«استیون جیانگ» در گزارش 19آوریل در سیانان نوشت، حتی در تاریکترین روزهای چین در دوران مائو- فردی کهزاده و بزرگ شده شانگهای بود- خانوادهام به من یادآوری میکردند که بر خلاف بسیاری در روستاها، آنها به اندازه کافی خوششانس بودند که از چشمانداز گرسنگی نترسند. اکنون با شدت گرفتن اقدامات قرنطینه، موضوعی که زمانی تقریبا غیرقابل تصور بود که هر روز سختتر از قبل می شود، بیش از هر چیز بر ساکنان شهر و فراتر از آن تاثیر گذاشته است. مردم در شانگهای در سال2022 گرسنه میشوند. با اذعان خود مقامات، کمبود مواد غذایی بهدلیل عدم برنامهریزی و هماهنگی، فاجعهای عمدتا انسانی بوده است. بهرغم وعدههای رسمی، کمکهای دولتی در بسیاری از نقاط شهر، از جمله مجتمع آپارتمانی پدرم در شمال شرقی شانگهای که مملو از بازنشستگانی مانند اوست، قابل اعتنا نیست. جمعیت سالخورده عمدتا بهدلیل تقاضای نسبتا اندک و عدم آگاهی از فناوری، در تامین منابع از طریق خریدهای عمده آنلاین (که عملا تنها راه خرید در شانگهای در حال حاضر است) ناکام ماندهاند.
من تصمیم گرفتم کمک کنم؛ اما هرگز فکر نمی کردم خرید آنلاین خواربار چنین کار طاقتفرسایی باشد. با عضویت در یک باشگاه خرده فروشی – که احتمالا به من اجازه می دهد با رقابت کمتر سختگیرانهای نسبت به کسانی که از یک خواربارفروش آنلاین عمومی استفاده میکنند، روبهرو شوم - به سرعت متوجه شدم که گرفتن یکی از جایگاههای ارزنده تحویل (که بهصورت روزانه در ساعت 9 شب تعیین شده است) حتی با وجود مواد غذایی که هنوز در قفسههای مجازی موجود است، غیرممکن است. اپلیکیشن خردهفروش هر شب خراب میشد و تنها چند ساعت بعد با پیام خیرهکننده «دیگر جای تحویل برای روز وجود ندارد» دوباره آنلاین میشد. با افزایش ناامیدی و اضطراب، امیدم همراه با تامین کالاهای مورد نیاز پدرم کاهش یافت. در روز دوم تلاشهای بیهوده من، یکی از دوستان به من درباره یک «بوتیک» خردهفروش آنلاین که هنوز یک بسته خواربار با تحویل روز بعد ارائه میداد، به من معرفی کرد. خوشحال شدم که فهمیدم درست میگوید. فورا به پدرم فرمان آمادهباش دادم.
با این حال، وقتی خبر خوب را در چت گروهی آنلاین خانواده منتشر کردم، عموها و خالهها - که همگی به درجات مختلف با کمبود غذا مواجه بودند وارد چت شده تا هیجان خود را از این مساله بیان کنند که من با کمال میل 398یوآن (62 دلار) برای پنج کیلوگرم سبزیجات و 60 تخممرغ پرداخت کردم. یکی از داییهایم درحالیکه گریه میکرد، گفت: «انگار سر گردنه است» درحالیکه عمهام میگفت که قیمت پرداختی من برای برنج پنجبرابر بیش از آن چیزی است که برای همان مقدار غذا از بازار میخرید. پدرم با تعجب گفت: «اما اینها تخممرغهای دکان هستند.» از اینکه یخچال پدرم به موقع پر شد، خیالم راحت شد؛ اما با شنیدن اظهارات بستگان، احساس «گناه یک بازمانده» را داشتم: درباره ساکنان بی شماری که نمیتوانند مواد غذایی گران قیمت را تهیه کنند، چطور؟
یک قرنطینه نامحدود
بقای واقعی برای اکثر 25میلیون ساکن شانگهای قبل از آوریل یک نگرانی نبود. در دو سال گذشته، این شهر جایگاه خود را بهعنوان مهمترین دروازه بینالمللی [برای ورود] به چین - هم برای مردم و هم برای کالاها - تقویت کرده بود. بهرغم سیاست سختگیرانه پکن در برابر کووید صفر، این شهر به رویکرد هدفمندتر و ملایمتر خود برای مهار کووید افتخار میکرد. با اجتناب شانگهای از آزمایشهای انبوه در سطح شهر و اتخاذ قوانین قرنطینه کمتر محدودکننده، این شهر زمانی شبیه یک الگوی بالقوه برای کل کشور به نظر میرسید؛ زیرا بقیه جهان عمدتا زندگی با کووید را با تاکید بر واکسیناسیون انتخاب کرده بودند. بر اساس آمارهای دولتی، پس از آن اُمیکرون آمد، با گونه بسیار مسریتر کووید که شهر را فرا گرفت و بیش از 390 هزار نفر از ساکنان را از ماه مارس مبتلا کرد.
مقامات شانگهای پس از انکار مکرر قرنطینه شهر – و پلیس هم اعلام کرد که تحقیقاتی را درباره شایعهسازان آنلاین که از قرنطینه سخن میگویند آغاز خواهد کرد- ناگهان مسیر خود را در اواخر مارس تغییر دادند و در ابتدای آوریل کل کلان شهر را به تعطیلی کشاندند. دولت در ابتدا آن را بهعنوان یک «مکث موقت» چهار روزه [در فعالیتهای این کلانشهر] اعلام و ادعا کرد که به سرعت کل جمعیت شهر را آزمایش کرده، موارد مثبت را جدا و سپس شهر را دوباره باز و از قرنطینه خارج میکنند. در نتیجه، بسیاری از ساکنان هرگز به خود زحمت ندادند تا چیزی انبار کنند. به رغم خریدهای گسترده ناشی از ترس قبل از قرنطینه، پدرم در میان افراد ناآرام بود. یک مهندس برق بازنشسته که از مسافرت، عکاسی و قهوه لذت میبرد، اخیرا عضلات پشتش دردگرفته است؛ چون به هیچوجه نمیتواند جایی برود و قدم از قدم بردارد.
با این حال، حبس خانگی او بسیار طولانیتر - و مخاطرهآمیزتر - از آن چیزی شد که تصورش را میکرد. با گزارش دهها هزار ابتلای روزانه جدید، دولت به تمدید قرنطینه ادامه و دستور داد که هر محله مسکونی با یک مورد مثبت جدید باید برای 14 روز دیگر قرنطینه شود. مجتمع آپارتمانی پدرم در حال حاضر قرار است تا 2 مه در وضعیت قرنطینه بماند؛ اما حتی آن تاریخ نیز نامشخص است؛ زیرا مقامات همچنان به آزمایش مجدد ساکنان ادامه میدهند؛ به این معنی که ساعت قرنطینه میتواند در هر زمانی صفر شود و از نو تنظیم شود. برای یکبار هم که شده، میلیونها نفر در شانگهای (پیر و جوان، ثروتمند و فقیر، لیبرال و محافظهکار) در یک چیز اتحاد یافتهاند: خشم فزاینده از قرنطینه.
بهرغم تلاشهای عجیب و غریب سانسور دولتی برای پاک کردن همه نشانههای مربوط به اخبار بد، کاربران رسانههای اجتماعی به بازگویی و ارسال مجدد داستانهای دلخراش ادامه میدهند و بهطور فزایندهای از تصویرسازیهای رسانههای دولتی که همه چیز را خوب نشان میدهند و از یک قرنطینه منظم و موثر سخن میگویند منزجر شده و ادعاهای تو خالی دولتیها را افشا میکنند. در میان دوستان و خانواده من، تقریبا هر کسی داستانی برای به اشتراک گذاشتن درباره هرجومرج و بدبختیهای ناشی از قرنطینه دارد: از بیرون رفتن مخفیانه در تاریکی تا مبادله مقداری غذا با همسایه، تا یادگیری تجربیات دلخراش دوستی که به اجبار به یک جایی رفت که از سقف آن آب و محتویات فاضلاب توالت میچکید و شنیدن ناله پیرزنی همسایه که فرزندانش نتوانستند پدر تازه فوتشده خود را برای آخرین بار ببینند. مردم شاهد این هستند که غولهای تبلیغاتچی در چین اُمیکرون را یک بیماری بالقوه کشنده ترسیم و در عین حال تاکید میکنند که تنها کووید صفر میتواند چین را از مرگومیر و ویرانی ناشی از این ویروس غربی نجات دهد. مقامات به صراحت اعلام کردهاند که این سیاست دارای مهر تایید رهبر قدرتمند کشور، شی جینپینگ است. «شی» قرار است از این شهر بازدید کند؛ همان شهری که او روزگاری رهبریاش میکرد. انتظار میرود شی در اواخر سال جاری برای سومین دوره رئیسجمهور شود و راه را برای حکومت مادامالعمر هموار کند. در خارج از شانگهای، به نظر میرسد که این پیام هنوز در بین بسیاری طنینانداز نشده؛ اگرچه بحثها داغ شده است. در داخل این کلانشهر وهمآور آرام، قرنطینه و فاجعه متعاقب آن تبدیل به لحظهای حساس برای مردم محلی و مهاجران شده است.