1. فوت به مرگ طبیعی؛
دکترحسن ابراهیم از مورخان معاصر می نویسد: امام حسن علیه السلام چهل روز بعد از بازگشت از عراق به مدینه، با مرگ طبیعی از دنیا رفت.
این قول نادرست است؛ زیرا بر اساس شواهد تاریخی، امام علیه السلام حداقل دو سال تمام بعد از بازگشت از عراق، در مدینه سکونت داشت.
2. فوت بر اثر ابتلا به بیماری سل؛
ورنلدس، شرق پژوه معاصر، درباره علت فوت امام حسن علیه السلام چنین نگاشته است: به بیماری سل مبتلا شد و در سن چهل و پنج سالگی از دنیا رفت.
سند این قول، گزارشی از بلاذری یکی از مورخان اهل سنت است؛ در حالی که خود بلاذری این خبر را بدون سند و تنها به عنوان یک قول ضعیف ذکر کرده که قابل استناد نمی باشد.
3. فوت بر اثر مسمومیت به دستور معاویه؛
این قول مستند به منابع تاریخی ـ حدیثی متعددی است که جمع آوری همه آنها مستلزم نگارش یک کتاب می باشد و ما در این جا تنها به برخی از این نقل ها اشاره می کنیم:
الف. شیخ مفید چنین نوشته است: معاویه فردی را نزد جعده، دختر اشعث بن قیس فرستاد که من تو را به همسری پسرم یزید درخواهم آورد؛ به شرط آن که تو حسن را زهر دهی و صد هزار درهم نیزبرای او فرستاد و آن زن این کار را انجام داد وبه امام حسن علیه السلام زهر داد. معاویه، پول را به او داد؛ ولی او را به همسری یزید در نیاورد و او پس از رحلت امام علیه السلام با مردی از خاندان طلحه ازدواج کرد و فرزندانی برای او آورد و هر گاه میان آن فرزندان و سایر قبایل قریش سخنی و گفت وگویی پیش می آمد، قریش آنان را سرزنش کرده، می گفتند: ای پسران آن زنی که به شوهرش زهر می خوراند!
ب. علامه طبرسی چنین آورده است: معاویه به منظور قتل امام حسن علیه السلام، زهری برای جعده دختر اشعث که همسر امام علیه السلام بود، فرستاد و به او مژده ازدواج با پسرش یزید را داد و گفت: چون این زهر را به خورد حسن بن علی علیهما السلام دهی، من تو را به عقد یزید، پسر خود در آورده، ملکه جهان گردانم و چون آن ملعون امام حسن علیه السلام را زهر خورانید و امام علیه السلام به شهادت رسید، به شام رفت و گفت: من به عهدم وفا کردم و اینک وقت احسان توست. معاویه گفت: از پیش من دور شو؛ زنی که با مثل حسن بن علی علیه السلام نسازد، به یقین با پسرم هم سازش نخواهد کرد؛ زیرا که شرافت و کرامت نسب با حسن علیه السلام بود و تو که با فرزند رسول خدا صلی الله علیه وآله سازش نکردی، با پسر من سازش نخواهی کرد.
ج. بلاذری نیز چنین نوشته است: گفته شده که معاویه توطئه ای کرد و توسط جعده دختر قیس، حسن بن علی [علیهماالسلام] را مسموم کرد.
وی همچنین تصریح کرده که امام حسن علیه السلام را چهار بار مسموم کردند و آن حضرت در آخرین بار فوت کرد.
بنابراین، با توجه به شواهد و دلایل فراوان، مسئله شهادت امام حسن علیه السلام را بایستی از موضوعاتی دانست که از نظر تاریخی کوچک ترین تردیدی در صحت آن وجود ندارد. علاوه بر این امام حسن علیه السلام از نحوه رحلت خود خبر داده است.
امام حسن علیه السلام به خاندان خود فرمود:
من به وسیله زهر، شهید می شوم همان طور که پیغمبر خدا صلی الله علیه وآله شهید شد. گفتند: چه کسی تو را مسموم می نماید؟ فرمود: جعده، دختر اشعث بن قیس؛ زیرا معاویه وی را تحریک می کند و این دستور را به او می دهد. گفتند: پس جعده را از خانه ات خارج و از خودت دور کن! فرمود: چگونه او را خارج کنم؛ در صورتی که هنوز عملی انجام نداده است. اگر من وی را خارج کنم، باز هم مرا می کشد! و علاوه بر این نزد مردم عذری خواهد داشت.
باید توجه داشت که هر چند خداوند متعال برخی از اخبار غیب را در اختیار معصومان علیهم السلام قرار داده، اما آنان در زندگی شخصی و دیگر امور از علم غیب استفاده نمی کنند و همانند سایر مردم زندگی می کنند و مورد آزمایش وسختی های دنیایی قرار می گیرند.
زمان و مکان شهادت
درباره سال، ماه وروز شهادت امام علیه السلام نقل های متعددی در منابع تاریخی - حدیثی ذکر شده، اما اغلب منابع به یکی از سال های41، 50 یا 51 تصریح کرده اند. کلینی، شیخ مفید و شیخ طوسی، تاریخ شهادت را ماه صفرسال 49 دانسته اند که این قول، مورد اعتماد علما قرار گرفته است. محل شهادت امام را نیزبدون اختلاف، مدینه و قبرستان بقیع ذکر شده است.
لحظات پایانی عمر امام حسن علیه السلام
شیخ صدوق چنین نقل کرده است: موقعی که زمان شهادت امام حسن علیه السلام نزدیک شد، آن حضرت شروع به گریه کرد. به آن بزرگوار گفته شد: آیا گریه می کنی؛ در صورتی که مقام و منزلتی بزرگ نزد پیغمبر خدا صلی الله علیه وآله داری؟ شما بیست حج با پای پیاده به جای آورده اید و سه مرتبه مال خود (حتی نعلین خود را) با خدا تقسیم نموده ای. .. آن حضرت فرمود: من برای دو موضوع گریه می کنم؛ یکی هول [وحشت] موقع حساب و دیگری فراق دوستان.