سرویس سیاست مشرق _ مصطفی تاجزاده، فعال اصلاحطلب، از حامیان تحریم انتخابات و از دستگیرشدگان فتنه 88 به تازگی در یک توییت نوشته است:
آیتالله خمینی: «ما امیدواریم ایران اولین کشوری باشد که به چنین حکومتی دست مییابد. حکومتی که کوچکترین فرد ایرانی بتواند آزادانه و بدون وجود کمترین خطر به بالاترین مقام حکومتی انتقاد کند و از او در مورد اعمالش توضیح بخواهد.» (مصاحبه با روزنامه لیبرال، 24 دی 1357)
این توییت کنایهآمیز در حالی است که تاجزاده و امثال او همواره از گفتن حقایق شریف نظام جمهوری اسلامی با مردم اِبا و امتناع دارند و میترسند از اینکه با گفتن این حقایق، طعنهها و کنایهها و بعضا دروغهای آنها در نزد مردم نقش برآب شود!
آنچه که در ادامه میخوانید نقدهای صریح شخص تاجزاده به مقام معظم رهبری و به رؤسای قوای سهگانه (بالاترین افراد در حکومت ایران!) است که پاسخهای آنها را نیز میتوان در کلام رهبری و در سخنان سران قوا یافت.
پاسخهایی که البته ما نمیدانیم تاجزاده هرگز در فکر شنیدن و فهمیدن آنها بوده است یا خیر؟!
اینکه تاجزاده اصرار دارد وجود چنین فرایند معقول و قابل افتخاری را کتمان کند و چیزی را به مردم بگوید که نیست! جای تأملات فراوان دارد...
1_ از نسبت معارف اسلامی با انزوای ایران سوال نمیکنم، ولی از رهبر که توسعه اقتصادی و علمی و فنی میهن را با انزوا ممکن میدانند، میپرسم: آیا میتوانند فقط یک کشور را معرفی کنند که با وجود انزوا توانسته است اقتصاد خود را شکوفا و رفاه مردم خود را تامین کند؟
مقام معظم رهبری:
استکبارستیزی موجب انزوای هیچ ملتی نمیشود. آمریکاییها خودشان میخواهند این طور وانمود کنند که اگر ملت ایران با ما رابطه برقرار نکند، منزوی میشود! ما با امریکا، رابطه هم برقرار نکردیم، رابطه را هم رد کردیم؛ نه که منزوی نشدیم، بلکه در قضیه اجلاس سازمان کنفرانس اسلامی در تهران و یک قضیه دیگر قبل از آن، همه دنیا گفتند که آمریکا در مقابل ملت ایران منزوی شد! ایستادگی یک ملت، موجب انزوای او نمیشود، بلکه بیشتر موجب عزّت او میگردد. همچنان که رابطه با دولت آمریکا یا هر دولت دیگر هم هیچ گرهای را از کار ملتی که خودش نتواند دردهای خود را علاج کند، باز نمیکند.
شما به ملتهای شرق آسیا نگاه کنید! یکی از رؤسای معروف(3) همین چند کشور آسیایی که در قضایای بحران اقتصادی، چند ماه قبل دچار ضرر شدند، در قضیه کنفرانس اسلامی که به تهران آمده بود، به من گفت : «ملت ما یک شَبِه تبدیل به یک ملت فقیر شد»! میگفت عامل آن هم همین سرمایهداران صهیونیست و آمریکایی هستند! آن کشور، با آمریکا هم روابط صمیمانه، یا رابطه دوستانه دارد. مگر رابطه میتواند مشکلی را از کار یک ملت حل کند!؟ مگر استکبار و ایادی دولت آمریکا و دیگران، آن وقتی که منافعشان ایجاب کند، به ملتی رحم میکنند!؟ نه به اقتصاد رحم میکنند، نه به فرهنگ، نه به مردم، نه به پول و نه به اقتصاد بینالمللی. به کسی رحم نمیکنند!
حال فلان آقای نویسنده، از فضای بازی که بحمداللَّه در کشور ما هست، سوء استفاده کند و ایستادگی ملت ایران را بگوید «انزوا»! آیا این انزوا است!؟ آیا ملتی که همه دنیا از عزّت و عظمتش خبر میدهند، منزوی است!؟ اگر معنای منزوی این است که یک ملت مستقل باشد و تسلیم این و آن نشود، این انزوا از هر چیز دیگری بهتر است! این انزوا نیست. خیال کردهاید که اگر ملت ایران از اصول خود صرف نظر کند، از راه پرافتخار دوران حیات مبارک امام برگردد و دست دوستیِ التماس آمیز و حقارت آمیز به سوی قدرتها دراز کند، همه مشکلات اقتصادی این کشور، یک شَبِه حل خواهد شد! ابداً![1]
***
2_ آقای قالیباف! مذاکره با امریکا از موضع عزت و برای منافع کشور نه بیحاصل است و نه پر ضرر. جمهوری اسلامی با تایید شخص رهبر تاکنون بارها با امریکا مذاکره کرده، و در آینده نیز برای لغو تحریمها مذاکره خواهد کرد، حتی اگر خط قرمزش ترامپ باشد.
قالیباف:
از تیم مذاکره کننده میخواهیم که با قدرت در چارچوب سیاستهای تعیین شده توسط رهبر معظم انقلاب حقوق مردم ایران را مطالبه کنند و مراقب فریبهای تجربه شده پیشین باشند.[2]
ما مخالف دیپلماسی و مذاکره نیستیم اما عقیده داریم مذاکره با آمریکا مطلقا مضر و ممنوع است. مذاکره با کشورهای اروپایی باید با حداکثر بیاعتمادی و مذاکره با آژانس باید با اطمینان از استقلال آنها از قدرتهای سلطهگر صورت گیرد و مذاکره با بقیه کشورها نیز براساس این شاخص طراحی میشود که در صحنههای حساس چقدر از حقوق و منافع ملت ایران حمایت میکنند. ما اعتقاد داریم هر نوع مذاکره باید از موضع قدرت و با اتکاء به اراده مستحکم ملت ایران و توانمندیهای دستگاههای مسئول و نهادهای انقلابی صورت گیرد.[3]
***
3_ آقای اژهای: «اینکه کسی را نمیتوان به زور به #بهشت برد غلط است. نظام باید موانع رسیدن به سعادت و بهشت را بردارد. اگر موانع با گفتن، تذکردادن، اقدامات نرم برطرف نمیشود، لازم است با اقدامات سختتری برداشته شود!» از او میپرسم چنانچه اکثریت مردم آن روش را نپسندند، تکلیف چیست؟
محسنیاژهای:
نباید با موضوع حقوق شهروندی به صورت سیاسی و جناحی برخورد کرد چرا که حقوق شهروندی به مثابه حقالناس است و در اسلام مسئلهای به این اندازه قابل توجه نیست.
وی اضافه کرد: حقوق شهروندی در قوانین مختلف جاری کشور اعم از قانون اساسی تصریح شده و در سنوات قبل نیز قوانین مرتبط با موضوع حقوق شهروندی تصریح شده است.
اژهای خاطرنشان کرد: باید به موضوع حقوق شهروندی به عنوان حقالناس نگاه کرد و نمیتوان آن را با دید سیاسی نگریست.[4]
***
جالب آنکه تاجزاده درباره رئیسجمهور رئیسی هم 2 توییت رسمی دارد که به وضوح نشان میدهد برای کنایهاش به نظام اسلامی مبنی بر ناشنوایی انتقاد و توضیح ندادن! پشیزی ارزش قائل نیست و خودش میداند چیزی را به نظام نسبت داده که عکس آن صادق است.
او چندی قبل در اشاره به آقای رئیسی نوشته بود:
"سال آینده از رئیسی درباره ساخت 4میلیون مسکن در 4سال/تکرقمی شدن تورم/ایجاد یک میلیون شغل در سال/رایگانشدن اینترنت برای دهکهای پایین/کاهش 50درصدی هزینههای درمان/تحقق شفافیت/حل مشکل حاشیهنشینان/کاهش جدی میزان قاچاق/اصلاح ارز چندنرخی خواهم پرسید."
تاجزاده همچنین درباره نتیجه انتخابات 1400 که خودش دست به تحریم آن زد نیز مینویسد: با پیروزی رییسی در انتخاباتی مهندسیشده و غیر رقابتی، رهبر بر تمام نهادها سیطره یافت. اگر حکومت یکدست مشکلات اقتصادی را حل کند و حقوق مردم را پاسدارد، حمایتش میکنیم. در مقابل بیاعتنایی به منافع ملت ویا تجاوز به حقوق شهروندان، میایستیم و پاسخگویش میکنیم.
سؤال اینجاست که اگر حکومت پاسخگو نیست یا نسبت به سؤالات مطروحه صمٌبکم است؛ پس تاجزاده از چه رو وعده پرسش از رئیسجمهور و پاسخخواستن از حکومت را به مخاطبانش میدهد؟!
جالب آنجاست که لااقل با رصد ما؛ نظام جمهوری اسلامی ایران یکی از روادارترین و رئوفترین حکومتها در مواجهه با منتقدان است و تقلای امثال تاجزاده برای کتمان این بیمانندی و یکتایی نظام اسلامی است.
از این هم بگذاریم که شخص آقای تاجزاده مصداق "آفتاب آمد دلیل آفتاب!" است زیرا فهم این مسئله کار سختی نیست که امثال تاجزاده با سابقه فتنه، تحریم انتخابات، کنایههای تند به رئوس نظام و تأکید بر تکرار وسیعتر و خشنتر آبان 98؛ فقط در حکومتی مثل نظام جمهوری اسلامی میتوانستند به فعالیت سیاسی ادامه بدهند!
لازم به تأکید است که اگرچه شاید در رویه اشاره شده، شاهد یک اتفاق شیطنتآمیز در حق یک منتقد هم باشیم اما قضاوت سیاسی را باید بر رویهها قرار داد نه بر اتفاقها!
***
1_https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=2879
2_http://pana.ir/news/1183502
3_https://www.isna.ir/news/99040100063/
4_https://www.tasnimnews.com/fa/news/1395/10/19/1291279