سرویس سیاست مشرق - روزانه میتوان از لابهلای گزارشها و عناوین خبری رسانههای مکتوب و حتی غیر مکتوب، نکات قابلتوجهی استخراج کرد؛ موضوعاتی که میتواند برای مخاطبین قابلاستفاده و محوری برای تحلیل باشد، در گزارش روزانه "ویژههای مشرق" نکات و تأملات قابلاستخراج از رسانهها برای مخاطبین عرضه خواهد شد؛ با «ویژههای مشرق» همراه شوید.
*******
** فائزه هاشمی: دولت رئیسی در حال تکرار سیاست گداپروری است!
«فائزه هاشمی» از بازداشت شدگان فتنه 88 و از حامیان ترامپ در ایران در مصاحبه با روزنامه سازندگی گفت:«مدیران آقای رئیسی نیروهای دوم و سوم و چهارم دولت آقای احمدی نژاد هستند، یعنی نامدیران ناموفق...به نظر نمی آید مجموعه اصولگرایان در دولت و مجلس از تجربه های گذشته درس گرفته باشند. چرا که در حال تکرار تجربه های غلط دولت آقای احمدی نژاد هستند. اداره کمیته امدادی کشور رویکردی است که از زمان دولت نهم شروع شد و نتایج فاجعه بار آن در آمارها مشهود است».
وی افزود:«حتی اگر فقط بخش اقتصاد را بررسی کنیم، سیاست تضعیف فرهنگ کار و عدم حمایت از تولید و رواج یارانه بگیری و گداپروری از نتایج دوره دولت های آقای احمدی نژاد است. حالا هم به نظر می رسد که این رفتارها در حال تکرار است، مثل یارانه های جدید و تکرار طرح هایی از قبیل مسکن مهر و سفرهای استانی اینچنینی و ادبیات پوپولیستی و مردم پسند و...نشان از بازگشت به گذشته دارد».
این فعال فتنه 88 پیش از این گفته بود «دوست داشتم ترامپ رای بیاورد. شاید اگر فشارهای آقای ترامپ ادامه پیدا میکرد، بالاخره ما مجبور میشدیم یک تغییر سیاستهایی را داشته باشیم»! فعالین فتنه در سال 88 قطعنامه 1929 را به ملت ایران تحمیل کرده و با آشوب و التهاب و پالس به دشمن برای تشدید به فشار به ایران، سفره مردم را کوچک کردند.
همچنین نیکآهنگ کوثر- کاریکاتوریست هتاک و فراری و از دوستان مهدی هاشمی- پیش از این با اشاره به وقایع فتنه 88 فاش کرد «من و مهدی با هم در تماس بودهایم. او زنگ زد، از من خواست راجع به بحث تحریم، کسانی را در آمریکا ببینم. میخواست بداند در واشنگتن چه کسانی را میشود به تحریمهای سنگینتر تشویق کرد. او با آدمهای مختلفی درباره تحریم صحبت کرده بود... 13 اکتبر 2010 از دوبی زنگ زد و خواست با مقامهای وزارت خزانهداری ارتباط برقرار کنم. معتقد بود تحریمها برای ضربه به حاکمیت و دولت [احمدینژاد] بسیار موثر هستند». در همین خصوص یک فایل صوتی از مکالمه مهدی هاشمی و نیک آهنگ کوثر نیز منتشر شده است.
فائزه هاشمی که از نمادهای جریان اشرافی و غربگرا است و در سال 88 نیز با همقطاران خود علیه جمهوریت و مردم سالاری شورش کرده است، در این مصاحبه، اقداماتی از جمله ساخت مسکن برای مردم و پرداخت یارانه و سفرهای استانی را رفتارهای پوپولیستی و مردم فریبی و گداپروری قلمداد کرده است.
نگاه خانم فائزه هاشمی و همفکران وی به مردم، نگاهی متکبرانه و توهین آمیز است. از نگاه این طیف، جریان اشرافی باید جایگاه اربابی داشته باشد و عموم مردم نیز بسان رعیتی توسری خور و بی اهمیت هستند.
از نگاه این طیف، جوانان مردم باید در وسط خیابان سطل آشغال و لاستیک آتش بزنند و آقازاده های گردن کلفت باید در هیات مدیره های هلدینگ های بزرگ اقتصادی، وقت سرخاراندن هم نداشته باشند.
این طیف نگاهی ارباب-رعیتی به مردم دارد. بر همین اساس عموم مردم هیچ حقی ندارند، نه حق دارند مسکن داشته باشند، نه شغل مناسب و حتی ارزش این را هم ندارند که با سفرهای استانی با آنها رودررو شد و حرفشان را شنید.
** عبدی: چاره ای جز پذیرش نظم موجود جهانی نداریم
«عباس عبدی» فعال اصلاح طلب که در دولت اصلاحات به اتهام فروش اطلاعات به بیگانگان به 8 سال زندان محکوم شد و در اظهارنظری، الگوی پیشرفت ایران را خیالی! نامیده بود،در یادداشتی در روزنامه اعتماد با عنوان «چین،روسیه و نظم بین الملل» نوشت:«هر کشوری به ویژه چین و روسیه از اجزای اصلی نظام بینالملل موجود هستند... همینها بودند که به قطعنامههای آن شورا علیه ایران رای دادند... هر دوی آنها روابط بسیار نزدیکی با اسراییل دارند، هر دو ملتزم به قطعنامههای شورای امنیت هستند و از آن دفاع میکنند. هر دو مخالف هستهای شدن سایر کشورها هستند».
در ادامه این مطلب آمده است:«ایران میتواند از طریق بهبود روابط با این دو کشور یا هر کشور دیگر در مقابله با غرب (با فرض درستی این سیاست مقابلهجویانه) استفاده کند، مشروط بر اینکه این مقابله در چارچوب نظم بینالملل موجود باشد. اگر گمان میکنند که میتوانند در تقابل با نظم موجود جهانی روی حمایتهای فرضی این دو کشور حساب کنند، قطعا مرتکب اشتباه میشوند».
این روزنامه اصلاح طلب در ادامه نوشت:«بنابراین آنچه را که میتوان به عنوان یک گزاره پذیرفتنی طرح کرد، تغییر رویکرد ایران نسبت به نظام بینالملل است. در داخل این نظام میتوان بازی کرد و عرض عریضی هم دارد. میتوان یارگیری کرد، میتوان قراردادهای 25ساله بست، ولی به محض اینکه اصول این نظام را نادیده بگیرید، زیان، پشت زیان خواهد بود. شورای امنیت سازمان ملل و مصوبات آن رکن رکین این نظام است».
هر وقت دیپلماسی ایران در منطقه فعال شده و ارتباط با جهان تنها به سه چهار کشور غربی خلاصه نمی شود، داد و فریاد افراطیون اصلاح طلب بلند می شود. به عبارت دیگر، هر وقت چاقوی تحریم کُند شده و خنثی سازی تحریم به صورت جدی دنبال می شود و همه امور به مذاکره با غرب خلاصه نمی شود، جریان تندروی اصلاح طلب به این رویکرد اعتراض کرده و آن را مورد هجمه قرار می دهند.
در روزهای گذشته نشریه فارین پالیسی با انتشار گزارشی نوشت:«گسترش همکاری میان ایران و چین، "تهدیدی جدی" علیه منافع محوری آمریکا، اسرائیل و برخی کشورهای حاشیه خلیجفارس است». سئوال اینجاست که چرا دیپلماسی فعال دولت سیزدهم، هم صدای اسرائیل و آمریکا را درآورده و هم صدای افراطیون اصلاح طلب را؟!.
«ناهید تاج الدین» نماینده اصلاح طلب مجلس دهم پیش از این گفته بود:« من به عنوان موافق پیوستن به FATF می دانم که 47 درصد پولشویی دنیا در آمریکا و 23 درصد در اروپا انجام میشود و اروپا و آمریکا سهم 70 درصدی در پولشویی دنیا دارند و انگشت اتهام پولشویی پیش و بیش از هرکس به سمت آمریکا و اروپا دراز است. من می دانم که سیاستمداران دنیا بیشتر از اینکه نگران اخلال در نظم اقتصادی به وسیله پولشویی باشند، نگران اخلال در نظم سیاسی هستند و بیشتر از اینکه به اقتصاد توجه داشته باشند، به اثرات و تبعات اقتصاد سیاسی توجه دارند و این نگرانی بیش از همه در آمریکا وجود دارد».
جریان تندروی اصلاح طلب، خوی سلطه گری و دیکتاتوری آمریکا را با تعابیری همچون «نظم موجود بین المللی» و «استانداردهای بین المللی» بزک میکنند و علیرغم اذعان به رکودشکنی آمریکا و اروپا در پولشویی و حمایت از تروریسم، مدعی هستند که ایران باید از سلطه گری آمریکا تبعیت کرده و رفتار خود را با آن تنظیم کند!
برخلاف فضاسازی جریان تندروی اصلاح طلب، نوع تعامل ایران با کشورهایی از جمله روسیه و چین بر پایه تعامل دوجانبه و از موضع برابر و مبتنی بر «عزت، حکمت و مصلحت» است. در این خصوص ایران همواره در پی آن بوده تا ابتکار عمل را در دست گرفته و قرارداد 25 ساله با چین و قرارداد 20 ساله با روسیه نیز بر پایه همین رویکرد طراحی شده است.
در سالهای اخیر در بزنگاه هایی همچون همه گیری کرونا و واکسیناسیون کرونا، و همچنین در اکثر قریب به اتفاق رأی گیری های شورای امنیت در موضوع ایران، این شرق بود که در حمایت از ایران به میدان آمد و در نقطه مقابل، غرب همچنان در موضع تحریم و جنایت علیه ملت ایران بود. واقعیت این است که دیپلماسی نگاه به شرق، چاقوی تحریم را کند می کند و هیاهوی جریان غربگرا نیز به همین دلیل است.
** از ظریف و عراقچی خواهش کنید تا به تیم مذاکره کننده بپیوندند
«سید جلال ساداتیان» دیپلمات سابق در مصاحبه با روزنامه آرمان گفت:«ایران میگوید باید همه تحریمها برداشته شود اما آمریکاییها میگویند اینها امکان پذیر نیست، چرا که برخی از تحریمها؛ تحریمهای سازمان مللی است، برخی تحریمها مثل کاتسا را کنگره وضع کرده و اکثریت کنگره در اختیار ما نیست که بخواهیم این تحریمها را بردارند. همه این ملاحظات ایجاب میکند که مذاکرات با سرعت بیشتری پیش برود چرا که با تحریکات اسرائیل و آمریکا فرانسویها و انگلیسیها فشارهایی وارد میکنند که هر چه سریعتر این نتیجه حاصل گردد».
وی در ادامه گفت:«اگر این نتیجه حاصل نشود اینکه آمریکاییها مذاکرات را ترک کنند و انگلیس اسنپ بک و مکانیزم ماشه را فعال کند محتمل است. لذا بر این اساس خوب است که به کار سرعت داده شود. برای این سرعت خوب است از کسانی که به رموز مذاکرات مربوط به برجام آگاهی دارند و میتوانند مسائل را مستقیم دریافت کنند و پاسخهای لازم را بدهند و ابتکارات لازم را داشته باشند از هیأت قبلی ولو اینکه به عنوان رئیس هیأت از آنها دعوت نشود خواهش شود در راستای منافع ملی در این مذاکرات مشارکت داشته باشند و به عنوان مشاور یا هر عنوان دیگری کمک کنند تا این روند سرعت بیشتری پیدا کند».
خواسته تیم مذاکره کننده دولت سیزدهم این است که تمامی تحریم های ضدایرانی به صورت دائمی و کامل لغو شود، چرا که این تحریم ها از اساس غیرقانونی و غیرانسانی است. مثل تحریم داروی کودکان ایرانی. در سوی مقابل، دولت تروریست و غارتگر آمریکا با این خواسته به حق ایران مخالفت کرده و بهانه می آورد.
حساب آمریکا مشخص است اما مسئله قابل تأمل اینجاست که در اینسو برخی همصدا با مقامات آمریکایی و اسرائیلی و اروپایی، با خواسته به حق و قانونی ایران مخالفت کرده و آن را زیاده خواهی قلمداد می کنند و طرف عهدشکن را به گستاخی و بدعهدی تشویق می کنند.
و اما رفتار تأمل برانگیز دیگر از سوی این طیف این است که با هجمه به تیم مذاکره کننده دولت سیزدهم، مدعی است که جای تیم مذاکره کننده قبلی در مذاکرات خالی است.
این در حالی است که تیم مذاکره کننده هسته ای در دولت روحانی و به ریاست ظریف، لغو تحریم های کاتسا، ایسا، سیسادا و تحریم چرخه دلار را در برجام نگنجاندند و یکی از علت های اصلی لغو نشدن تحریم ها علیرغم بتن ریزی در قلب راکتور هسته ای، همین مسئله می باشد.
متاسفانه دولت روحانی در مسئله برجام به شروط 28 گانه و از جمله شروط 9 گانه رهبری عمل نکرده و خسارت محض برجام را رقم زد. تخت روانچی، نماینده ایران در سازمان ملل در هفته های پایانی دولت روحانی گفت «کشوری که هزینه هنگفتی برای برجام پرداخت، ایران بود...ما این اقدامات را در حالی انجام دادیم که نه در آن زمان و نه الان، از منافع مورد انتظار از برجام بهره ای نبرده ایم». ظریف نیز پیش از این صراحتا اذعان کرده بود که «دستاوردهای برجام روی هواست» و عراقچی نیز گفته بود «دستاورد برجام برای ایران نزدیک به صفر بوده است».
نمایندگان مجلس نهم پیش از این گفته بودند که «فردای روز توافق- تیرماه 1394- ظریف به مجلس آمد تا گزارش بدهد و اذعان کرد یکی از بزرگترین دستاوردهای ما این است که هیچ جای متن برجام، کلمه «تعلیق» (suspend) برای تحریم ها استفاده نشده و همه جا «لغو» تحریم ها آمده است و همانجا بنده در 4 جای متن توافقنامه، کلمه «تعلیق» suspend را به ایشان نشان دادم که واکنش ظریف اینگونه بود: "عه! من اینجاها را ندیده بودم"».
واقعیت این است که در دولت قبل و به مدت 8 سال، تمام امور کشور به مذاکره با کدخدا! ربط داده شد و همه امور کشور و حتی آب خوردن مردم نیز به زلف برجام گره زده شد، اما در پایان همان دولت علیرغم امضای برجام و اجرای رویکرد به اصطلاح تنش زدایی و تعامل با غرب، در نهایت شاهد افزایش 2 برابری تحریم ها و کاهش قابل ملاحظه ارزش پول ملی بودیم.