سرویس سیاست مشرق - در همایش ویدئویی مرکز بینالمللی نظامی گنجوی تحت عنوان «قفقاز جنوبی؛ توسعه منطقهای و چشماندازهای همکاری» جلسه پرسش و پاسخ میان الهام علیاف و تعدادی از خبرنگاران، استراتژیستهای امنیتی و کارشناسان منطقه برقرار میشود. البته این جلسه یک میهمان ویژه هم دارد. ایهود باراک نخستوزیر سابق رژیم صهیونیستی در بخشی از پنل گفتگو به جلسه متصل میشود. درحالیکه رئیسجمهور آذربایجان در بیشتر وقت این گفتگوی اینترنتی از برنامههای نظامی کشورش در ناگورنو سخن گفته است، بهیکباره عامل صهیونیستی از او میپرسد: «جناب علیاف نظرشان درباره رابطه ایران با جمهوری آذربایجان چیست، میدانیم که بهزودی دولتی جدید در ایران روی کار میآید، شما با آنها چه خواهید کرد؟»
سؤال عجیبی است. علیاف کمی مکث کرده و پاسخ میدهد: جناب نخستوزیر! ابتدا به خاطر تبریکتان به مناسبت پیروزی [در جنگ 2020 قراباغ] خیلی تشکر میکنم. من مطالبی را که بیان کردید ارج مینهم. ما رابطه محکمی با اسرائیل داریم؛ اما همانطور که گفتید در ایران انتخابات ریاست جمهوری برگزار خواهد شد. ما با دولت کنونی ایران همکاری دوجانبه خیلی مفید و گفتگوی خیلی فعّالی برقرار کردهایم و شمار زیادی اسناد امضاشده است. هماکنون پس از آزاد شدن اراضی، ما 132 کیلومتر از مرزمان با ایران را احیا کردهایم. این اراضی در اشغال ارمنستان بود. درواقع، یکی از مسیرهای عملیات نظامی، در طول رود ارس در مجاورت مرز ایران بود. این 132 کیلومتر مرز احیاشده و البته که این فرصتهای جدیدی ایجاد میکند. امیدواریم که دولت جدید پس از انتخابات نیز سیاست روابط نزدیک با آذربایجان را ادامه دهد، زیرا همکاری اقتصادیمان در حال افزایش است. طرحهای حملونقلی نیز فرصتهای جدیدی ایجاد میکنند. پس از حل مناقشه قراباغ کوهستانی، به نظرم تمامی کشورهای منطقه میتوانند برای امکانات جدید و امتیازات اقتصادی بیایند. ما صرفاً باید گامهای مشترکمان را درست برنامهریزی کنیم. این گامها باید ما را به ثبات و امنیت و توسعه اقتصادی برساند»
همین چند جمله کافی است تا متوجه شویم که سطح ارتباطات راهبردی میان باکو؛ تهران و تلآویو توسط رئیسجمهور جمهوری آذربایجان چگونه تعریف میشود! الهام علیاف بهصورت علنی روابط باکو با تلآویو را همهجانبه میداند و در مقابل روابط کشورش با ایران را در حوزه اقتصاد و حملونقل مورد تأکید قرار میدهد. برخی کارشناسان حوزه قفقاز معتقدند که دولت آذربایجان پس از پایان فاز اول جنگ قرهباغ (2020 ناگورنو) موضعش نسبت به ایران را 180 درجه تغییر داده و در آغوش برنامه توطئه آمیز رژیم صهیونیستی افتاده است. یا به عبارتی خوشبینانه؛ علیاف در دام سرویسهای شرارت ساز امنیتی اسرائیل گرفتارشده و عاقبت خوشی در انتظارش نیست. اگر به مواضع رسمی مقامات دولت جمهوری آذربایجان توجه کنیم؛ این تغییرات حالت را بهخوبی تشخیص میدهیم.
الهام علیاف در میانههای جنگ دوم قرهباغ طی 27 سپتامبر تا 10 نوامبر و پسازآن، بارها در مصاحبههایش مواضعی در بیان دوستی و همکاری جمهوری اسلامی ایران و آذربایجان ابراز کرد و حتی بهطور غیرمستقیم، مطالب و اخبار دروغینی را که در رسانهها در خصوص حمایت نظامی ایران از ارمنستان در مقابل جمهوری آذربایجان منتشر میشد، تکذیب کرد. در اقدامی جالبتوجه حکمت حاجی اف دستیار ارشد رئیسجمهور در شبکه جهانی سحر حاضر شده و از مواضع کشورمان در طول جنگ اول قرهباغ تشکر کرده و توپخانه ایران را ضامن نجات 400 هزار آذربایجانی خواند. در اتفاقی جالبتوجه الله شکور پاشازاده، رئیس اداره مسلمانان قفقاز نیز در سخنرانی خود در نماز جمعه، رهبر انقلاب اسلامی را ستوده و از مواضع ایشان در حمایت از مسلمانان جهان قدردانی کرد. حتی پس از پایان جنگ الهام علیاف به همراه همسرش به کنار مرز ایران و پل تاریخی خدا آفرین سفرکرده و با نگاه به این مرز رو به دوربین تلویزیون ملی آذربایجان گفت: اینجا مرز دوستی است. او از اینکه ایران در جنگ دوم قره باغ مرز خود را برای انتقال تجهیزات نظامی روسیه به ارمنستان بست، قدردانی کرد.
در دام گرگها
تغییر حالتهای سیاسی علیاف بیشتر احساسی است تا راهبردی! همین ویژگی باعث شده است تا سفیر انگلیس و آمریکا در گوش او بخوانند که همراهی با اسرائیل برای او خوب است و با توسل به همکاریهای استراتژیک با رژیم صهیونیستی و نرمال شدن میتواند بهزودی باکو را تبدیل به منهتن دوم کند! بلندپروازیهای کودکانه و توهم تکیه به دولتهای خارجی باعث شده است که او در دام گرگها بیافتد. در نشست آذربایجانیها جهان در شهر باکو یکی از تجزیهطلبان ایرانی حاضر در جلسه با اشاره مأمور سازمان موساد پشت تریبون رفته و رو به علیاف میگوید: ما شما را رهبر همه آذربایجانیهای دنیا میدانیم؛ شما باید کمک کنید تا آذربایجان جنوبی را از ایران جدا کنیم و به آغوش وطن بازگردانیم! این جمله چنان علیاف را احساساتی کرده و به وجد میآید که بهسرعت میکروفن خود را بازکرده و برای کشورمان شاخوشانه میکشد. الهام علیاف ناخواسته در جریانی انداخته شد که چند عنصر تجزیهطلب ضد ایرانی که گاه از اسراییل و گاه از ترکیه و گاه از انگلیس و سعودی پول میگیرند، برای آن ریلگذاری کرده بودند!
علیاف در مصاحبه با نشریه روسی «ناسیونالنایا آبورونا» خودش را عاقلترین و مطلعترین فرد در جمهوری آذربایجان معرفی میکند. اما در مصاحبه با خبرگزاری آناتولی بهیکباره عنان از کف داده و در بازی حریف گرفتار میشود. خبرگزاری آناتولی از مدتها قبل در سطح یک وبسایت زرد تنزل یافته و بخش فارسی آن به لانه تروریستها و تجزیهطلبان ضد ایرانی تبدیلشده است. علیاف در طول این گفتگوی بلند در مسیر طراحیشده حرکت کرده و همان چیزی را به زبان میآورد که برای او ریلگذاری شده است.
باکو در مسیر بادهای مخالف
الهام علیاف اگرچه گاهی یونیفرم نظامی پوشیده و در میان مردم شهر ظاهر میشود؛ اما ازلحاظ شناخت وضعیت منطقه کور است. سیاستمدار 60 ساله آذربایجانی بر قرارداد 15 میلیارد دلاری تسلیحات و خدمات مستشاری از رژیم صهیونیستی تکیه کرده است؛ اما ظاهراً او هنوز نمیداند آنانی که در جنگ 44 روزه در فضولی، جبرییل و شوشا توانستند استحکامات ارتش ارمنستان را بشکنند؛ حتی یک ساعت هم زیر نظر مستشاران اسرائیلی آموزش ندید و جالب آنکه بخشی از ارتش آذربایجان حاضر نیست با عوامل خارجی همکاری کند. این شکاف بزرگ در سازماندهی لجستیکی و نظامی در آذربایجان بهزودی ضربات سهمگینی بر پیکر دولت دستساز علیاف وارد خواهد کرد.
اعتراض افسران ارتش آذربایجان به همکاری این کشور با رژیم صهیونیستی
مقامات آگاه بهخوبی میدانند که طرح جنگ قرهباغ طراحی ساختهوپرداخته شده توسط برخی از قدرتهای فرا منطقهای بوده که در پوشش آزادی اراضی اشغالی آذربایجان، اهداف امنیتی، سیاسی و نظامی را در منطقه با محوریت تحرکات ضد ایرانی دنبال میکرد. رژیم صهیونیستی در پشتصحنه و آمریکا و انگلیس در قبال حمایتهایی که از جمهوری آذربایجان برای بازپسگیری قرهباغ داشتند، تعهداتی از الهام علیاف گرفتهاند که اکثر آنها معطوف به جمهوری اسلامی ایران است. در این قرارداد مخفیانه؛ جمهوری آذربایجان متعهد شده است در قبال دریافت کمک این کشورها، طراحی دشمن را پیاده کند. تحرکات دولت آذربایجان در حوزههای امنیتی-نظامی، عملیات روانی و رسانهای، مباحث اقتصادی و همچنین مباحث قومیتگرایی و تجزیهطلبی را باید در این برنامه پوششی مورد رصد قرارداد و تغییر جهتهای مداوم علیاف را در همین قالب نظاره کرد.
علیاف در معادلات بینالمللی در حد یک عروسک خیمهشببازی تنزل پیداکرده است؛ مانور فاتحان خیبر در مرزهای شمال غربی کشور نه یک اقدام نظامی مطلق، بلکه عملیاتی در جهت بیدار کردن و باز کردن چشمهای حکام باکو از درههای عمیقی است که دولتهای شرور در برابر او حفر کرده و بهزودی در آن خواهد افتاد.
این معادله پیچیده امنیتی در درون و بیرون از مرزهای جمهوری آذربایجان ملاحظات مهمی دارد:
1- جمهوری آذربایجان با آزاد کردن خاک خودش از جداییطلبان ارامنه این مناطق را در اختیار و اجاره اسرائیل، ترکیه و قدرتهای ضد ایرانی قرار داده است؛ جمهوری اسلامی ایران حضور دشمن و عوامل تروریستی را در کنار مرزهای خود تحمل نکرده و در جهت حفاظت از خود میتواند سپر حائل را تا 40 کیلومتر در خاک همسایهاش گسترش دهد. آذربایجان برای پرهیز از چنین اقدامی باید بساط ایستگاههای جاسوسی رژیم صهیونیستی را از کنار مرز ما جمع کرده یا تبعات دیوار حائل را به جان بخرد.
2- پس از موفقیتهای ژئو استراتژیک ایران در نشست دوشنبه، آمریکاییها به دستوپا افتادند تا با دسیسهچینی ورقبازی در سازمان شانگهای را با ایجاد بدگمانی نسبت به ایران در کشورهای آسیای میانه به سود خود بازگردانند. هدف دشمن آن بود که وانمود کند که اختلافات میان تهران و باکو وسعتی بهاندازه کل منطقه داشته و همکاری با ایران برای آنها دردسرآفرین خواهد شد. علیاف در صورت بازی در پازل توطئه واشنگتن مواهب همکاری با چین و روسیه را ازدستداده و بدگمانی نسبت به باکو روزبهروز بیشتر خواهد شد.
3- آذربایجان با همراهی ترکیه و رژیم صهیونیستی برای ایجاد یک دالان پانترکیستی (کانال تورانی) از ترکیه تا سینکیانگ چین نیازمند این است که مرز ایران با ارمنستان را از بین ببرد و به همین دلیل هم تلاش کردند در جریان جنگ 44 روزه قرهباغ نوار مرزی ایران و ارمنستان را اشغال کنند. بهعبارتدیگر جمهوری آذربایجان از کشوری که بخشی از اراضیاش در اشغال بوده در حال بدل شدن به کشوری است که به دنبال اشغال بخشی از خاک یک کشور همسایه است. همانقدر که مرزهای قانونی آذربایجان برای جمهوری اسلامی ایران بااهمیت است، حفظ مرزهای قانونی ارمنستان نیز اهمیت داشته و تهران اجازه جابهجایی مرزی به هیچ کشور همسایه را نخواهد داد.
4- جمهوری آذربایجان با تشدید هجمههای رسانهای و دامن زدن به بحثهای قومیتگرایی و تجزیهطلبی میخواهد نارضایتی خودش را از موضع ایران نشان دهد و درعینحال ارمنستان را برای پذیرش این طرح تحتفشار قرار بگذارد. این موضوع میتواند پاشنه آشیلی برای جمهوری آذربایجان باشد که دارای اقلیتهای ناراضی همچون لزگیها و طالشیهاست!
درنهایت آنکه الهام علیاف فراموش نکند که همین چند ماه قبل اشرف غنی رئیسجمهور فراری افغانستان در سودای آن بود که با کمک آمریکاییها و سفارت انگلیس؛ کابل را تبدیل به هاب اقتصاد آسیای میانه کند. او چنان سرمست از همکاری با دشمنان اسلام بود که تا لحظه آخر نیز باور نمیکرد؛ فریبخورده و زیر پایش خالیشده است! او تا دو شب قبل از سقوط برای جمهوری اسلامی ایران رجزخوانی کرده و ادعا میکرد، آب را به سمت دو استان سیستان بلوچستان و خراسان رضوی قطع خواهد کرد تا ایرانیها نزد او رفته و حاضر به معامله شوند. اندکی آمریکاییها سگهایشان را با خود برده؛ اما حاضر نشدند دولت اشرف غنی را سوار هواپیما کنند. سرنوشت علیاف بیشباهت به همتای افغانستان نیست؛ او قبل از ادامه پروژه بلند پروازانه، نگاهی به «برجهای شیشهای شعله» کرده تا خوب متوجه شود توسعه این کشور با کمک دشمنان تا چه حد شکننده است.
رجز خوانی های اشرف غنی برای تهران!
سران آذربایجان بهتر است سطح هزینههای امنیتی را بالاتر از حد موجود نبرند! رزمایش تاکتیکی «فاتحان خیبر» تنها سطح اول از هشدارهای دلسوزانه جمهوری اسلامی ایران به همسایه است؛ آقای علیاف پیش از هر اقدام ضد ایرانی به کتاب خاطرات پدر خود مراجعه کرده و بار دیگر صفحات مربوط به الطاف ما در اردوگاه آوارگان قرهباغ را دوباره بخواند.