د کتر سید ضیاءالد ین مظهری : متخصص تغذیه و رژیم د رمانی ؛ نائبرئیس انجمن علمی پیشگیری و د رمان چاقی
تحریریه زندگی آنلاین : در این ایام غمبار، واپسین هفتهها و روزهای اولین سال منحوس قرن 14 را سپری مینماییم. فرا رسیدن دومین بهار و نوروز خجسته به یادگار مانده از جمشید جم و رستاخیز طبیعت، آغاز فصل شور و شیدایی بهار دلانگیز، روحنواز و امیدبخش را نوید میدهد. با آغاز وزش نسیم نوروزی، رویش دوباره سبزهها و آذینبندی دشت و دمن و کوه و چمن با شکوفههای رنگین و برگهای زمردین شروع شده و هر روز بیشتر از روز گذشته به جلوه و زیبایی طبیعت افزوده میشود. بلبل شیدا نغمهسرایی کرده و پرستوهای مهاجر بازگشت به لانههای خود را آغاز میکنند.
بیشتر بخوانید:
شکفتن لاله و سنبل، یاس و یاسمن، شمعدانی و شب بو و سوسن و نرگس با رنگهای الوان و رایحههای روحانگیز و در هم آمیخته و بوی آشنای زمین باران خورده، بار دیگر سمفونی زندگی را به ترنم درآورده و رویش، پویش، جوشش و کوشش در هر جانداری پدیدار میشود و با طی شدن روزها و هفتههای آغازین بهار به اوج خود میرسد، ولی متاسفانه انسانهای آسیبدیده از گزند پاندمی کوید– 19 چه از بعد اقتصادی که از هستی ساقط گردیدهاند و چه از بعد عاطفی عزیزی را از دست دادهاند و حلقه مودت و دوستیشان با خویش و بیگانه از هم گسسته و ارکان منسجم و در هم آمیختگی والدین با فرزندان دچار نقصان گردیده و به قول معروف:
جدایی تا نیفتد دوست قدر دوست کی داند
شکسته استخــوان داند بهــای مومیایی را
، فاجعه تنهایی و درماندگی و دوری جستن از جگرگوشگان از یک سو و درماندگی و لاعلاجی همه جانبه از سوی دیگر و عدم توانایی در پیشبرد و تحول و دگرگونی سرنوشت تحمیلی و تقدیری تمامی انسانهای شریف و کاری و مهرورز را از درون متلاشی کرده و فساد و تباهی و ناتوانیهای جسمی و روحی، ایستایی ذهن و اندیشه، آنها را به ناامیدی و انباشت نفرت از خود و دیگران سوق داده است. به موازات اینها، لحظه به لحظه تغییرات و جهشهای جدید ویروس و تاخت و تاز آن بر سلامتی و ادامه حیات، جنون ناامیدی را گستردهتر و انباشت کینهتوزی را افزونتر نموده است.
بیشتربخوانید:
در چنین جو پدیدار شده برای انسان این سؤال مطرح میگردد که چه شد آن همه ادعا و منیت و تفرعن و تکبر تسخیر ماه و مریخ و به پرواز در آوردن هلیکوپتر در فضای مریخ و تجزیه و تحلیل یافتههای کرات منظومه شمسی و گسیل نمودن کاوشگرها از کهکشان راهشیری به سایر کهکشانها و جایگزین نمودن تلسکوپ هابل با تلسکوپ جیمز وب در فاصله 6/1 میلیون کیلومتری زمین جهت کاوش و نگرش بیشتر به 13 میلیارد سال پیش درست اندک زمانی پس از انفجار بزرگ بیگبنگ و شکلگیری سیارات مختلف! با این همه بلند پروازی و دستآوردهای شگفتآور و تکنولوژیهای جنگی و تهاجمی حیرتبرانگیز و مافوق تصور، در قبال یک ویروس نوپدید چنین درمانده و اسیر گردیدیم.
ویروسکوید – 19 تمام دستآوردها و دانش پیشتازان را به سخره گرفت و تمامی کشورهای شمالی، جنوبی، شرقی و غربی عقبمانده و توسعهنیافته، صنعتی و مرفه را یکسان درنوردید، اقتصاد جهانی را در تمامی قارهها به ورطه ورشکستگی رهنمون شد، اخلاقیات، نوپروری، ایثار، گذشت، تعاون و تعادل را در هم ریخت و غرور و منیت را چنان خاک مالی نمود که از فقیر بیخانمان کارتون خواب تا قدرتمندان کاخنشین سیری ناپذیر را وادار کرد که در قبال تبعیت یکسان از اقدامات پیشگیرانه جهت عدم ابتلای خود زانوی عبودیت زده و فرمانبرداری همسانی را از خود بروز بدهند.
در این گیر و دار تفکر و اندیشهام که با قدرت ذهن و خیال گذشته و حال را مرور و مقایسه مینمودم، به یاد شعر زیبای سروده شده توسط ناصر خسرو مندرج در کتاب درسی دوران کودکی خود افتادم که چه سان در سدههای گذشته تلنگری به زورمداران و بیخبران با این ظرافت و زیبایی وارد نموده است. قبل از نقل قول این ابیات نغز و پرمغز از تمام بن وجودم با آرزوی سلامتی ماندگار و سعادت پایدار، فرا رسیدن بهار و آغاز نوروز سال 1401 را تبریک و تهنیت عرض کرده و این امید را در دل میپرورانم که رهآورد سال جدید که دومین بهار قرن 14 میباشد، زندگیهای سرشار از شکفتن، شکوفایی، سلامتی، سعادت، کامرانی و کامروایی باشد! آمین... یا رب العالمین...
بیشتربخوانید:
روزی ز سر سنگ عقابی به هوا خاست واندر طلب طعمه پر و بال بیاراست
بر راستی بال نظر کرد و چنین گفت امروز همه روی جهان زیر پر ماست
بر اوج چو پرواز کنم از نظر تیز میبینم اگر ذرهای اندر تک دریاست
گر بر سر خاشاک یکی پشه بجنبدجنبیدن آن پشه عیان در نظر ماست
بسیار منی کرد و ز تقدیر نترسید بنگر که از این چرخ جفا پیشه چه برخاست
ناگه ز کمینگاه یکی سخت کمانی تیری ز قضای بد بگشاد بر او راست
بر بال عقاب آمد آن تیر جگر دوز وز ابر مر او را به سوی خاک فرو کاست
بر خاک برافتاد و بغلتید چو ماهی وانگاه پر خویش گشاد از چپ و از راست
گفتا عجب است این که ز چوبی و ز آهن این تیزی و تندی و پریدن ز کجا خاست
زی تیر نگه کرد و پر خویش بر او دید گفتا ز که نالیم که از ماست که بر ماست