شاخص بورس تهران روز گذشته با وجود فشار فروش صبحگاهی و عقبنشینی قیمتها، در نهایت طی دقایق پایانی رشدی ناچیز را به ثبت رساند و با رشد 06/ 0درصدی خود را به محدوده یک میلیون و 437 هزار واحد رساند. بررسی آمار به ثبت رسیده حکایت از آن دارد که اگر صعود پر قدرت کامودیتیها در این روز نبود، بدونشک همنوایی نمادهای بزرگ کالایی با نمادهای کوچک میتوانست بازار را به زیر بکشد؛ چراکه به موازات سبزپوشی پرمشقت بورس در روز گذشته، شاخص هموزن به راحتی 1/ 1درصد از ارتفاع خود را از دست داده است. این مساله نشان میدهد که شاخص بورس به تنهایی برای رصد وضعیت بازار کارآمد نیست و احتمالا بازار سهام برای آنکه برای سرمایهگذاران خرد تصویری بهتر ارائه دهد، نیاز به ابداع نماگرهای تکمیلی دیگر دارد.
در کشاکش انتظارات
بورس تهران دیروز هم بیشترین تاثیر را از نرخهای جهانی پذیرفت تا برای دومین روز متوالی پس از واکنش هیجانی این بازار به انتخاب مجید عشقی، عوامل بنیادی یکهتاز جهتدهی به رفتارها در این بازار باشند. در این روز دماسنج اصلی بازار سرمایه که تا آخرین دقایق فعالیت روزانه خود در سطوح منفی حرکت میکرد در نهایت مثبت شد و عملکرد روزانه بازار را صرفا با ثبت پیشروی 06/ 0درصدی به سطوح سبز شاخصکل رساند.
در این روز شاخص بورس به محدوده یک میلیون و 437 هزار واحد رسید و تحتتاثیر افزایش قابلتوجه تقاضا در نمادهای کامودیتیمحور موفق به تغییر روند روزانه خود شد. اینطور که بهنظر میآید شاخص بورس قرار است فعلا در یک محدوده تقریبا 100هزار واحدی مشغول نوسان باشد. طی روزهای گذشته نماگر اصلی بازار سهام اگرچه تحتتاثیر عواملی مختلفی قرار گرفته، اما نشان داده است که نه توان فرا رفتن از سطح یکمیلیون و 500 هزار واحدی را دارد و نه میتواند با ثبت افتهای بیشتر خود را در ابرکانال یکمیلیون و 300 هزار واحدی تثبیت کند. همانطور که در گزارشهای پیشین مطرح شد بازار سرمایه هماکنون در شرایطی است که به دلیل ترس شکل گرفته در بازار ارز نسبت به گشایشهای احتمالی برجامی توان حرکت چندانی را از خود بروز نداده و به سبب اهمیت بسیاری که مولفه دلار بر اذهان سرمایهگذاران دارد، نمیتواند تا مشخص شدن حاصل گفتوگوهای دو طرف سمت و سوی مشخص به خود بگیرد.
همین امر سبب میشود که نتوانیم تصویر مشخصی از دیدگاه سرمایهگذاران ارائه کنیم. در حالحاضر بسیاری از سرمایهگذاران در این بازار وجود دارند که معتقدند در نهایت گفتوگوها به سرانجام میرسد و برخی دیگر نیز هستند که تورم را در نیمه دوم سال1400 عامل پیشران بازارهای دارایی میدانند. از سویی دیگر عامل بازارهای جهانی نیز در میان تحلیلگران تا جایی خودنمایی میکند که در عمل نمیتوان اثر قابلتوجه رشد قیمتها در این بازارها را بر آینده درآمدزایی و نتیجتا قیمت سهام نادیده گرفت. همین امر سبب میشود تا با دست بهدست شدن بازار درمیان دیدگاههای مختلف هر روز شاهد فراز و فرود صنایع گوناگون و افزایش و کاهش تقریبا نامنظم شاخصکل بورس و دیگر شاخصهای بازار سهام باشیم.
نارسایی دماسنج بورس
بدون شک شاخص بورس مهمترین نماگر در بازار سرمایه است که بهعنوان دماسنجی مورد رصد فعالان و سرمایهگذاران قرار میگیرد. این شاخص در حالی فعالیت خود را از سالهای ابتدایی دهه هفتاد آغاز کرده است که در کنار آن نماگرهای دیگری مورد محاسبه قرار میگیرند و اگرچه مورد استفاده عموم مردم قرار نمیگیرند، با این حال به شکلی تزئینی در بازار سهام ایران وجود دارند. بدون شک اگر شاخص فرابورس را کنار بگذاریم در خود بورس بهعنوان مهمترین بستر معاملات سهام، فقط شاخص هموزن است که بهترین وضوح را دارد، چراکه بهرغم نادقیق بودن حداقل میتواند تصویری روشن از بازار سهام و نمادهای کوچک پرتعداد در آن بدهد.
نمادهایی که بهرغم موثر نبودن در جهتگیری شاخص بورس در طول سالیان گذشته، از تعداد بالایی برخوردار بوده و توانستهاند بهطور غیرمستقیم اثر بسیاری برای جذب مردم به این بازار داشته باشند. روز گذشته شاخص بورس کمی بیش از 800واحد رشد کرد و در شرایطی که نمادهای سنگینوزنی نظیر «فملی»، «شاراک» و «کچاد» به لطف صعود بازارهای جهانی مثبت بودند، توانست در آخرین دقیقه بازار، عملکردی مثبت را از خود به نمایش بگذارد. با این حال پر واضح است که نه با سبزپوش شدن شاخصکل میشود گفت که وضع بازار خوب است و نه با قرمزپوش شدن آن میتوان قضاوتی دقیق داشت.
روز گذشته 73درصد از کل نمادهای دادوستد شده، قیمت پایانی منفی داشتند. عاملی که به عقبگرد حدود 1/ 1درصدی شاخص هموزن انجامید. همین امر بهخوبی نشانگر آن است که شاخص بورس نهتنها تصویری دقیق از بازار ارائه نمیدهد بلکه اگر شاخص هموزن نیز نباشد برای یک فرد عادی حتی مشخص نمیشود که وضعیت واقعی بازار چگونه است. همین امر لزوم تلاش بیشتر مسوولان سازمان بورس را برای ارائه نمادهای کلیتر که بتوانند بازار را بر اساس ارزش شرکتها وکوچک و بزرگ بودن آنها طبقهبندی کنند، نشان داد.
در حالحاضر بهجز شاخصکل و هموزن تنها شاخصهای صنایع هستند که مورد توجه فعالان بازار قرار میگیرند که آنها هم به سبب درهم تنیده بودن تمامی نمادها با ارزش بازارهای گوناگون عملا قابلیت استفاده برای تفکیک شرکتها با حجمهای مختلف را از یکدیگر ندارد. این در حالی است که بهکارگیری دامنه نوسان و حجم مبنا در بازار سهام سبب میشود تا در بسیاری از روزهای مثبت و منفی بازار عملکردی متفاوت در این نمادها شکل بگیرد و از همین بابت نشانگر متفاوتی برای تفکیک نمادها صرفا بر مبنای ارزش بازار در آنها لازم باشد.
سمت و سوی بازارهای جهانی
آنچه که در روز گذشته توانست تعداد اندکی از نمادهای بازار و مشخصا سنگینوزنها را به حرکت درآورد و منجر به جداشدن راه آنها از سایر نمادها شود، تداوم روند صعودی موجود در بازارهای جهانی بود. در این روز قیمت مس همچنان به صعود خود ادامه داد و تا قیمت 10 هزار و 447 دلار بر تن پیش رفت. در حالحاضر میتوان گفت که مس در حدود سقف تاریخی خود قرار گرفته و احتمال میرود که حتی از این محدوده نیز عبور کرده و با قدرت به رشد خود ادامه دهد. از سویی دیگر قیمت نفت برنت نیز در بازارهای جهانی رشد کرده و به بیش از 86 دلار در هر بشکه رسیده است. این در حالی است که بهزعم بسیاری از کارشناسان رسیدن نفت به سطوح بالاتر به دلیل رشد قابلتوجه قیمت گاز و تداوم چشمانداز صعودی در آن اصلا بعید نیست. سایر کامودیتیها نیز در این روز رشد داشتند و میتوان گفت که فعلا بهرغم وجود تمامی نااطمینانیها بورس روی دور شانس است و با فرض ثبات قیمت دلار در محدوده فعلی 27 هزار تومان مجال رشد بیشتر را نیز دارد.
بازتاب تردید در شمارگان بازار
از هر طرف که به این قضیه نگاه کنیم هیچ عاملی بهتر از خود اعداد و ارقام به ثبت رسیده در بازار سرمایه نمیتواند موید وجود تردید موجود میان سرمایهگذاران باشد. روز گذشته نیز بورس تهران با خروج پول حقیقیها به کار خود خاتمه داد و در حالی که هیچیک از صنایع بورسی نتوانستند به شکلی محسوس و معنادار پذیرای سرمایه حقیقیها باشند، موجی از بدبینی را (هرچند موقتی) در خالص خرید حقوقی به نمایش گذاشتند. بررسی آمار مذکور طی روز دوشنبه حکایت از آن دارد که تقریبا هر گروهی در بازار فارغ از ماهیت دلاری یا غیردلاری بودن آنقدر فروشنده دارد که متناسب با سهم خود از بازار شاهد خروج سهامداران حقیقی باشد. در این روز سه گروه فرآوردهای نفتی، بانکها و خودرو و ساخت قطعات به ترتیب بیشترین خروج پول حقیقی را به نمایش گذاشتند بهطوریکه تقریبا نیمی از کل خالص فروش 463میلیارد تومانی حقیقی را به خود اختصاص دادند.
این در حالی است که از کل این گروهها تنها گروه «بیمهها و صندوقهای بازنشستگی» موفق به جلب نظر سرمایهگذاران حقیقی شدند که البته آنهم آنقدر ناچیز بود که نمیتوان چندان در تحلیل معاملات این روز بهحساب آورد.
در این روز ارزش معاملات خرد 3325 میلیارد تومان بود. این رقم نیز به مانند سایر ارقام ثبت شده در این روز به نوعی رخوت معاملاتی طی روزهای گذشته را به رخ میکشید و حکایت از آن داشت که بیشتر فعالان بازار سهام فعلا هیچ قصدی برای رساندن ارزش معاملات به سطوح بالاتر ندارند. گفتنی است ارزش معاملات خرد در روزهای ابتدایی شهریورماه فقط در بورس از 11 هزار میلیارد تومان فراتر رفت.
با این حال اما فراتر از همه اعداد و ارقام به ثبت رسیده در این روز معیاری وجود دارد که بهتر از سایر آمار میتواند تردید و دودلی سرمایهگذاران که این روزها کمی هم با بدبینی همراه شده را به نمایش بگذارد و آنهم چیزی نیست بهجز مقایسه تعداد نمادهای مثبت و منفی بازار و همچنین بررسی صفهای فروش.
روز گذشته از مجموع 343 نماد معاملهشده، قیمت پایانی 88 سهم (26درصد) مثبت بود و در مقابل 249 سهم (73درصد) در سطوح منفی دادوستد شدند. در این بازار 18 نماد (5 درصد) صف خریدی به ارزش 319 میلیارد تومان تشکیل دادند، اما در مقابل شاهد شکلگیری صف فروش در 43 نماد بورسی (13درصد) به ارزش 190میلیارد تومان بودیم. همین امر نشان میدهد که وضعیت بازار فعلا در شرایطی نیست که بتوان آن را برای ورود به یک صعود فراگیر دیگر آماده دانست، اما همچنان نمادهایی هم وجود دارند که نه فقط اصلاح آنها تمام شده بلکه میتوان با اطمینان گفت که در مسیر صعود قرار گرفتهاند. بررسی روند خالص خرید صندوقهای قابل معامله نشان از آن دارد که در حالحاضر بازار سرمایه بخشی از خروجی پول حقیقی از معاملات مستقیم سهام را به داخل این نمادها میبرد. همین امر را نیز میتوان گواه دیگری بر احتیاط سرمایهگذاران دانست تا بلکه بتوانند در روزها و هفتههای پیشرو مجددا شانس خود را در این بازار امتحان کنند.