سلیمانی و مکتب مقاومت اسلامی

دی ماه ۱۳۹۸ اخباری متفاوت، هم تأسف بار و غم انگیز، و هم غرورآفرین را به همراه داشت

سلیمانی و مکتب مقاومت اسلامی

دی ماه 1398 اخباری متفاوت، هم تأسف بار و غم انگیز، و هم غرورآفرین را به همراه داشت. از آن جمله است ماجرای ترور سردار بی بدیل و شجاع شهید سپهبد قاسم سلیمانی در حمله موشکی به دو خودروی حامل سردار و همراهانش در 13/10/98 در عراق، و به دنبال آن حمله موشکی تلافی جویانه ایران به پایگاه آمریکایی عین الاسد در استان الانبار در 18 دی و نیز سقوط پرواز شماره 752 هواپیمای اوکراین در همین روز. غم ها و مصیبت ها همه ریشه در توطئه ها و دشمنی های نظام سلطه به سردمداری آمریکا داشت که طی 40 سال با تمام توان، سناریوهای مختلفی را علیه ملتمان ترسیم کرده است و ترور ناجوانمردانه سردار قاسم سلیمانی که دزدانه و بزدلانه با یک عملیات هوایی فریبکارانه صورت گرفت از جمله همین دشمنی هاست. نظام ذاتاً تروریست آمریکا در اقدام ددمنشانه اش در به شهادت رساندن سردار سپهبد قاسم سلیمانی به خیال خام خود، کار سپاه قدس این رزمندگان بدون مرز، را تمام شده تصور می کرد و این که پس از آن، جبهه مقاومت به نقطه پایانی اش خواهد رسید و خط مقاومت از نفس خواهد افتاد.

اما زهی خیال باطل! چرا که «اندیشه و مکتب مقاومت» به درخت تنومندی مبدل شده که در سراسر کشورهای اسلامی ریشه دوانده است و شهادت یک علمدار نه تنها به آن آسیب نمی رساند، بلکه موجب آبیاری و رشد و بالندگی اش می شود که سایه آن را گسترده تر، ریشه هایش را عمیق تر و عطر شکوفه های آن را دل انگیزتر خواهد ساخت و این از ثمرات پربرکت پیروزی انقلاب اسلامی و گنجینه ارزشمند هشت سال دفاع مقدس ملت ماست؛ دفاعی که اندیشه و مکتب مقاومت را در میان مسلمانان به ویژه در لبنان، فلسطین، عراق، سوریه، یمن و... به تدریج نهادینه کرده و جلوه گر ساخته است، اکنون همین نهادینگی مقاومت اسلامی است که عرصه را بر دشمنان تنگ کرده، غده سرطانی منطقه، یعنی رژیم اشغالگر قدس، را در محاصره قرار داده و معادلات سیاسی- نظامی در جهان، به ویژه در منطقه غرب آسیا را دگرگون نموده است.

بی دلیل نیست که جریان داخلی اسلام ستیز و وابسته به غرب که سر در آخور نظام سلطه دارد و به تعبیر نتانیاهو سرمایه اسرائیل در ایران است در فتنه 88 دلبستگی و نوکر صفتی خویش را با شعار «نه غزه، نه لبنان...» نشان داد و با حمله به ام القرای اسلامی که ریشه درخت مقاومت اسلامی است تلاش کردند اسرائیل و آمریکا را از زیر ضربه خارج کنند و اکنون با شهادت این چهره بین المللی جبهه مقاومت آشکار شد چرا نیروهای مدافع کشور و نوامیس امت اسلامی در مقابل بیگانگان و داعشی ها آماج حمله دشمنان خارجی و خانگی انقلاب قرار دارند. اکنون مشت جریان سازش با غرب باز شده که با مظلوم نمایی بر این اسطوره مقاومت و ایستادگی و نماد غیرت و آزادگی می تاختند و خنثی سازی و بی اثر کردن تلاش های او را در قامت تکوین لشکر بین المللی اسلام دنبال کرده و می کنند. حضور شهید قاسم سلیمانی و لشکر «رزمندگان بدون مرز» او در قالب «سپاه قدس» (متشکل از مبارزان مسلمان جهادی سرتاسر امت اسلامی) نفس های جالوتیان آمریکایی- اسرائیلی را به شماره انداخته است؛ چرا که هر جا و هر صحنه عملیاتی قاسم سلیمانی حضور می یافت، ترس از آن جبهه رخت بر می بست، توطئه ها و شرارت های عربی- عبری- غربی با بن بست روبرو و پوزه بدخواهان جبهه مقاومت اسلامی به خاک مالیده می شد و به اذن الهی جبهه مقاومت به فتح و ظفر نایل می آمد و ماجرا به نفع جهان اسلام پایان می یافت. حاج قاسم، این «معمار نابودی داعش»، همچنان زنده است؛ چرا که مکتب و اندیشه مقاومت اسلامی بر آمده از انقلاب اسلامی زنده است و همان گونه که داعشی های تروریست ضد انسانی و ضد اسلامی را که به دنبال طرح جدید خاورمیانه بزرگ بودند زمین گیر کرد، با توکل به خدا و روحیه انقلابی، نقشه توطئه گران و اندیشکده های پشتیبان آنان را نقش بر آب خواهد کرد و هیمنه و بساط نظام سلطه گر ظالم و حاکم بر جهان را در هم خواهد کوبید.

در عظمت و اهمیت حاج قاسم به عنوان نماد مقاومت و شرف امت اسلامی همین بس که پمپئو- وزیر خارجه آمریکا - به صراحت اعلام کرد که ترور وی بخشی از راهبرد علیه ایران اسلامی بوده است و بدین سان آمریکا، مسئولیت آن را آشکارا بر عهده گرفت. اگر چه این جنایت تازگی ندارد و در گذشته ترورهای ناجوانمردانه بسیاری با واسطه و بی واسطه در کشورمان انجام داده اند، اما پذیرش صریح و مستقیم عملیات ترور فرمانده نظامی یک کشور انقلابی توسط شقی ترین آحاد بشر، ترامپ، و همدستش پمپئو به عنوان مسئولان عالی رتبه آمریکا علاوه بر آن که خوی ددمنشانه و ضد حقوق بین الملل آنان را به وضوح آشکار کرد، کذب ادعای دروغین توسل آنان به حقوق بشر و قوانین بین الملل را بار دیگر به اثبات رساند. متوهمان و نفوذی های داخلی و آنانی که آمریکا را کدخدا می دانند و قبله ای جز آن نمی شناسند و خواب مذاکره و رابطه با این جرثومه فساد و تباهی امت ها و کشورها را می بینند چاره ای ندارند جز آن که سر از لاک خود بیرون آرند و پنبه از گوش و عینک از چشم بی بصیرت خود بر گیرند و خروش و خشم انقلابی توده های میلیونی علیه آمریکا را در سرتاسر امت اسلامی بنگرند که تنها عرض خویش می برند و زحمت ما می دارند؛ امت زنده است و تا خون شهدای مقاومت حیات می بخشد و می جوشد، امت اسلامی می توفد و می خروشد و دمار از روزگارشان در خواهد آورد.

اکنون شهادت قاسم سلیمانی و سایر نیروهای مقاومت فضای منطقه را عطر آگین کرده و جریان مقاومت را به یک «مکتب آرمانی» مبدل ساخته است. حاج قاسم به عنوان نماد این مکتب به سان مشعلی فراروی امت اسلامی می درخشد و مسیر «مجاهدان بدون مرز» را روشنی می بخشد. او تبلور 40 سال مبارزه و ایستادگی علیه ظلم و استبداد و نظام سلطه بود و با اعتقادی راسخ به ولایت فقیه و حکیم سکاندار انقلاب همچون سرباز فداکار امامین انقلاب اسلامی همواره گوش به فرمان و ولایتمدار باقی ماند تا به لقای الهی نایل شود و با شهادت مزد زحمات چندین ساله خود را دریافت کند.

آمریکاییان به خیال خام خود می پنداشتند که با شهادت سلیمانی خط مقاومت به پایان راه خواهد رسید و اسم و رسمی از آن در منطقه باقی نخواهد ماند، اما: و مکروا مَکرَ اللَّهُ وَاللَّهُ خَیرُ الماکرینَ. خداوند متعال ماجرا را به گونه ای رقم زد تا «شهید سلیمانی» زنده تر از «قاسم سلیمانی»، آن هم در قامت مکتب مقاومت، برای نظام سلطه خطرناک تر باقی بماند و به سان شجره طیبه و درختی ریشه دار و تنومند هر زمان میوه های لذت بخش خویش را بر شاخسارهای منطقه ای و جهانی اش آشکار کند و کام خونخواهان او را شیرین سازد.

دیدیم مردم ایران در تشییع جنازه بی نظیر و ماندگار این شهید والامقام و دیگر همرزمانش چنان منظره باشکوهی را تصویر کردند که هماره بر تارک تاریخ کشورمان خود نمایی می کند. یاد و خاطره و باورهای ناب و اصیل حاج قاسم به شکل «مکتب مقاومت اسلامی» برای همیشه در اذهان امت اسلامی ثبت شد؛ مکتبی که روح و جوهره حیات بخش آن ولایتمداری محض در محضر سکان دار حکیم انقلاب اسلامی، و سلاح استراتژیک و نابود نشدنی آن شهادت طلبی و عشق به لقای الهی است. این جوهره حیات بخش و سلاح استراتژیک کارآمدی خود را در عرصه جهاد و میدان سیاست بین الملل به اثبات رسانده و این موضوعی است که دشمنان هم به آن شهادت می دهند.

رائول مارک گرشت- افسر سابق سازمان سیا و کارشناس اندیشکده صهیونیستی «بنیاد دفاع از دموکراسی»- چند ماه پیش در مصاحبه ای به جایگاه و نقش آفرینی رهبری اعتراف کرد: «بدون شک رهبر عالی ایران یک قهرمان جدی است. من فکر می کنم او موفق ترین رهبر خاورمیانه از جنگ جهانی دوم به این طرف است. او فوق العاده با هوش بوده و از مهارت های ممتاز و استعداد های عالی برخوردار است. من می توانم بر مبنای مستندات آماری بگویم که رهبر ایران قطعاً برتر از ترامپ و در نقطه مخالف او قرار دارد.»

حاج قاسم خود را سرباز چنین حکیم فرزانه ای می دانست که سکانداری انقلاب را در عرصه امت اسلامی به دوش می کشد. وی با 3 بار تکرار قسم جلاله، ولایتمداری را عامل نجات در قیامت و پل صراط می خواند و به واسطه همین اعتقاد، صدق و صفای کامل و پرهیز از دیده شدن، اهل عمل بود و با حرف ها و کلمات بزرگ نمایی نمی کرد؛ صداقت از گفتار و رفتارش می بارید و چون رابطه اش را با خدای خود خالص کرده بود خداوند رابطه اش را با مردم اصلاح کرد و محبت او را در دل های مؤمنان قرار داد؛ دست و نگاهش الهی شده بود و نافذ البصیره مسائل را می دید و پیش بینی می کرد؛ دیدیم که چگونه از پایان «داعش» ظرف سه ماه خبر داد و این گونه شد. نتیجه پایان داعش در عراق را دیدیم و این صدق و صفا و نفوذ دید و کلام در زمانه ای است که ناف مخالفان راه و مرامش را با دروغ و فریب توده های مردم بریده اند و چنین کالایی در دکان اینان چون کیمیا نیافتنی و نایاب است. از این رو بود که سلیمانی «سردار دل ها» گردید؛ چرا که دلش حرم الله بود و با خدا معامله کرده را خدا عزیز می دارد. «مکتب ولایت مداری سلیمانی» دانشگاهی است که همگان باید در آن زانوی تلمذ بر زمین بزنند. شهید سلیمانی تازه طلوع کرده است؛ طلوعی بصیرت افزا، تأثیرگذار، مقاومت آفرین و بی بدیل که در تمامی جبهه های حق و صفوف آزادی خواهان جهان زبانزد است؛ طلوعی که به فضل الهی غروبی نخواهد داشت و این آوازه مقاومت در کالبد زمان و مکان همچنان تلألؤ دارد و جلوه نمایی می کند و بر جریان آمریکایی سازش و مذاکره و خط ضد قرآنی سازشکاران مهر بطلان زده و مشت های آن ها را بیش از پیش باز و رسوایشان خواهد کرد و دشمنان خارجی و خانگی هیچ طرفی از این دشمنی نخواهند بست. عشق به نمادهای مقاومت و فریاد های انتقام، انتقام و خشم و خروش و حضور توده های میلیونی ملت گواه این امر و ضامن تداوم مکتب مقاومت و نفی جریان سازش و ذلت پذیری و طرد سازشکاران و ذلت پذیران است. ان شاءالله.

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر