سرویس سیاست مشرق - روزانه میتوان از لابهلای گزارشها و عناوین خبری رسانههای مکتوب و حتی غیر مکتوب، نکات قابلتوجهی استخراج کرد؛ موضوعاتی که میتواند برای مخاطبین قابلاستفاده و محوری برای تحلیل باشد، در گزارش روزانه "ویژههای مشرق" نکات و تأملات قابلاستخراج از رسانهها برای مخاطبین عرضه خواهد شد؛ با «ویژههای مشرق» همراه شوید.
*******
** چون «مرگ بر آمریکا» گفتیم زاینده رود خشک شد
روزنامه آرمان در یادداشتی با عنوان «مساله زاینده رود و نگاه سیاستمداران» به قلم «محمدتقی فاضل میبدی» فعال اصلاح طلب نوشت:«حدود نیم قرن است که ما در حال نابودکردن و زوال تمدن کهن اسلامی هستیم. چرا نیم قرن ؟ برای این که در این مدت پایههای این تمدن ریزش کرده و از درون پوک میشود؛ یعنی خشکاندن آبهای زیر زمینی و قناتهایی که از مظاهر باشکوه این تمدن تاریخی بود... در ادبیات سیاسی و اجتماعی ما شعار مرگ بر این و آن از مفهوم سازی الگوی مصرف، بهویژه مصرف آب، مهمتر بود».
این فعال اصلاح طلب در ادامه نوشت:«اعتراضی که در کف تفتیده زاینده رود صورت گرفت، ممکن است در آن جا پایان نیابد. اگر تدبیر جدی صورت نگیرد، با بحران بزرگتری مواجه خواهیم بود. اگر دقیق مدیریت نکنیم مساله آب ما را با بحرانهای بزرگتری مواجه خواهد کرد. تا دیرنشده بیاییم دست از برخی رویکردها و شعارها برداریم و تمام هم و غم خود را در جهت نجات مردم ایران به کار بریم».
در ادامه این مطلب آمده است:«تا سیاست خارجی ما با تیغ تجدیدنظر، جراحی نگردد، نه تنها بحران آب که هیچ بحرانی درست حل نخواهد شد. امید است مذاکره پیشرو طوری در چرخه دیپلماسی قرار گیرد، که سایه شوم تحریمها از سر این مردم کنار برود».
ربط دادن مسائلی که هیچ ارتباطی به یکدیگر ندارد، خود مهارتی می خواهد که افراطیون اصلاح طلب از آن برخوردار هستند. این جماعت در سالهای گذشته آب خوردن مردم را هم به برجام ربط داد و حالا زاینده رود را به سیاست خارجی مرتبط کرده است.
نویسنده یادداشت مذکور اینگونه القاء کرده که رویکرد ایران در سیاست خارجی و به خصوص در مسئله استکبارستیزی که در قالب شعار «مرگ بر آمریکا» تجلی پیدا کرد، از علل اصلی خشک شدن زاینده رود است.
این دقیقا مشابه استدلال برخی سلبریتی ها در سالهای گذشته است که وقوع سیل و زلزله در برخی از نقاط کشور را نتیجه شعار مرگ بر آمریکا و خشم زمین از این شعار قلمداد می کردند.
متاسفانه سطح دانش برخی افراطیون اصلاح طلب دقیقا همانند برخی سلبریتی ها، بسیار پایین است و این فقدان تحلیل و دانش، در نهایت توهین به فهم و شعور مردم را در پی دارد.
در روزهای گذشته «رحمت الله فیروزی» نماینده مردم نطنز در مجلس شورای اسلامی، از پیگیری مشکل زاینده رود در دولت رئیسی تقدیر کرد و گفت:«در سایه بی توجهی دولت گذشته، مسئله زاینده رود به مشکل ملی تبدیل شده و تنش های اجتماعی را در پی داشته است».
همچنین در روزهای گذشته «سیدرضا مرتضوی» استاندار اصفهان در گفتوگویی در خصوص نتایج سفر وزیر نیرو به اصفهان و تصمیمات اتخاذ شده برای کشاورزان گفت:« قرار شد برای تکمیل سامانه دوم تامین آب شرب اصفهان تامین اعتبار به میزان حدود هزار و 500 میلیارد تومان انجام شود، همچنین برای اینکه بتوانیم از خروجی تصفیهخانههای شمال و جنوب برای کشاورزی استفاده کنیم مقرر شد طرحهای تکمیلی که منجر به استفاده بهتر خواهد شد اجرا شود که قرار شد برای هر یک 400 میلیارد تامین اعتبار شود. مقرر شد با محوریت وزیر نیرو، کارگروه احیای زایندهرود برنامهریزی را شروع کند و جلسات مستمری را داشته باشیم».
طبق اعلام مدیر بهرهبرداری سد زایندهرود حجم فعلی آب در سد زایندهرود 179 میلیون مترمکعب است و 86 درصد حجم سد خالی از آب است.
لازم به ذکر است که فاضل میبدی پیش از این در اظهارنظری تأمل برانگیز گفته بود «امام حسین(ع) در روز عاشورا پیغام فرستاد که بیایید صلح کنیم»؛ حالا شخصی که از ماجرای عاشورا درس مذاکره و صلح گرفته بود، ماجرای زاینده رود را به سیاست خارجی ربط می دهد.
افراطیون اصلاح طلب، رویکرد مقتدرانه و باصلابت در مقابل دشمن را جنگ طلبی و تنش زایی تفسیر کرده و رویکرد حقارت و ذلت و تسلیم شدن در مقابل زیاده خواهی دشمن را نیز تعامل و صلح طلبی جا می زند.
این در حالی است که رویکرد مقتدرانه بر پایه «مقاومت» قطعا بازدارنده و شرافتمندانه است و در سوی مقابل، تسلیم، مایه ننگ و خسارت مضاعف. بر همین اساس آنها که از دفاع در برابر دشمن شانه خالی کنند یا نسخه کوتاه آمدن بپیچند، باید هزینه های چند ده برابری را به جان بخرند و قطعا خسارت آن به مردم تحمیل می شود.
** در دولت رئیسی تغییر خاصی رخ نداده است
روزنامه جمهوری اسلامی در مطلبی با عنوان «ارزیابی عملکرد 100 روزه دولت سیزدهم» نوشت:«با گذشت بیش از 100 روز از آغاز به کار دولت سیزدهم تغییر خاصی در حوزه های سیاسی، اقتصادی و نیز بین الملل رخ نداده است».
در ادامه این مطلب آمده است:«در این 100 روز البته سرعت واکسیناسیون افزایش یافت که این موضوع حاصل افزایش واردات واکسن کرونا از خارج بود که غالبا در دولت روحانی سفارش داده شده بود».
جریان اصلاح طلب به صورت مداوم دولت سیزدهم را مورد هجمه قرار داده و در پی آن است که اینگونه القاء کند که در دولت جدید هیچ اقدام مثبتی انجام نشده و اگر اقدام مثبتی نیز صورت گرفته، نتیجه عملکرد خوب دولت روحانی است.
ترخیص کالاهای اساسی از گمرک، باز پرداخت ماهیانه حداقل ده هزار میلیارد تومان سود اوراق سر رسید شدهای که توسط دولت روحانی فروخته شده بود، اقدام جهادی در راهاندازی برخی کارخانههای تعطیل و نیمه تعطیل، شتاب روزافزون در واکسیناسیون کرونا و کاهش شدید آمار فوتی ها و مبتلایان، خلع ید کارخانه هفت تپه و احقاق حقوق کارگران، کلید زدن طرح مسکن ملی.
همچنین تصمیم به لغو افزایش قیمت خودرو، مدیریت بحران جایگاههای سوخت در ماجرای اخلال بنزینی و افزایش 23 درصدی جوجهریزی با توجه به رابطه مستقیم قیمت گوشت مرغ با میزان تولید و عرضه آن که زمینهساز کاهش قیمت و تعادل بازار گوشت مرغ کشور در چهار ماه پایانی سال خواهد شد، از دیگر اقدامات دولت رئیسی در ماههای اخیر است.
علاوه بر این، شواهد و مستندات حکایت از آن دارد که سفرهای استانی و بازدیدهای میدانی رئیس جمهور، رضایتمندی مردم را در پی داشته است؛ اما قطعا برای آنکه این سفرها و بازدیدها به ثمر بنشیند و قاطبه مردم طعم شیرین آن را بچشند، دستگاههای اجرایی موظف هستند تا با جدیت اجرای مصوبات سفرهای استانی را تا مرحله نهایی پیگیری کنند.
لازم به ذکر است که روحانی علیرغم آنکه در سال 92 وعده گشایش اقتصادی 100 روزه را داده بود به هیچ عنوان به آن عمل نکرد. روحانی در 22 فروردین 96 – در هفته های پایانی دولت اول- در نشست خبری در پاسخ به سوالی درباره وعده گشایش اقتصادی 100 روزه گفته بود:« آدمی که عقل نداشته باشد میگوید در 100 روز مشکلات را حل میکند. مشکلات باید قدم به قدم حل شود».
نکته قابل تأمل اینجاست که روحانی علیرغم انکار وعده 100 روزه در هفته های پایانی دولت اول، در انتخابات ریاست جمهوری سال 96 نیز این وعده را تکرار کرد!
رسانه های اصلاح طلب در اقدامی هماهنگ از یکسو میراث شوم دولت قبل را سانسور و انکار کرده و از سوی دیگر طوری القا می کنند که دولت سیزدهم باید در مدت زمان 2 الی 3 ماه فتح الفتوح عظیم اقتصادی را رقم بزند.
انگار نه انگار که دولت قبل کلید پاستور را با تورم 43 درصدی به دولت سیزدهم تحویل داد. و انگار نه انگار که دولت قبل دلار را با قیمت حدود 3 هزارتومان تحویل گرفت و در همان دولت قیمت دلار تا 32 هزارتومان نیز افزایش یافت.