سرویس اقتصاد مشرق- بر اساس تعریف سازمان ملل متحد، امنیت غذایی، دسترسی همه مردم به غذای کافی در تمام اوقات برای داشتن بدن سالم است. موجود بودن غذا، دسترسی به غذا و پایداری در دریافت غذا، سه رکن اصلی میباشند. گندم، برنج، جو، ذرت، شکر، دانههای روغنی (مثل سویا، کلزا و آفتابگردان)، روغن مایع خوراکی و سرخکردنی، کنجالهها (مانند کنجاله سویا و کلزا و ...)، گوشت طیور، گوشت قرمز، حبوبات و ...، نقش بسزایی در امنیت غذایی و درنهایت امنیت داخلی کشورها دارند.
این مطلب، متمرکز بر جریانشناسی (رفتارشناسی و سیاست حاکمیتی) تولید و صادرات محصولات اساسی و استراتژیک کشاورزی و راهبردی مذکور توسط قدرتهای زراعی و غذایی در دنیا است قدرتهایی که با اجرای دقیق قوانین حمایتی از صنعت کشاورزی (همانند قانون خرید تضمینی در ایران و ...) و حذف دلالان و مافیا از زنجیره تولید، توزیع و صادرات محصولات مذکور، توانستهاند به این جایگاه مهم در دنیا دست یابند و علاوه بر رهانیدن کشورهای خویش از وابستگی غذایی به دیگر کشورها، با صادرات محصولات اساسی کشاورزی و راهبردی مذکور، زمینه وابستگی هر چه بیشتر کشورهای واردکننده را به خودشان فراهم کردهاند.
بنابراین حمایت از تولید و صادرات محصولات اساسی و راهبردی مذکور در بین کشورهای پیشرفته، امری بدیهی به شمار میرود و حتی با فشار سازمان تجارت جهانی مبنی بر محدود کردن سطح حمایت از کشاورزی، کشورها d مذکور، نوع حمایت از کشاورزان و تولیدات راهبردی کشاورزی خود را تغییر ندادهاند.
بحث و حمایت از کشاورزی، بحثی حاکمیتی، نه دولتی برای قدرتهای زراعی است. همچنین سوء مدیریت و نگاههای سیاسی، در کمترین میزان خود است. کشاورزان و دامداران در قلمرو حاکمیتی قدرتهای بزرگ زراعی و جهانی، کاملاً اطمینان دارند که در صورت تولید، محصول آنها به مناسبترین و عادلانهترین قیمت توسط حاکمیت آن کشور، خریداری میشود. همچنین اطمینان دارند که در مابقی جنبههای زندگی، تحت حمایت حاکمیتهای مذکور قرار دارند.
اطلاعات کشاورزی محرمانه است
قدرتهای زراعی و جهانی، در کل از صفر تا صد فرایند تولید زراعیشان را بینیاز از سایر کشورها انجام میدهند. دانش افزایش تولیدات کشاورزی و دامی، در ردهبندی فوق سری اطلاعات، برای قدرتهای جهانی و قدرتهای زراعی قرار دارد.
تا کشاورزی کشوری درست نشود نمیتوان شاهد حرکت به سوی صنعتی پیشرفته در آن کشور بود بنابراین بدون زراعت پیشرفته، صنعت پیشرفته، بیمعنا است.
بسیاری از این قدرتها، طرحهایی بهمنظور انتقال آب دریاها و اقیانوسها و شیرینسازی و یا قابل استفاده زراعی کردن آبهای مذکور را در دستور کار قرار دادهاند؛ ایدهای که نیاز است کشورمان بر روی شاهراه قنات، در مناطق مختلف کشور، با جدیت پیگیری کند.
حذف دلالان
حذف دلالان و مافیا از زنجیره تولید، توزیع و صادرات محصولات مذکور، از لازمههای تبدیل شدن به قدرتهای زراعی دنیا است. عدم برخورد و عدم حذف جریانهای مافیایی و دلالی در هر کشوری، مرگ خاموش تولیدات زراعی، دامی و راهبردی را رقم میزند.
وابستگی خوراک دام و طیور به ذرت و سویا
این گزارش، به بررسی خوراک دام و طیور در سایر کشورهای دنیا و معرفی جایگزینهای جهانی برای ذرت و سویا که بهصورت گستردهای استفاده میشوند، پرداخته است.
با بررسی سری زمانی تولید و صادرات محصولات در قدرتهای مذکور، میتوان به سیاستهای ابرقدرتها در عرصه کشاورزی و دامداری در دورههای زمانی متوالی پی برد. ارزیابی سیاستهای افزایشی یا کاهشی کشورهای مذکور، برای هر یک از محصولات کشاورزی در تولید و صادرات، میتواند بسیار مفید باشد.
ضرورت کاهش وابستگی ایران به اروپا
در این گزارش، روابط سیاسی ایران با هر یک از قدرتهای تولیدی و صادراتی محصولات کشاورزی بررسی شده است. روابط ایران و اتحادیه اروپا همواره با چالشهای بسیاری همراه بوده است. یکی از مهمترین چالشها، تنش در برنامه هستهای ایران بود که روابط را به پایینترین حد خود، دستکم در یک دهه اخیر رساند. با توجه به همراهی همیشگی اتحادیه اروپا با آمریکا، واردات مستقیم و غیرمستقیم کالاهای اساسی کشاورزی از اتحادیه اروپا توصیه نمیگردد.
کانادا و استرالیا از ممالک بریتانیا هستند. ملکه کانادا و استرالیا، ملکه الیزابت دوم، همان ملکه بریتانیا است بنابراین سیاستهای کانادا و استرالیا در راستای سیاستهای آمریکا و انگلیس تعریف شدهاند از اینرو، واردات مستقیم و غیرمستقیم نهادههای کشاورزی، از کانادا و استرالیا توصیه نمیگردد.
کشورهای جایگزین برای واردات نهاده
حفظ، بهبود و گسترش هوشمندانه روابط سیاسی ایران با چین، هند، ویتنام، پاکستان، بنگلادش، اندونزی، روسیه، ترکیه، بولیوی، مکزیک و قزاقستان، در حوزه تأمین نهادههای کشاورزی در این گزارش، از طریق واردات پیشنهاد میگردد؛ اما بایستی شدیداً مراقب تحرکات مثلث شوم رژیم غاصب صهیونیستی (اسرائیل)، کشورهای آذربایجان و ترکیه بود و نبایستی واردات از ترکیه به میزانی باشد که منجر به وابستگی ایران به این کشور گردد.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران، دو کشور ایران و تایلند، نسبت به ادامه و گسترش همکاری با یکدیگر بیتوجه بودند. از اینرو، گسترش و بهبود روابط سیاسی ایران با تایلند پیشنهاد میگردد.
تلاش آمریکا برای ورود برزیل و پاراگوئه به جنگ نیابتی بین ایران و آمریکا حائز اهمیت است. برزیل و پاراگوئه، روابط خوبی با آمریکا و رژیم غاصب صهیونیستی (اسرائیل) دارند؛ بنابراین بهجای برزیل و پاراگوئه، گزینه جایگزینی چون آرژانتین پیشنهاد میگردد.
تحرکات سیاسی در عرصه جهانی به منظور کاهش تیرگی روابط سیاسی و دیپلماتیک ایران با آرژانتین و اوکراین پیشنهاد میگردد. آرژانتین در تنش میان ایران و آمریکا، تقریباً بیطرف مانده است. مذاکرات ایران با آرژانتین، احتمالاً از این به بعد تشدید خواهد شد.
آرژانتین برای استفاده از تنش بیشتر بین ایران و برزیل آماده شده است. دشمنی برزیل با ایران با حمایت برزیل از اقدام تروریستی آمریکا در به شهادت رساندن سردار بزرگ اسلام، سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی و شهید ابومهدی المهندس در بغداد آشکار گردید.
انتظار میرود که سفر تجار آرژانتین بهویژه از بخش کشاورزی، به ایران افزایش یابد. ایران در چند سال اخیر، از بزرگترین واردکنندگان مواد غذایی از برزیل بوده است. ذرت، سویا، کنجاله سویا، گوشت گوساله و شکر، پنج کالای عمده وارداتی ایران از برزیل بودهاند. بهجز شکر، آرژانتین میتواند جایگزین برزیل در تأمین این کالاها گردد. در مورد واردات سایر محصولات غذایی از برزیل همانند برنج و شکر، آرژانتین میتواند برنج را تأمین کند و ایران میتواند شکر مورد نیازش را از هند نیز خریداری نماید.
بحران مدیریت آب
دانش باروری ابرها، یکی از دانشهای استراتژیکی است که توسط قدرتهای زراعی و جهانی بهوفور هم برای خودشان و هم بر ضد دیگر کشورها، استفاده میشود. رسیدن به این دانش برای کشورهای نیمهخشک و خشکی چون ایران، بهشدت جزء ضروریات رسیدن به خودکفایی و تأمین امنیت آبی و غذایی است.
مهمتر از بحران آب، بحران مدیریت آب است. یکی از تجارب ارزشمند سه هزار ساله تمدن ایرانی بهمنظور جلوگیری از تبخیر آب، هدایت باران و آبهای سطحی به سمت قناتها و آبهای زیرزمینی است که متاسفانه امروزه با احداث سدهای فراوان به دست فراموشی سپرده شده است. طبق تحقیقات، 70 درصد بارشها در ایران، با تبخیر از دست میروند. میزان آب مصرفی کشاورزی کشور، 430 میلیارد مترمکعب است اما تحقیقات اثبات کردهاند که 5 درصد از این آب، به گیاهان و درختان میرسد و 95 درصد از این میزان آب، در مسیر رسیدن به زمین، به هدر میرود (همانند ترکیدن لوله آب بعد از کنتور).
ضرورت عدم کشت محصولات آببر
به برنامه هوشمندانه طراحیشده توسط قدرتهای جهانی بهمنظور ایجاد بازارهای کاذب آببر همچون خیار، گوجهفرنگی، هندوانه، خربزه و ... برای کشورهای جهان سومی چون ایران با هدف کاهش زمینهای زیر کشت محصولات غیر آببر اما مهم و استراتژیکی چون گندم، جو، سویا، ذرت و ...، نبایستی بیاعتنا بود. به آبی که توسط این محصولات صادراتی، از کشورها خارج میشود آب مجازی گفته میشود.
توطئه ابرقدرتها علیه کشاورزی کشورهای محروم
حمایت همهجانبه از کشاورزی در دنیای امروز، بایستی از ابعاد بالای امنیتی محسوب گردد. چراکه در کشورهای اسلامی، آفریقایی و جهان سومی، خودکفایی زنگ خطری برای قدرتهای جهانی و قدرتهای زراعی محسوب میگردد. استراتژی این قدرتها، گرسنه نگهداشتن کشورهای جهان سوم و عدم تحقق پایهایترین نیازهایشان است. از اینرو است که شاهد حرکت موریانهوار ارسال آفات و انواع خاصی از موشها و ... به کشورهای جهان سومی مذکور بودهایم.
خشک شدن 20 میلیون اصل درخت بلوط زاگرس در ناحیه غربی ایران، حاصل همین حرکت موریانهوار بوده است. نابودی ذخایر بومی کشورهای جهان سوم و آفریقای حاصلخیز، در کنار کنترل تولید از طریق بذرهای تراریخته ارسالی به کشورهای جهان سوم و اسلامی، از ابعاد دیگر پازل حرکت موریانهای مذکور است. شکل آتی استثمار و استعمار جهانی، مربوط به حوزه مواد غذایی است.
کاهش تولید غذا در کشورهای اسلامی
استراتژی کاهش تولید غذا در کشورهای اسلامی و جهان سوم، با روشهای گوناگون توسط آمریکا و رژیم غاصب صهیونیست (اسرائیل)، همچون استفاده از افراد خائن، استفاده از تکنولوژی باروری ابرها با هدف نابودی بارش در محدوده جغرافیایی کشورهای مذکور، درگیری مردم و کشورها به جنگها، چه داخلی و چه خارجی و درنهایت ناامنی زمینها، کارشکنی بهمنظور خروج مدیریت زراعی از دست حاکمیت کشورهای اسلامی به دست دولتها و از دست دولتها به دست افراد حقیقی یا حقوقی، در حال انجام است.
در ادامه روشهای مذکور، میتوان به ایجاد مشکلات اقتصادی از هر طریقی، از جمله جنگ، تحریم و ... و ماحصل آن، کاهش موالید، کاهش جمعیت و درنهایت کاهش نیروی جوان و کاری کشورهای اسلامی، اشاره نمود.
پیگیری خودکفایی کشاورزی در همه کشورها
مطالعات نشان میدهند که محصولات کشاورزی و راهبردی صادراتی، تأمینکننده نیاز کشورهای دیگر نیستند بنابراین تمام کشورهای جهان لاجرم، حرکت بهسوی خودکفایی در محصولات مذکور را برگزیدهاند. هماکنون ذخایر غلات جهانی، دو برابر بیشتر از ذخایر غلات در زمان بحران غذایی 2008-2007 هستند، حملونقل نیز 20 برابر ارزانتر است. از بحران مذکور درسهایی آموخته شد زمانی که صادرات مواد غذایی توسط 33 کشور ممنوع شده بود، وحشت حاصل از بحران غذایی و افزایش قیمت انرژی، منجر به افزایش شدید قیمت غلات شد. حدود 75 میلیون نفر قادر به تهیه غذای کافی نبودند و 100 میلیون نفر به فقر رانده شدند.
در حال حاضر این بار، گروه بیست کشور صنعتی و سایرین فراخوانهایی دادند تا از شکلگیری دوباره بحران مذکور جلوگیری کنند. در حال حاضر به خاطر کرونا، 19 کشور صادرات را محدود کردهاند، این اقدامات فقط 5 درصد کالری معاملهشده در جهان را تحت تأثیر قرار داده است، در حالی که بحران غذایی 2008-2007 حدود 19 درصد کالری مذکور را تحت تأثیر قرار داده بود. از اینرو، خودکفایی در تولید محصولات کشاورزی مذکور و سعی در بالا نگهداشتن ذخایر استراتژیک آنها، از اولویتهای راهبردی کشورها است تا در شرایط بحرانی، پاسخگوی نیازهای داخلی خودشان باشند
برای نیل به این هدف، کشورهای جهان به تصویب قوانینی برای حمایت از تولید گسترده محصولات اساسی و استراتژیک کشاورزی (یکی از این قوانین، خرید محصولات مذکور توسط حکومتهای مذکور از کشاورزان به قیمتهای عادلانه و تسویهحساب نقدی آنی بود)، شناسایی و رفع موانع اجرای کامل قوانین مذکور، اقدام نمودند؛ اما از بین کشورهای جهان، تنها آنهایی به خودکفایی رسیدهاند که حاکمیتهایشان بر رفع موانع مذکور، اهتمام ورزیدهاند.
امنیت غذایی ایران آسیبپذیر است
با توجه به شدت گرفتن وضع تحریمهای کشورمان در سالهای اخیر، در صورت تمرکز کامل آمریکا و متحدانش بر جلوگیری از واردات محصولات کشاورزی و راهبردی مذکور توسط کشورمان، امنیت غذایی و درنهایت امنیت داخلی ایران به مخاطره جدی خواهند افتاد. پیشبینی میشود اگر هر چه سریعتر اقدامی در راستای خودکفایی در محصولات کشاورزی توسط ایران صورت نگیرد تحریمهای آمریکا و متحدانش درنهایت امنیت غذایی و امنیت ایران را ممکن است هدف قرار دهند.
از سوی دیگر، اگر پیشبینی فوق درست هم نباشد، نگرانی صادرکنندهها به خاطر امنیت غذایی در دوران کرونا و درنهایت رفتار محافظهکارانهشان در محدودیت صادرات، غیرقابل انکار است.
از سوی دیگر، اگر پیشبینیهای یادشده همه نادرست باشند، با توجه به اعلام فائو مبنی بر پیشبینی جمعیت 9 میلیارد نفری جهان در سال 2050، امکانات آب و زمین دنیا، تنها اجازه تأمین غذای داخلی را در هر کشوری میدهد یعنی محصولات اساسی کشاورزی، برای واردات وجود نخواهند داشت. بر اساس همین پیشبینی، میتوان اهمیت گسترش و افزایش تولید محصولات کشاورزی، نیاز به خودکفایی و یا استمرار آن در تولید محصولات مذکور را در تمامی کشورهای جهان درک کرد. ثمره نیل به اهداف مذکور، امنیت غذایی در جهان است. چراکه اگر شرایط تولید، همانند سابق ادامه یابد و از سوی دیگر، صادرات محصولات مذکور به کشورهای واردکننده، قطع گردد، امنیت غذایی و درنهایت امنیت داخلی کشورهای واردکنندهای چون ایران به مخاطره خواهند افتاد. از اینرو یکی از برترین فاکتورهای قدرت در آینده جهان، قدرت کشاورزی خواهد بود.
نویسنده: دکتر مسعود ملکفر