سجادپور؛ مرد 32 سالهای که برادرش را به دلیل اختلافات ملکی به گلوله بسته بود، ساعتی بعد از ارتکاب جنایت و با نصایح تلفنی قاضی ویژه قتل عمد مشهد در حالی خود را تسلیم قانون کرد که هنوز سلاح شکاری را در دست داشت.
ماجرای این جنایت وحشتناک که از حدود یک سال قبل ریشه دوانده بود، زمانی در بی سیمهای پلیس فاش شد که تلاش کادر درمانی بیمارستان طالقانی مشهد برای نجات جان مرد 27 ساله به نتیجه نرسید و او که به دلیل اصابت گلولههای شکاری به شدت مجروح شده بود و آخرین نفس هایش را میکشید، بر اثر عوارض ناشی از اصابت گلوله جان سپرد.
لحظاتی بعد مرگ دلخراش این مرد جوان توسط نیروهای انتظامی در حالی به قاضی ویژه قتل عمد اعلام شد که خورشید انوار طلایی خود را بر آسمان شهر میگسترانید. به دنبال دریافت این خبر تاسف بار قاضی «دکتر حسن زرقانی» بی درنگ عازم مرکز درمانی شد و دقایقی بعد نیزگروه تخصصی کارآگاهان اداره جنایی پلیس آگاهی خراسان رضوی به وی پیوستند.
در حالی که صدای شیون و ناله برخی از بستگان و نزدیکان «جواد-ق» (مقتول) صحنه دردناکی را به تصویر کشیده بود، بررسیهای ویژه قضایی در این باره آغاز شد. تحقیقات مقدماتی نشان داد: «جواد» قربانی اختلافات ملکی با برادر بزرگش شده است و هم اکنون قاتل سوار بر موتورسیکلت هوندا در شهر به دنبال راه گریزی برای فرار از مجازات میگردد و شاید هم نقشه انتقامی دیگر را در سر میپروراند! یا دچار عذاب وجدانی عجیب شده است!
با طرح این فرضیه ها، بلافاصله قاضی ویژه قتل عمد از یکی از نزدیکان مقتول خواست تا با سعید (قاتل فراری) تلفنی تماس بگیرد.
چند لحظه بعد گفت وگوی تلفنی قاتل با قاضی زرقانی آغاز شد. صدای موتورسیکلت و خودروهای عبوری در آن سوی خط، حکایت از آن داشت که قاتل در شهر سرگردان است و به دنبال راه گریزی از این مخمصه هولناک میگردد. این گفتگو با نصایح و راهنماییهای مقام قضایی دقایقی به طول انجامید تا این که بغض غریبی گلوی مرد 32 ساله خشمگین را فراگرفت.
قاضی زرقانی که به شیوههای روان شناختی متوسل شده بود، با طمانینه خاصی به ارشاد قاتلی ادامه داد که دو ازدواج نافرجام داشت و هنوز سلاح وینچستر را در دست میفشرد. این گفتگوها دقایقی بعد نتیجه داد و قاتل اشک ریزان از قاضی ویژه قتل عمد خواست او را برای تسلیم شدن به قانون یاری دهد؛ بنابراین گزارش، قاتل فراری که در نزدیک یکی از کلانتریهای مشهد، به سوی سرنوشتی موهوم میرفت، با شنیدن نصیحتهای قاضی، آرام گرفت و ناگهان به طرف کلانتری حرکت کرد و تسلیم قانون شد.
دقایقی بعد ماموران انتظامی، متهم به قتل 32 ساله را به خیابان شاهنامه 46 (محل وقوع جنایت) انتقال دادند. قاضی دکتر حسن زرقانی که قبل از هدایت متهم به منزل محل جنایت، در آن مکان حضور داشت، با تدابیر خاصی، اطرافیان مقتول را به طرف دادسرای ناحیه 2 مشهد هدایت کرد تا در آن شرایط خاص، وضعیت امنیتی محل وقوع قتل، به کنترل پلیس درآید.
عقربههای ساعت به 9 صبح نزدیک میشد که متهم به قتل مقابل دوربین قوه قضاییه ایستاد و در تشریح ماجرای برادرکشی با سلاح شکاری به قاضی ویژه قتل عمد گفت: از حدود یک سال قبل شروع به ساخت قطعه زمینی کردم که در خیابان شاهنامه 76 خریده بودم، وقتی ساختمان در دو طبقه تکمیل شد، برادر کوچکم ادعا کرد که در این ساختمان سهم دارد، اما من به او گفتم که پول زمین و ساخت آن را خودم پرداخته ام و فقط مادرمان در این ساختمان شراکت دارد!
با این حال برادرم زیر بار نمیرفت و همچنان بر خواسته اش تاکید داشت تا این که حدود هشت ماه قبل او به همراه مادرم که در طبقه دوم سکونت داشت، وارد منزل من در طبقه اول شده و اسناد و مدارک را از درون گاوصندوق برداشته بودند.
من هرچه برای بازگرداندن مدارک تلاش کردم بی نتیجه ماند و حتی شکایتهایم نیز حاصلی نداشت.
متهم 32 ساله که در دو ازدواج خود شکست خورده و از همسر اول خود تنها یک فرزند دختر دارد، درباره چگونگی وقوع قتل اظهار کرد: پدرم کشاورز است و در منطقه کاریزنو اطراف نیشابور به تنهایی زندگی میکند و در سال چند بار از مادرم که در مشهد روزگار میگذراند، سراغی میگیرد. من هم که زندگی آشفتهای دارم، به ناچار با چند تن از دوستانم در یک خانه مجردی زندگی میکنم.
وقتی ماجرای زورگوییهای برادر کوچکم که کارگر ساختمانی است را برای دوستانم بازگو کردم، از آنها خواستم که مرا برای گرفتن زهر چشم از برادرم یاری دهند. این بود که سپیده دم سوار بر دو دستگاه موتورسیکلت هوندا به طرف شاهنامه 46 به راه افتادیم، جایی که برادرم در آن جا سکونت داشت. دوستانم که با من به محل آمده بودند هیچ نقشی در قتل نداشتند و هیچ کاری هم انجام ندادند.
من وقتی دیدم برادرم در را باز نمیکند، با لگد آن را باز کردم و اسلحه را که از درون کاپشنم بیرون آورده بودم در دست میفشردم. آن سلاح را یک ماه قبل از فردی در شهرک شهید رجایی خریده بودم و به خانواده ام هشدار داده بودم که من اسلحه خریده ام!
متهم این پرونده جنایی ادامه داد: وقتی از پلهها با عصبانیت و فریادزنان پایین رفتم برادرم از ترس، در اتاق پذیرایی را بست، ولی من با شکستن شیشه، در را گشودم و گلولهای به شکم او شلیک کردم، وقتی برگشت گلولهای هم به کمرش خورد و یکی از گلوله هایم نیز به او اصابت نکرد!
بعد از این حادثه سوار بر موتورسیکلت شدیم و از محل گریختیم، من به تنهایی از جاده سنتو به سمت میدان تلویزیون حرکت کردم تا راه گریزی برای فرار از این مخمصه پیدا کنم، اما وقتی با نصیحتهای قاضی روبه رو شدم، عذاب وجدان به سراغم آمد و تصمیم گرفتم خودم را تسلیم قانون کنم!
به دنبال اعترافات صریح متهم 32 ساله، قاضی دکتر زرقانی دستور بازداشت موقت وی را صادر کرد و او را در اختیار کارآگاهان زبده اداره جنایی پلیس آگاهی خراسان رضوی قرار داد تا بررسیهای بیشتر درباره زوایای پنهان این جنایت هولناک زیرنظر سرهنگ مهدی سلطانیان (رئیس اداره جنایی) صورت گیرد.
منبع: روزنامه خراسان