سرویس سیاست مشرق- در روزهای گذشته «علی بهادری جهرمی» سخنگوی دولت در صفحه شخصی خود در توئیتر نوشت: «رئیسجمهور در تدارک سفر روسیه است و وزیر خارجه هم به چین رفت، وزیر راه در سوریه بود، وزیر ارشاد به محل اکسپو در امارات رفت و آقای باقری بر مذاکرات وین متمرکز است. هفته پیش هم چندین مقام خارجی در ایران حضور داشتند. دیپلماسی در دولت مردمی به میدان وسیع منافع ملی توجه دارد. پویا، همهجانبه و نتیجهگرا».
در ماههای اخیر شاهد دیپلماسی فعال دولت در منطقه و تعامل با شرق و حضور در مذاکرات وین بوده ایم. دولت سیزدهم در ماههای اخیر با نوع عملکرد خود در دیپلماسی، یک پیام ویژه به طرف های خارجی داده است و آن اینکه همه تخم مرغ ها در سبد برجام چیده نشده و برای لغو تحریم ها، چشم ها به وین دوخته نشده و مذاکرات وین تنها یکی از گزینه های ایران برای کنار زدن تحریم هاست.
عضویت در پیمان شانگهای، امضا و اجرای قرارداد سوآپ گازی میان ایران، ترکمنستان و آذربایجان، واردات واکسن کرونا، افزایش صادرات نفت و دریافت پول فروش نفت، افزایش صادرات غیرنفتی، افزایش ارتباطات اقتصادی با همسایگان، عملیاتیسازی پروژه خط آهن شلمچه- بصره و پروژه خط آهن اسلامآباد- تهران- استانبول، دسترسی به بخشی از منابع ارزی در کشورهای خارجی و...تنها بخشی از دستاوردهای دیپلماتیک دولت سیزدهم در ماههای اخیر است.
اما این وضعیت برای آمریکا و اسرائیل اصلا خوشایند نیست. به همین خاطر بود که نشریه فارین پالیسی- 24 دی 1400- با انتشار گزارشی نوشت: «گسترش همکاری میان ایران و چین، "تهدیدی جدی" علیه منافع محوری آمریکا، اسرائیل و برخی کشورهای حاشیه خلیجفارس است».
پرهیز از چیدن همه تخم مرغها در سبد برجام و بکارگیری دیپلماسی فعال و هوشمند در ماههای اخیر نتایج ملموسی در پی داشتهاست. اما با اینحال افراطیون اصلاح طلب همچنان با هجمه به دیپلماسی «تعامل با شرق» اصرار دارند تا معیشت مردم و اقتصاد کشور را به برجام و FATF گره بزنند.
برای نمونه روزنامه جمهوری اسلامی- 20 دی 1400- در مطلبی نوشت: «سوابق روسیه و بعدها شوروی و بعد از فروپاشی شوروی باز هم روسیه کنونی در رفتار با ایران، ایجاب میکند همواره با چشمها و گوشهای باز و تیز نگران دخالتها و طمعورزیهای مقامات روسی باشیم».
در ادامه این مطلب آمده است: «میخائیل اولیانوف، که به عنوان نماینده کشورش در مذاکرات برجامی وین شرکت میکند، در روزهای گذشته دیدارهای جداگانهای با هیاتهای سعودی، آمریکائی و اروپائی داشت که گفته میشود به نوعی درصدد انجام مهندسی موردنظر دولت متبوع خود درباره چگونگی توافق در مذاکرات وین بوده است».
در یک نمونه دیگر، روزنامه اعتماد- 18 دی 1400- در مطلبی با عنوان «کرملین روی باسکول تاریخ» به قلم «فیاض زاهد» عضو ستاد انتخاباتی کروبی در انتخابات 88 که در دولت روحانی مشاور ارشد دو مجموعه مهم اقتصادی دولتی بوده است، نوشت: «من نسبت به شیوه ترور این قهرمان ملی(سردار سلیمانی) تردیدهایی داشتهام. به راستی آیا شما باور میکنید که امریکا بدون هماهنگی با سرویس روسیه و موساد و امایسیکس دست به این جنایت زده باشد؟ به مزدوران اسراییلی کاری ندارم که قطعا از سفلهگان همراه بودهاند اما به راستی میتوان پذیرفت سرویس روسیه در جریان ترور فرزند ایران نبوده است؟».
در ادامه این مطلب امده است: «شنیدن اخباری مبنی بر مذاکره نماینده روسیه از سوی ایران با نماینده امریکا و انتشار عکسهای این ملاقاتها، سودی که ندارد هیچ، خشم افکار عمومی را علیه شما و دولتتان برمیانگیزد. خیرخواهانه عرض میکنم جلوی این فرآیند را بگیرید. شما به قرآن قسم خوردهاید تا پاسدار حقوق مردم ایران باشید. به عهد خود وفا کنید. هرچه این ماجرا طول بکشد، روسها و فرانسویها و انگلیسیها و... ثمره خود را میبرند...آقای رئیسی... اجازه ندهید شیوه رفتار تیم مذاکرهکننده ما حس تحقیرشدگی و سرافکندگی را متبادر سازد. میدانیم که جنگ روانی بخشی از این پازل حساس است. اما افکار عمومی را دریابید و مراقبت کنید. ایران تا امروز به دلایل حقوقی و پرستیژ سیاسی از مذاکره مستقیم با امریکا پرهیز کرده است. می گوییم این کار تا اینجای کار درست! اما از این به بعد که به مراحل پایانی و حساس آن نزدیک میشویم، خودتان با امریکاییها ملاقات و گفتوگو کنید».
و باز هم در یک نمونه دیگر، روزنامه شرق- 26 دی 1400- در مطلبی با عنوان «ایران با کدام روسیه طرف است» نوشت: «در شرایطی که رئیس دولت سیزدهم برای دیدار با همتای روس خود مهیا میشود، بحثها درباره نوع نگاه ایران به روسیه و شکل روابط دو همسایه، بالا گرفته است... روسیه خودش را بهعنوان یک قدرت بزرگ در جایگاه برابر با آمریکا میداند... دوقطبیکردن به صورت کلی در سیاست داخلی ما هم مفید نیست و در عرصه سیاست خارجی هم اصلا پسندیده نیست. بخشی از دنیا را منبع شر تصویرکردن و بخشی را منبع خیر تصویرکردن، امکانپذیر نیست. ایران امروزه خودش بازیگر مهمی است در منطقه و در دنیا و نمیشود با یک دیدگاه قرن نوزدهمی به سیاست خارجیمان نگاه کنیم».
درباره فضاسازی جریان اصلاح طلب درخصوص مسئله دیپلماسی تعامل با شرق، گفتنی هایی است که در ادامه به اختصار به آن می پردازیم:
1: در سیاست خارجی هیچ دولتی صددرصد قابل اعتماد نیست و قطعا روسیه و چین نیز از این قاعده مستثنی نیستند.
2: نوع تعامل ایران با کشورهایی از جمله روسیه و چین بر پایه تعامل دوجانبه و از موضع برابر و مبتنی بر «عزت، حکمت و مصلحت» است. در این خصوص ایران همواره در پی آن بوده تا ابتکار عمل را در دست گرفته و قرارداد 25 ساله با چین و قرارداد 20 ساله با روسیه نیز بر پایه همین رویکرد طراحی شده است.
3: همانطور که روسیه و چین از نوع مواجهه ایران با آمریکا برای خود منافعی تعریف کرده اند، ایران نیز از نوع مواجهه روسیه و چین با آمریکا منافعی برای خود تعریف کرده است. اینگونه نیست که ما ابزاری در دست روسیه و چین برای تسویه حساب این دو کشور با آمریکا باشیم. تفاهم نامه های راهبردی خود یکی از مصادیق در تایید این مسئله است.
4: همانطور که پیش از این افرادی همچون ظریف و روحانی و...در سیاست خارجی اقداماتی انجام می دادند که با رویکرد ساختار حاکمیتی ایران فاصله داشت، افرادی همچون «میخائیل اولیانوف» نماینده روسیه در وین، و «لوان جاگاریان» سفیر روسیه در تهران و...ممکن است اقداماتی انجام دهند که با رویکرد ساختار حاکمیتی روسیه در تضاد باشد.
5: با فروپاشی شوروی در سال 1991 میلادی، جهان از دوره دو قطبی، وارد دوره تک قطبی شده و سالهاست که دولت آمریکا یک پای ثابت کودتاهای نظامی و مخملی و طرح های براندازانه در کشورهای مختلف است و چندین جنگ نظامی را به مردم دیگر کشورها تحمیل کرده است.
6: در مذاکرات هسته ای، دیدارهای دوجانبه و چند جانبه امری مرسوم و رایج است و در دولت های خاتمی و روحانی و احمدی نژاد نیز همین روال مرسوم بوده است و بر همین اساس در گذشته نیز نماینده روسیه بارها و بارها با نماینده دیگر کشورها و از جمله آمریکا، دیداری دوجانبه برقرار کرده است.
7: راز هجمه جریان غربگرا به روابط ایران و روسیه در این بیانات امام خمینی(ره) نهفته است که فرمودند: «نباید فراموش کنیم که در جنگ با آمریکا هستیم. ما در جنگ با آمریکا و تفالههای آمریکا (هستیم)، این تفالههایی که قالب زدند خودشان را و ما غفلت کردیم، الان هم هستند. باید هر یک از اینها را شناسایی کنید و به دادگاهها معرفی کنید، ننشینید که باز یک جایی را آتش بزنند. اینها میخواهند خرابی کنند. کار ندارند به این که کی کشته بشود و کی از بین برود... خط این بود که اصلاً آمریکا منسی [فراموش] بشود. یک دسته شوروی را طرح میکردند تا آمریکا منسی بشود. خط این بود که این قضیه مرگ بر آمریکا منسی بشود».
8: در سالهای اخیر در بزنگاه هایی همچون همه گیری کرونا و واکسیناسیون کرونا، و همچنین در اکثر قریب به اتفاق رأی گیری های شورای امنیت در موضوع ایران، این شرق بود که در حمایت از ایران به میدان آمد و در نقطه مقابل، غرب همچنان در موضع تحریم و جنایت علیه ملت ایران بود. واقعیت این است که دیپلماسی نگاه به شرق، چاقوی تحریم را کند می کند و هیاهوی جریان غربگرا نیز به همین دلیل است.