ماجرای این هشتگ اما از شب چهارم مردادماه شروع شد که وزیر راه و شهرسازی دولت حسن روحانی در گفتوگویی با شبکه اخبار اعلام کرد که نتیجه ورود مصالح ساختمانی به بورس، افزایش چهار برابری قیمت سیمان در یک ماه گذشته بوده است. همان شب بعد از این صحبتها خیلی از کاربرانی که در توییتر حضور داشتند نسبت به این گفتهها واکنش نشان دادند و ماجرا تا دیروز ظهر هم در فضای توییتر فارسی و در میان گعده بورسیها ادامه داشت.
کاربرانی با خرده گرفتن از صحبتهای وزیر به عملکرد دولت در حوزه برق میپرداختند و روی این موضوع دست گذاشته بودند که وزیر در صحبتهایش هیچ اشارهای به مدیریت و عملکرد دولتی که در آن مشغول به کار است، در حوزه برق و قطع برق صنایع سیمان نکرده است. به اعتقاد آنها مسوولان کشور در تلاش برای وارونه جلوه دادن گرانیها و دور کردن ذهنهای مردم از موضوعهای اصلی دخیل در گرانیها هستند. عدهای دیگر از کاربران به این مساله میپرداختند که بورس قربانی سیاست شده است. زمانی برای تامین کسری بودجه از آن استفاده کردند و حالا هم گرانیها را گردن بورس میاندازند. با اوج گرفتن این انتقادها و جلب توجه دیگر کاربران توییتر نسبت به این موضوع، صادق الحسینی، فعال حوزه اقتصاد در توییتر نوشت: «اینجا حق با فعالان بورس است. از وزیر انتظار نمیرود نداند هنگام کاهش عرضه یک کالا (سیمان) بههردلیل (مثلا کمبود برق) قیمتش باید افزایش پیدا کند تا تعادل ایجاد شود! وگرنه بازار سیاه شکل میگیرد و نهایتا قیمت غیرشفاف و فسادآور حتی بیش از قیمت در مکانیزم شفافی مثل بورس افزایش پیدا میکند.»
او همچنین در پاسخ به یکی از کاربران و فعالان حوزه بورس که در قسمت نظرات برای او نوشته بود نباید در بازار دخالت کرد و بازار دستورپذیر نیست و پیشنهاد داده بود که مسوولان باید به جای دخالت درسازوکار کشف قیمت، برای رفع انحصار و مقرراتزدایی قدم بردارند، نوشت که مسوولان این موضوع را میدانند ولی «امضای طلایی برای پخش سیمان برای مدیران میانی خیلی لذتبخش است.» اما در ادامه این صحبتها درباره مساله سیمان و صحبتهای وزیر، مهدی رباطی، رئیس هیاتمدیره کارگزاری بورس بیمه ایران هم در صفحه شخصی خود نوشت: «اگر هم بورس محل سفتهبازی باشد فضای قابل احترامی است، چون امکان سفتهبازی را برای قشر وسیع و آحاد مردم فراهم میکند و نه فقط 15-10 کارتل مافیایی وابسته به رفقا؛ دلیل عناد و دشمنی با بورس هم همین است، بازی رانتخواران سیریناپذیر را بر هم میزند و دست را زیاد میکند.»
در ادامه این انتقادها از صحبتهای وزیر و ربط دادن گرانی و کمبود به بورس، نوید قدوسی هم در توییتر خود نوشت: «وقتی بازار را به نابازار تبدیل میکنید باید هم بورس را کنار گذاشته و از مکانیزم قیمتگذاری و توزیع مربوط به عصر کمونیسم دفاع کنید. یک لحظه هم به این فکر کنید که شاید ایراد از استفاده نادرست از ابزار بود نه خود ابزار.» اما موضوع به همین جا ختم نشد و انتقادها از وزیر به انتقاد از عملکرد دولت دوازدهم آن هم نه تنها در حوزه بورس بلکه در دیگر حوزهها کشیده شد. در کنار این انتقادها، فعالان حوزه بورس در نوشتههایشان بیشتر از نگاه دولتمردان به بورس انتقاد و از ربط دادن گرانیها به بورس ابراز گلایه میکردند. برای مثال ولید هلالات، فعال حوزه بورس در صفحه شخصی خود در توییتر نوشت: «بازار سرمایه و بورسها در مقابل تجاهل دولتی که از عمرش 10 روز باقی مانده، سکوت نخواهند کرد. موضوع سیمان را باید به شکلی جدی دنبال کرد. وزیری که بورس را محل سفتهبازی بداند، یک جای کارش، میلنگد.»
علی سعدوندی
اقتصاددان
وی گفت اکثر اقتصاددانان معتقدند اگر تحریم و کرونا نبود قیمت دلار روی پنج هزار تومان بود. وی نگفت که کدام اقتصاددانی چنین چرندی گفته؟! وی نگفت اگر تحریم و کرونا نبود درآمد دلاری متعلق به مردم مظلوم ایران مانند 50سال گذشته صرف ارزپاشی و پرداخت سوبسید به فرار سرمایه میشد. امان از وی!
نوید قدوسی
فعال حوزه بورس
تعطیلی ناگهانی شش روزه در وضعیت دیروز و امروز بورس بیتاثیر نبود. برنامه مالی (چک و بدهی و قسط و اجاره) این همه آدم به هم خورد و احتمالا برای عمل به تعهداتشان رفتهاند در فاز «بده بره» و در نتیجه با نزدیک شدن به پایان وقت بازار و با بازگشایی نمادها فشار فروش شدت گرفت.
امیر فهیمی
کارشناس بازار سرمایه
قبل از انتخابات و ایام تبلیغات همه کاندیداها از مضرات ارز 4200 تومانی و قیمتگذاری دستوری میگفتند، حالا که خرها از پل گذشته، قرار است محصولات شرکتهای بورسی را بزخری کنند تا رانتخوارها فربهتر و گندهتر شوند.