به گزارش خبرنگار مهر، برای درک بهتر آنچه برای استقلال رقم خورد اندکی تاریخ را تورق می کنیم و به عقب برمیگردیم. روزی که تیم ملی ایران به رهبری کی روش در سئول با کره جنوبی زحمی بازی می کرد و در آنسو ازبکستان داشت پی در پی قطر را به گونه ای عجیب و مشکوک گل باران می کرد تا به جای ایران به جام جهانی برود.
آن روز آمپر حرارت و فشار برای تیم ملی ایران بسیار بالا بود، هر ثانیه خبر جدیدی از بازی با ازبکستان شنیده می شد اما وسط زمین دو فرمانده که اتفاقا استقلالی هم بودند در حال صدور فرمان هایی بودند که در راستای تاکتیک های کی روش بود.
نکونام آن روز را خیلی ها با بوسیدن بازوبند کاپیتانی آبی اش به یاد دارند اما واقعیت این است که کارشناسان فریادهای او را به یاد می آورند، فریادهایی برای نظم بخشیدن به تیم در قلب زمین. فرمان ها پی در پی صادر می شد، «فلانی، برو بازیکن یارگیرت رو بگیر، بهمانی چکار می کنی پشت هجده قدم مال تو است، آقای ایکس، بچسب به مهاجم نگذار بچرخد». در همان لحظات آندرانیک تیموریان در حال جنگیدن وسط زمین بود، سامورایی «لقب تیموریان» جنگ را آن روز معنی کرد، به چپ تکل می زد، از راست خطا می کرد، کورس می انداخت و اجازه نمی داد هافبک های کره برای بازی سازی فرصت فکر کردن و تصمیم گیری داشته باشند. دیگران هم که تیموریان را می دیدند و اینهمه دویدن و نفس نفس زدن او را لمس می کردند به خودشان می آمدند.
آندو آن روز دستش شکست، اما تا آخر بازی جنگید و بالاتر از آن اینکه پاس گل به قوچان نژاد را هم او داد و کار را تمام کرد.
شب سنجاقک
به استقلال در نیمه شب دوبی برمی گردیم. در استقلال نه نکونامی بود که فرمانده وسط زمین باشد و نه تیموریانی که برای بیرون بردنش از زمین پس از بازی به برانکارد نیاز داشته باشید. همه فقط سر تکان می دادند و دنبال حربف می دویدند. حتی خود منصوریان هم مغبون شده بود و دستوری صادر نمی کرد.
همین نکونام و تیموریان برای استقلال هم در شب سنجاقک (همان شبی که تیموریان سنجاقک را از زمین چمن و زیر پای بازیکنان نجات داد و مورد تقدیر ارگان های بین المللی قرار گرفت) و مقابل تیم لالیگایی شده تایلند همین کار را کردند و بازی را بردند که خیلی ها تصور می کردند نمی توانند. در شب شش تایی شدن استقلال اما هیچ بازیکن بزرگی حضور نداشت، هیچکس نبود که بعد از سه بر صفر شدن بازی را جمع کند، کسی نبود که با جنگیدن وحشتناک عملا بازیکنان را به مبارزه تن به تن دعوت کند. استقلال بازیکن تاثیر گزار و بین المللی نداشت.
ریشه این موضوع برمیگردد به یارگیری های ابتدای فصل و نیم فصل. جایی که استقلال بسیار بد بازیکن گیری را شروع کرد و خودش در نیم فصل همان ها را که خریده بود پس زد و در نیم فصل هم با شاهکار مدیریتی و حکم فیفا محروم شد و نتوانست تیمش را آسیایی بسازد. در واقع استقلالی به آسیا رفت که استانداردهای بازی های بزرگ را نداشت و سقف توانایی هایش لیگ برتر ایران بود.