سرویس سیاست مشرق - روزانه میتوان از لابهلای گزارشها و عناوین خبری رسانههای مکتوب و حتی غیر مکتوب، نکات قابلتوجهی استخراج کرد؛ موضوعاتی که میتواند برای مخاطبین قابلاستفاده و محوری برای تحلیل باشد، در گزارش روزانه "ویژههای مشرق" نکات و تأملات قابلاستخراج از رسانهها برای مخاطبین عرضه خواهد شد؛ با «ویژههای مشرق» همراه شوید.
*******
** باید هر چه سریعتر به صورت مستقیم با آمریکا مذاکره کنیم
روزنامه آرمان در مطلبی نوشت: «ما در دنیایی زندگی میکنیم که حقوق بینالملل در خدمت قدرتهای بزرگ است و از آن استفاده میکنند. این منطق حاکم بر نظام بینالملل است...باید... هرچه سریعتر به سازوکاری برای مذاکره مستقیم با آمریکا دست پیدا کرد.»
در ادامه این مطلب آمده است: «به نظر میرسد جمهوری اسلامی اگر به دنبال تضمینی برای بقای برجام است این تضمین باید در دل رفع تحریمها به دست بیاید یعنی در مدتی که از ریاستجمهوری جو بایدن باقی مانده است در این مدت چنان ایران بتواند پیوندهای اقتصادی خودش را با اروپا و آمریکا گسترش بدهد که هزینههای خروج از برجام افزایش پیدا کند. این میتواند مهمترین تضمین باشد. بحث اینکه بخواهیم از آمریکا تضمین بگیریم که از برجام خارج نشوند حتی اگر هم امضا کنند که خارج نمیشوند نمیتوانند دولت بعدی آمریکا را متعهد به اجرای این تضمین کنند. هزینههای خروج از برجام را باید افزایش دهیم.»
جریان تندروی اصلاح طلب، خوی سلطه گری و دیکتاتوری آمریکا را با تعابیری همچون «نظم موجود بین المللی» و «استانداردهای بین المللی» بزک میکنند و علیرغم اذعان به رکودشکنی آمریکا و اروپا در پولشویی و حمایت از تروریسم، مدعی هستند که ایران باید از سلطه گری آمریکا تبعیت کرده و رفتار خود را با آن تنظیم کند!
هر وقت دیپلماسی ایران در منطقه فعال شده و ارتباط با جهان تنها به سه چهار کشور غربی خلاصه نمی شود، داد و فریاد افراطیون اصلاح طلب بلند می شود. به عبارت دیگر، هر وقت چاقوی تحریم کُند شده و خنثی سازی تحریم به صورت جدی دنبال می شود و همه امور به مذاکره با غرب خلاصه نمی شود، جریان تندروی اصلاح طلب به این رویکرد اعتراض کرده و آن را مورد هجمه قرار می دهند.
در ماههای اخیر جریان اصلاح طلب به دفعات پیشنهاد مذاکره مستقیم با آمریکا را مطرح کرده است. این در حالی است که این پیشنهاد به صورت تمام و کمال در دولت روحانی اجرا شد و نتایج آن نیز مشاهده شد. اگر قرار بود مذاکره مستقیم با آمریکا، به فتح الفتوحی عظیم بینجامد، قطعا این اتفاق در دولت روحانی رخ می داد.
«نیک برایانت» نویسنده و تحلیلگر در بخشی از کتاب «وقتی آمریکا از بزرگ بودن باز ایستاد؛ تاریخچهای از حال» که به تازگی منتشر شده، نوشته است: «ما اکنون درگیر جنگ داخلی بزرگی هستیم... وقتی چهلوششمین رئیسجمهور آمریکا (جو بایدن) میخواست قدرت را به دست بگیرد، سؤال طرح شده توسط شانزدهمین رئیسجمهور آمریکا (آبراهام لینکلن) همچنان مناسب به نظر میرسید: «این کشور میتواند برای مدت طولانی دوام بیاورد؟»... ایالات متحده آمریکا نهتنها فاصله زیادی تا گرد هم آمدن دارد، که در وضعیت بدتری از لحاظ از همگسیختگی است. گاهی اینطور احساس میشود که تنها چیزی که ملت را متحد میکند، نفرت مشترک است. به نظر میآید آمریکا مشغول جنگ ابدی با خودش است».
«فرانسیس فوکویاما» نظریهپرداز مشهور آمریکایی نیز -20 دی 1400 - در مقالهای در نیویورکتایمز نوشته بود: «وضع فعلی...حاکی از کاهش چشمگیر قدرت و نفوذ جهانی آمریکاست... الگوی آمریکایی مدتی است که رو به انحطاط رفته است... بزرگترین ضعف امروز آمریکا ناشی از اختلافات و تفرقه داخلی است». فوکویاما همچنین- شهریور 1400- در مقالهای اذعان کرده بود: «چالش بسیار بزرگتر برای جایگاه جهانی آمریکا، داخلی است، جامعه آمریکا عمیقاً دوقطبی شده و تقریباً نمیتوان در مورد هیچ چیزی اجماع یافت.»
در حال حاضر هیمنه پوشالی آمریکا روز به روز بیشتر فرو میریزد و تحلیلگران و اندیشکدههای غربی نیز با استناد به شواهد غیرقابل انکار، صراحتا اعتراف کردهاند که آمریکا در گِل مانده و هر روز بیشتر در باتلاق خودساخته فرو میرود.
با اینحال فعالین و رسانه های اصلاح طلب همچنان اصرار دارند تا با کوتاه کردن دیوار استکبارستیزی، آمریکا را بزک کرده و گشایش اقتصادی را در گروی مذاکره و توافق با آمریکا جا بزنند.
** پاسکاری اصلاح طلبان و معاندین برای «انتقام گیری از سپاه»
روزنامه اعتماد در مطلبی با عنوان «از مقصریابی تا رفع قصور؛ یک هفته پس از انتشار فایل صوتی فرمانده پیشین سپاه واکنشها همچنان ادامه دارد» نوشت: «حوالی غروب بود که یکی از رسانههای خارج از کشور از فایلی صوتی خبر داد که در اختیار این رسانه مخالف جمهوری اسلامی رسیده و اعلام کرد که گفتوگوی حدودا 50 دقیقهای که در آن شنیده میشود مربوط به نشستی است که با حضور فرمانده کل وقت سپاه پاسداران و معاون اقتصادی وقت این نهاد نظامی برگزار شده است.»
این روزنامه اصلاح طلب در ادامه نوشت: «نشستی که البته در ادامه روشن شد چندان تازه و جدید نبوده و در حالی که اصل جلسه در سال 97 برگزار شده بود، همین فایل صوتی نیز پیشتر منتشر شده بود. انتشار یا بازنشر این فایل صوتی 50 دقیقهای از سوی رادیوفردا اما متفاوت از نوبت قبل که حدود 2 سال پیش و توسط یک کانال تلگرامی رقم خورد، با واکنشی بسیار گسترده مواجه شد و بیراه نیست اگر بگوییم اکنون در حالی که درست یک هفته از زمان انتشار یا به تعبیر دقیقتر بازنشر مجدد این فایل صوتی میگذرد، این خبر هنوز اگر نگوییم داغترین خبر سیاسی، دستکم باید اعتراف کنیم که ازجمله داغترینهاست. خبری که در این 7 روز علاوهبر واکنشهایی که ازسوی چهرههای گوناگون سیاسی و نظامی برانگیخته، فراز و فرود متعددی را نیز در این مسیر 7 روزه از سر گذرانده است.»
به جرأت می توان گفت که بخش اعظمی از جریان اصلاح طلب و به خصوص طیف افراطیون اصلاح طلب درباره مبارزه با فساد اقتصادی هیچگونه دغدغه ای ندارند؛ که اگر دغدغه ای داشتند، تصاویر «کله پاچه خوری» مدیرمسئول روزنامه اعتماد با «شهرام جزایری» منتشر نمی شد.
یکی از فعالین رسانه ای با اشاره به ژست مبارزه با فساد از سوی افراطیون اصلاح طلب، در مطلبی نوشت: «پاکیزه بودن و اهتمام به مبارزه با فساد داشتن و نقد بقاعده کردن، یک رویکرد است که مقدس و محترم است؛ و سرتا پا آلوده انواع مفاسد و خیانت ها بودن، و کشف یک تخلف مهم در یک شرکت تابعه سپاه را بهانه ای برای انتقام گرفتن از این نهاد خدوم، یک رویکرد دیگر. رفتار برخی مدعیان غوطه ور در انواع مفاسد اقتصادی و سیاسی، از جنس رویکرد دوم بود.».
در پرونده مربوط به فایل صوتی، سپاه پاسداران اهتمام داشته تا ضمن جدیّت در رسیدگی درون سازمانی، موضوع را به سازمان قضایی نیروهای مسلح ارجاع دهد. این نهاد قضایی پس از رسیدگی مفصل به پرونده تخلفات شرکت -که گویا حد فاصل سال های 92 تا 95 رخ داده- حکم پرونده را اسفند سال گذشته صادر و منتشر کرده است. این حکم به تایید دیوان عالی کشور هم رسیده است.
در حقیقت، این فساد توسط خود سپاه کشف و با جدیت با آن برخورد شده و متخلفان به دستگاه قضا معرفی شده اند. این رویکرد و این روند بیش از پیش بر سالم بودن ساختار سپاه و حساسیت آن نسبت به فساد صحه می گذارد.
فساد قرمز و آبی نمی شناسد و هرکجا مشاهده شود، باید به سرعت و جدیت و بدون هیچ ملاحظه ای با آن برخورد کرد. اما مدعیان مبارزه با فساد باید کارنامه خوبی برای عرضه ارائه کنند.
حامیان و بانیان پرونده هایی از جمله کرسنت، توتال، صندوق ذخیره فرهنگیان، هفت تپه، رشت الکتریک، دلار 4200 تومانی، عظام، کروز، استات اویل، حقوق های نجومی و...به هیچ عنوان صلاحیت اظهارنظر درباره مفاسد اقتصادی را ندارند.
شواهد و قرائن حاکی از آن است که افراطیون اصلاح طلب در داخل همصدا با معاندین در خارج از کشور، از هر مسئله ای به عنوان بهانه ای جهت انتقام گیری از سپاه استفاده می کنند.
** پروژه رسانه ای برای اختلاف افکنی میان مجلس و دولت
روزنامه شرق در مطلبی با عنوان «اولین رویارویی جدی دولت و مجلس» نوشت: «مسعود میرکاظمی برای حذف ارز ترجیحی به مصاف مجلس رفت و ناکام بیرون آمد. رئیس کمیسیون تلفیق مجلس، حمیدرضا حاجیبابایی روز دوشنبه 25 بهمن با قطعیت گفت مجلس با حذف ترجیحی موافقت ندارد و با این کار «در کنار مردم ایستاده است». در آخرین اظهارنظر علت مخالفت کمیسیون تلفیق با حذف ارز چهارهزارو 200 تومانی به گفته علی رضایی، تبعات اجتماعی و امنیتی و تأمین معاش مردم است.»
در ادامه این مطلب آمده است: «این عضو کمیسیون تلفیق بودجه 1400 گفته است دولت با قاطعیت و جدیت نمیگوید که چه تضمینی میدهد تا با حذف ارز ترجیحی مشکلات معیشتی برای مردم به وجود نیاید، فقط میگوید که انشاءالله مشکلی درست نمیشود اما با «انشاءالله گفتن» که کار پیش نمیرود. مجلس نگران است و به دلیل همین نگرانی کمیسیون تلفیق با حذف ارز چهاهزارو 200 تومانی مخالفت کرد. البته تصمیمگیری نهایی بر عهده نمایندگان در زمان بررسی بودجه در صحن علنی است.»
یکی از وظایف مجلس شورای اسلامی، نظارت بر عملکرد دولت است. طبیعتا نظارت بر دولت از سوی مجلس، با فراز و فرودهایی همراه است.
در این میان ممکن است در مسائل فنی و کارشناسی، میان دولت و مجلس اختلاف نظر به وجود بیاید و این کاملا طبیعی و مرسوم است.
با اینحال، رسانه های منتسب به جریان اصلاح طلب با بیقراری خاصی در پی اختلاف افکنی میان مجلس و دولت هستند.
در هفته های گذشته «حسین مرعشی» دبیرکل حزب کارگزاران در مصاحبه با روزنامه سازندگی اذعان کرد که دلار 4200 تومانی، «استخوانی در گلو» است. پیش از آن نیز «عباس عبدی» فعال اصلاح طلب در توئیتی نوشته بود: «دو پوست موز زیر پای دولت(رئیسی) است. اول ادامه دلار 4200 تومانی. دوم حذف دلار 4200 تومانی. انتخاب کنید که کدام گام را برخواهید داشت؟.»
دلار 4200 تومانی تنها یک قلم از میراث اقتصادی دولت روحانی برای دولت سیزدهم است. میراثی که حامیان سابق آن، از آن به عنوان پوست موز زیر پای دولت و استخوان در گلو نام می برند. حالا رسانه های اصلاح طلب، این میراث شوم را دستمایه ای برای اختلاف افکنی قرار داده اند.