وقتی چشم برانکو را گرفت
پرسپولیسی شدن محمد انصاری حکایت جالبی داشت. او پیش از آغاز لیگ پانزدهم و در حالی که پرسپولیس در اردوی ترکیه به سر میبرد برای تست دادن به برانکو ایوانکوویچ معرفی شد. مربی کروات سرخپوشان هم از او خواست در چند آیتم تمرینی شرکت کند، اما یکی از اعضای تدارکات در گرمکن دادن به انصاری تعلل کرد و موضوع را جدی نگرفت. برانکو هم بهشدت شاکی شد و درخواستش را تکرار کرد. سرانجام به انصاری گرمکن دادند و او آنقدر زود توجه پروفسور را جلب کرد که قرار شد به تهران برگردد و قراردادش را ببندد. انصاری از ابتدای لیگ پانزدهم به جمع سرخپوشان اضافه شد، اما کارش را از روی نیمکت ذخیرهها شروع کرد. با گذشت زمان و مصدومیت بازیکنان همپستی، سرانجام بخت طلایی به انصاری رو کرد و او فرصت حضور در سمت چپ خط دفاعی قرمزها را به دست آورد. انصاری رفته رفته آنقدر خوب و مسلط نشان داد که جایگاهی تغییرناپذیر در این پست پیدا کرد و حتی به تیم ملی هم دعوت شد. انصاری طی دوران حضور برانکو در پرسپولیس در پست دفاع وسط هم به میدان رفت و کاملا مطیع کادرفنی بود. آن زمان زمزمههایی در مورد پیشنهاد باشگاه به او برای افزایش رقم قرارداد 240 میلیون تومانیاش وجود داشت که میگویند خود انصاری با آن مخالفت کرده بود!
خودش را گم نکرد
دو عکس جالب از محمد انصاری وجود دارد؛ یکی مربوط به سال 94 که نخستین قراردادش را با پرسپولیس بست و دیگری مربوط به سال 97 که قراردادش را با سرخپوشان تمدید کرد. بین این دو عکس سه سال فاصله وجود دارد، اما انصاری در هر دو یک مدل پیراهن به تن کرده و یک جور ساعت به دست دارد. عکس اول مال دوران گمنامی اوست؛ زمانی که ظاهرا حتی کسی از کادر مدیریتی باشگاه هم دوست نداشت برای ثبت عکس یادگاری کنار این بازیکن بایستد، با این حال عکس دوم طبیعتا در دوران شهرت فراگیر او ثبت شده، اما این همه باعث تغییر خلق و خوی انصاری نشده است. همه اینها در حالی است که خیلی از فوتبالیستها بعد از چند بار چاپ تصویرشان روی جلد مطبوعات، دچار توهم پادشاهی میشوند و ظاهرشان به اندازه زمین تا آسمان با قبل فرق میکند. به نظر میرسد باطن انصاری هم قبل و بعد از شهرت کمترین تغییر را داشته. کافی است مصاحبه تلویزیونی آبان 99 انصاری را به یاد بیاورید؛ جایی که او در مورد رد پیشنهادهای خارجی در زمان بسته بودن پنجره باشگاه گفت: «از رد کردن آن پیشنهاد پشیمان نیستم. آن زمان پرسپولیس به من احتیاج داشت. من هنوز خودم را همان بازیکن تستی میبینم که پرسپولیس همهچیز به من داد. اگر پیشنهادی هم رسید و من رد کردم، به خاطر درخشش در همین تیم بود.»
چه غریبانه رفت
بیتردید اما دراماتیکترین داستان تاریخ باشگاه پرسپولیس، پیشروی شگفتانگیز این تیم به سمت قهرمانی آسیا، آن هم پشت پنجرههای بسته نقلوانتقالاتی بود؛ مسابقاتی سخت که به صورت رفت و برگشت برگزار میشد و قرمزها باید با تعداد محدودی بازیکن، بدون اجازه جذب نفرات جدید از پس آن برمیآمدند. تیم خستهجان برانکو بعد از صدرنشینی در مرحله گروهی، در رقابتهایی سنگین و خاطرهانگیز از سد الجزیره و الدحیل و السد گذشت، اما در آن فینال لعنتی برابر کاشیما زمین خورد. نماد این زمین خوردن هم محمد انصاری بود که رباط داد و عبورش با عصا از مقابل جایگاه اهدای جوایز، به یکی از خاصترین تصاویر تاریخ باشگاه تبدیل شد. در مورد دستهای خالی پرسپولیس، همین بس که بعد از مصدومیت محمد انصاری، احسان علوانزاده جانشین او شد! انصاری که در این فصل و قبل از آن چند پیشنهاد خوب را برای جدایی از پرسپولیس رد کرده بود، بعد از بهبود این مصدومیت باز هم دچار آسیبدیدگی شدید دیگری شد تا شرایط برایش سختتر شود. در نهایت هم او زمستان 99 با کمی دلخوری قراردادش با پرسپولیس را فسخ کرد و به شش سال دوران حضورش در این تیم پایان داد. با این حال، این بازیکن بخش درخشانی از خاطرات هواداران را تشکیل میدهد که همواره نامش به نکویی برده خواهد شد.