ماهان شبکه ایرانیان

تجلیل از «فرهنگستان یک‌نفره» در شب شاعر

در سی و سومین «شب شاعر» که به پاسداشت خسرو احتشامی هونه‌گانی اختصاص داشت، اسماعیل امینی از این شاعر پیشکسوت به عنوان «فرهنگستان یک‌نفره» یاد کرد.

تجلیل از «فرهنگستان یک‌نفره» در شب شاعر

به گزارش ایسنا بر اساس خبر رسیده از روابط عمومی سازمان هنری رسانه‌ای اوج،  در این مراسم که عصر یکشنبه 9 بهمن‌ماه با حضور چهره‌های فرهنگی و ادبی و با اجرای سعید بیابانکی در نخلستان سازمان اوج برگزار شد، ابتدا رضا اسماعیلی ضمن تجلیل از شخصیت ادبی خسرو احتشامی گفت: غزل‌های رنگین و باارزش او مانند مینیاتورهای ایرانی و شاهکاهای استاد فرشچیان است؛ ظرافت و ظرفیت هنر ایرانی را منصه ظهور می‌رساند و تبلور هنر ایرانی و سبک زندگی ایرانی و اسلامی است.

این شاعر ادامه داد: بسیاری از شاعران امروز ما مرهون ادبیات استاد احتشامی هستند و از اشعار وی تاثیرهای زیادی پذیرفته‌اند. او شاگرد مکتب حافظ و صائب است و در غزل بسیار بلندقامت و بلندآوازه است.

اسماعیلی شعر احتشامی را «سبک اصفهانی به دقیقه‌ کنون» خواند و تصریح کرد: او هر چند بر سبک اصفهانی تاکید دارد اما محتوای امروز را در شعرش به کار می‌بندد و با گویشی نیمایی شعر سبک اصفهانی می‌گوید.

سپس اسماعیل امینی در سخنانی گفت: برخی افراد در ادبیات این کشور به لحاظ کارایی و تلاش در حوزه‌های مختلف نظیر پژوهش، آموزش، شعر، خلاقیت و... به اندازه یک سازمان کار می‌کنند و از این منظر یک فرهنگستان یک‌نفری هستند؛ کسانی نظیر استاد موسوی گرمارودی، استاد حسین آهی، استاد اسرافیلی و البته استاد خسرو احتشامی.

این شاعر ادامه داد: حضور و درک برخی افراد می‌تواند نگاه ما به برخی تعبیرات شاعرانه را متفاوت کند. به طور مثال هرچند در اشعار نمونه‌های انسانهای کامل را می‌بینیم و گمان می‌کنیم این تکامل تنها در عالم نظر و شعر و خیال وجود دارد، ولی باید بگویم آنچه در شعر درباره انسان کامل و شایسته و استاد برجسته آمده تنها تصور نیست و انسان‌هایی نظیر خسرو احتشامی هستند تا بتوانیم برای شاگردهای‌مان مثال‌هایی از آن نمونه‌های کامل بزنیم. ما با شناخت احتشامی می‌توانیم درک کنیم چگونه دانش و بینش و اخلاق همراه با خلاقیت می‌تواند در یک شخصیت جمع شود.

همچنین مرتضی امیری اسفندقه در پاسداشت مقام ادبی احتشامی در اظهارات کوتاهی بیان کرد: باید درباره کسی سخن بگویم که شعر او از 19 سالگی دست مرا گرفته و با خود همراه کرده است؛ آدمی که اشعارش را خانواده من نیز حفظ هستند و برخی اشعارش در میان جامعه مشهور و معروف است، و چه سعادتی بالاتر از اینکه شعر در لایه‌های مختلف بدنه اجتماع نفوذ کند. کما اینکه شاهد این هستیم که برخی اشعار احتشامی این‌چنین است.

حسین آهی هم که از دیگر شرکت کنندگان این مراسم بود، گفت: افلاطون، شاعر را انسانی مقلّد طبیعت می‌داند، اما بسیاری در نقد او عنوان می‌کنند که شاعر نه تنها مقلّد بلکه دستیار طبیعت است. از سوی دیگر ما مفتخریم که شعر، یگانه عاملی است که هویت ملی ما را به نمایش می‌کشد. در سرزمین ما که استبدادزدگی، تاریخی هزاران‌ساله دارد، شعر توانسته هویت بیابد و اصالت ما را به ما نمایش دهد. این‌گونه است که بزرگان دیگر در تعریفشان از شعر در سرزمین ما به این مسئله اشاره می‌کنند و البته در کنار آن، از عاملی به نام «خیال‌انگیزی» نیز یاد می‌کنند.

این شاعر در ادامه با اشاره به خسرو احتشامی و شعرهای او گفت: به باور من در 1200 سال عمر شعر فارسی هرگز این جریان به مانند این دو دهه اخیر دارای اعتلا و اوج نبوده است. این مسئله را هم از نظر کیفیت و هم از نظر کمیت عنوان می‌کنم و در کنار آن می‌گویم که چه بخواهیم و چه نخواهیم بدون در نظر گرفتن دهه 50، استاد احتشامی را باید تأثیرگذارترین شاعر روزگاران خود طی دهه‌های اخیر بدانیم.

در ادامه این مراسم سیدعلی موسوی گرمارودی با خواندن مقاله‌ای، در میان شاعران فارسی سه دسته را متمایز از یکدیگر قلمداد کرد و گفت: دسته اول معناگرایان هستند که شعر ابزاری برای ابلاغ معانی مد نظرشان بوده است، دسته دوم شاعرانی که تنها به فرم و قالب برای بیان دل بسته بودند و دسته سوم شاعرانی که معنا را با الفاظ فاخر بیان کرده‌اند و به باور من آقای احتشامی از دسته سوم است؛ یعنی از شاعرانی که شعر به سراغشان می‌آید، نه اینکه آنها به سراغ شعر بروند، همانند آن چیزی که ما در حافظ می‌بینیم.

این شاعر با بیان این مطلب که شاعران بزرگ تنها زمانی شاعرند که در تصرف شعر باشند و شعر به سراغ آنها بیاید؛ گویی که شعر ناب تنها کشف رابطه‌ای است که شاعر آن را دیده است، تصریح کرد: به باور من برخی از غزل‌های آقای احتشامی به خاطر روایی بودن به صورت یکپارچه و تصویری بودن، به گونه‌ای سروده شده که این تصاویر، تمام غزل را دربر می‌گیرد و این اتفاق به باور من بسیار قابل توجه است.

موسوی گرمارودی در پایان از قصد خود برای تهیه گزیده‌ای از تمامی دفترهای شعری خسرو احتشامی و انتشار آن خبر داد.

خسرو احتشامی نیز به عنوان آخرین سخنران این مراسم گفت: من یک شاعر شهرگریزم، افرادی که با غزل‌های من روبه‌رو می‌شوند فضای روستایی را می‌بینند چون از کودکی با اسب و تیر و تفنگ بزرگ شده‌ام و اینها در ذهنیت من جای دارد.

این شاعر اظهار کرد: خاندان من حدود 500 سال پیش با توجه به اسناد خانوادگی که ایرج افشار آنها را بررسی کرد به اصفهان آمدند. در میان اسناد فرمان شاه عباس با مهر دیده می‌شود که برای پدران من فرستاده است.

احتشامی همچنین با بیان اینکه نگاه‌های شاعرانه مثل موسیقی از کودکی آغاز می‌شود، گفت: من در خانواده‌ای بزرگ شده‌ام که این مسائل در آن بود. شب‌های زمستان در کنار خانواده مثنوی و نظامی می‌خواندیم و من در محیطی بزرگ شدم که زندگی ایلی و روستایی صورت می‌گرفت و به رسوم پایبند بودیم.

او با بیان اینکه به درس دل نمی‌داده اما با استادان بزرگی همدوره بوده است، گفت: آرام آرام با استادان بزرگ آشنا شدم و به راه ادامه دادم. سربازی رفتم. بعد از آن چند سال راهی هند شدم. حدود هفت ماهی به کارگردانی پرداختم و نهایت در جواهر لعل ساکن شدم. پس از مدتی برگشتم و ازدواج کردم. من فارغ‌التحصیل تاریخ هستم اما در رشته فلسفه در مقطع کارشناسی ارشد درس را رها کردم. جوانان باید شعر را جدی بگیرند.

در پایان این مراسم از تلاش‌ها و مقام ادبی و هنری خسرو احتشامی هونه‌گانی تجلیل شد.

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان