از سوی دیگر، سهمهایی که مردم فروختند، عمدتا از سوی حقوقیهای شرکتهایی که به عنوان سهام خزانه فعالیت دارند، خریداری شده یا بازارگردانان به جای آنها نشستند. بنابراین میتوان نتیجهگیری کرد که اکنون بازار سهام تحت اختیار خود شرکتهاست و از آنجا که حاکمیت اکثر شرکتها هم در اختیار دولت است، عملا بازارگردان اصلی خود دولت است. از نظر قیمتی نیز، اکنون سهام شرکتها در نازلترین رنج قیمتی به سر میبرند.
طبق گفته مسوولان سازمان بورس و اوراق بهادار، 96درصد پرتفوها زیر 50میلیون ارزش دارند؛ بنابراین میتوان گفت اکنون کف قیمتی بازار است و عمده صنایع هم با P/ E حدود 5 معامله میشوند. درباره شرایط بعد از احیای برجام باید گفت که اگر توافق هستهای محقق شود، دولت هزینه دلار بالا را داده است و دلار هم افت معناداری نخواهد داشت؛ چرا که دولت دلار را در لایحه بودجه بر 23هزار تومان بسته است؛ بنابراین با احیای برجام قیمت ارز آزاد در کانال 25 تا 26هزار تومان میماند. تنها تفاوتی که با احیای برجام ایجاد خواهد شد، این است که مدتی قیمت دلار افزایشی نشود. در نتیجه صنایعی که کامودیتیمحور و صادراتمحور هستند، با توجه به P/ E پایین خود وضعیت خوبی خواهند داشت.
در همین حال، با توجه به اینکه بازار، نقدینگی محدودی دارد با فرض احیای برجام گروه بانکی و خودرو مستعد رشد بهتری خواهند بود. ما تجربه به نتیجه رسیدن مذاکرات در سال 94 را داریم که در آن زمان بازار سهام به گروه خودرو و بانک نگاه مثبتی داشت. بنابراین با توجه به این تجربه به نظر میرسد سرمایهای که در بازار وجود دارد، با احیای برجام روانه این سهمها شود. از نظر تکنیکالی هم هر دو گروه در آستانههای پایینی نسبت به سایر صنایع دیگر قرار دارند؛ بنابراین این دو گروه مستعد ادامه رشد هستند. در بین این صنایع، صنعت بانکی مستعد رشد بیشتری خواهد بود؛ زیرا هم نسبتهای P/ E پایینتری دارند و هم سود حاصل از تسعیر ارز خواهند داشت. علاوه بر این با توجه به بخشنامهای که در بودجه اضافه شد، بانکها میتوانند 90درصد دلار نیما، تسعیر ارز داشته باشند.