ماهان شبکه ایرانیان

تعداد فالوئرها معیار انتخاب بازیگران!

آیا نمایشی با موضوع مسائل و معضلات اجتماعی، می‌تواند تهیه‌کننده و سرمایه‌گذار احتمالی را مجاب به همراهی کند؟ نویسنده و کارگردانِ «سگِ سورتمه» در پاسخ به این سؤال می‌گوید آنچه برای تهیه‌کننده‌ اهمیت دارد

تعداد  فالوئرها معیار انتخاب بازیگران!

تحریریه زندگی آنلاین : آیا نمایشی با موضوع مسائل و معضلات اجتماعی، می‌تواند تهیه‌کننده و سرمایه‌گذار احتمالی را مجاب به همراهی کند؟ نویسنده و کارگردانِ «سگِ سورتمه» در پاسخ به این سؤال می‌گوید آنچه برای تهیه‌کننده‌ اهمیت دارد این است که هرکدام از بازیگرانِ نمایش، چقدر فالوئر در اینستاگرام دارند و چه تعداد از فالوئرهای آن‌ها، بلیتِ کار را می‌خرند.

نرگس کیانی: این روزها دو نمایش روی صحنه است که از معضلات و مسائل اجتماعی می‌گویند؛ یکی «سگِ سورتمه» و دیگری «هوزان».

«سگِ سورتمه» به نویسندگی و کارگردانی سینا نصراللهی براساس «کارِ خانگی» اثر فرانس کسافر گروتس با ترجمه زنده‌یاد رضا کرم‌رضایی در سالن اصلی تالار مولوی روی صحنه رفته و البته که طبق گفته نصراللهی نمایش او با متن اولیه متفاوت است. بحث اصلیِ «سگِ سورتمه» درباره این است که چگونه جبر محیط، هویت انسان‌ها و دیگر موجودات را عوض می‌کند. در این نمایش همچنین مطالبی درباره انواع سقط جنین هم مطرح می‌شود. «هوزان» به نویسندگی و کارگردانی رسول حق‌شناس نیز در خانه نمایش مهرگان روی صحنه است و از کولبری می‌گوید که به کام مرگ کشیده می‌شود. با نگاهی به این آثار سوالی که مطرح می‌شود این است که آیا اجرای آثاری با موضوع مسائل و معضلات اجتماعی، می‌تواند تهیه‌کنندگان و سرمایه‌گذاران احتمالی را مجاب به همراهی کند؟ آیا این آثار در جذب مخاطب موفق‌اند؟ و آیا خط قرمزهای موجود اجازه می‌دهد چنین مسائلی روی صحنه تئاتر مطرح شود؟ آنچه در ادامه می‌خوانید حاصل گفت‌وگویی است با سینا نصراللهی و رسول حق‌شناس؛ کارگردانان «سگِ سورتمه» و «هوزان».

 

تهیه‌کننده خصوصی، سلبریتی می‌خواهد و دولتی، پیام اخلاقی

سینا نصراللهی با توجه به آنچه این روزها در مورد «سگِ سورتمه» و موضوع سقط جنین شنیده می‌شود، می‌گوید: «ابتدا باید بگویم که این کار صرفاً یک داستان خطی در مورد سقط جنین و لاغیر نیست. موضوع اصلی کار، هویت باختگی انسان است و جبر محیط که موجب می‌شود انسان از هویت اصلی خود فاصله بگیرد، تغییر کند و کارهایی را انجام دهد که یک انسان به ذات نباید انجام دهد و برای همین نامش «سگِ سورتمه» است.»

 او با اشاره به نامِ این اثر، با ذکر توضیحاتِ بیشتر می‌افزاید: «سگ‌های سورتمه، سگ‌هایی قوی با ذاتی آزاد و قدرتمندند. سگانی که با خرس و گرگ می‌جنگند اما جبر محیط موجب شده است مانند قاطرها سورتمه بکشند و به‌مرورزمان تبدیل به حیوان آپارتمانی هم شده‌اند. چیزی که کاملاً از ذاتشان دور است.»

نصراللهی ادامه می‌دهد: «درست است که «سگِ سورتمه» حول سقط جنین می‌چرخد ولی بحث اصلی آن چیزی دیگر است. من هیچ قضاوتی در این کار نکرده‌ام و به نظرم اثر هنری نباید نتیجه‌گیری کند و بگوید این خوب و آن بد است. من صرفاً دغدغه ذهنی‌ام را روی صحنه بازتاب داده‌ام، بی آن‌که از آن نتیجه‌گیری کنم یا پیامی اخلاقی بدهم. هدف من ریشه‌یابی و جست‌وجو برای یافتن علت‌هاست، نه صحبت از خوبی و بدی‌ و نه داوری در مورد آدم‌هایی که در چنین موقعیتی قرار گرفته‌اند. من فقط طرح سؤال می‌کنم و جوابش را هم نمی‌دانم که اگر می‌دانستم اساساً به تئاتر تبدیلش نمی‌کردم.» 

او در پاسخ به این سؤال که آیا اثری با موضوع مسائل و معضلات اجتماعی، می‌تواند تهیه‌کننده و سرمایه‌گذار احتمالی را مجاب به همراهی کند؟ هم می‌افزاید: «برای تهیه‌کننده‌ای که دنبال بیزینس است موضوع کار مهم نیست و آنچه برایش اهمیت دارد این است که هر کدام از بازیگرانِ کار چند کا فالوئر در اینستاگرام دارند و چه تعداد از آن فالوئرها بلیتِ کار را خواهند خرید و این برایش بسیار مهم‌تر از محتوا و فرم کار است. نکته جالب این‌که قبل‌تر فقط می‌گفتند طرف سلبریتی باشد اما الان می‌گویند اگر سلبریتی هم هست، تعداد فالوئرهایش چقدر است؟! از آن‌سو، حامی اگر قرار باشد دولتی باشد می‌گوید باید همان چیزی را بگویی که من می‌خواهم و در انتهای کارت هم پیام اخلاقی بدهی که به نظر من از تئاتر به دور است.» 

نصراللهی در مورد خط قرمزهای موجود هم‌چنین می‌گوید: «ما در این کار مشکلی از لحاظ پوشش نداشتیم و به مسئله‌ای سیاسی هم نپرداخته بودیم و جغرافیایی هم نداشتیم که بشود گفت در حال سیاه‌نمایی در ایران هستید. خط قرمزها همین‌هاست که ما از آن‎ها عبور نکرده بودیم.» 

او در مورد استقبال مخاطب هم می‌افزاید: «خوشحالیم که بسیار خوب بوده است و دو، سه روز قبل از هر اجرا، همه بلیت‌های آن، با در نظر گرفتن مجاز بودن به استفاده از تنها 50 درصد ظرفیت سالن، به فروش می‌رسد.»

خطوط قرمز را می‌شناسم و واردشان نشدم

رسول حق‌شناس، نویسنده و کارگردان «هوزان» هم در مورد معنی این لغت می‌گوید: «واژه «هوزان» در زبان کردی به معنای آوازه‌خوان است و نمایش براساس افسانه‌ای کردی شکل گرفته و قصه کولبران نیز به آن افزوده شده است. قصه ما عشق کولبری کرد است. عشقی که این کولبر را به کوه می‌کشاند و همان‌جا، جانش را می‌گیرد و ما قصه و علت مرگ این کولبر را در «هوزان» می‌بینیم.» او در مورد خط قرمزهای موجود هم می‌گوید: «موضوع، موضوع ویژه‌ای و مسئله، مسئله‌ای امنیتی است. من 25 سال است که در عرصه هنرهای نمایشی فعالیت می‌کنم و طبیعتاً خطوط قرمز را می‌شناسم و در نتیجه اساساً واردشان نشدم که بخواهم دچار مشکلی شوم یا نه. کار ما طرح مسئله است. هنرمند، نه قانون‌گذار است، نه تفسیرگر آن و نه مجری‌اش. وظیفه هنرمند تلنگر زدن به جامعه است و دیدن مواردی که شاید یک تفسیرگر یا مجری نتوانند ببینند. ما راوی هستیم و نه مفسر و نه نتیجه‌گیر.» او در پایان با اعلام این خبر که «هوزان» به سلیمانیه عراق دعوت شده است، توضیح می‌دهد: «سه نفر از بازیگران کردند و باقی آن‌ها نه. ما صرفاً از لحن و لهجه استفاده کرده‌ایم و نه زبان. البته به سلیمانیه عراق دعوت شده‌ایم اما شرط اجرا، روی صحنه رفتن به زبان کردی است و از هفته آینده معلمی خواهیم گرفت که دیالوگ‌ها را به زبان کردی با بازیگران تمرین خواهد کرد.»

 

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان