در هر صورت فضای اخیر باعث شده یحیی گلمحمدی به استقلال طعنه بزند. سرمربی پرسپولیس در نشست خبری پیش از بازی با آلومینیوم گفته: «در هفتههایی که گذشت هواداران ما نگران بحث داوری شدند. آنها اتفاقاتی را که برای ما افتاد را با تیمهای دیگر مقایسه میکنند که خیلی راحت برایشان پنالتی گرفته میشود. این یک مقدار نگرانکننده است.» اظهارات گلمحمدی بازتاب زیادی بین هواداران داشته و موجب اعتراض استقلالیها به او شده است. با این حال این نخستین بار نیست که مربیان ایرانی از چنین ادبیاتی در مصاحبههایشان استفاده میکنند. حتی اسطورهای مثل علی دایی هم اغلب با فریادها و اعتراضات شدیدش به داوران در کنار زمین به یاد آورده میشود. دایی بعضا برای یورش به تیم حریف منتظر پایان بازی و حضور در نشست خبری هم نمیماند و همانجا، کنار زمین با مربیان مقابل درگیر میشد!
اگر فکر کردید آن طرف اوضاع بهتر است، سخت در اشتباهید. همین فرهاد مجیدی فوق تخصص اظهارنظر درباره پرسپولیس است. او فصل گذشته اسپانسر استقلال را به حمایت از سرخپوشان متهم کرد و بعد از پنجره زمستانی هم گفت: «پرسپولیس از قطر و پرتغال بازیکن گرفت، اما ما نتوانستیم امین قاسمینژاد را از مشهد به تهران بیاوریم.» این اظهارات از سوی مدیران پرسپولیس، به مداخله در امور داخلی باشگاه تعبیر شد و آنها جواب مجیدی را دادند. حتی محمود فکری هم که پیش از حضور در استقلال به عنوان یک پیشکسوت معتدل شناخته میشد، روی نیمکت این تیم تغییر رویه داد؛ تا حدی که چندین بار به سرخها طعنه زد، نام قدیمی این تیم یعنی «پیروزی» را به کار برد و محمدحسین میثاقی مجری برنامه فوتبال برتر را پرچمدار پرسپولیس خواند! قبل از این دو عزیز هم پرویز مظلومی را داشتیم که مکررا به پرسپولیس کنایه میزد. از او در زمان هدایت استقلال جمله معروفی به جا مانده با این مضمون: «داوریها به نفع یک تیم خاص چرخیده است.» این اظهارنظر هم در دوران خودش سر و صدای زیادی کرد.
طبیعتا این حرفها زیاد حرفهای و قابل دفاع نیست. کاش مربیان عزیز شاغل در فوتبال ایران مصاحبه همتایان خارجی خود را با دقت بیشتری میخواندند و در اظهارنظر، کمی به آنها تأسی میکردند. اظهارنظر مربیان خارجی معمولا تنوع زیادی دارد. در حالی که ایرانیها صرفا به جملات کلیشهای مثل «نقاط ضعف و قوت تیم حریف را آنالیز کردیم» یا «بازی دو نیمه متفاوت داشت» بسنده میکنند، مربیان خارجی خیلی مواقع حرفهای جدید و جذاب برای زدن دارند. به علاوه آنها احترام رقبا را هم نگه میدارند و به ندرت درباره تیمهای دیگر سخن میگویند. البته در همین فرهنگ هم کسانی مثل ژوزه مورینیو هستند که جنجال بسازند، اما هم تعدادشان اندک است و هم خود آنها نیز در اروپا به خاطر این رویکرد مورد انتقاد قرار میگیرند. اجازه بدهید برای حسن ختام، به دو اظهارنظر از دو مربی بزرگ اروپایی طی روزهای گذشته اشاره کنیم. توماس توخل، سرمربی چلسی درباره اینکه رقبایی مثل منچستریونایتد و تاتنهام در بحران هستند، گفت: «ما در رختکن هرگز از بحران سایر تیمها خوشحال نمیشویم، چون میدانیم که این روزگار است و شاید چنین شرایطی برای ما هم پیش بیاید. تنها چیزی که ما را خوشحال میکند، موفقیت خودمان است.» کارلو آنچلوتی، سرمربی رئال مادرید هم بعد از اخراج رونالد کومان همتای بارساییاش گفته بود: «حال او را درک میکنم. خودم هم چندین بار اخراج شدهام. این بخشی از سرنوشت همه ما مربیان است. کومان تا ابد دوست محترم من باقی خواهد ماند.» یحیی جان، فرهاد عزیز، محمود خان، جناب فکری، آقای قلعهنویی و بقیه رفقا و سروران گرامی؛ شما را به خدا کمی از این مصاحبهها بخوانید و فضای فوتبال ایران را تلطیف کنید. بس است این چشم و همچشمی ابدی.