رکسانا خوشابی، کارشناس ارشد مشاوره
با وجودی که اکثر آدمها میگویند که چندان اهمیت نمیدهند بقیه در موردشان چه فکری میکنند، اما واقعاً اینطور نیست چون ما موجوداتی اجتماعی هستیم که دوست داریم با افراد دیگر ارتباط برقرار کنیم و دلمان میخواهد در محیطی که در آن زندگی میکنیم مورد قبول واقع شویم. حتی بسیاری از افراد با انجام کارهای نامناسبی مانند استراق سمع، پرسوجو از اطرافیان و کارهای مشابه سعی میکنند اطلاعاتی راجع به افکار دیگران درباره خودشان به دست بیاورند.
حاضر به پذیرش حقیقت هستید؟
اگر شما کنجکاو و پذیرا باشید احتمالاً دوست دارید درباره خودتان هم زیاد بدانید. و تمایل دارید وقتی دست به کاری میزنید، از دیگران درباره نحوه عمل خود سؤال کنید و تقریباً متوجه خواهید شد که در نظر دیگران چگونه به نظر میرسید. اما این به شرطی است که هنگام شنیدن نظر دیگران بتوانید احساسات خود را کنترل کنید و در مقابل نظرات ناخوشایند عصبانی نشوید و به اصطلاح از کوره در نروید. در این صورت بهتر میتوانید از نظر دیگران درباره خودتان مطلع شوید. اما اگر از آن دسته آدمهایی باشید که به شدت تحت تأثیر احساسات خود قرار میگیرند یا اینکه اصلاً نمیتوانند احساس خود را بروز دهند، تشخیص و تعبیر واکنش افراد نسبت به خودتان، برای شما مشکل خواهد بود. اگر یاد بگیرید به موقع احساسات خود را بروز دهید و در لحظات حساس خود را کنترل کنید بر حالات درونی خود تسلط بیشتری خواهید داشت و از حالات درونی افراد دیگر هم بیشتر خبردار میشوید.
در آیینه نگاه دیگران
طبیعی است که دیگران نظرات مختلفی درباره شما داشته باشند. اما آیا شما این نظرات را می پذیرید و قبول دارید؟ پذیرش نظر دیگران درباره خودتان، بستگی دارد به این که خودتان درباره خودتان چه فکری میکنید. درک شما از خودتان یا همان خود انگاره شما تا حد زیادی با دوران کودکی و رفتار والدین مرتبط است. نحوة واکنش مادر به اداها و گریههای کودک، به شدت بر انتظار کودک از دیگران تأثیر میگذارد، یعنی کودک منتظر است بقیه هم او را همان طور ببینند یا همانطور با او رفتار کنند. بنابراین، کودکان طوری رفتار میکنند که تجارب قبلیشان تکرار شود. بچهای که مادرش چندان به او محل نگذاشته و او را ندیده گرفته طوری خود را از بقیه کنار میکشد که آنها هم بخواهند فاصلهشان را با او حفظ کنند. اما برعکس بچههایی که مادرانشان پیوسته به آنها واکنش نشان دادهاند، اعتماد به نفس دارند و باهم سن و سالهای خود به راحتی ارتباط برقرار میکنند. بنابراین وقتی ما بزرگ میشویم بنابر تجربه کودکی خود، بهطور خودکار به دنبال دیدن انعکاس تصویر خود در چشم دیگران هستیم. افراد دوست دارند که در روابطشان با دیگران، خود انگارهشان را تقویت کنند. افرادی که خودانگارهای منفی دارند دیگران را وا میدارند تا از آنها ارزیابی سختی به عمل آورند بخصوص اگر فکر کنند که آن شخص دوستشان دارد، چون ترجیح میدهند که حق با آنها باشد تا اینکه مورد تحسین قرار بگیرند.
چه کسی از حقیقت فرار میکند؟
بعضی از افراد طوری رفتار میکنند که مانع از این میشود دیگران بهآنها درباره رفتارشان بازخورد بدهند و همین باعث میشود هیچ وقت به درستی نفهمند در نگاه دیگران چگونه به نظر میرسند. مثلاً یک مدیر که در برابر انتقاد حساس و پــرخـا شگر میشود یا دانشآموزی که موقع ارزیابی اشکش در میآید، هر دو کاری میکنند که همکاران یا معلمان، آنها را به حال خود رها کنند تا در مسیر اشتباه خود پیش بروند یا اینکه به آنها دروغ بگویند، چون میترسند انتقاد صادقانه و مستقیم فرد را در هم بشکند. خودشیفتگی نیز یکی دیگر از موانع است. آدمهای خودشیفته به شدت در ارزیابی خود جهتگیری دارند. این افراد به شدت از خودانگارة خویش طرفداری میکنند، حتی اگر این خود انگاره، انعکاسی از عدم ثبات روانیشان باشد.
خود را چگونه ببینم؟
معمولاً کسی ما را بهطور مستقیم به نقد نمیکشد، مگر اینکه موقع بحث کردن باشد، چیزی از دهانش بپرد یا اینکه خود ما چنین درخواستی کنیم. بنابراین میتوانیم از یک عضو خانواده یا آشنای مورد اعتمادی که نگاهی متعصبانه ندارد در خواست کنیم صادقانه نظرش را بگوید و وجوه مثبت و منفی شخصیت ما را فهرست کند. این کار کمی سخت است چون ما معمولاً از مورد قضاوت قرار گرفتن فرار میکنیم اما اگر میخواهیم تصویر دقیقتری از خودمان داشته باشیم این کار ضروری است.
دیدن فیلم خود
یک راه مطمئن برای اینکه خود را از نگاه دیگران ببینیم استفاده از نوار ویدیویی است. اما یادمان باشد این تصویر را از فیلتر خود انگارهمان تماشا کنیم و باز هم این من هستم که خودم را تماشا میکنم. در یک تحقیق تعدادی از افراد بزرگسال و سالم (از نظر روانی) در جمع سخنرانی کردند و از آنها فیلمبرداری شد بعد که آنها فیلم خودشان را دیدند به خطاهای خود اشاره کردند و خیلی با سختگیری خودشان را ارزیابی کردند. آدمها معمولاً وقتی نسبت به خودشان آگاهی دارند، نگاه منتقدانهتری نسبت به خود پیدا میکنند، چون تمرکزشان بر استانداردهای درونی و فاصلهشان تا تحقق و تثبیت این استانداردهاست. آگاه شدن از خود میتواند ما را به درک عمیقتری از خودمان برساند اما در عین حال ممکن است فلج کننده هم بشود. ممکن است به ورطة افراط بیفتیم، وسواس به خرج دهیم و در تلاش برای درک خود، به واکنشهای دیگران نسبت به خودمان بیش از اندازه اهمیت بدهیم و یا آنها را نادرست تفسیر کنیم. نگرانی بیش از اندازه نسبت به آنچه دیگران فکر میکنند حالت بازدارنده دارد و فرد را از حالت سیال و طبیعی خودش خارج میکند. همه ما دوست داریم احساس خوبی درباره خودمان داشته باشیم، اما ازطرفی دوست داریم درباره خودمان بیشتر بدانیم. بنابراین، برای برقراری تعادل بین داشتن احساس خوب و شناختن تصویری که از خود منعکس میکنیم، بهتر است با افرادی مشورت کنیم که هم بازخورد صحیح به ما بدهند و هم ما را به خاطر آنچه هستیم بپذیرند نه به خاطر اثری که بر جای میگذاریم.
بهترین راه
سعی کنید «خودتان» باشید. «خود بودن» جذابترین حالت هر فردی است. کسانی که روی مولفههای جذابیت تحقیق میکنند به این نتیجه رسیدهاند که جذاب ترین حالت هر کسی , حالتی است که در آن به خود حقیقیاش نزدیکتر باشد و بیشتر «خود»ش باشد. به همین دلیل حتی به خوانندگان و هنرمندان در روی صحنه توصیه میشود که خودشان باشند و ادای دیگران را در نیاورند. خود بودن را با عدم مهار به موقع خود اشتباه نگیرید. بهترین معنای خود بودن این است که هرگز، نه با زبان و نه با زبان بدن، نه با اشارات و نه با حرکات و رفتارمان، دروغ نگوییم. خود بودن، یعنی صداقت عمیق در رفتار و در همه بروزات احساسیمان بدون اینکه به حق کسی تجاوز کنیم و بدون اینکه از ما رفتارهای بیجا و ناهماهنگ با شرایط سر بزند. پس، بهترین راه را انتخاب کنیم.