سرویس سیاست مشرق- چه کسی مسئول مرگ اصلاحات صندوق محور است؟ این سؤال این روزها در میان اصلاحطلبان دستبهدست شده و هرکدام از دریچهای به آن پاسخ میدهند.
اصلاحطلبان تندرو پس از شکست در انتخابات اعلام کردهاند که اصلاحات مرده است و باید راه دیگری پیدا کرد؛ منظور آنها به کوچه بنبست براندازی ختم میشود، اما بخش میانهرو این جبهه با اعلام برائت از افراطیها خبر از بازبینی و بازسازی میدهد.
چهرههایی استخوان خردکرده اصلاحطلب چون محمد هاشمی و محمدرضا تاجیک معتقدند: ریشههای اصلاحطلبی سوزانده شود؛ منظورشان آن است که باید اساسنامه جبهه اصلاحات را از نو نوشت و به احیای چپ سنتی پرداخت.
حزب کارگزاران نیز بافاصله گذاری مشخص میان اصلاحطلبان میانهرو و اصلاحطلبان برانداز سعی کرده تکلیف خودش را با رادیکالها مشخص کند. هدایت آقایی عضو سابق حزب کارگزاران به «مشرق» میگوید: اصلاحطلبان باید تکلیف خودشان را با مسئله امنیت ملی؛ هویت اسلامی و معیشت مردم مشخص کرده و تلاش کنند بار دیگر اعتماد مردم را نسبت به خودشان جلب کنند.
آقایی میگوید؛ اصلاحطلبان سالها خودشان را با واژههایی چون لیبرال دموکرات و سوسیالدموکرات سرگرم کرده و از وضعیت زندگی مردم غافل شدند؛ انگار فکر میکردند اینجا انگلستان است که یک حزب لیبرال باشد و حزب دیگر محافظهکار؛ یکی چپ باشد و دیگری راست! این عدم شناخت از جامعه و پرواز در اوهام اصلاحطلبان را غافلگیر کرده است.
اگر چه برخی از اصلاح طلبان با تعاریف ویژه از ماهیت حقیقی و حقوقی خود به پایان خط رسیده اند؛ اما بخش دیگر سعی کرده اند در این دریای مواج خودشان را بار دیگر با اصول انقلاب اسلامی تعریف کنند، اخیرا مشرق در سلسله گفتگو و گزارش هایی، باز تعریف هویت چپ ها را به نقد و نظر گذاشته است.
در ادامه بخشهای مهم گفتگو با هدایت آقای نماینده سابق مجلس با مشرق را میخوانید:
هدایت آقایی با اشاره دلایل شکست جبهه اصلاحات در انتخابات می گوید: اصلاح طلبان در انتخابات از مردم شکست خورد، جامعه از جبهه اصلاحات انتظاراتی داشت که این موارد از سوی آنها برآورده نشد، مردم نیاز به اصلاحات عمیقتری داشتند، بخش های زیادی از جامعه میپرسند اصلاحات با ریتم فعلی چه کمکی به ما میکند؟ این فعال اصلاح طلب ادامه داد:اصلاحات برای آن که حیات سیاسی خود را حفظ کنند، نیاز به بازسازی دارد؛ آنها نیاز دارند ازنظر سازماندهی؛ رفتار با مردم و نیز پلن سیاسی بهگونهای عمل کنند که مطابق با نیازهای روز باشد.
عضو سابق کارگزاران افزود: البته من فکر میکنم نهتنها اصلاحطلبان؛ بلکه اصولگرایان نیز نیاز به بازسازی داشته و اگر آراء سنتی آنها را کنار بگذاریم خواهیم دید که این جریان سیاسی نیز نیاز به تحولات اساسی ازلحاظ شالودههای فکری و سیاسی دارد.
آقایی با اشاره به ایدههایی چون احیای چپ سنتی گفت: اصلاحطلبان دوران طلایی در دهه شصت را تجربه کردهاند اما بازگشت به آن زمان برای این جریان سیاسی دیگر امکانپذیر نیست؛ به دو دلیل احیای هویت چپ خط امامی دور از دسترس ماست: اول آنکه بازگشت به آن برهه زمانی مقتضی به شرایط فعلی نسل جدید نیست و اصلاحطلبان جوان نمیتوانند با آن مدل خود را تطبیق دهند؛ هرچند من بهعنوان یک خط امامی قدیمی آن دوران را باارزش دانسته و خود را ازلحاظ هویتی متعلق به آن دوران میدانم. دومین مورد آنکه مردم دیگر با عینک ایدئولوژیک جهان را مشاهده نمیکنند پس این بازگشت به عقب برای جبهه اصلاحات مفید نیست، هرچند که باید ارزشهای دهه شصت از سوی چپ سنتی دوباره احیا شود.
این فعال اصلاحطلب ادامه داد: ازنظر من اصلاحطلبان باید خودشان را با عوامل دیگری سازماندهی کنند؛ یکی آنکه معیشت مردم برای اصلاحطلبان اهمیتی نداشت؛ آنها باید به فکر نان و مسکن مردم نیز باشند؛ مورد دوم بحث امنیت ملی و تمامیت ارضی و ایرانی بودن است که باز جبهه اصلاحات درگذشته اقداماتی انجام داده که باید آن مسیر را جبران کرده و روابط خودش با مردم و نظام و همچنین انقلاب اسلامی را ترمیم کند. مورد سوم آنکه در میان اصلاحطلبان ارزشهای دینی کمرنگ شده است؛ اصلاحطلب واقعی باید نسبت خود را با تشیع (و نیز احترام با سایر مذاهب اسلامی و آسمانی) مشخص کند.
هر دو جناح سیاسی کشور باید اقدامات اساسی انجام داده و سریعاً خلأهای موجود را پر کنند، اگر اصلاحطلبان و اصولگرایان مرجع نباشند؛ کسانی با هویت نامشخص پیداشده و فضاهای خالی را پر میکنند.
آقایی با انتقاد از اصلاحطلبان درگرفتن ژستهایی سیاسی شبیه احزاب غربی گفت: برخی اصلاحطلبان سالها میگفتند ما لیبرال دموکرات هستیم، برخی دیگر میگفتند ما سوسیالدموکرات هستیم؛ این تقسیمبندیها کلیشهای است؛ جبهه اصلاحات خودش را با احزاب انگلیسی مقایسه میکرد و میخواست شبیه آنها باشد، این حرفها برای مردم نانوآب نمیشود.
نماینده مجلس سوم با پیشنهاد تغییر ساختاری در سازوکار تصمیمگیری اصلاحطلبان گفت: جبهه اصلاحات باید تنوع احزاب را کم کند؛ بیش از 100 حزب و گروه کاغذی؛ خانوادگی و چند نفره تشکیلشده و اینها هرکدام میخواهند با روش خودشان کشور را اداره کنند؛ این احزاب فصلی و سهم خواه باید حذفشده و تنها یک یا دو حزب بزرگ اصلاحطلب تشکیل شود.
آقایی با انتقاد از سخنان حجاریان در انتشار بیانیه مرگ اصلاحات گفت: برخی از میان اصلاحطلبان متأسفانه میگویند اصلاحات صندوق محور مرده است. من البته با این گزاره مخالفم، اما اگر اصلاحات صندوق محور مرده است چه کسی آن را کشت؟ به نظر من آن رئیسجمهوری که میگوید:دولت تدارکاتچی است (خاتمی)، یا رئیسجمهوری که میگوید صبح متوجه شدم قیمت بنزین عوضشده (روحانی) و مردم را مسخره میکند، مسئول اصلی قتل اصلاحات صندوق محور هستند. مردم این حرفها را میشنوند و از رأی خودشان به امثال روحانی و خاتمی ناامید شده و رأی نمیدهند.
هدایت آقایی ادامه داد:مردم وقتی میبینند یک رئیسجمهور قدمی برای آنها برنمیدارد از رأی دادن ناامید میشوند؛ رأی ندادن برخی از مردم در این انتخابات را باید در همین مسیر تفسیر کرد.
آقایی در پایان با اشاره به تعداد اصلاح طلبان تحریمی و برانداز گفت: کسانی که اصلاحطلبان را تشویق به تحریم انتخابات میکردند و پس از شکست شروع به سرزنش رأیدهندگان کردند در جبهه اصلاحات عمومیت نداشته و در اقلیت هستند.