مقدمه
در طول یک و نیم قرن به علّت ضعف حاکمان وقت و استفاده نکردن از توان و قدرت مردم، نیروی نظامی ایران در تمام جنگ هایی که دشمنان بر ایران تحمیل کردند، شکست خوردند و در برخی موارد مجبور به عقب نشینی و واگذاری بخشی از خاک کشور عزیزمان به بیگانگان شدند. از زمان فتحعلی شاه قاجار، ایران در اغلب جنگ ها با شکست مواجه شد و یا نتوانست به پیروزی قابل توجّهی دست پیدا کند.
ایران در دو جنگ بزرگ با همسایه شمالی خود (روسیه تزاری) شکست خورد. روس ها با عبور از آسیای مرکزی و قفقاز نیروهای پراکنده ایران را به آسانی شکست دادند و عهدنامه های گلستان در سال 1192 (1813میلادی) و ترکمن چای 1209 (1828 میلادی) را بر فتحعلی شاه تحمیل کردند، بریتانیا نیز در همین دوره با استفاده از ضعف ایران بخش هایی از جنوب کشور را از حاکمیت ایران جدا ساخت. ایران نیز پس از این جنگ ها ناچار شد امتیازات اقتصادی زیادی به روسیه و بریتانیا واگذار کند که این امتیازات نفوذ این دو کشور استعمارگر را بیشتر و ایران را ضعیف تر کرد. شکست ایران در دوره اول جنگ های ایران و روسیه، بزرگ ترین شکست ایران در تاریخ معاصر است و شکست های بعدی نیز تا حدودی متأثر از این شکست بود.
در جنگ جهانی اوّل نیز یک بار دیگر ارتش ایران در مقابله با دشمنان نتوانست از خاک کشور دفاع کند و بخش هایی از خاک ایران توسط روسیه، انگلیس و عثمانی اشغال شدند. در جنگ جهانی دوم نیز ارتش به ظاهر قدرتمند رضا شاه که برای تشکیل آن هزینه زیادی شده بود، در مدت کوتاهی شکست خورد و بخش هایی از شمال و جنوب کشور به اشغال ارتش روسیه و انگلیس درآمد و پس از سه روز ارتش ایران رسماً تسلیم شد.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی، در حالی که نظام نوپای جمهوری ایران به دلیل از هم پاشیدگی ارتش و عدم هماهنگی بین ارتش و سپاه و نیروهای انقلابی فاقد ساختار و آموزش، آمادگی دفاع از کشور را نداشت، رژیم بعث عراق با تحریک و تشویق غرب در 31 شهریور 1359 به ایران حمله کرد. در این جنگ نابرابر، قدرت های بزرگ و بسیاری از کشورهای منطقه، به طور همه جانبه از رژیم بعثی عراق پشتیبانی کردند و کمک های مالی، تسلیحاتی و اطلاعاتی زیادی را در اختیار رژیم عراق گذاشتند و حتّی از نفوذ خود در سازمان های بین المللی نیز برای حمایت از این کشور استفاده کردند.
علاوه بر این، بنی صدر، رئیس جمهوری که فرماندهی کل قوا را نیز در اختیار داشت، با مخالفت های خود مانع از فعالیت نیروهای مسلح و جلوگیری از هجوم دشمن برای اشغال بخش های مرزی مانند خرمشهر می شد.
به این ترتیب در سوم خرداد 1361حماسه شگفت و ژرف خرمشهر و بزرگ ترین پیروزی نظامی کشورمان در طول یک و نیم قرن گذشته که باعث شگفتی و حیرت جهانیان شد، خلق شد. بی شک در این حماسه شگرف، مسائل و عوامل مختلفی نقش داشتند که در این نوشتار مختصر به مهم ترین آنها می پردازیم:
روز ملی «مقاومت، ایثار و پیروزی»
روز سوم خرداد ماه، سالگرد حماسه آزادی و فتح خرمشهر پس از بیش از یک سال و نیم اشغال آن به دست دشمن بعثی عراق است. فتح خرمشهر موجب برانگیختگی احساسات و عواطف پاک ملت ایران شد و همدلی و وحدت را میان اقشار ملت پدید آورد. حماسه شگرف آزادسازی خرمشهر، پیروزی سروقامتانی بود که با نهایت ایثار، اوج مظلومیت و پاکبازی و توکّل محض، این حماسه عظیم را رقم زدند. خرمشهر برای ملت ایران تنها یک شهر نیست، بلکه تاریخ گویای پایداری، ایثار و جاودانگی انقلاب است.
آزادی خرمشهر در عملیات بیت المقدس و پس از 575 روز اسارت باعث شد که تمام حامیان صدام از آن همه رشادت و شهادت ایرانیان جان بر کف، انگشت حیرت به دندان بگیرند و در مقابل عظمت آنان سر تسلیم فرود آورند.
در سوم خرداد 61 خرمشهر بار دیگر نام خونین شهر را به کناری نهاد و با رجای واثق و اطمینان قلبی ایمان آورد که رزم آوران سرافراز جمهوری اسلامی ایران همان گونه که با رشادت و تلاش خستگی ناپذیر خویش، خرمشهر را از چنگال ددمنشان متجاوز خارج ساختند، سایر مناطق تحت اشغال را هم آزاد خواهند کرد. بیهوده نبود که روز پیروزی و فتح خرمشهر را روز ملی «مقاومت، ایثار و پیروزی»[1] نام نهادند. شوق و شور ناشی از این فتح بزرگ نظامی، تمام کشور را فراگرفت و امام خمینی(ره) این حماسه بزرگ را «فتح الفتوح» نامیدند.
رمز پیروزی رزمندگان در فتح خرمشهر
1ـ ایمان و خودباوری
واژه «ایمان»، از واژه «اَمِنَ»، به معنای آرامش خاطر و زوال دلهره گرفته شده و در اصطلاح بر گرویدن به «شریعت مقدّس اسلام» و «گرایش نفس به حق و تصدیق آن[2] اطلاق شده است، به این بیان که انسان به آنچه از سوی خدا نازل شده و حقّ است اعتقاد راسخ پیدا کند و آن را از دل و جان باور داشته باشد و از آن پیروی کند.
ایمان، سرآمد باورهای دینی و ریشه همه معنویات است. ایمان اساسی ترین گام در راه اخلاق و معیار تمام ارزش های انسانی و حلقه ارتباط با خداست. ایمان سرچشمه توانایی، قدرت، پایمردی، دلیری، توکّل و اعتماد به نفس و بزرگ ترین عامل پیروزی بر مشکلات محسوب است.[3] از آنجا که انگیزه دفاعی در پرتو اعتقاد و عشق صادقانه به خدای متعال بارور می شود، جوهر مقاومت و حماسه نیز با تجلّی قدرت در اراده و قلب انسان مجاهد تکوّن می یابد. باید پذیرفت که هویت دفاعی در فرهنگ جامعه تنها در مدار خداباوری و ایمان و توکل به خدا تحقق پیدا می کند.
بی شکّ وجود ایمان در دل رزمندگان اسلام سبب سرافرازی و پیروزی آنان خواهد شد؛ چنان که عدم آن، سیه روزی و خواری را در پی خواهد داشت. قرآن کریم چنین رهنمود می دهد: «بگو آیا جز یکی از دو نیکی (شهادت یا پیروزی) را برای ما انتظار می کشید؟ ما انتظار داریم که خداوند شما را به عذابی از سوی خود یا با دست ما گرفتار سازد، پس در انتظار بمانید. ما نیز با شما منتظر می مانیم. چنین طرز فکری، منطق همه مؤمنان رزمنده ای است که در راه خدا با دشمنان او نبرد می کنند.»[4] امام خمینی(ره) در این باره می فرماید: «اگر ما آنها را بکشیم، ما وارد بهشت می شویم. اگر آنها ما را بکشند، باز هم ما وارد بهشت می شویم. این منطق اهل ایمان است. آن که ایمان به خدای تبارک و تعالی دارد، آن که به قرآن ایمان دارد، منطقش این است که ما ضرر نمی کنیم. هیچ طرفِ قضیه ضرر نیست، اگر چنانچه کشته شویم، لباسمان را عوض کرده ایم و لباس بهتری پوشیده ایم و چنانچه بکشیم، یک غیر انسانی را از دنیا بیرون کرده ایم…».[5]
امام(ره)، پیروزی بر رژیم ستمشاهی را مرهون ایمان مردم دانسته می فرماید: «شما رمز پیروزیتان را دیدید و دیدید که بر همه قدرت هایی که پشتوانه این قدرت شیطانی (رژیم شاه) بودند، پیروز شدید و دیدید که رمزش این بود که ایمان داشتید و «الله اکبر» همراه شما بود.»[6]
امام چنین سنّتی را در گذر تاریخ جاری می داند و اظهار امیدواری می کند که ملّت سلحشور ایران با ایمان خویش بر قدرت های شیطانی فایق آید: «مـن امید این را دارم که همان طوری که در صدر اسلام، ارتش اسلام با ایمان خود و با اعتقاد به مبدأ و معاد بر امپراتوری های بزرگی که تقریباً بر همه دنیای آن وقت سلطه داشتند و همه قدرت ها در دست آنها بود، غلبه کرد، شما هم در عین حال که مقابل سلطه های بزرگ و قدرت های بزرگ با حساب دنیایی ناچیز هستید، با حساب معنویت به همه مقدّم بشوید ان شاءالله و همه قدرت ها را منع کنید از دخالت در کشورتان.»[7]
مجاهدان صدر اسلام به این خصلت و ویژگی الهی (ایمان و خودباروری) مسلّح بودند و همین ایمان و اعتقاد راسخ بـود کـه آنـان را در نبردهای گوناگون پیروز می ساخت و هیچ عامل دیگری را نمی توان جایگزین آن کرد. مجاهدان مسلمان با تکیه بر ایمان آگاهانه در بسیاری از غزوات و سریّه ها، با آن که هم به لحاظ نیرو و هم به لحاظ تجهیزات در تنگنا بودند، باز بر سپاه کفر پیروز می شدند. امام خمینی(ره) سرّ پیروزی مجاهدان صدر اسلام را ایمان به خدا می داند.[8]
2ـ استقامت و پایداری
واژه «استقامت» از ماده (ق و م) گرفته شده و معنایش طلب قیام از هر چیز است. به تعبیر دیگر استدعای ظاهر شدن تمامی آثار و منافع از هر چیز است. از این رو معنای استقامت طریق این است که راه، متّصف به صفتی باشد که غرض از راه همان وصف است و آن کوتاه ترین خطّ میان ما و هدف ماست که ما را دچار تردید نسازد و به بی راهه نیندازد. همچنین استقامت آدمی در یک کار این است که از نفس خود بخواهد که در باره آن امر قیام و آن را اصلاح کند، به طوری که دیگر فساد و نقص به آن راه نیابد و به حد کمال و تمامیت خود برسد.[9]
یکی از انواع استقامت که در دین مبین اسلام به آن سفارش شده است، مقاومت و پایمردی در صحنه جنگ و جهاد است. در هنگامه جنگ و بروز ناملایمات، بیش از دو راه برای انسان نمی ماند، یـا شکیبایی، استقامت و دفاع که اخلاق پیامبران و مؤمنان است و یا سستی و جزع و فزع و تسلیم شدن در برابر دشمن. اسلام مسلمانان و مؤمنان را به وجه اوّل تشویق می کند.
قرآن کریم می فرماید: «ای اهل ایمان! هرگاه با تهاجم و تعرّض کافران در میدان جنگ روبه رو شدید، مبادا از بیم آنان پشت کنید و از جنگ بگریزید.»[10] همچنین می فرماید: «ای کسانی که ایمان آورده اید، هرگاه با فوجی از دشمن مقابل شدید، پایداری کنید و خدا را پیوسته یادآرید. باشد که پیروز و فاتح گردید.»[11]
خداوند در قرآن کریم استقامت و پایداری در جنگ را از نیکی ها و افراد ثابت قدم و با استقامت در میدان کارزار را از نیکوکاران دانسته است.[12]
امام علی(ع) خطاب به فرزندش محمدبن حنفیه در جنگ جمل، درباره صبر و پایداری در جنگ و فرار نکردن از میدان جنگ، چنین می فرماید: «اگر کوه ها از جا کنده شوند، تو استوار باش، دندان ها را بر هم بفشار، کاسه سرت را به خدا عاریت بده، پای خود را چون میخ در زمین بکوب، به صفوف پایانی لشکر بنگر، از فراوانی دشمن چشم بپوش و بدان که پیروزی از سوی خدای سبحان است.»[13] جنگ هایی که پیامبر اسلام(ص) به همراه اصحاب با ایمانش با مشرکان مکّه و یا دیگر مخالفان سرسخت اسلام انجام داد، نمونه بارزی از استقامت و پایداری را به نمایش می گذارد. در جنگ احد نیز که دشمن ناگهان دست به حمله زد و از شکاف گردنه بر مسلمانان هجوم آورد، مسلمانان به کوه های اطراف گریختند و تنها امام علی(ع) و تنی چند از یاران پیامبر بودند که به مقابله با دشمن ادامه دادند. قرآن از این جوانمردان با ایمان و این مجاهدان شکست ناپذیر تجلیل می کند و کسانی را که به میدان نبرد پشت کردند و پیامبر(ص) را تنها گذاشتند، مورد سرزنش و نکوهش قرار می دهد:
«گمان کرده اید که این گونه می توانید به بهشت درآیید؟ خداوند هنوز مجاهدان راستین و صابران پولادین شما را بازنشناخته است. مگر شما نبودید که پیش از آن که مرگ به دیدارتان بیاید، آرزوی مرگ می کردید؟ حال که مرگ به دیدارتان آمده است، چرا چشمانتان این چنین آن را می نگرد؟»[14]
در این جنگ امام علی(ع) ثابت قدم ماند و از پیامبر(ص) و رسالت الهی او دفاع کرد و از هر طرف که دشمنان به او حمله کردند در مقابل حملات آنها جان خود را سپر رسول خدا(ص) قرار داد. استقامت و پایداری امام در این جنگ به حدّی بود که در روایت است که در آن روز بیش از 60 زخم و جراحت از شمشیر و نیزه و تیر بر بدن علی(ع) وارد شد، امّا حضرت همچنان مقاومت کرد و از هر سو که دشمن حمله کرد، آن را دفع کرد.[15] در همین جنگ بود که جبرئیل امین سند افتخار «لا سَیفَ إلاّ ذوالفَقار، لا فَتی إلاّ علی» را در بین جمع ارائه و با آواز بلندی که برای همگان قابل شنیدن بود، قرائت کرد.[16]
یکی از عوامل مهم پیروزی رزمندگان اسلام، صبر و استقامت آنان و اعتقاد به این اصل مسلم بود که در هر حال پیروزی از آن آنان است و همین عامل سبب گردید که با وجود تنگناهای شدید و گمبود تجهیزات و ادوات جنگی، ارتشی را که تا بن دندان از سوی قدرت ها و دشمنان نظام جمهوری اسلامی مسلّح شده بود، به زانو درآورد.
3ـ ایثار و فداکاری
«ایثار» به معنای «برگزیدن، دیگران را بر خویش مقدّم داشتن»[17] «برگزیدن»[18] و «برتری دادن»[19] است.
در اصطلاح عبارت است از: «بخشش به کسی در مورد چیزی که خود فرد به آن نیاز دارد.»[20] ایثار از پرشکوه ترین مظاهر جمال و جلال انسانیت است و تنها انسان های بزرگ به این قله شامخ صعود می کنند.
ایثار گونه های مختلفی دارد. گاه با فدا کردن جان صورت می گیرد که منتهای درجه ایثاراست، گاه با دادن مال و زمانی هم با هزینه کردن اعتبار. البته برخی اوقات هم می تواند ترکیبی از اینها باشد که فرد به طور ارادی و به خاطر یک هدف و آرمان مقدس و والا تصمیم می گیرد از داشته های خود بگذرد و دغدغه ها و دل نگرانی ها و منافع غیر را بر خود ترجیح دهد. بنابراین ایثار شامل گذشتن از جان، مال، مقام، شخصیت و مانند آن در راه خداست، اگرچه بیشتر در مقدم داشتن دیگران در امور مالی یا مقدم داشتن خواسته دیگران به کار برده می شود.
قرآن کریم درباره ایثار جانی امام علی(ع) می فرماید:
«بعضی از مردم (با ایمان و فداکار همچون علی(ع) در «لیله المبیت» به هنگام خفتن در جایگاه پیامبر(ص)) جان خود را به خاطر خشنودی خدا می فروشند و خداوند نسبت به بندگان مهربان است.»[21]
البته، فداکاری و ایثار علی(ع) در خفتن به جای پیامبر(ص) برای حفظ جان ایشان، تنها برای خشنودی الهی انجام گرفت و خداوند از این عمل آن حضرت که به قصد رضایت او انجام شد، خشنود و راضی گردید و آن را در این آیه گزارش کرد. در حقیقت همراه بودن ایثار جان با اخلاص، سبب جلب رأفت الهی و رضایت الهی شد و خداوند ایشان را به عنوان یک ایثارگر مطلوب معرفی کرد. قرآن کریم ایثارگران را که از همه چیز دنیا گذشته، جان بر کف به میدان نبرد می شتابند،[22] می ستاید و کارشان را معامله الهی می داند.[23]
به هر حال، «ایثار» روح سلحشوری و فداکاری و از خودگذشتگی خالصانه برای اعتلای کلمه حق و آیین توحیدی است. بنابراین عمل ایثارگر ترجیح خواست دیگری، ترجیح رضای خدا، گذشتن از خواست خود برای اعتلای کلمه حق و دفاع از حق، حتّی در صورت خطر و ضرر است.
آری، رزمندگان اسلام در هشت سال دفاع مقدس در صحنه های مختلف ایثار، کرامت انسانی و گوهرهای نفسانی خود را بروز دادند و به پاسداری و سربازی خویش ارزش واقعی بخشیدند و زبان حالشان در مقابل اسلام و مسلمانان چنین بود. بقول سعدی:
تو از سر من و جان من عزیزتری
بخیلم ار نکنم سر فدا و جان ایثار
4ـ روحیه رزمی قوی
رزمندگان اسلام در فتح خرمشهر با روحیه رزمی قوی سرشار از ایمان و قلبی مملو از عشق به خدا، به حماسه ای بزرگ دست زدند و تاریخ بشری را به برگ های زرینی مزین ساختند. رزمندگان اسلام در این فتح الفتوح(فتح خرمشهر) نشان دادند که چگونه می توان در مقابل سلاح های پیچیده و مدرن به مقابله پرداخت و برتری ایمان و اعتقاد به قرآن و اسلام را نمایان ساخت.
«روحیه» در لغت به معنای «مجموعه کیفیات نفسانی و حالات روانی در فرد یا افراد»[24] است. «روحیه قوی یعنی هر فردی در انجام وظیفه تا سر حدّ امکان تلاش کند..»[25] به عبارت دیگر روحیه عبارت است از اراده، معنویت، اعتقاد و تصمیم.[26] برای کسی که کمترین اطّلاعی از مسائل نظامی داشته باشد، روشن است که «روحیه» در نیروهای رزمی نقشی کلیدی دارد و شدّت و ضعف آن در پیروزی یا شکست تأثیر مستقیم می گذارد، تا جایی که «کارشناسان نظامی 75 درصد پیروزی را در گرو روحیه عالی نظامیان و رزمندگان می دانند و تنها 25 درصد دیگر را به عواملی چون؛ تسلیحات، سازماندهی، آمـوزش، ارتباطات و… نسبت می دهند.»[27]
5ـ امدادهای غیبی
امدادهای غیبی خداوند تأثیر شگرفی در زندگی انسان ها دارد. در قرآن کریم و روایات معصومین(ع) بر این موضوع تأکید شده است، به گونه ای که دیگر نمی توان گفت امدادهای غیبی در زندگی انسان ها استثنا هستند و تنها در موارد نادری نمایان می شوند، بلکه یکی از سنت های الهی هستند که مؤمن می تواند در سختی های زندگی به آن دل ببندد و امید نجات داشته باشد.
امدادهای غیبی برای مسلمانان فراوانند. نمونه ای از آن یاری و امداد غیبی خداوند متعال در جنگ بدر بود که فرشتگان زیادی به کمک سپاه اسلام آمدند و در نتیجه آنها به یاری خدا بر دشمن پیروز شدند. در زندگی انسان های مؤمن، تلاشگر، مجاهد در راه خدا، پرهیزگار و… همواره امدادهای غیبی و یاری خداوند متعال وجود دارد.[28] کمک ها و امدادهای غیبی خداوند گاهی به صورت فراهم شدن شرایط موفقیت است و زمانی به صورت الهام ها، هدایت ها، روشنی ها و روشن بینی هاست و البته این الطاف و امدادهای غیبی، گزاف و رایگان نیستند؛ بلکه بستگی به شرایطی دارند. قرآن کریم می فرماید: «اگر خدا را یاری کنید، خداوند شما را یاری می کند و ثابت قدمتان می دارد.»[29]
بدون تردید فتح خرمشهر یک مسئله عادی نبود؛ بلکه امداد غیبی بود که به دست توانای رزمندگان اسلام رقم خورد. دشمنان نظام و انقلاب با تکیه بر محاسبات غلط مادی و غفلت از قدرت الهی، خرمشهر را تسخیرناپذیر و فتح آن را ناممکن می دانستند؛ ازاین رو، وقتی خبر فتح خرمشهر در رسانه ها و مطبوعات پخش شد؛ دشمنان اسلام را حیرت زده ساخت. امام خمینی(ره) درباره توجه خاص حضرت حق در فتح خونین شهر و ارتباط این مسئله با امدادهای غیبی چنین فرمودند: «فتح خرمشهر یک مسئله عادی نبود. این که پانزده الی بیست هزار نفر به صف برای اسارت بیایند و تسلیم شوند، مسئله عادی نیست، بلکه مافوق طبیعت است.»
فلسفه کلام امام را باید در این نکته جستجو کرد که با محاسبات عادی و متداول فرمول های جنگی، این پیروزی میسر نبود. تنها نیروی معنوی و اعتقادی رزمندگان اسلام و عنایات خداوند متعال بود که این رزمندگان خداجوی متعهد و همدل را برای خلق این حماسه یاری کرد.
6ـ فرماندهی مقتدر امام خمینی(ره)
پیروزی رزمندگان در جریان فتح خرمشهر حاصل رهبری هوشمندانه و مقتدرانه امام خمینی(ره) بود. عملیات آزادسازی خرمشهر و مراحل مختلف آن با سپری شدن زمانی طولانی همراه بود که در طول جنگ بی سابقه است. رزمندگان اسلام به مدت 26 روز با دشمن بعثی نبرد نزدیک و تن به تن داشتند و فقط با دم مسیحایی امام(ره) که در کالبد آنان دمیده شده بود، مقاومت جانانه ای کردند و با انهدام نیروهای دشمن آزادسازی خرمشهر محقق شد.
بنابراین عمده ترین عامل پیروزی در عملیات بیت المقدس که به فتح خرمشهر انجامید، فرماندهی واحد و مقتدرانه امام خمینی(ره) بود. شرکت گسترده نیروهای ارتش، سپاه و بسیج مردمی و لزوم فرماندهی مشترک آنان در تاریخ جنگ سبب گردید که چندگانگی ظاهری، باعث اختلال در امر فرماندهی آنها نشود و همه در سایه تنها فرماندهی مقتدر امام به این پیروزی شگرف دست یابند. البته پشتیبانی جانی و مالی مردمی برای شرکت در عملیات، روح ایمان و از خودگذشتگی و مددهای الهی و… را هرگز نمی توان در این پیروزی بزرگ نادیده گرفت.
در خاتمه از برخی از شهدای حماسه آفرین این فتح بزرگ یاد می کنیم: صیاد شیرازی، حسین خرازی، حاج محمدابراهیم همت، مهندس حاج محمود شهبازی، محمد جهان آراء، حسن باقری (غلامحسین افشردی)، احمد بابایی، بهمن نجفی، علی اصغر بشکیده، حبیب الله مظاهری، احمد متوسلیان، بهروز مرادی، سید عبدالرضا موسوی، سلطانعلی احمدنژاد بابلی کریمی و…
پی نوشت ها:
[1] سوم خرداد در ایران به مناسبت آزادسازی خرمشهر از سوی شورای عالی انقلاب فرهنگی روز ملی «مقاومت، ایثار و پیروزی» نامیده شد.
[2] راغب اصفهانی، حسین، المفردات فی غریب القرآن، دفتر نشر الکتاب، چاپ اوّل، 1404 هـ.ق، ذیل واژه «اَمِنَ».
[5] بلاغ، سخنان موضوعی امام خمینی(ره)، تهیه و تنظیم بخش اطلاعات و تحقیقات اجتماعی سازمان تبلیغات اسلامی، تهران، انتشارات امیرکبیر، چاپ اوّل، 1366هـ.ش، ج2، ص157.
[8] سخنرانی امام خمینی(ره)، مورخه 25/2/1359.
[9] ر.ک: موسوی، سیدمحمدباقر؛ ترجمه تفسیر المیزان، دفتر انتشارات اسلامی، قم، چاپ پنجم،1374هـ.ش، ج11، ص62.
[13] دشتی مازندرانی، محمّد، ترجمه نهج البلاغه، ص36، خطبه11، قم، مؤسسه تحقیقاتی امیرالمؤمنین(ع)، نشر دفتر تبلیغات اسلامی حعلیمه قم، 1384هـ.ش.
[15] رسولی محلاتی، سید هاشم، زندگانی امیرالمؤمنین(ع)، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، چاپ چهارم، 1374هـ.ش، ص102.
[16] شیخ مفید، محمد بن محمد بن النعمان، الارشاد فی معرفه حجج الله علی العباد، تهران، انتشارات علمیه اسلامیه، بی تا، ج1، ص 73.
[17] مرکز فرهنگ و معارف قرآن، دایره المعارف قرآن کریم، قم، بوستان کتاب، چاپ اول، 1382هـ.ش، ج5، ص167.
[18] دهخدا، علی اکبر، لغت نامه دهخدا، تهران، انتشارات دانشگاه تهران، چاپ دوم،1377هـ.ش، ج3، ص3682.
[19] ابن منظور، محمد بن مکرم، بیروت، دارالاحیاء التراث العربی، چاپ سوم، 1388 هـ.ق، ج1، ص71.
[20] نراقی، ملامهدی، جامع السعادات، تعلیق و تصحیح: سیدمحمد کلانتر، بیروت، مؤسسه الأعلمی للمطبوعات، ج2، ص122.
[21] «وَمِنَ النَّاسِ مَن یَشْرِی نَفْسَهُ ابْتِغَاء مَرْضَاتِ اللّهِ وَاللّهُ رَؤُوفٌ بِالْعِبَادِ.» (بقره، 207).
[24] معین، محد، فرهنگ معین، ذیل واژه «روحیه».
[25] اف. ام، ریچاردسون، «روحیه جنگی، عوامل روانی در جنگ»، ترجمه: پرویز ایزدی، تهران، انتشارات دانشگاه امام حسین(ع)، چاپ اوّل، 1369هـ.ش، ص4.
[26] شهید دکتر چمران، مصطفی، جهاد و شهادت، قم، دفتر انتشارات اسلامی جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، چاپ اول، 1361هـ.ش، ص65.
[27] آیین جهاد از دیدگاه امام علی(ع)، هیـئت تحریریه بنیـاد نهج البلاغه، تهران، چاپ اول، ص141.
[28] ر.ک: شهید مطهری، مرتضی، مجموعه آثار (امدادهای غیبی )، قم، انتشارات صدرا، ج3، ص335 و 336.