عامل قتل پسر کفاش پس از 13 سال زندگی با کابوس مرگ سرانجام از سوی اولیای دم بخشیده شد و به زندگی برگشت. این پرونده از بهمن سال 87 با گزارش ناپدید شدن پسر جوانی بهنام امید در دستور کار پلیس قرار گرفت.
پدر امید به مأموران گفت: پسرم در تولیدی کفش کار میکند و از دیروز ساعت 6 عصر که با موتورش از خانه خارج شد دیگر برنگشت.
چند ساعت بعد مرد ناشناسی تماس گرفت و گفت تلفن همراه پسرت و موتورش دست من است و آدرسی داد تا به آنجا بروم. من باور کردم و به ملاقاتش در اسلامشهر رفتم، اما او نیامد تلفن همراه پسرم نیز خاموش بود تا صبح صبر کردیم و وقتی خبری از امید نشد به پلیس خبر دادیم.
کشف جسد کنار باغ انگور
پس از شکایت مرد میانسال در حالی که تحقیقات آغاز شده بود 8 روز بعد رهگذری با پلیس تماس گرفت و از کشف جسدی درحوالی روستای مهران آباد و در نزدیکی باغ انگور و ریل راهآهن خبر داد.
بهدنبال گزارش کشف جسد، کارآگاهان اداره آگاهی اسلامشهر بلافاصله راهی محل شده و با جسد پسر جوانی مواجه شدند که با ضربات چاقو از پا درآمده بود. پزشکی قانونی زمان مرگ را حدود 9 روز قبل اعلام کرد و باتوجه به شباهت جسد کشف شده با امید، این احتمال رفت که جنازه متعلق به پسر ناپدید شده باشد.
از خانواده امید خواسته شد برای شناسایی جسد به پزشکی قانونی بروند و آنها با حضور در پزشکی قانونی جسد پسرشان را شناسایی کردند.
دستگیری متهم
در ادامه بررسیها مشخص شد مقتول آخرین بار با پسری 24 ساله به نام بابک قرار داشته است. از سویی در تحقیقات مشخص شد که موتور و گوشی تلفن همراه امید در اختیار بابک است.
با مشخص شدن این موضوع و احتمال دست داشتن بابک در این جنایت، پسر جوان 22 اسفند سال 87 در خانه یکی از اقوامش بازداشت شد. بابک در مواجهه با مدارک و شواهد پلیسی به قتل اعتراف کرد.
او گفت: 5 سال قبل در تولیدی کفش مشغول بهکار شدم و امید نیز در آنجا کار میکرد. ما باهم دوست شدیم و در این میان مقداری پول از مقتول قرض گرفتم، اما نتوانستم این پول را برگردانم، مقتول هم پولش را میخواست. درنهایت روز حادثه با او در محلی خلوت قرار گذاشتم.
میخواستم با امید صحبت کنم و از او مهلت بگیرم تا بتوانم پول را به او برگردانم. اما قرارمان به دعوا ختم شد و از روی عصبانیت، من با چاقویی که داشتم به او ضربه زدم. بعد هم از ترس اینکه گرفتار شوم جسد را به نزدیکی باغ انگوری انتقال دادم.
بخشش قبل از چوبه دار
متهم پس از اعتراف به قتل و بازسازی صحنه جنایت، در شعبه 74 دادگاه کیفری استان تهران پای میز محاکمه رفت. باتوجه به درخواست قصاص متهم از سوی اولیای دم، قضات دادگاه او را به قصاص محکوم کردند.
در حالی که پرونده این جنایت پس از تأیید حکم در دیوانعالی کشور برای اجرا به دادسرای امور جنایی پایتخت ارجاع شده بود، واحد صلح وسازش دادسرای امور جنایی پایتخت به سرپرستی محمد شهریاری وارد عمل شدند. چندین جلسه برای رضایت تشکیل شد و در نهایت اولیای دم به خاطر رضای خدا و حرمت ماه مبارک رمضان از قصاص قاتل پسرشان گذشتند.
منبع: روزنامه ایران