فرادید؛ عبدالرازق گورنا (متولد 1948 در زنگبار) رمان نویس تانزانیایی است که به زبان انگلیسی مینویسد و مقیم بریتانیا است. مشهورترین رمان او «بهشت» نوشته 1994 است که نامزد جایزه ادبی بوکر هم بوده است.
کمیته ادبیات جایزه نوبل، عبدالرزاق گورنا را بخاطر «نفوذ سازشناپذیر و دلسوزانه او در تاثیراث استعمار و سرنوشت پناهندگان در شکاف میان فرهنگها و قارهها» شایسته دریافت جایزه نوبل ادبی سال 2021 دانست.
زندگی
گورنا متولد جزیره زنگبار، در سواحل شرق آفریقا است. او در سال 1968 به عنوان دانشجو به بریتانیا رفت. از سال 1980 تا 1982، گورنا در دانشگاه بایرو کانو در نیجریه به تدریس مشغول بود. وی سپس به دانشگاه کنت نقل مکان کرد و در آنجا دکترای خود را در سال 1982 دریافت کرد. او اکنون استاد و مدیر تحصیلات تکمیلی در گروه زبان انگلیسی است. اصلیترین علاقه علمی او به نوشتن پسااستعماری و گفتارهای مرتبط با استعمار، به ویژه در مورد آفریقا، کارائیب و هند است.
نویسندگی
نوشتههای عبدالرازک گورنه تحت تسلط مسائل هویت و آوارگی و چگونگی شکل گیری آنها در میراث استعمار و برده داری است.
شخصیتهای داستانی گورنا دائماً در حال ساختن هویت جدیدتری برای خود هستند تا متناسب با محیط جدیدشان باشد. آنها دائما در حال مذاکره بین زندگی جدید خود و موجودات گذشته خود هستند.
روایتهای گورنا همه بر تأثیر شکنندهای است که مهاجرت به یک بافت جغرافیایی و اجتماعی جدید بر هویت شخصیت او دارد.
از نظر گورنا، که مانند شخصیت هایش در 17 سالگی مهاجرت از زادگاه خود و مهاجرت به بریتانیا را تجربه کرده است، هویت موضوعی است که دائماً در حال تغییر است و کارهایی که شخصیتهای اصلی رمان هایش انجام میدهند دقیقاً بر هم زدن هویت ثابت مردم است. آنها در محیطهایی که به آنجا مهاجرت میکنند مواجه میشوند.
همانطور که پل گیلروی منتقد فرهنگی اشاره کرده است: "وقتی هویتهای ملی و قومی به عنوان خالص نشان داده میشوند، قرار گرفتن در معرض تفاوت آنها را تهدید میکند و خالص بودن آنها را با احتمال همیشگی آلودگی به خطر میاندازد.
قهرمانان رمانهای گورنا نشان دهنده آلودگی هویت افراد دیگر از طریق تفاوت آنها هستند. وقتی راوی ناشناس «تحسین سکوت» (1996) به والدین دوست دخترش میرود تا به آنها بگوید که او باردار است، آنها با نفرت به او نگاه میکنند، زیرا در حال حاضر دختر آنها باید تا پایان عمر با نوعی آلودگی زندگی کند. او نمیتواند دوباره یک زن انگلیسی معمولی باشد و زندگی انگلیسی بدون عارضهای را در بین انگلیسیها به دنبال داشته باشد.
کتابهای این نویسنده همین چالش را برای خوانندگان خود ایجاد میکند. به عنوان مهاجر به یک کشور خارجی، گورنا میگوید: "برای برخی از خوانندگان بالقوه من، راهی برای نگاه کردن به من وجود دارد که باید آن را در نظر بگیرم. من آگاه بودم که خود را در برابر خوانندگانی که شاید خود را عادی، عاری از فرهنگ یا قومیت، عاری از تفاوت میدانند، معرفی خواهم کرد. من متعجب بودم که چقدر باید بگویم، چقدر دانش باید فرض کنم، اگر نگویم روایت من چقدر قابل درک خواهد بود. "
مهاجرت و جابجایی، چه از شرق آفریقا به اروپا و چه در داخل آفریقا، در همه رمانهای گورنا نقش محوری را دارد.
بابک زمانی