دکتر محمدرضا عماد و دکتر اسداله امانالهی
استئوآرتریت شایعترین بیماری مفصلی انسان است. استئوآرتریت زانو علت عمده ناتوانی مزمن در بین افراد مسن به شمار میآید و اکثر مراجعهکنندگان به درمانگاههای طب فیزیکی و توانبخشی را همین بیماران تشکیل میدهند. شایعترین شکل بیماری به صورت اولیه (ایدیوپاتیک) است که هیچ عامل مستعدکنندهای جهت ابتلا ندارد. بیمار معمولا با درد مبهم عمقی محدود به مفصل زانو مراجعه میکند که با استفاده از مفصل، تشدید و با استراحت، بهبود مییابد. خشکی مفصل زانو معمولا کمتر از 20 دقیقه طول میکشد. در معاینه فیزیکی ممکن است حساسیت موضعی نسبت به لمس، کریپتوس استخوانی، افوزیون سینوویال و آتروفی عضلات اطراف مفصلی داشته باشد. درمان استئوآرتریت در راستای کاهش درد، حفظ تحرک مفصل و به حداقل رساندن ناتوانی فرد انجام میشود. شدیت دخالت درمانی باید با توجه به وضعیت هر بیمار و به طور جداگانه ای تعیین شود. از جمله روشهای غیردارویی درمان استئوآرتریت زانو میتوان به طب سوزنی اشاره کرد.
اگرچه طب سوزنی ریشه در طب سنتی شرق و سابقه طولانی مدت درمانی دارد، اما در دو دهه اخیر به عنوان یک طب جامعنگر و مکمل در کنار طب مدرن، جایگاه خاصی را کسب کرده است، به نظر میرسد که طب سوزنی باعث تسریع روند بهبود بیماری میگردد. مشخص شده است که انجام صحیح طب سوزنی در 55 تا 85 درصد موارد دردهای مزمن مفید است، در حالی که در گروه دارونما 30 تا 35 درصد و روش نا به جا حدود 33 تا 50 درصد موفقیت داشته است. اکثر نویسندگان معتقدند که عمده نقاط طب سوزنی با نقاط ماشهای تطابق دارند. ملزاک و همکاران دریافتند که 71 درصد نقاط طب سوزنی با نقاط ماشهای همخوانی دارند. تراول نشان داد که کانونهای کوچک فوقالعاده حساسی در بافت میوفشیال وجود دارند که اگر لمس یا تحریک شوند باعث ایجاد درد در یک منطقه وسیعتر میشوند. او مشاهده کرد که سوزن کاری بدون دارو در نقاط ماشهای باعث کاهش درد میشود.
چینیها این نقاط را نقاط حساس میگویند و سوزن کاری آنها را لازم میدانند. در مطالعهای که به وسیله کاوالیر و براندت (2003) روی 205 بیمار مبتلا به استئوآرترین زانو انجام شد، بعد از 6 هفته درمان با طب سوزنی به طور قابل ملاحظهای درد بیماران کاهش داشت که خصوصا کاهش درد در بیمارانی بیشتر دیده شد که حداکثر میزان درد را داشتند. در مطالعه دیگری که به وسیله فراندز اینفانته و همکاران (2002) انجام گرفت، 48 بیمار دچار استئوآرتریت زانو به دو گروه درمانی تقسیم شدند و به هر دو گروه روزانه 50 میلیگرم دیکلوفناک (هر 8 ساعت) به مدت 2 هفته داد. علاوه بر این، برای یک گروه طب سوزنی هم انجام داد. مشخص شد که در بیماران تحت درمان با طب سوزنی به طور قابل توجهی توانایی عملکرد فیزیکی و عملکرد روانی افزایش داشته است.
این مطالعه با هدف تعیین و مقایسه اثربخشی طب سوزنی با ایبوپروفن در کاهش درد استئوآرتریت زانو انجام گرفت.
تصور میشود در بیماران تحت درمان با طب سوزنی، علاوه بر کاهش سریع درد بیماران، با تداوم یافتن تعداد جلسات درمانی (حداقل دو بار در هفته) در طولانیمدت، اثر درمانی فزآیندهتری حاصل شود. همان طور که در این مطالعه نیز دیده میشود، اثرات مربوط به کاهش درد، بهبود دامنه حرکتی و خشکی مفصل زانو، چشمگیر بوده است. البته باید ذکر شود که بعضی از بیماران، مقاوم به طب سوزنی هستند و جواب اندکی به درمان میدهند. در طی آزمایشی بر روی موشها، نشان داده شد که در بعضی از آنها به طور ژنتیکی گیرنده آندورفینی وجود ندارد و لذا پاسخ انها به آندورفینها نیز بسیار کم بوده است. در مطالعه حاضر نیز بعضی از بیماران پاسخ مورد انتظار به طی سوزنی را نشان ندادند که ممکن است با همین تئوری قابل توجیه باشد. همچنین به نظر میرسد که در صورت ادامه یافتن تعداد جلسات درمانی طب سوزنی، میتوان از فواید جریانهای کم فرکانس، بهره بیشتری کسب نمود.
در مطالعه دیگری که در دانشگاه آمستردام بر روی 95 بیمار دچار استئوآرتریت زانو انجام شد، بیماران در دو گروه درمانی تحت آکوپانکچر و دیکلوفناک و گروه کنترل تحت درمان با آکوپانکچر نما و دیکلوفناک قرار گرفتند. پس از 6 هفته درمان، نمرات ایندکس WOMAC در گروه درمانی کاهش بیشتری داشت و در بین خرده مقیاسهای آن نیز فعالیتهای عملکردی نسبت به بقیه بهبود بیشتری داشت. علاوه بر این، در گروه درمانی بهبود قابل ملاحظهای در توانایی فیزیکی و عملکرد روانی دیده شد. البته در 3 بیمار تحت درمان با آکوپانکچر، کبودشدگی گزارش شد. در مطالعه حاضر نیز بهبود عملکرد مفصلی زانو (خشکی صبحگاهی) در گروه طب سوزنی نسبت به گروه ایبوپروفن از میزان بیشتری برخوردار بود.
در مجموع به نظر میرسد که حتی اگر اثر ضد دردی طب سوزنی و ایبوپروفن یکسان باشد، باز هم یک پیروزی به سود طب سوزنی است، زیرا عوارض جانبی کمتری دارد. بنابراین میتوان گفت که طب سوزنی نیز به عنوان یک روش انتخابی برای تسکین بعضی از دردهای مزمن از جمله استئوآرتریت زانو میتواند مورد استفاده قرار بگیرد. از محدودیتهای این مطالعه میتوان به کم بودن تعداد جلسات درمانی گروه تحت درمان با طب سوزنی اشاره کرد. به نظر میرسد، اگر به تعداد جلسات درمانی بیماران افزوده میشد، نتایج بهتری نیز حاصل میگردید. از طرفی اگر بتوان طب سوزنی را همراه با مدالیتیهای دیگر از جمله فیزیوتراپی و ورزش درمانی به کار برد، نتایج بهتری کسب نمود، لذا مطالعه بیشتری در این زمینه را طلب میکند.