ماهان شبکه ایرانیان

تاثیر مخرب تبلیغات بر روح وروان کودکان

کودکان این موجودات پاک و ساده که در دنیای پاک و معصومانه خود سیر می‌کنند، گاهی طعمه افرادی می‌شوند که با استفاده از ناآگاهی آنها، آگاهانه بهره‌مند شده و به پر کردن جیب خود می‌پردازند.

تاثیر مخرب تبلیغات بر روح وروان کودکان

اعظم حاجی یوسفی : بنیانگذار خیریه کود‌کان نیکوکار موعود‌ ایرانیان

 

تحریریه زندگی آنلاین : کودکان این موجودات پاک و ساده که در دنیای پاک و معصومانه خود سیر می‌کنند، گاهی طعمه افرادی می‌شوند که با استفاده از ناآگاهی آنها، آگاهانه بهره‌مند شده و به پر کردن جیب خود می‌پردازند.

بدیهی است که کودکان در سنین خردسالی و به دلیل شرایط طبیعی سنی هر چیزی را که هم‌سن‌و‌سالان‌شان داشته باشند، آنها نیز می‌خواهند، اما اگر در این شرایط، مورد هجوم انواع تبلیغات تجاری قرار بگیرند و بنا به هر دلیلی اعم از بودجه خانواده و حتی مسائل فرهنگی و غیره آن را نتوانند به دست بیاورند، به طور بنیادین عقده‌سازی در این کودکان شکل می‌گیرد. کودکان قدرت تشخیص ندارند و نمی‌توانند بد را ازخوب جدا کنند، اما آنها اصلی‌ترین سرمایه‌های ما هستند. کودکان از هر سرمایه‌ای مهم‌تر و با ارزش‌تر هستند و حتی حفظ سرمایه‌های دیگر بستگی به توجه به آنها دارد. ولی افسوس، افرادی هستند که این کوچولوهای صادق را نشانه گرفته و از ناآگاهی آنها آگاهانه سوء‌استفاده می‌کنند و به ثروت می‌رسند و با تبلیغات کارشناسی و روانشناسی نشده، هم بر سلامت روان و هم بر سلامت جسم کودکان و نوجوانان تاثیر می‌گذارند.

 بیشتربخوانید:

آموزش مسائل جنسی به کودکان ؛ دقیقا باید به او چه بگویید؟

بعضی از تبلیغات، تمام دنیای شاد کودکان را قربانی امیال و خواسته‌های مادی خود می‌کنند

از سویی تبلیغات تجاری می‌تواند عاملی برای آگاهی و یا بدآموزی باشد و باعث شادی و یا غم در کودکان بشود.

کودکان عاشق زندگی شاد هستند. آنها کنجکاوند، کشف کردن را دوست دارند، خوش‌بین، امیدوار و در بیان افکار و احساسات‌شان سریع و صادق هستند. به همین دلیل شاید بتوان گفت: کودکان برای موسسات سودجو بهترین طعمه و ابزار هستند، چون خیلی راحت اغفال می‌شوند، بنابراین والدین باید بسیار آگاه باشند. اکثر تبلیغات روانشناسی نشده‌اند و معمولا نیازهای جدید و غیرضروری را معرفی می‌کنند و از آنجا که رسانه‌ها در شکل دادن شخصیت کودکان و نوجوانان و حتی رفتار آنها تاثیرگذارند، بنابراین نگرانی درباره تاثیرات رسانه بر کودک و نوجوان خیلی طبیعی و منطقی است.

 

کودکان؛ در معرض بمباران تبلیغاتی

این نسل از کودکان بیش از هر نسل دیگری در طول تاریخ در معرض بمباران تبلیغاتی قرار دارند. شرکت‌ها بودجه فراوانی برای یافتن راه‌های پر ثمر در جهت ترغیب کودکان به خرید خوراکی‌ها و اسباب‌بازی‌های مختلف صرف می‌کنند. علت به دست آمدن این سود تجاری بالا از تبلیغات بر روی کودکان بسیار روشن است. کودکان زودباور، ساده و بی‌آلایش هستند و هرچه بزرگ‌تر شوند، احتمال اینکه تحت تأثیر تبلیغات قرار بگیرند، کمتر می‌شود. از سویی چیزی که در مورد کودکان برای تبلیغ‌کنندگان فوق‌العاده می‌باشد، این است که ذهن آنها تقریبا خالی است و لذا هر پیامی که به ذهن آنها فرستاده شود، در حافظه‌شان می‌ماند و راحت‌تر تحت تأثیر تبلیغات قرار می‌گیرند. آنها به سرعت تبلیغات را جذب می‌کنند و با استفاده از رابطه آنها با والدین‌شان، می‌توان کاری کرد که بچه‌ها با تکرار مکرر تبلیغات والدین خود را تحت تاثیر قرار دهند. از دیدگاه تبلیغات؛ کودکان طعمه‌های بسیار عالی محسوب می‌شوند. آنها زیاد تلویزیون می‌بینند، پول‌تو‌جیبی‌های زیادی خرج می‌کنند و معمولا با والدین‌شان به خرید می‌روند و برای خرید به آخرین تولید خوراکی‌های صبحانه و نوشابه‌های گازدار علاقه نشان می‌دهند. جای تعجب ندارد که بسیاری از متخصصان نگران نوع بازاریابی بر کودکان هستند. مخالفان این‌گونه تبلیغات خواستار آن هستند که دولت‌ها برای تبلیغاتی که مستقیما کودکان را هدف قرار می‌دهند، محدودیت‌هایی قائل شوند. در اروپا قوانین منع تبلیغات برای کودکان در حال فراگیر شدن است، در یونان هرگونه تبلیغات تلویزیونی برای اسباب‌بازی از ساعت 7 صبح تا 10 شب ممنوع است. ایتالیا، لهستان و ایرلند نیز در همین راستا در پی راه‌حل هستند، سوئد انجام هر گونه تبلیغات برای کودکان زیر 12 سال را از سال 1991 ممنوع کرده است. به هر حال نمی‌توان به سادگی مانع از تبلیغات شد، اما می‌شود قوانینی گذاشته شود که با علم و آگاهی از اینکه تبلیغات چقدر به رشد آموزش مناسب کودک کمک می‌کند، اجازه پخش داشته باشد. کودکان را موجودات بی‌گناه تصور کنیم که هنوز پی به اندیشه‌ها و ترفندهای مادی سودجویان و پول‌پرستان نبرده‌اند. پس با ناآگاهی آنها را قربانی نکنیم. بعضی از تاثیرات می‌توانند عمدی باشند و بعضی به صورت غیرعمد و غیرمستقیم روی کودکان و نوجوانان تاثیر می‌گذارند.  به عنوان مثال، تصاویر، موزیک، ویدیو‌ها و فیلم‌های غیراخلاقی که متاسفانه این روزها نوجوانان به راحتی می‌توانند از طریق ماهواره‌ها و اینترنت به تماشای آنها بپردازند، می‌تواند باعث بلوغ زودرس‌شان شود و یا دیدن تصاویر و فیلم‌های خشونت‌آمیز و استفاده از بازی‌های رایانه‌ای خشن در روحیه کودک و نوجوان تاثیر گذاشته و می‌تواند باعث پرخاشگری و بدرفتاری آنها و دیگران شود. این‌گونه تاثیرات غیر مستقیم رسانه‌ها، می‌تواند باعث شود که این تفکر در فرزند شما به وجود بیاید که این کارها یک رفتار طبیعی هستند و او نیز می‌تواند آنها را در زندگی واقعی خود انجام دهد. متاسفانه در اکثر این‌گونه فیلم‌ها و بازی‌های خشن به کودک و نوجوان نشان نمی‌دهند که اگر مرتکب چنین رفتاری در زندگی واقعی شوند چه سرنوشتی در انتظار آنها خواهد بود، البته باید این مهم را هم در نظر داشت که گاهی تاثیر خانواده و دوستان خیلی بیشتر از تاثیر رسانه‌ها و تبلیغات بر کودکان و نوجوانان است.

  بیشتربخوانید:

کودکان را آزار ندهیم

تاثیر تبلیغات بر روی کودکان

معمولا تبلیغات بر روی سلیقه کودکان 8 تا 11 ساله و رضایتمندی آنها از زندگی تاثیرگذار است. کودکان ناراضی از شرایط زندگی، نسبت به تبلیغات آسیب‌پذیرتر هستند و تصور می‌کنند داشتن آنچه که تبلیغ می‌شود باعث خوشبختی آنها می‌شود.

 پژوهشگران دانشگاه آمستردام با پژوهشی بر روی کودکان و نوجوانان اظهار کردند کودکانی که کمترین رضایتمندی را از زندگی دارند با تماشای تبلیغات، بیشتر دچار ماده‌گرایی می‌شوند و به گفته دیگر پژوهش‌گران تبلیغات به کودک می‌آموزد که دارایی و اموال راهی برای دستیابی به خوشبختی هستند و بعضی دیگر از پژوهشگران تبلیغات را باعث فاصله طبقاتی می‌دانند.

تاکنون از خود پرسیده‌اید که تبلیغات اسباب‌بازی‌ها و دستگاه‌هایی که خانواده‌های فقیر از عهده خریدشان برنمی‌آیند، چه بلایی بر سر این گونه خانواده‌ها و کودکان‌شان می‌آورد؟

تبلیغات تلویزیونی که در آن خانه‌های مجهز به آخرین مدل‌های لوازم زندگی نمایش داده می‌شود، آیا کودکان همه خانواده‌های بیننده در کشور، از خانه‌ای با این تجهیزات برخوردار هستند؟

البته نمی‌توان گفت برنامه‌سازان این کار را از روی قصد انجام می‌دهند، ولی کودکی که چنین چیزی را می‌بیند چه انتظاری از پدر و مادر خود خواهد داشت؟

 

ناهنجاری‌های رفتاری

در بسیاری از اوقات وقتی پای حرف‌های بزهکاران می‌نشینیم، متوجه می‌شویم که برخی از رفتارهای ناهنجار در آنها نشان از نابرخورداری‌های دوره کودکی دارد.

کودک آرزو می‌کرده و خواسته‌هایی داشته، اما والدین توانایی خرید نداشته‌اند. نکته مهم اینجا است که وقتی کودک در سن رشد، شکل‌گیری شخصیت و الگوپذیری قرار دارد و با حجم آگهی‌ها مواجه می‌شود، از آنجا که توان و قدرت درک و تحلیل ندارد، به سختی می‌تواند تشخیص دهد که نیازهایش چیست؟ او به راحتی درک نمی‌کند که واقعیت چگونه می‌تواند تغییر کند. در این موقعیت نیاز کودک واقعا نیاز نیست و چه بسا فقط یک آرزوی کودکانه باشد.

البته لازم به ذکر است که در این وضعیت رسانه‌ها به دلیل نیاز مالی برای ادامه حیات به تبلیغات تجاری وابسته هستند، اما کودکان قادر به تشخیص قصد تبلیغات تجاری نیستند و به خیال اینکه هرچه برای آنها تبلیغ می‌شود، خوب است، ممکن است با خانواده بر سر دستیابی به محصولات تبلیغ شده دچار مشکل شوند و از آنجا که خانواده هم قادر نیست قصد تبلیغات تجاری را به کودک انتقال دهد و یا از عوارض منفی یک محصول از نظر پزشکی و یا تاثیرات دیگر و همچنین قدرت مالی خانواده با او گفتگو کند، در نتیجه امکان دارد با کودک دچار تضاد شود و این تضاد، آرامش خانواده را برهم می‌زند، تا حدودی که ممکن است باعث دور شدن کودک از خانواده شود.

 بیشتربخوانید:

بازی درمانی در اوتیستم

نتیجه‌گیری

 به هر حال تبلیغات به صورت ناخودآگاه از جهات روانی روی کودکان اثرگذار است، اثراتی که شاید به ظاهر به چشم نیاید، ولی این تاثیرات روی شخصیت کودک که در حال شکل‌گیری می‌باشد، جا پیدا می‌کند و در نتیجه، عوارض آن، خود را در بزرگسالی نشان می‌دهد.

محققان به والدین پیشنهاد می‌کنند تا به کودکان‌شان کمک کنند تا منابع دیگری از شاد بودن مانند روابط اجتماعی، داشتن دوست، بازی کردن و غیره را بیاموزند. با توجه به اینکه کودکان در سنینی هستند که اغلب قدرت تشخیص بین تبلیغات گمراه‌کننده و واقعیت را ندارند، ممکن است عناصر تبلیغی برای آنها واقعی به نظر برسد و آنچه می‌بینند و می‌شنوند را به کلی باور کنند. این موضوع بدون شک روی آنها و خانواده‌های‌شان تاثیرگذار خواهد بود.

از سوی دیگر مصرف‌گرایی از طریق برانگیختن نیازهای کاذب را در میان کودکان گسترش می‌دهد و در واقع کودک هر وسیله جدیدی را که می‌بیند، می‌خواهد و این خواسته‌ها به عادت آنها برای مصرف تبدیل می‌شود.

از سوی دیگر تبلیغات تنقلات غذایی کم‌ارزش فاقد مواد مغذی لازم برای رشد کودک، با ایجاد حس سیری کاذب، ممکن است موجب محروم شدن کودک از غذاهای اصلی و مواد مغذی و در نهایت موجب لاغری و سوء‌تغذیه در آنها شود و یا مصرف مداوم این مواد می‌تواند سبب بروز چاقی در کودک گردد.

مصرف تنقلات تجاری کم‌ارزش به دلیل دارا بودن مقدار زیاد نمک، چربی و شکر، می‌تواند زمینه‌ساز بیماری‌های مزمن از جمله مشکلات قلبی و عروقی در دوران بزرگسالی شود.

 

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان