سرویس سیاست مشرق - روزانه میتوان از لابهلای گزارشها و عناوین خبری رسانههای مکتوب و حتی غیر مکتوب، نکات قابلتوجهی استخراج کرد؛ موضوعاتی که میتواند برای مخاطبین قابلاستفاده و محوری برای تحلیل باشد، در گزارش روزانه "ویژههای مشرق" نکات و تأملات قابلاستخراج از رسانهها برای مخاطبین عرضه خواهد شد؛ با «ویژههای مشرق» همراه شوید.
*******
** کرباسچی: با شعارهای توخالی مشکلات مردم حل نمیشود
«غلامحسین کرباسچی» فعال اصلاح طلب و از حامیان دولت روحانی در مصاحبه با روزنامه شرق گفت: «من امیدوارم تصمیمگیران کشور به صورت واقعی در اندیشه حل مشکلات باشند و بدانند هر تصمیمی که میگیرند، بر زندگی مردم تأثیر دارد. مردم در شرایط کنونی به سختی روزگار میگذرانند و سختی اوضاع اقتصادی در همهجای کشور اعم از تهران و هر شهر دیگری دیده میشود... واقعا وضعیت سختی بر مردم حاکم است؛ در همهجا هم همین است؛ تهران، شمیران و سیستانوبلوچستان هم ندارد. پاسخ من این است که شرایط این روزهای ایران، حال نامساعد مردم است و مسئولان واقعا باید چارهای بیندیشند و تصمیمی بگیرند. وقتی حرف از مذاکره و ملاقات و هر امر دیگری میزنیم، وضعیت زندگی و سلامت و حیات و ممات این خیل عظیمی را که سرنوشتشان به حرفها و شعارهای ما گره خورده است، در نظر بگیریم».
وی افزود: «مسئولان باید نگاهشان به سیاست خارجی رفع مشکلات مردم باشد. به هر حال واقعیتها را نمیشود نادیده گرفت و مشکلات با شعارهای توخالی حل نمیشود. آنهایی که در حوزه سیاست خارجی تصمیمگیری میکنند، از برج عاج خود پایین بیایند و قدری به مردم این کشور نگاه کنند. چهره مردم نشان میدهد چه حالی دارند و برای درمان دردهای این مردم باید چارهای اندیشید. اصل و اساس منافع این مردم است و باقی، همهاش حرف و شعار است... هرکسی که حرفهای سیاسی میزند، بخواهد یا نخواهد، ناچار است بپذیرد که اقتصاد کشور به سیاست خارجی وصل شده است».
این فعال اصلاح طلب در بخش دیگری از این مصاحبه گفت: «ایرانِ امروز نیازمند تحولی اساسی در حوزه اقتصاد است و جز این همه چیز شعار است. حالا عدهای همچنان بگویند نباید مذاکره کنیم یعنی نمیخواهند مشکلات حل شود... آقایان باید به فکر حل این میزان فقر گسترده باشند. اینها تصمیماتی است که دیگر به روحانی و اینکه هرکس در گذشته چه کرده، مربوط نمیشود. به هر حال مسئولان کنونی مسئولیت دارند و باید گرههای اقتصادی زندگی مردم را باز کنند».
گویا این به یک روال تبدیل شده که بانیان مشکلات موجود، خود را منتقد وضع موجود جا می زنند. انگار نه انگار که همین طیف دیروز تصویر جهانگیری را در لباس سوپرمن در صفحه اول ارگان رسانه ای خود منتشر کرد. حزب کارگزاران یکی از حامیان جدی دلار 4200 تومانی بود. همان تصمیم غیرکارشناسی و غلط که به اذعان فعالین اصلاح طلب، منجر به ازدسترفتن 25 تا 30 میلیارد دلار و حدود 70 تا 80 تن طلا شد.
بی اعتنایی دولت قبل به اقتصاد مقاومتی و تلاش برای استحاله در نظام اقتصادی مدنظر دولت های سلطه گر غربی، ضربات سنگینی به معیشت مردم و اقتصاد کشور وارد کرد.
کرباسچی و رفقای وی در سالهای گذشته در شهرداری تهران و کارخانه رشت الکتریک پرونده های فساد اقتصادی دارند. با اینحال قایفه حق به جانب گرفته و از وضع اقتصادی کشور گلایه می کنند.
یکی از دلایل اصلی مشکلات موجود اقتصادی این است که جریان غربگرا و آلوده به خوی اشرافیگری و بی اعتنا به مطالبات مردم، سالها با شعارهای فریبنده از جمله اصلاحات و اعتدال، قوه مجریه را دربست در اختیار گرفته و در نهایت با سوءمدیریت، سفره مردم را کوچک کرد.
پرونده هایی از جمله واگذاری مسئله دار کارخانه هفت تپه، دلار 4200 تومانی، کرسنت، توتال، استات اویل، برجام و...همگی محصول و نتیجه حضور همین طیف در قدرت است.
مدعیانی که اینگونه ژست اپوزیسیون به خود گرفتهاند و به جای شرمندگی و پاسخگویی به ملت نسخههای انحرافی برای رفع مشکلات مینویسند اصلا نمیگویند در قبال سیاستهایی از جمله اقتصاد مقاومتی و جهش تولید و اشتغالزایی و مبارزه با فساد چه عملکردی داشته اند!؟
** حرف روحانی پیش مردم معذور بود اما حرف رئیسی نه
روزنامه آرمان در مطلبی با عنوان «حرف حساب تجمعات صنفی چیست؟» نوشت: «حرف حساب تجمعات صنفی مختلف ازکشاورز تا معلم و از بازنشسته تامین اجتماعی تا کارمندان وکارگران چیست؟ چرا آنها بارها دست به تجمع میزنند و با اینکه از مسئولان قولها میگیرند ولی بازهم به خیابان میآیند وخواستههای خود را به اعتراض تبدیل میکنند؟ همه میدانیم که اصل خواستههای مردم در تجمعات صنفی به نقصان معیشتشان باز میگردد و تا کنون مسئولی پیدا نشده که مطالبات این تجمعها را غیرقانونی اعلام کند».
در ادامه این مطلب آمده است: «وضعیت کلی کشور امکان رفع دغدغههای معیشتی مردم را نمیدهد و مهمتر اینکه مجموع شرایط بگونهای است که رفع این تنگناهای سخت چندان به باور عموم نمینشیند. با اینکه در دولت آقای روحانی هم تجمعهای صنفی وجود داشت ولی پاسخ کلی دولت منطق قابل فهم و پذیرشی داشت. آن دولت چاره کار را در رفع تحریمها و تشنجزدایی در روابط خارجی میدانست. آقای روحانی میگفت بگذارید تحریمها را برداریم حتی مشکل آب کشور هم قابل حل خواهد بود و چون مجموعا این امکان برایش بهوجود نیامد در واقع پیش مردم معذور بود. اما دولت فعلی گفته است که سفره مردم را به تحریمها گره نمیزند و حتی بودجه سال 1401 را براساس وجود تحریمها بسته است».
جریان تحریف روز به روز بیشتر مرزهای دروغ را در می نوردد. دولت قبل در رویکردی خسارت بار تمام امور کشور را به مذاکره و توافق گره زده بود. اما این تمام ماجرا نیست. مقامات ارشد دولت قبل اظهارات کاملا متناقضی را درباره معشیت مردم مطرح می کردند.
به عنوان نمونه، وزیر خارجه سابق در ابتدای دولت قبل تاکید کرد که به واسطه برجام تمامی تحریم ها لغو می شود. دیگر دولتمردان نیز همه امور مردم و از جمله آب خوردن ملت را به برجام گره زدند. اما در ادامه، مقامات دولت در تناقضی آشکار تاکید کردند که «هدف از برجام اصلا اقتصادی نبود»!
در دولت قبل رئیس جمهور وعده گشایش 100 روزه را مطرح کرد اما در پایان دولت اول ادعا کرد که «آدم مگر دیوانه است که وعده گشایش 100 روزه بدهد»! نکته قابل تأمل اینجاست که وی در رقابت های انتخابات ریاست جمهوری 96 مجددا ادعای گشایش اقتصادی 100 روزه را مطرح کرد!
در دولت قبل و آن هم در ماههای پایانی، «اسحاق جهانگیری» معاون اول رئیس جمهور در پاسخ به این سوال که گفته میشود قیمتها کاهش پیدا میکند؟ گفت: دعا کنید! در دولت قبل وزیر راه و شهرسازی به نساختن مسکن برای مردم افتخار می کرد.
در حال حاضر بخش قابل توجهی از مطالبات مردم مربوط به حوزه معشیت و اقتصاد است. همان حوزه ای که در 8 سال حضور اصلاح طلبان در دولت قبل مورد بی توجهی و غفلت قرار گرفت. دولت رئیسی در ماههای اخیر برای بهبود معیشت و آواربرداری از خرابه ای که «دولتِ اصلاح طلبان» بر جای گذاشت، اقدامات قابل توجهی انجام داده است.
با اینحال جریان تحریف با توهین به مردم و دهن کجی به افکارعمومی، بی عملی و سوءمدیریت در دولت قبل را توجیه کرده و اقدامات دولت سیزدهم را نیز تخطئه می کند.
جریان تندروی اصلاح طلب بی وقفه در تلاش است تا تجمعات و اعتراضات اصناف مختلف که نتیجه کارنامه «دولتِ اصلاح طلبان» است را به آشوب و التهاب خیابانی بدل کند.
** معرکه حامیان «همسرکشی» و بانیان فتنه 88 با چاشنی مظلوم نمایی
روزنامه اعتماد در مطلبی با عنوان «اعتراض به صحنه آرایی» نوشت: «"جهانآرا" در حالی از مولاوردی و شجاعی برای پاسخگویی به اتهامزنیهایی که حدود 10 روز پیش از آن، ازسوی یک میهمان به نسبت ناشناس این برنامه صورت گرفته بود، دعوت کرده بود که هنوز دقایقی از برنامه و چند کلامی از اظهارات میهمانان برنامه نگذشته بود که ناگهان یک میهمان تلفنی هم به برنامه اضافه شد. میهمانی که پیشتر بهطور حضوری و در غیاب مولاوردی و شجاعی، به آنان اتهام زده بود و حال که مولاوردی و شجاعی برای دفاع از خود و پاسخ به آن اتهامات با 10 روز تاخیر بالاخره به تلویزیون آمده بودند، باز او نیز اینبار روی خط آمده و همان اتهامات و مواردی جز آن را مطرح کرد».
در ادامه این مطلب آمده است: «همین هم باعث شد که مولاوردی و شجاعی دست به اقدامی بزنند که اگرچه کمسابقه و جنجالی بود اما برای بیان اعتراضشان، وقتی عملا امکان پاسخگویی به اتهامات را از کف دادهاند، تنها راهحل بود. آنها از صندلیهایشان برخاستند و در حالی که میهمان تلفنی همچنان به اتهامزنی مشغول بود...ابتدا مولاوردی و بلافاصله شجاعی صحنه را ترک کردند تا بدین ترتیب گفته باشند که اسیر صحنهسازیهای خطرناک نخواهند شد! ».
واقعیت این است که طیف افراطیون اصلاح طلب آلوده به رفتار دیکتاتوری است. این رفتار در مقاطع مختلف بدون روتوش به افکارعمومی نمایش داده شده است. یکروز با دروغ تقلب و لگدمال کردن رأی مردم در انتخابات 88، روز دیگر با نپذیرفتن نقش خود در دولت روحانی و دیگر روز با امتناع از شنیدن صدای منتقد و توهین به مردم در برنامه زنده تلویزیونی.
این جریان هیچگاه حاضر نیست که صادقانه و منصفانه درباره نقش خود در ایجاد سوءمدیریت ها در سالهای گذشته به افکار عمومی پاسخ دهد. از عملکرد دولت روحانی، فراکسیون امید مجلس دهم، شورای شهر و شهرداری اصلاح طلب تهران- از سال 96 تا 1400- تا هزینه های سنگینی که به کشور در فتنه 88 تحمیل شد. ولی در عوض، این طیف خوب بلد است که ژست آزادی بیان و شنیدن صدای مردم بگیرد.
و اما جریان تندرو اصلاح طلب در مسئله زنان به هیچ عنوان صلاحیت اظهارنظر ندارد. این طیف در بزنگاه ها ثابت کرده است که نه تنها حامی و مدافع حقوق زنان نیست، بلکه تضییع کننده حقوق بانوان کشورمان است. . چرا!؟ به این نمونه ها توجه کنید:
ماجرای قتل همسر دوم نجفی تنها یک نمونه در این خصوص است. سیاستمدار مشهور اصلاح طلب که کاندیدای این طیف برای انتخابات ریاست جمهوری نیز بوده است، در اقدامی جنایتکارانه، همسر دوم خود را که زنی جوان بود با سلاح غیرمجاز به شکل فجیعی به قتل رساند. در این میان، اصلاح طلبان بجای دفاع از مقتول و محکوم کردن اقدام قاتل، از «قاتلِ یک زن» قهرمان ساخته و مقتول را آماج توهین و تهمت قرار دادند. خاتمی و همقطاران وی برای نجات قاتلِ یک زن، 10 میلیارد تومان هزینه کردند.
اصلاح طلبان در سال 96 شورای شهر تهران را دربست در اختیار گرفتند. این طیف تا سال 1400 شهرداری تهران را در اختیار داشت و 3 شهردار عوض کرد اما به هیچ عنوان اجازه نداد که یک زن به عنوان شهردار پایتخت انتخاب شود. در همان مقطع یکی از فعالین زن اصلاح طلب اعلام کرد که اسامی زنان در لیست شهرداران احتمالی، صرفا دکوری و نمایشی بوده است.
طیف اصلاح طلب در ماجرای حضور زنان به عنوان تماشاچی در ورزش مردان نیز با این استدلال که «اگر زنان به عنوان تماشاچیِ بازی مردان به ورزشگاه نروند دچار بیماری روحی و روانی میشوند»! و «زنان باید به عنوان تماشاچی بازی مردان به استادیوم بروند تا هم فحش بدهند و هم فحش بشنوند»! و... از این مسئله دفاع کردند.
پیشنهاد شرم آور عقیم سازی زنان کارتن خواب را نیز باید به فهرست اقدامات «ضدِ زن» در جریان تندروی اصلاح طلب اضافه کرد. نکته قابل توجه اینجاست که این پیشنهاد توسط مولاوردی ارائه شده بود.
لازم به ذکر است که اصلاح طلبان در سال 88 نیز مدعی بودند که اسیر صحنه سازی های خطرناک نمی شوند. بعدها لیدرهای فتنه اعتراف کردند که تقلب، «اسم رمز آشوب» بود.