سرویس سیاست مشرق - روزانه میتوان از لابهلای گزارشها و عناوین خبری رسانههای مکتوب و حتی غیر مکتوب، نکات قابلتوجهی استخراج کرد؛ موضوعاتی که میتواند برای مخاطبین قابلاستفاده و محوری برای تحلیل باشد، در گزارش روزانه "ویژههای مشرق" نکات و تأملات قابلاستخراج از رسانهها برای مخاطبین عرضه خواهد شد؛ با «ویژههای مشرق» همراه شوید.
*******
** جای مفسدان اقتصادی زندان نیست، از نبوغ آنها استفاده کنید
روزنامه شرق در یادداشتی با عنوان «امنیت قضایی فعالان اقتصادی» به قلم «محمود علیزاده طباطبایی» وکیل اصلاح طلب که در پرونده های مربوط به خانواده هاشمی و همچنین پرونده «محمدعلی نجفی» فعال بوده است، نوشت: «برخوردهای امنیتی و قضائی با فعالان اقتصادی آن هم با قوانین قابل تفسیری مانند قانون مجازات اخلالگران در نظام اقتصادی یا ماده 286 قانون مجازات اسلامی، امنیت قضائی فعالان اقتصادی را مخدوش میکند... بهتر است به جای زندان آنها با ثروتی که دارند و نبوغی که دارند فساد خود را جبران کنند...در سالهای گذشته صدها میلیارد دلار کشور بهدلیل نبود حمایت قانونی و امنیت قضائی فعالان اقتصادی از کشور خارج شده است. تا به کی فعالان اقتصادی مجبورند هزینه برخی بیتدبیریها و ندانمکاریها و سیاستهای ناصحیح را بدهند؟ فعالان اقتصادی راه تولید ثروت را میدانند».
در ادامه این مطلب آمده است: «زمانی که امنیت قضائی برای سرمایه وجود نداشته باشد، سرمایهها به مسیری میروند که امنیت داشته باشند؛ سکه، طلا، زمین و مسکن، ارز یا خروج از کشور. فأعتبروا یا اولیالابصار».
در مرداد 96، روزنامه اصلاح طلب آفتاب یزد در مطلبی با عنوان «نسخه شهرام جزایری برای اقتصاد کشور» نوشته بود: «شاید کمتر کسی باشد که نام شهرام جزایری را نشنیده باشد و یا دادگاهها و جلسات محاکمه وی را از تلویزیون ورسانه ملی ندیده باشد. زمانی که صحبت از اقتصاد هنوز موضوع روز کشور نبود و مردم کمتر با عناوینی چون رکود و تورم و یا توسعه اقتصادی و رشد شاخصهای آن آشنا بودند جوان گمنامی زاده تهران واهل اهواز، راه پر فراز و نشیب اقتصاد را انتخاب کرد و در مدت زمان نسبتا کوتاهی توانست به یکی از برندهای اقتصادی کشور تبدیل شود. البته حواشی بوجود آمده در زندگی حرفهای وی را اگر فاکتور بگیریم میتوان از او به عنوان صاحب نظر در بخشهای مختلف اقتصادی نام برد».
این روزنامه اصلاح طلب، یکی از مفسدان دانه درشت اقتصادی در دولت اصلاحات را «برند اقتصاد ایران» و «صاحب نظر بخشهای مختلف اقتصادی» نامید. حالا روزنامه شرق نیز در همین راستا مدعی شده است که «جای مفسدان اقتصادی زندان نیست و باید بجای محاکمه و زندان، از نبوغ مفسدان اقتصادی استفاده شود»!. از نظر روزنامههای اصلاح طلب، هرکه بیشتر از بیتالمال غارت کند، بزرگتر و محبوبتر و باهوش تر است.
واقعیت این است که مفسدان دانه درشت اقتصادی همواره از حمایت جریان اصلاح طلب برخوردار بوده اند. به عنوان نمونه، روزنامه شرق- 7 اردیبهشت 99- در گزارشی با عنوان «امامی طلبکار شد» به تطهیر «محمد امامی» تهیه کننده سریال شهرزاد و یکی از متهمان پرونده بانک سرمایه و صندوق ذخیره فرهنگیان پرداخت. این روزنامه اصلاح طلب همچنین - 12 تیر 98- در گزارشی با عنوان «من متهم اشتباهی ام» به تطهیر «بهروز ریختهگران» بدهکار چندهزار میلیارد تومانی و متهم دانه درشت پرونده بانک سرمایه پرداخت.
این روزنامه اصلاح طلب در مصاحبه مذکور، ریخته گران را صرفا یک تولیدکننده جا زد و اینگونه القاء کرد که قطع دسترسی این فرد به اموالش، به تولیدملی لطمه زده و موجب بحران کارگری میشود!
رسانه های اصلاح طلب به دفعات به تریبون مفسدان دانه درشت اقتصادی تبدیل شده اند. این رسانه ها همچنین در مقطعی که ماجرای حقوق های نجومی مطرح شد، به حمایت تمام قد از مدیران ویژه خوار و اشرافی پرداختند و آنها را ذخایر نظام و امانتدار بزرگ نامیدند.
یک سوال؛ آیا بده بستانی میان رسانه های اصلاح طلب و مفسدان دانه درشت اقتصادی وجود دارد!؟
** اعتماد: جمهوری اسلامی قطعا نمی تواند الگو باشد!
روزنامه اعتماد- به مدیرمسئولی «الیاس حضرتی» نماینده عضو فراکسیون امید در مجلس دهم و از نزدیکان کروبی و رفیق گرمابه و گلستان یکی از مفسدان دانه درشت اقتصادی در دولت اصلاحات- در مطلبی با عنوان «صدور انقلاب با الگو شدن ایران» نوشت: «صدور انقلاب در گذشته...اساسا به معنای مداخله مستقیم نظامی یا پشتیبانی مادی و حتی ارتباط سازمانی و تشکیلاتی نبوده است. به تدریج این نگاه در ایران تغییر کرد و دلیل آن وضعیت تازهای است که برخی از جریانهای اسلامی در مبارزه علیه امریکا و اسراییل پیدا کرده و وارد فاز برخورد عملی شدهاند. از آن پس مداخله جمهوری اسلامی در منازعات منطقهای شکل مستقیم پیدا کرد و اکنون به صورت علنی و با صراحت از حزبالله لبنان یا حماس فلسطین یا حوثیهای یمن یا مبارزان شیعه عراقی و... حمایت لجستیکی و مادی و مشاورهای میشود. در این وضعیت جدید، هم رهبران ایران با صراحت به اینگونه حمایتها اعتراف و به آن افتخار میکنند و هم برخوردهای متقابل امریکا و متحدان این کشور با ایران تشدید شده است».
در ادامه این مطلب آمده است: «قرار بود ما در ایران یک الگوی جامعه اسلامی را ایجاد کرده و با نشان دادن این الگوی موفق، همه ملتهای مسلمان را به تکرار الگوی ایران تشویق کنیم... اکنون بعد از گذشت بیش از چهار دهه از عمر جمهوری اسلامی باید بگوییم که آن الگوی مورد انتظار محقق نشده است و کافی است به آمارهای اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی مراجعه کنیم تا معلوم شود که در بسیاری از حوزهها شاهد پسرفت هم هستیم. با این آمارها و واقعیاتی که در حوزههای گوناگون مردم ما با آن سروکار دارند، آیا میتوان ادعای الگو بودن جمهوری اسلامی را داشت؟ آیا شیوه حکومتی ما به آنچه در حکومت امام علی (ع) میشناسیم شباهت دارد؟ ».
این روزنامه اصلاح طلب در ادامه نوشت: «این واقعیت تلخ را باید بپذیریم که جمهوری اسلامی با این وضعیت اقتصادی و با این شیوه حکمرانی و با آن نتایج اجتماعی که آمارهای نگرانکننده حکایت دارند، قطعا نمیتواند الگوی ملتها و کشورهای دیگر باشد و دردمندانه باید اعتراف کنیم که نیست».
طیف تندرو اصلاح طلب در حال حاضر هماهنگ با اسرائیل و آمریکا در تلاش است تا پروژه برجام 2 و 3 و به عبارتی پروژه برجامیزه کردن توان دفاعی و قدرت منطقه ای ایران را پیش ببرد.
در همین راستا، با کوچک نمایی توانمندی ها و پیشرفت های ایران و بزرگنمایی آمریکا و اروپا و سرپوش گذاشتن بر ناکامی های غرب در پی جاانداختن این پروژه ضدایرانی هستند.
گویا طیف تندرو اصلاح طلب از اینکه شعار «از نیل تا فرات» اسرائیل به واقعیت نپیوسته است، ناراحت است. شاید هم چون آل سعود در باتلاق یمن گرفتار شده و آمریکا با فضاحت از افغانستان خارج شده، این جریان سیاسی را سرافکنده و عصبی کرده است.
و شاید این طیف سیاسی از اینکه مدافعان حرم و سربازان حاج قاسم، تروریست های وحشی داعشی را کیلومترها دورتر از مرز ایران زمین گیر کرده و به خاک سیاه نشاندند، دلخور و پریشان هستند.
در حال حاضر تعداد فوتی های کرونا در ایران مدت هاست که به زیر 100 نفر رسیده و حتی چندین روز متوالی کمتر از 50 نفر بوده، اما در سوی مقابل، اروپا به شدت درگیر کروناست و برای نمونه در کشور آلمان، آمار فوتی های روزانه در حال حاضر بیش از 400 نفر است و انگلیس نیز وضعیت بسیار وخیمی دارد. گویا از نگاه افراطیون اصلاح طلب، این جمهوری اسلامی است که در وضعیت بغرنج است و وضع اروپا و آمریکا، گل و بلبل است.
افراطیون اصلاح طلب مدت هاست که دستور کار مشترکی با رسانه های ضدایرانی دارند. در بخشی از بیانیه گام دوم انقلاب آمده است: «و اکنون مانند همیشه ــ سیاست تبلیغی و رسانهای دشمن و فعّالترین برنامههای آن، مأیوسسازی مردم و حتّی مسئولان و مدیران ما از آینده است. خبرهای دروغ، تحلیلهای مغرضانه، وارونه نشان دادن واقعیّتها، پنهان کردن جلوههای امیدبخش، بزرگ کردن عیوب کوچک و کوچک نشان دادن یا انکار محسّنات بزرگ، برنامهی همیشگی هزاران رسانهی صوتی و تصویری و اینترنتی دشمنان ملّت ایران است؛ و البتّه دنبالههای آنان در داخل کشور نیز قابل مشاهدهاند که با استفاده از آزادیها در خدمت دشمن حرکت میکنند».
سردار شهید حاج قاسم سلیمانی- اسفند 97- با اشاره به نقشه دشمن و دنباله های داخلی آن برای اجرای برجام 2 و 3 گفته بود: «برای دشمن، این برجام، سهضلعی است نه یکضلعی. اوباما فکر میکرد به مرور زمان به دو ضلع دیگر میرسد، اما آدم عجولی که آمده(ترامپ)، اصرار دارد به سرعت برسد و تصورش این بود که میرسد. اینکه اصرار میکنند بر برجام 2 در منطقه، برای این است که میخواهند این تحرکی را که از ایران اسلامی به جهان اسلام روح و جان داده، این خونی را که در عالم اسلامی جریان پیدا کرده، بخشکانند. اگر العیاذبالله ما رفتیم و در برجام 2 شرکت کردیم، به همین تمام میشود؟ نه، برجام اصلی در داخل ایران است. تلاش آنها به اینجا منتهی نخواهد شد و برجام 3 هم خواهند داشت، چون دشمنان معتقدند که چشمه باید خشکانده شود و این چشمه، ایران است».
** اصرار بر گره زدن سفره مردم به مذاکره و اخم و لبخند آمریکا
روزنامه آرمان در مطلبی با عنوان «سفره مردم و گره مذاکرات» نوشت: «امروز سونامی بحرانهای اجتماعی نظیر اعتیاد، طلاق، بزهکاری، مشکلات روانی و تجرد، بیشتر تحت تاثیر عامل اقتصادی است. جایی که تولید به دلیل عدم امکان نقل و انتقال پول و صادرات، باعث از دست رفتن بازارهای منطقه گشته و سرمایهها را از تولید به جانب واسطهگری و سوداگری به محاق برده است».
در ادامه این مطلب آمده است: «تا چندماه پیش مشکلات را متوجه ناکارآمدی و انتخاب مردم میدانستید. ولی با یکدست شدن، در یک فقره دلار از 25 هزار به 31 هزار تومان افزایش مییابد و نشان میدهد که تحریمها چقدر اثرگذار هستند. امروز سفره مردم به رفع تحریم و مذکرات گره نخورده، بلکه آنها خود سفره هستند! همه مردم ایران نانشان تحت تاثیر آن است با این تفاوت که، بیشتر مردم دستشان از این سفره کوتاه گشته و در مقابل، اقلیتی وسط سفره نشسته و کاسبی میکنند».
اصلاح طلبان به مغلطه و پاک کردن صورت مسئله عادت دارند. در دولت روحانی- دولتِ اصلاح طلبان- همه امور کشور و حتی آب خوردن مردم به مذاکره و اخم و لبخند آمریکا و اروپا گره زده شد. در آن مقطع تاکید شد که اگر مذاکرات هسته ای به توافق منجر شود، آنچنان رونقی ایجاد می شود که دیگر هیچکس به پول یارانه نیاز نخواهد داشت.
در سال 94 و پس از امضای برجام، طیف اصلاح طلب چنان تبلیغاتی به راه انداختند که در نتیجه آن، عده ای از مردم در تهران به جشن و پایکوبی پرداخته و در یک دست اسکناس 1000 تومانی و در دست دیگر اسکناس یک دلاری را گرفتند و اینگونه تصور می کردند که در پسابرجام و در دولتِ اصلاح طلبان، هر دلار 1000 تومان خواهد شد.
روزها و ماهها گذشت، در دوران پسابرجام و علیرغم امضای توافق میان ایران و آمریکا، دلار از 3 هزارتومان به حدود 32 هزارتومان افزایش یافت. علیرغم اینکه روسای جمهور ایران و آمریکا تلفنی گفتگو کرده و روحانی، باراک اوباما را فردی مودب و باهوش خطاب کرده بود، وی چندی بعد مردم ایران را یاغی! نامید و قانون وضعیت اضطراری علیه ایران را تمدید کرد.
در دولت باراک اوبامای مودب! و باهوش! به معاون اولی «جو بایدن»، تحریم های ضدایرانی رکورد زد. علیرغم اینکه ظریف و کری با یکدیگر به پیاده روی رفته بودند، قیمت مرغ در دولت روحانی از حدود 4500 تومان تا حدود 40 هزارتومان افزایش یافت. قیمت مسکن نیز از متری حدود 3 میلیون تومان به متری حدود 30 میلیون تومان رسید!
نکته قابل توجه اینجاست که در زنگ حساب توافق هسته ای، ظریف در اظهارنظری عجیب گفت «هدف از برجام اصلا اقتصادی نبود»! در آن مقطع جریان اصلاح طلب اصلا به وی اعتراض نکردند که چرا چنین حرفی زدی!؟ و چرا خلف وعده کردی!؟ و...
حالا بانیان کارنامه ضعیف و غیرقابل قبول دولت قبل، ژست شاکی به خود گرفته و مدعی هستند که نباید سفره مردم را از برجام و اخم و لبخند مقامات آمریکایی جدا کرد!