سرویس فرهنگ و هنر مشرق - بیش از دو دهه از تأسیس خانه هنرمندان ایران میگذرد، خانه که قرار بود محفل و مهملی برای حمایت از هنرمندان سراسر ایران باشد اما طی 23 سال فعالیت آنچه امروز شاهد آن هستیم تنها به گعدهی برای عدهای خاص از هنرمندان نورچشمی آنهم برای برخی فعالیتهای غیرفرهنگی و سیاسی شده است.
از همان ابتدای تاسیس خانه هنرمندان با انتخاب رئیسی پرحاشیه کاملاً واضح و روشن بود که این خانه نه برای هنرمندان و فعالیتهای صنفی و هنری بلکه برای سازماندهی با برنامههای غیرفرهنگی و کاملاً سیاسی هدفمند و خط گرفته از آنسوی مرزها طراحیشده است مانند جلسات متعدد سالهای 83 و 84 با برخی دیپلماتها و هدایت جریان فکری در حوزه فرهنگ و هنر برای انتخاب نامزد یک طیف سیاسی در انتخابات ریاست جمهوری وقت که به تفصیل در گزارشهای متعدد مشرق به آن پرداخته شد.
درباره تاریخچه خانه هنرمندان گزارش تفصیلی مشرق را بخوانید:
چرا خانه هنرمندان میتواند اهرم تحرکات سیاسی باشد؟
اما آنچه بود و آنچه شد سیاستگذاری و راهبری خانه هنرمندان ایران طی بیستوسه سال هرگز همسو و در تراز انقلاب اسلامی و نظام نبودهو در ابعاد گستردهای مطالبات طلبکارانهای از حاکمیت داشته است. در این خانه هر زمان وضعیت مالی و بودجه در شرایط مطلوبی قرار گرفته، شاهد برنامهها و اقدامات سیاسی و هدفمند بودهایم و هرزمانی که بهزعم مدیرانش بودجه این نهاد تامین نشده حاکمیت فوراً متهم به عدم توجه و اهتمام به حوزه فرهنگ و هنر شده است.
بیشتر بخوانید:
سیاستی که اوج آن رفتارهای حاشیه و سیاسی گونه طی دو سال گذشته است که در گفتوگوی مدیر اسبقش در یکی از جریدههای اصلاحطلب بازتاب یافت و به سرعت به تیتر نخست شبکههای معاند بود و به طرز وسیعی گسترش یافت؛ اما با فرض صحت این ادعا واهی باید این پرسش مطرح شود که سالهاست این خانه ذیل جریان سیاسی موسوم به اصلاحطلب مدیریتشده و حتی سردار سابق مجید رجبیمعمار و مدیر سالهای اخیر نشان داده که ناتوان در مدیریت این نهاد هستند و صرفا جریانهای مطالبهگر از حاکمیت در درون این نهاد تقویت میشوند.
درحالیکه سیاستگذاران این خانه همواره انگشت اتهام را بهنظام و حاکمیت روانه کرده و از آن مطالبه بودجه برای همان برنامههایشان داشتهاند.
بیشتر بخوانید:
اما با نیمنگاهی به مدیران این خانه بهسادگی میتوان به این نتیجه رسید که این نهاد مؤثر و گلوگاه فوق مهم در حوزه فرهنگ و هنر چه در دوران بهروز غریب پور، مجید جوزانی، مجید سرسنگی و در نهایت مجید رجبی معمار تنها به محلی برای رفت و آمد نمایندگان سفارتخانهها و هنرمندان همسو با طیف خارج از کشور بوده که دراینبین سهم رجبی معمار به دلیل عمر طولانی حدود 7 سال بهمراتب از سایرین بیشتر است.
مدیری که کمتر کسی با توجه به سوابقش انتظار داشت این خانه که قرار بود روزگاری در خدمت فرهنگ و هنر کشور باشد به چنین روز و روزگاری بی افتد که درنهایت انواع و اقسام نفوذهای فرهنگی در آن رصد و کشف گردد. (سوابق این روابط در گزارشهای مشرق منتشر شده است)
بیشتر بخوانید:
حضور پررنگ سفرای اروپایی و رایزنهای فرهنگی، مراودات نامتعارف و عجیب با عناصر نامطلوب خارجی، عرض ارادتهای بیشمار این مجموعه به سفیران و همراهانشان برای ارائه سرویسهای متعدد، وضعیت اسفناک تماشاخانه ایرانشهر و آثار اجرا شده در آن، تنها گوشهی از خدمات این خانه بهخصوص در دوران رجبی معمار به سفارتخانهی اروپایی و جریان نفوذ سازمان یافته در حوزه هنر است و این در حالی ست که طی هشت سال بیتدبیری دولت سابق وضعیت هنرمندان روزبهروز بد و بدتر شد.
در روزهایی که خانه هنرمندان اصفهان با مشکلات عدیده دستوپنجه نرم میکرد حضرات در تهران برای سفرای انگلیس و آلمان و فرانسه فرش قرمز پهن میکردند اما حتی حاضر نبودند یکقدم برای هنرمندان وطنی بردارند.
با شیوع پاندمی کرونا خانه هنرمندان گویی وجود خارجی داشت و دائما از عدم بودجه گلایه میکرد، مجموعهی که به گواه مصاحبههای متعدد روسای شوراهای عالیاش توان اداره خود را هم نداشت چگونه میتوانست هنرمندان سراسر کشور را حمایت کند و بسیار موارد دیگر که در جای خودش مطرح خواهد شد اما همواره خود را خانه هنرمندان ایران میدانستند. خانه که بهتر است بهجای خانه هنرمندان ایران آن را خانه سفرای کشورهای اروپایی نامید.
اما پسازاین کشوقوسهای فراوان و با تغییر در مدیریت شهرداری تهران بهعنوان حامی اصلی این خانه و با تائید استعفای رجبی معمار به خلأ و عدم تخصیص بودجه و حمایتهای رسانهای برخی افراد و اعضای شورای شهر سابق، موعد انتخاب مدیر جدید خانه هنرمندان فرارسیده و خبرها حاکی از انتخاب فردی پرحاشیه بر مسند ریاست خانه هنرمندان ایران است.
گزینهای که تا حدود بسیار زیادی قطعی شده است، فردی که حضور او نهتنها امیدها را برای اصلاح وضع موجود ناامید میکند بلکه میبایست انتظار روزگاری بدتر را برای این نهاد فوق استراتژیک حوزه فرهنگ و هنر دانست.
«محمدمهدی عسگرپور» بهعنوان گزینه قطعی و نهایی خانه هنرمندان از سوی مجمع عمومی یا همان اعضای شورای عالی انتخابشده است و این درحالیکه ست که با نگاه به سوابق عسگر پور بهخصوص در مدیریت خانه سینما و حواشی شدید آن باید انتظار روزهای پرالتهابی را در خانه شاهد باشیم.
عملکرد عسگرپور در سالهای پسا 88 به عنوان مدیرعامل خانه سینما نشان میدهد او نسخه بهروز شده غریب پور، جوزانی، سرسنگی و رجبی معمار است و این جمله الحق شایسته چنین فردی ست که باید گفت هر آنچه آنها داشتند عسگر پور یکجا دارد و این انتخاب قطعاً و حتماً موردپسند سفیران و گعده هنرمندان همسویشان خواهد بود. مردی که نهتنها وضع نامطلوب خانه را بهبود نمیبخشد بلکه آن را روزبهروز بدتر و هویت استعمار زدهاش را عیانتر خواهد کرد. البته که اعضای شورای عالی در این انتخاب بسیار مؤثر هستند و طبعاً با چنین افرادی چنین خروجی نیز محتمل است.
فراموش نکنیم خانه که قرار بود روزگاری متعلق به همه هنرمندان ایران باشد با چنین انتخابی همچنان چرخش بر همان ریل سابق خواهد چرخید و ممکن است شرایط بسیار حادتر شود. در چنین شرایطی امید میرود تا کارزار این انتخاب پیچیدهتر نشده اقدامی عاجل صورت پذیر تا پس از دو دهه شاهد حضور مدیری متعهد به هنر و هنرمندان باشیم.