سرویس سیاست مشرق - روزانه می‌توان از لابه‌لای گزارش‌ها و عناوین خبری رسانه‌های مکتوب و حتی غیر مکتوب، نکات قابل‌توجهی استخراج کرد؛ موضوعاتی که می‌تواند برای مخاطبین قابل استفاده و محوری برای تحلیل باشد، در گزارش روزانه "ویژه‌های مشرق" نکات و تأملات قابل‌استخراج از رسانه‌ها برای مخاطبین عرضه خواهد شد؛ با «ویژه‌های مشرق» همراه شوید.
*******
** مهاجری: وضع فعلی جمهوری اسلامی مثل یخچال خراب همه چیز را فاسد می کند
«مسیح مهاجری» فعال سیاسی اصلاح طلب در یادداشتی در روزنامه جمهوری اسلامی با عنوان «عیب از یخچال است» نوشت:«یکی از همسایه های قدیمی...گفت به یک سوپری برای خرید رفته بودم، یکی از اهالی محل را دیدم که با عصبانیت وارد شد و به فروشنده گفت چرا جنس مانده می‌آوری؟ من اول هفته از تو تخم‌مرغ خریدم و بردم توی یخچال خانه‌ام گذاشتم دو روز بعد فاسد شد، پنیر خریدم فاسد شد، ماست خریدم فردا دیدم ترش شده…. فروشنده، با آرامش عجیبی که نشان می‌داد به درستی کار خودش و آنچه به آن مشتری معترض فروخته اعتماد کامل دارد از او پرسید: مطمئن هستی که یخچالتان عیب و ایرادی ندارد؟ من همین جنس‌ها را به دیگران هم داده‌ام ولی هیچکس تا حالا شکایتی نکرده و همه راضی هستند. مشتری با شنیدن این سؤال به فکر فرو رفت و چیزی نگفت. از رخساره او معلوم بود که قبول کرده ممکن است عیب از یخچال خانه‌اش باشد».
مهاجری در ادامه نوشت:«همسایه کنجکاو ما می‌خواست به من بگوید اینکه اوضاع و احوال کشور دچار مشکل است شاید مربوط به این مسئول و آن مسئول نباشد و سازکاری که جور کرده‌ایم و می‌خواهیم همه چیز را در چارچوب آن پیش ببریم، مشکل دارد... آیا ما از قانون اساسی فاصله نگرفته‌ایم؟! جزیره‌ای عمل نکرده‌ایم؟! کارهای همدیگر را خنثی نکرده‌ایم؟! خود را به مقدسات گره نزده‌ایم؟! از پذیرفتن اشتباه خود امتناع نکرده‌ایم؟! به سیاست یک کلام نچسبیده‌ایم؟! دافعه را بر جاذبه نچربانده‌ایم؟! اصول را فدای فروع نکرده‌ایم؟! کوچک‌ترها را جای بزرگ‌ترها ننشانده‌ایم؟! به نام مستضعفین مستکبرانه عمل نکرده‌ایم؟! عدالت را قربانی منافع خود نکرده‌ایم؟! شایسته‌سالاری را فدای بله‌قربان‌گوئی نکرده‌ایم؟! وقت‌ها و امکانات و نیروها را گرفتار جنگ قدرت نکرده‌ایم؟!».
مدیرمسئول روزنامه جمهوری اسلامی در پایان نوشت:«اعتراف کنیم که مرتکب تمام این خطاها شده‌ایم و تا این سازوکار را تغییر ندهیم چیزی درست نمی‌شود. مردم به نام‌ها کاری ندارند و محمود و حسن و ابراهیم برای آنها فرقی ندارد. این واقعیت را درک کنیم که مشکل از تخم‌مرغ و پنیر و ماست نیست، عیب از یخچال است».
این فعال سیاسی اصلاح طلب که حمایت از فتنه 88 را در کارنامه خود ثبت کرده و در 8 سال اخیر نیز به هیچ عنوان به صورت جدی از دولت روحانی انتقاد نکرده است، در این یادداشت مدعی شده که وضع فعلی نظام فسادزا است و نمی توان افرادی همچون روحانی و احمدی نژاد را مقصر دانست!
این اظهارنظر، بیش از آنکه اتهام زنی به نظام باشد، توهین به فهم و شعور مردم است. رئیس قوه مجریه در ایران دارای اختیارات و امکانات بسیار گسترده است. به همین خاطر است که جریان اصلاح طلب در آستانه انتخابات های ریاست جمهوری سر و دست می شکند تا به پاستور راه یابد.
امکانات و اختیارات قوه مجریه آنقدر گسترده است که جریان اصلاح طلب حتی در شرایطی که در انتخابات 88 شکست خورده بود نیز در پی آن بود تا با «دروغ تقلب» با شامورتی بازی کلید پاستور را تصاحب کند.
وضع فعلی جمهوری اسلامی هیچ شباهتی به یخچال خراب ندارد، که اگر اینطور بود هیچگاه اکبر طبری ها و مشایی ها و عیسی شریفی ها و حسین فریدون ها و مهدی جهانگیری ها و شهرام جزایری ها و بابک زنجانی ها...محاکمه نمی شدند.
در جمهوری اسلامی در مواجهه با فساد هیچ خط قرمزی وجود ندارد، حال می خواهد طرف معاون اجرایی قوه قضاییه باشد یا برادر رئیس جمهور یا قائم مقام شهردار سابق یا هر شخص دیگری.
علت اصلی وضع موجود بی مسئولیتی طیفی است که از ابتدای پیروزی انقلاب تاکنون حداقل 34 سال در مناصب ارشد اجرایی، تقنینی و قضایی حضور داشته اما به هیچ عنوان کارنامه قابل قبولی ارائه نداده است.
پرونده کرسنت، پرونده فساد صندوق ذخیره فرهنگیان، توتال، دلار 4200 تومانی، سهمیه بندی بنزین در آبان 98، حقوق های نجومی، شبنم نعمت زاده، مهدی آخوندی، هادی رضوی و...همگی مربوط به کارنامه اصلاح طلبان است.
شورای شهر منحله اول- به ریاست عبدالله نوری و نائب رئیسی حجاریان-، تحصن مجلس ششم، سلفی حقارت و کمیته رفع حصر در مجلس دهم و برجام در دولت های یازدهم و دوازدهم، تنها چند نمونه از شاهکارهای جریان اصلاح طلب در نهادهای مختلف است.
** ربیعی:حوادث 4 سال اخیر برای زمین زدن یک دولت کفایت می‌کرد
«علی ربیعی» سخنگوی دولت و وزیر سابق تعاون، کار و رفاه اجتماعی که به دلیل عملکرد بسیار ضعیف توسط مجلس دهم استیضاح شد، در یادداشتی در روزنامه ایران نوشت:«انفجار انتظارات عمومی از دولت که البته شایسته ملت ایران است و همزمان شدن پاسخ به این مطالبات برحق با تحریم‌های زورگویانه و بی‌رحمانه ایالات متحده امریکا از یک سو و هجوم همه‌گیری کرونا از سوی دیگر، هجوم بی‌نظیر رسانه‌ای خارج و داخل کشور به یک دولت و گسترش ناامیدی مردم، در مجموع اعتماد عمومی به کارایی دولت را به چالش کشید».
ربیعی در ادامه نوشت:«دولت و جامعه در 2 سال اخیر ترکیبی از سیل‌های طبیعی و سیاسی را تجربه کردند؛ از هم‌بسته تحریم و کرونا گرفته تا خشکسالی و مشکلات اجتماعی. هر یک از اتفاقاتی که طی این 4 سال رخ داد برای زمین زدن یک دولت کفایت می‌کرد؛ از ظهور ترامپ تا سقوط قیمت نفت. اما دولت - ملت پیوند خورده با صندوق‌های رأی، گرچه آسیب بسیاری دید اما نیاز به امید برای پیمودن این شرایط داشت؛ ایجاد امید برای جامعه خسته از تحریم و کرونا کاری دشوار است؛ امیدی که می‌بایست شالوده همبستگی اجتماعی را تقویت، سرمایه اجتماعی را حفظ و اعتماد عمومی را افزایش دهد».
سخنگوی دولت در این یادداشت تصریح کرد:«یک امید و آرزوی بزرگ دارم: دولت آینده با مصایب طبیعی و غیرطبیعی، خارجی و داخلی که ما داشتیم، مواجه نشود. سکوتش به بی‌حرفی تعبیر نشود؛ در میانه جنگ برای احقاق حقوق ملت به خیانت و ناتوانی متهم نشود؛ گوش‌ها قبل از رسیدن صدای دولت، پر از پیش‌داوری و اتهام نشود. آنچه انجام می‌شود چیز دیگری نشان داده نشود».
متاسفانه برخی دولتمردان بجای پذیرش کارنامه ضعیف خود، همچنان در پی آن هستند تا با مظلوم نمایی و گره زدن امور کشور به شانس و اقبال و سیل و زلزله، از پاسخگویی درباره عملکرد خود شانه خالی کنند.
چندی پیش «عبدالله ناصری» فعال سیاسی اصلاح طلب گفته بود:«توجه داشته باشید که دولت روحانی در سال‌های قبل خیلی مسائل کم اهمیت‌تر از کرونا را هم نتوانست مدیریت کند...من معتقدم انتظار مدیریت این شرایط از آقای روحانی اساسا انتظاری واهی است زیرا او مدت‌هاست که به طور جدی نشان داده هیچ برنامه‌ای ندارد و دچار روزمرگی شدید است ...اگر آقای روحانی این وزرای ضعیف و نالایق را از دور خود کنار بزند و یکسری آدم‌های باتجربه را برای مدیریت کرونا روی کار آورد، در همین شرایط تحریم و با همین محدودیت منابع هم می‌توان تصمیمات خوبی گرفت».
«سعید لیلاز» فعال سیاسی اصلاح طلب نیز پیش از این در یادداشتی در روزنامه ایران نوشته بود: «امریکا تمام تمهیداتی که برای اعمال فشار بر اقتصاد ایران می‌توانست بیندیشد، به کار بسته و همانطور که پیش از این نیز به آن اشاره کرده ام، شرایط موجود نشان می‌دهد که تحریم‌ها مسأله اصلی نبوده و با وجود این شرایط سخت هنوز راهکارهایی وجود دارد که می‌توان از این وضعیت دشوار عبور کرد. مسأله اقتصاد ایران سوء مدیریت بوده و شرایط کنونی گواه آن است».
لیلاز در اظهارنظری دیگر گفته بود:« توزیع بی‌حساب و کتاب دلار 4200 تومانی که با ارزپاشی یا طلاپاشی می‌تواند در برابر روند تحریم‌ها مقابله و موج تحریم‌ها را خنثی کند، منجر به ازدست‌رفتن 25 تا 30 میلیارد دلار و حدود 70 تا 80 تن طلا شد».
همچنین «غلامحسین کرباسچی» فعال سیاسی اصلاح طلب گفته بود: «به نظر من مشکل دولت دوم روحانی، بیش از آنکه به عوامل خارجی و آمدن ترامپ یا مسائل داخلی بیرون دولت و کارشکنی‌های مخالفان داخلی نسبتی داشته باشد، به خود این دولت و عملکردش در این دوره، یعنی از فردای انتخابات 29 اردیبهشت‌ماه 96 مربوط است؛ چنان که در دولت دوم روحانی از انتخاب نیروها تا انتخاب سیاست‌ها خود، رویکردهایی پیش گرفته شد که مسبب وضعیت امروز است...بحران مدیریت مدیران ناکارآمد در دولت اول آقای روحانی در دولت دوم نیز نمایان شد و مشکلات امروز را به وجود آورد...امروز صحبت از میلیاردها دلار، ارز 4200 تومانی است که فساد و اختلاس مالی به وجود آورده است».
** عبدی: در دولت رئیسی شاید دلار 40 هزارتومان شود
روزنامه اعتماد در یادداشتی با عنوان «جناب آقای رئیسی» به قلم «عباس عبدی» فعال سیاسی اصلاح طلب نوشت:«نمی‌دانم که مشاوران شما این موارد را بازتاب می‌دهند یا خیر؟ در همین روزهای اخیر مطالبی یا اخباری را می‌خوانیم یا می‌شنویم که گرایش شدیدی به مهاجرت عمومی و به‌طور مشخص نخبگان از کشور آغاز شده است».
عبدی در ادامه نوشت:«این واکنش حتی از اعتراض‌های خیابانی نیز برای اداره امور خطرناک‌تر است، چون از یک‌سو ناامیدی را تشدید می‌کند، در حالی که اعتراضات خیابانی حداقل نوعی کنشگری و فعال بودن را نشان می‌دهد. از سوی دیگر کشور را از مهم‌ترین سرمایه‌اش که نیروی انسانی کارآمد است، تهی می‌کند و این بزرگ‌ترین خسارت سرمایه‌ای است و بالاخره خروج این افراد از کشور قطعا با خروج شدید سرمایه مالی نیز همراه خواهد شد و یک شوک دیگر به قیمت ارز وارد می‌کند و چه بسا آن را به 40 هزار تومان نیز برساند و شیرازه امور اقتصادی را از هم بپاشاند».
این فعال سیاسی اصلاح طلب تاکید کرد:«امیدوارم که اقدامی جدی و موثر برای بازسازی اعتماد و زنده کردن امید و جلوگیری از خروج سرمایه انسانی و مادی جامعه به عمل آید که این مساله پاشنه آشیل مدیریت آینده کشور است».
همچنین روزنامه اعتماد در یادداشت دیگری نوشت:«اگر برجام با بن‌بست روبه‌رو شود دلار پرواز عمودی خواهد کرد و فقط شوک روانی ناشی از آن اقتصاد پرآسیب کشور را به لرزه خواهد افکند. نمی‌دانیم عده‌ای واقعا اوضاع را نمی‌دانند یا خود را به تجاهل می‌زنند؟».
اصلاح طلبان به عنوان بانیان اصلی وضع موجود بجای عذرخواهی از مردم و تلاش برای جبران خسارت ها، همچنان اصرار دارند که در جایگاه شاکی و منتقد نشسته و مردم را از آینده بترسانند و اینگونه القاء کنند که در آینده نزدیک به احتمال قوی به بن بست خواهیم رسید.
سوال اینجاست که چرا ما در «دولتِ اصلاح طلبان» شاهد افزایش مهاجرت نخبگان بوده ایم؟ پاسخ روشن است. وقتی مشاور ارشد رئیس جمهور می گوید ما ایرانی ها قدرت رقابت در هیچ صنعتی جز قرمه سبزی و آبگوشت بزباش را نداریم، باید چه انتظاری داشته باشیم؟
وقتی وزیر نفت دولتِ اصلاح طلبان می گوید نیازی به ساخت پالایشگاه نداریم و باید واردکننده بنزین باشیم و وزیر صنعت دولتِ اصلاح طلبان می گوید باید مدیر از خارج وارد کنیم و مقام ارشد دولتِ اصلاح طلبان می گوید خودکفایی در کشاورزی مزخرف است، نباید انتظار مهاجرت نخبگان را داشته باشیم؟
وقتی شعار دولتِ اصلاح طلبان، «ما نمی توانیم» بوده است، وقتی وزیر خارجه می گوید آمریکا می تواند با یک بمب سیستم دفاعی ما را نابود کند، وقتی «ژنرال های خودخوانده» و «آقازاده های گردن کلفت و بی هنر» تمام صندلی ها را درو می کنند، نباید انتظار مهاجرت نخبگان را داشته باشیم؟
نکته قابل تأمل اینجاست که بانیان اصلی وضع موجود، ژست منتقد دلسوز به خود گرفته و مدعی شده اند که اگر دولت رئیسی به برجام اهمیت ندهد، شاهد دلار 40 هزارتومانی خواهیم بود.
این ها همان جماعتی هستند که در سال 96 مردم را ترساندند و مدعی شدند که اگر رئیسی بیاید دلار 5 هزارتومان خواهد شد و سپس در دولت روحانی با دلار 32 هزارتومانی فخرفروشی کردند.
