صد البته خودداری صداوسیما از پرداخت حق پخش تلویزیونی یک داستان قدیمی و هزار بار گفته شده است. امروز حتی هواداران آماتور هم میدانند در فوتبال مدرن، 50 تا 70درصد هزینه باشگاهها از همین محل تامین میشود. با این حال از این به بعد داستان حق پخش تلویزیونی یک تفاوت بزرگ با گذشته پیدا خواهد کرد. مسوولان به صرافت واگذاری سهام پرسپولیس و استقلال افتادهاند و در اولین گام 10درصد از سهام آنها عرضه شده است. گویا ریختوپاشهایی که اخیرا بهطور مشخص در پرسپولیس صورت گرفته هم بیارتباط با همین فروش سهام و واریز پول آن به حساب باشگاه نیست. در مجموع اما از حالا به بعد علاوه بر مالکیت معنوی، مردم در مالکیت مادی سرخابیها هم سهیم هستند. بنابراین تلویزیون «باید» طور دیگری به پخش مسابقات این دو تیم نگاه کند و خودش را ملزم به رعایت حقوق سهامداران کند. کسی که سهم خریده، چشم به کسب سود داشته و شاهراه تامین این منفعت هم استیفای حق پخش تلویزیونی است. مطمئن باشید بدون روشن کردن تکلیف این موضوع، خصوصیسازی با شکستی سنگین مواجه خواهد شد. پس شایسته است صداوسیما از محل آن پنج هزار میلیارد تومان و البته انبوه درآمدهای جانبی، مبلغی را هم برای پرداخت حق قانونی فوتبال کنار بگذارد.
نکته آخر: در سال جامجهانی هستیم و پنج ماه دیگر تب فوتبال در سراسر جهان به حداکثر خواهد رسید. آن زمان است که مثلا قبل از بازی ایران و آمریکا یا ایران و انگلستان، هر ثانیه آگهی در تلویزیون شاید به بالاترین رقم تاریخ صداوسیما به فروش برسد. پرسش اینجاست که سهم تیم ملی ایران بهعنوان عرضهگر اصلی محتوا از این خوان فراخ چیست؟ هیچ. این تیم حتی آنقدر پول ندارد که یک بازی تدارکاتی آبرومند برای خودش مهیا کند و با بنیه بیشتری راهی جامجهانی شود. آیا این «ظلم» نیست؟ این آیا غمانگیز نیست؟