سیدامیرحسین موسوی: زنگ خطر برای دولتها و بانکهای مرکزی به صدا درآمده است. گسترش ارزهای دیجیتالی غیردولتی مثل بیتکوین و اتریوم و ارائه خدمات گسترده مالی، این ترس را در دل مقامات مالی انداخته است که روزی این سیستم بتواند جای بانکها و سیستم موجود، که به شکلی متمرکز اداره میشود را بگیرد. موضعگیری دولتها اما متفاوت بوده است. اولین کنشگر نسبت به این ترس دولت چین بود. ممنوع کردن معاملات بیتکوین و اجرای آزمایشی طرح یوآن دیجیتالی در چهار شهر، آغاز این تقابل بود. این ترس ناشی از ویژگیهای ارزهای مجازی است. مبادلات کمهزینه و غیر قابلردیابی رمزارزها برای دولتها میتواند خطرآفرین باشد؛ چرا که پتانسیل کنارگذاشتن بانکهای امروزی را مطرح میکند و میتواند قدرت سیاستگذاریهای مالی آنها را کم کند و این تکنولوژی میتواند تقریبا تمامی خدمات مالی امروزی را در قالب یک سیستم غیرمتمرکز خودتصحیحگر ارائه کند. اما باید دید در صورت ارائه گاوکوینها توسط دولتها و ممنوع اعلام کردن معاملات سایر رمزارزها، برنده این رقابت کدام یک خواهد بود.
ترس از سیستم باز مالی، محرک دولتها
اکثر دولتها بهدنبال یک سیستم مالی کنترلشده هستند؛ چراکه برای بیشتر آنها منبع اصلی درآمدی از طریق انواع مالیاتها تامین میشود. مالیات بر درآمد تا مالیات بر ارزش افزوده و حتی مالیات بر معاملات و داراییها. به همین خاطر دولتها در تلاش برای کنترل تراکنشها و معاملات جاری در جامعه هستند. انقلاب کریپتوکارنسی (رمزارزها) با شعار ایجاد سیستم مالی آزاد که میتواند تمرکز قدرت پولی را از بین ببرد و استقبال جوامع از این سیستم، برای دولتهای تمرکزگرا ترس به همراه داشته است. ترس از یک سیستم مالی آزاد که در آن تراکنشها با کمترین هزینه و به صورت کاملا ناشناس قابل انجام است. این انقلاب از ژانویه سال 2009 میلادی شروع شد. با انتشار اولین رمزارز توسط شخصی ناشناس به نام ساتوشی ناکاموتو کمتر کسی فکر میکرد که روزی این صنعت، تبدیل به صنعتی هزار میلیارددلاری بشود. صنعتی که در عین نوسانات بالای آن بتواند تراکنشهای مالی را سریع و کمهزینه انجام دهد و این میتواند به راحتی انتخاب جامعه برای جایگزین سیستم فعلی باشد. در همین راستا دولتها در ابتدای راه این صنعت آن را پذیرفتند. اما در ادامه با آشکار شدن ویژگیهای آن به فکر فرو رفتند.
اقدام دولتها در این راستا مخالفت با جریان موجود و تلاش برای پیداکردن جایگزینی دولتی برای آن بود. دولت چین بهعنوان پیشرو در این راه در سال 2018 پروژه ارز دیجیتالی دولتی را راهاندازی کرد. اصطلاحا به این نوع رمزارزها گاوکوین (Government coin) گفته میشود که توسط بانک مرکزی کشورها اجرا و پشتیبانی میشود. این رمزارزها میتوانند دلار یا یوآن دیجیتالی یا حتی ریال دیجیتالی باشند. گاوکوین را میتوان در کیف پولهای دیجیتال ذخیره کرد تا از آن در معاملات بهعنوان جایگزین پول نقد استفاده کرد؛ بنابراین باعث کاهش اتلاف چاپ و ذخیره پول میشود. از کیف پولها میتوان مستقیما برای دریافت فیش حقوقی، گرفتن وام، پرداخت قبض یا خرید به روشی سریع و کارآمد درحالیکه هزینههای معامله را کاهش میدهد، استفاده کرد. به این ترتیب دولتها میتوانند مانع از دستدادن کنترل خود بر سیستمهای مالی شوند. از آنجا که امروزه تلفنهای همراه همهگیر هستند و بانکداری دیجیتال نیز بسیار ارزان خواهد بود، میتوان به افراد بدون بانک در جهان جایگزینی برای بانکداری منظم ارائه کرد و این میتواند پایانی بر بانکهای عادی باشد. «بانک مجازی» هر گونه نیاز به یک حساب بانکی منظم را جبران میکند. به هر حال افراد تنها با انتقال حقوق خود به کیفپولهای دیجیتالی میتوانند تمام نیازهای بانکی خود را از همین طریق برطرف کنند. اما این اتفاق میتواند برخلاف جریان آزادی مالی افراد جامعه باشد. گاوکوینها موجب میشوند تا تراکنشها به آسانی قابل ردیابی باشند و موجب حذف ناشناسبودن پول کاغذی میشود. هر معاملهای توسط دولت قابل نظارت است. اگر یک دولت خودکامه تصمیم بگیرد از کمک مالی مردم به هدفی خاص جلوگیری کند، این بسیار ساده است.
در دسترسبودن گسترده ارزهای دیجیتال ممکن است باعث شود مردمی که در کشورهایی زندگی میکنند که ارزهای بومی آنها در حال کاهش ارزش است، ارزهای با ثباتتری مانند دلار را انتخاب کنند. این ممکن است نهایتا جهان را به سمت ارزی یکپارچه سوق دهد که حتی میتواند ارز دیجیتالی غیردولتی مثل بیتکوین باشد. ارزهای دیجیتال همچنین میتوانند کارآیی تحریمهای اقتصادی علیه کشورها را کاهش دهند. گفته میشود که روسیه با ایده «روبل دیجیتال» که غیرقابل ردیابی است تلاش میکرد با طرفهای تجاری خود ارتباط بگیرد؛ بنابراین چه اتفاقی برای بیتکوین و سایر رمزارزها میافتد؟ افزایش رواج و مقبولیت رمزارزها، دولتها، بانکهای مرکزی و مقامات مالی را به چالش میکشد. انجام معاملات با رمزارزهای غیردولتی به راحتی میتواند معاملات بانکی و سایر واسطههای سنتی مالی را کنار بزند. به همین خاطر است که بانکها نگران از دستدادن کنترل بر سیستمهای پولی و مالی، جریانهای گردش پول و اجرای سیاستهای پولی مانند تغییرات نرخ بهره هستند.
برخی کشورها مانند چین، در حال اجرای پایلوت طرح ارز ملی دیجیتالی هستند. کشورهایی مثل سوئد، اوکراین و اوروگوئه از این دسته هستند. کشورهای کانادا و ونزوئلا نیز در حال توسعه این طرح هستند. ایران، آمریکا، استرالیا و برخی کشورهای اروپایی نیز در حال تحقیق برای اجرای این طرح هستند. هرچه تعداد بیشتری از کشورها ارزهای دیجیتالی ملی خود را راهاندازی کنند و معاملات بیتکوین را مانند چین ممنوع اعلام کنند، ممکن است اقبال و اعتماد سرمایهگذاران به بیتکوین کاهش یابد. اما کارکردهایی که بیتکوین و سایر رمزارزها در (امور مالی غیرمتمرکز) در اختیار کاربران قرار میدهند مثل اعطای وام، مبادلات آسان مالی و غیرقابل ردیابی، نوآوریهای انبوه و تشدید انگیزههای عدم تمرکز دولت در جوامع کنار زدن آن را بسیار دشوار خواهد کرد. در هر صورت، بسیار جالب است که دید وقتی ارزهای دیجیتال ملی در کنار سایر رمزارزها غیردولتی راهاندازی شدند کفه ترازو به سمت کدامیک حرکت خواهد کرد.