فیلمش را اکران کند، بی شک تلاش فراوانی کرده و از سدهای بسیاری گذشته است. امروزه در سینما هر فیلمسازی که در هر زمانی بتواند فیلمش رنگ پرده را به خود ببیند، خوشحال است. این موضوع به چرخه اکران بر می گردد و به هزار و یک عامل بستگی دارد. زمانی که دلایل تعیین کننده اکران یک فیلم محدود می شود یعنی امکان وارد شدن نیروهای جدید کم میشود یعنی هر کسی به سراغ فیلمنامه و عواملی که دلش می خواهد نمی تواند برود. این ها همه به هم مرتبط هستند. بی شک هر تهیه کننده ای ترجیح می دهد فیلمش را در زمان مناسب و دلخواهش اکران کند.
عبدی پور: کاش شرایط به این گونه بود که فیلم هایی که فجر می رفتند یک فروش و موقعیت بالایی را با خود به همراه می آوردند. به هر حال آنها یک ویژگی داشتند که به جشنواره فیلم فجر راه یافتند اما ما عملا چنین چیزی را نمی بینیم.