سرویس سیاست مشرق - روزانه میتوان از لابهلای گزارشها و عناوین خبری رسانههای مکتوب و حتی غیر مکتوب، نکات قابلتوجهی استخراج کرد؛ موضوعاتی که میتواند برای مخاطبین قابلاستفاده و محوری برای تحلیل باشد، در گزارش روزانه "ویژههای مشرق" نکات و تأملات قابلاستخراج از رسانهها برای مخاطبین عرضه خواهد شد؛ با «ویژههای مشرق» همراه شوید.
*******
**ذوق زدگی اصلاح طلبان از حمله ظریف به سردار سلیمانی
روزنامه شرق در مطلبی نوشت:«در صحبتهای منتشرشده ظریف، مواضعی بیسابقه از او درباره عملکرد سردار سلیمانی، سپاه پاسداران و نیز عملکرد روسیه در صحنه سیاست خارجی ایران نقل میشود».
روزنامه اعتماد نیز شبکه ضدایرانی «ایران اینترنشنال» که حامی رسانه ای گروهک تروریستی منافقین است را اینگونه توصیف کرده است:«یک رسانه فارسیزبان نزدیک به عربستانسعودی اقدام به پخش فایلهای تقطیع شده از مصاحبهای کرد که محمدجواد ظریف در اسفند ماه 1399 انجام داده است. این رسانه فارسیزبان ابتدا اقدام به پخش چند فایل چند دقیقهای تقطیع شده کرد و همزمان از برخی ایرانیهای مقیم خارج درباره اطلاعات داده شده در این فایلها پرس و جو کرد».
پایگاه خبری جماران- نزدیک به سید حسن خمینی- نیز با عادی جلوه دادن محتوای فایل صوتی ظریف نوشت:«ظریف کلیت این سخنان را (اگر همه آن را گوش دهیم، نه یک قسمت گزینشی) طی سال های اخیر در جلسات مختلف بیان کرده بود و او موضوع عجیب و بی سابقه ای را مطرح نکرده است».
انتشار اظهارات تأمل برانگیز ظریف علیه امنیت ملی توسط رسانه ضدایرانی وابسته به آل سعود، واکنش های بسیاری در پی داشته است.
مصاحبه با محمدجواد ظریف در روز ششم اسفند سال 1399 و در قالب برنامهای با عنوان «تاریخ شفاهی دولت تدبیر و امید» ضبط شده است. این مصاحبه، زیر نظر مرکز بررسیهای استراتژیک ریاست جمهوری- به مدیریت حسامالدین آشنا- انجام شده است و «سعید لیلاز» از متهمین فتنه 88، این مصاحبه را انجام داده است.
ظریف در این مصاحبه با کلیدواژه «میدان»، اظهارات تندی علیه سردار حاج قاسم سلیمانی و اقدامات منطقه ای سپاه پاسداران مطرح کرده است.
انتشار این فایل صوتی آن هم در آستانه انتخابات ریاست جمهوری و همزمان با سفر ظریف به عراق، نشان از طراحی ویژه ای دارد که اهدافی مغایر با منافع ملی را دنبال می کند.
ظریف و مقامات وزارت خارجه و همچنین حسام الدین آشنا پیش از این نسبت به پخش سریال گاندو- با موضوع نفوذ- واکنش های بسیار تند و توهین آمیزی نشان دادند. اما حالا یک فایل صوتی از وزارت خارجه و مرکز بررسی های استراتژیک به استودیوی شبکه سعوی اینترنشنال می رود!
این فایل صوتی دوقطبی «مقاومت-مذاکره» را نشانه گرفته و اینگونه القاء می کند که دولت و وزیر خارجه در ایران هیچ کاره هستند و همه امور در دست نیروهای نظامی و از جمله سپاه است. طراحان این پروژه در پی آن هستند تا نهادهای نظامی را بانی اصلی وضع موجود جا بزنند و این فریبکاری را به عنوان ابزار انتخاباتی به کار ببرند.
**زیباکلام: چرا روی موشک نوشتید «اسرائیل باید از صحنه روزگار حذف شود»؟!
«صادق زیباکلام» فعال سیاسی اصلاح طلب در یادداشتی در روزنامه آرمان نوشت:«هنوز توافقی با آمریکا صورت نگرفته و گفتوگوها در مراحل اولیه است که تندروها دارند علیه آن صفآرایی میکنند. درست مثل برجام قبلی، آنقدر تیغ و تیشه بر سر راه آن ریختند که هنوز ترامپ نیامده، شرکتهای غربی که بهامید تغییر فضای بعد از برجام به ایران آمده بودند، چمدانهایشان را بستند و بازگشتند. بعد هم تندرو دیگری بهنام ترامپ تیر خلاص را به پیکر بیجان آن شلیک نمود و البته تندروها هم طبق معمول یقه میانهروها را گرفتند که "دیدید به آمریکاییها نمیشود اعتماد کرد؛ ما از اول هم گفته بودیم...".».
زیباکلام در ادامه نوشت:« هنوز مرکب امضای آن خشک نشده بود که با شلیک دو موشک که بر روی آن نوشته بود:«اسرائیل باید از صحنه روزگار محو شود»، به دنیا پیام دادند که مبادا کسی فکر کند که برجام تغییری در دشمنی با غرب بهوجود آورده. مثل برجام قبلی، اینبار هم نگرانند مبادا توافق منجر به تنشزدایی با غرب شود. بهعلاوه همچون برجام قبلی نمیخواهند بهبود وضع اقتصادی بهسود روحانی و میانهروها شود».
ساختار حاکمیتی آمریکا- دموکرات ها و جمهوری خواهان- در مقابله با کشورهای دیگر سه گزینه را انتخاب می کند؛ تحریم، جنگ، مذاکره. این سه گزینه، اهداف یکسانی را دنبال می کند.
تجربه موشک باران پایگاه عین الاسد و اسقاط پهپاد متجاوز ترایتون و ارسال نفتکش های ایرانی به ونزوئلا و پرتاب اولین ماهواره نظامی ایران به فضا و...در سالهای اخیر،بیش از پیش ثابت کرد که گزینه نظامی علیه ایران روی میز مقامات آمریکایی نیست.
علاوه بر این، مقامات آمریکایی صراحتا اذعان کرده اند که در مسئله ایران، تحریم ها به سقف خود رسیده و این در حالی است که هدف اصلی آمریکا از اعمال تحریم های ضدایرانی، برآورده نشده است. از سوی دیگر، کارشناسان و متخصصان حوزه اقتصاد بارها تاکید کرده اند که تحریم ها نهایتا 20 الی 30 درصد در مشکلات اقتصادی کشور سهیم است و 70 الی 80 درصد مشکلات ناشی از سوءمدیریت است.
تجربه نیز ثابت کرده است که فرمول «خنثی سازی تحریم ها» برای مقابله با مشکلات ایجاد شده بابت تحریم ها، بسیار کارساز و راهگشا می باشد.
در این میان، مذاکره و توافق، تنها گزینه ای است که پیش روی مقامات آمریکایی برای مواجهه با ایران وجود دارد. اما آیا آمریکا در مذاکره و توافق به دنبال «برد-برد» و لغو تحریم ها و گشایش اقتصادی برای مردم ایران است؟! پاسخ قطعا منفی است.
ساختار حاکمیتی آمریکا در پی آن است تا اهدافی را که نتوانسته از طریق جنگ و تحریم به آن دست یابد، به وسیله مذاکره تحقق ببخشد. برجام مصداق روشن این رفتار آمریکاست. به واسطه برجام در صنعت هسته ای ایران بتن ریخته شد، اما تحریم ها در سر جای خود باقی ماند. برای همین بود که «وندی شرمن» عضو ارشد تیم مذاکره کننده در دولت اوباما و مقام ارشد فعلی در دولت بایدن صراحتا گفت:«کاری که برجام با برنامه هسته ای ایران کرد، جنگ هم نمی توانست انجام دهد».
حالا جماعتی که با لبخند مقامات آمریکایی، غش و ضعف می کند و با اخم مقامات آمریکایی، قالب تهی می کند، قصور و تقصیرهای خود در تحمیل خسارت محض برجام را به گردن قدرت دفاعی و نظامی ایران می اندازد.
خسارت محض برجام نتیجه اعتماد بی دلیل به آمریکا است. آمریکایی که مشهور به «قاتل زنجیره ای توافقات بین المللی» است. اگر دولت آقای روحانی همه تخم مرغ های خود را در سبد برجام نمی چید و به 28 شرط ابلغی در اجرای توافق هسته ای عمل می کرد، شاهد کوچک شدن سفره مردم و کاهش ارزش پول ملی کشورمان نبودیم.
**اگر بخواهیم انقلاب شکلی نداشته باشیم، چارهای نداریم جز انقلاب محتوایی
«محمدصادق جوادی حصار» از دستگیرشدگان فتنه 88 در مصاحبه با روزنامه اعتماد گفت:«ما یا باید انقلاب محتوایی کنیم یا انقلاب شکلی. اگر بخواهیم انقلاب شکلی نداشته باشیم و شکل حکومت عوض نشود، چارهای نداریم جز انقلاب محتوایی! با این تعریف که «انقلاب» به معنای اصلاح آنی و فوری و اساسی است و«رفورم» و «اصلاحات» به معنای اصلاح تدریجی امور، طبیعی است که نمیخواهیم همهچیز را بههم بریزیم».
جوادی حصار در ادامه گفت:«میگوییم بازنگری کنیم. بههرحال آیندهسازان این کشور و همان نسل جوانی که رهبری از آن نام میبرند، اگر میتوانند موشک بسازند، حتما عقلشان میرسد که قانون اساسیای تدوین کنند که روزآمد باشد».
چندی پیش «حمیدرضا جلایی پور» از اعضای ظیف تندرو اصلاح طلب گفته بود:«برای حل ابرچالشهای ایران چند راه بیشتر متصور نیست: یکی انقلاب کلاسیک دیگر، یا انقلاب آرام، یا فروپاشی ناشی از ناکارآمدی حاکمیت، یا تقاضای دخالت خارجی و بالاخره راه اصلاحات. کمهزینهترین و ممکنترین راه همان راه اصلاحات است».
اصلاح طلبان بارها در لفافه و یا صریحا اعلام کرده اند که باید ما در قدرت باشیم در غیر اینصورت نظام به سمت فروپاشی خواهد رفت. جالب اینجاست که این جماعت با چنین دیدگاهی، طرف مقابل را به دیکتاتوری و تمامیت خواهی نیز متهم می کند.
یکی از مصادیق دوگانه ی «یا اصلاحات-یا فروپاشی» انتخابات ریاست جمهوری سال 88 است. جریان اصلاح طلب در آن سال، شکست در انتخابات را نپذیرفت و دروغ بزرگ تقلب را مطرح کرد. همان دروغی که ابطحی بعدها اعتراف کرد که «تقلب،اسم رمز آشوب بود».
برخی از فعالین اصلاح طلب پیش از این اذعان کرده بودند که یکی از نقاط ضعف جریان اصلاحات این است که با جریان برانداز خارج از کشور مرزبندی نکرده است.
جالب اینجاست که طیفی که استعداد جوانان ایرانی را در حد «آبگوشت بزباش و قرمه سبزی» می بیند، از لزوم انقلاب محتوایی سخن می گوید.