سرویس سیاست مشرق - «وبلاگ مشرق» خوانشی روزانه در لابهلای اخبار و مطالب رسانههای کشور است. ما درباره این خوانش البته تحلیلها و پیشینههایی را نیز در اختیار مخاطبان محترم میگذاریم. 7:30 هر روز با بسته ویژه خبری-تحلیلی مشرق همراه باشید.
***
حناچی: وظیفه داشتیم تخلفات قالیباف را گزارش کنیم
گزارش گرانفروشها علیه قالیباف!
پیروز حناچی، شهردار سابق تهران با شماره دوشنبه گذشته روزنامه اعتماد گفتوگویی انجام داده که بخشهایی از آن پیرامون قالیباف است.
بخشهایی از این گفتوگو را در ادامه میخوانید:
سوال: یکی از چهرههای سیاسی مدیریت شهری تهران، محمدباقر قالیباف است. تخلفاتی که در دوره قالیباف صورت گرفت و پروندهای در این زمینه تشکیل شد چه سرانجامی پیدا کرد؟
پاسخ: من موافق اسم بردن از افراد نیستم، ایشان هم حضور ندارند که از خود دفاع کنند، بنابراین به این بحث ورود نمیکنم.اما ما وظیفه داریم به عنوان مدیران ارشد، راهبردهای درست را انتخاب کنیم. راهبردهایی که مورد تایید کارشناسی کشور قرار بگیرد. اصرار دارم بگویم که این پروندهها از جنس مسائل سیاسی نیست، گزارهای نیست که با رفتن آقای x و y صد درصد تغییر ایجاد شود. با رفتن افراد نباید ساختارها تغییر کند. ما در دوره خودمان تلاش کردیم به این بایدها توجه شود و اگر با تخلفات و اشتباهات قبل از خود مواجه شدیم، برای رفع نقص آن تلاش کردیم.
سؤال: شما به پرسش من پاسخ ندادید. سوالم را طور دیگری میپرسم. درباره قالیباف پیگیریهای قانونی انجام شد؟
پاسخ: در نقاط و پروندههایی که به منافع عمومی ربط داشت، قانونا وظیفه داشتیم که گزارش کنیم و پیگیریهای لازم را هم انجام دهیم. هر مدیری که بعد از مدیر بعدی میآید چنانچه با موارد غیرقانونی مواجه شود باید منعکس کند.
سؤال: در انتهای دوره شما این پروندهها چه سرانجامی پیدا کرد؟
پاسخ: نه فقط در خصوص آقای قالیباف بلکه در مورد سایرین هم تعداد زیادی از پروندهها وجود دارد که نهادهای نظارتی موضوع را دنبال میکنند و باید پاسخگو باشند.
سؤال: من فرض میکنم که بیشتر از این دوست ندارید در خصوص این موضوع صحبت کنید؟
پاسخ: دقیقا درست متوجه شدهاید...[1]
***
*دلیل کینه تمام ناشدنی پیروز حناچی از قالیباف را میتوان در 2 گزینه ناکارآمدی حناچی و کارآمدی قالیباف جستجو کرد.
چه اینکه شهرداری که هنری جز دوچرخهسواری نداشت و نهاد تحت امر او حتی به جرم گرانفروشی به مردم نیز محکوم شد؛ طبعا به دشمنی با شهرداری برمیخیزد که تهران را برتر از پایتختهای اروپایی ساخت و به رخ جهانیانش کشید.
در بحث حناچی لازم به اشاره است که او و سایر اسلافش در شهرداری اصلاحطلبان در تهران تا توانستند علیه قالیباف بدگویی و پرونده سازی کردند.
اما نه پروندههایی که شهردار نجفی به قوه قضائیه فرستاد سندی در خود داشت، نه آنچه اصلاحطلبان درباره املاک نجومی گفتند به قالیباف مربوط بود و نه آنچه که شهردار حناچی و لشکر سلم و تورش پیرامون بدهیهای قالیباف میگفتند واقعیت داشت.
جالب است که گفتهها و ادعاهای اینان نه در مناظرهها اثبات شد، نه در نزد نهادهای نظارتی و نه در نزد نهادهای قضایی کشور.
و جالبتر آنکه در برخی موارد هم ورود قضایی قالیباف و شکایتهای او از مدعیان موجب شلاق خوردن و یا پس گرفتن ادعاها میشد.
کما اینکه محمود میرلوحی، عضو سابق شورای شهر تهران پس از اینکه نتوانست ادعاهای خود علیه قالیباف را اثبات کند به حبس و شلاق محکوم شد و پیروز حناچی هم پس از آنکه طی یک مصاحبه مدعی رفتار خلاف قانون قالیباف در بحث املاک شهرداری شده بود؛ اما بلافاصله پس از آنکه شنید قالیباف قصد شکایت دارد؛ حرفهای خود را پس گرفت و به روشی ناشیانه آنچه گفته بود را اصلاح کرد.[2]
آقای حناچی باید بداند نسلهای کشور تفاوت دوچرخه سواری و ساخت تونل توحید تهران ( و دهها پروژه شهری دیگر) را به خوبی درک میکنند و پر کردن این فاصله هم به این سادگیها ممکن نیست...
***
عباس عبدی در انتظار آغاز اغتشاش
عباس عبدی، از تئوریسینهای اصلاحطلب به تازگی در یک توییت پیرامون گشت ارشاد نوشت:
"درباره نحوه رفتار گشت ارشاد با دختران نوجوان، میتوانم بگویم که به گمانم دیر یا زود یکی از این برخوردها، ناخواسته به یک وضعیت ناخوشایندی منجر شود. به نظرم ضروری است که نیروی انتظامی یک ارزیابی جدی از این موضوع و احتمالات پیشرو به دست آورد، شاید در این برخوردها تجدیدنظر شود."
*دقت شود که آقای عبدی در واقع تمنّای درونی خود و دوستانش برای ایجاد "فتنه اقتصادی" را مطرح میکند...
چپهای ستادی سالهاست که به دنبال جمعآوری هیمه برای ایجاد فتنه اقتصادی هستند و اکنون نیز تصور میکنند در مرحله "زمان صفر" قرار دارند.
به این معنی که فکر میکنند هیمه آماده شده و منتظر یک جرقه برای شعلهور شدن است.
اینکه جرقه چیست هیچ اهمیتی ندارد!
خودسوزی یک جوان سبزی فروش (مدل تونسی) یا اعتراض یک مجرم بد حجاب یا تجمع بازنشستگان یا...
هرچه هست اما به زعم آنها قرار است کسانی از مردم که فکر میکنند راه حل مشکلات اقتصادی در خیابان است با راهبری اصلاحطلبان و البته با یک جرقه به خیابان بیایند و در ادامه نیز همچون فتنه 88، شعار "اصل نظام نشانه است" را سر بدهند.
و این حاق و محتوای فتنه اقتصادی است.
اکنون و با این تفسیر بهتر میتوان، فهمید که چرا عباس عبدی، برنشسته بر امواج حکمرانی توییتر؛ سرخوشانه خبر از وقوع جرقهای میدهد که به "وضعیت ناخوشایند" منجر میشود!
اینکه این وضعیت واقعا برای عباس عبدی و دوستان او ناخوشایند باشد البته محل تردید جدی است...
عباس عبدی 2 سال قبل در یادداشتی از این نوشته بود که آشوب و خشونت در هنگام اعتراض خیابانی را لزوما نمیتوان محکوم کرد![3]
***
1_ https://www.etemadnewspaper.ir/fa/main/detail/188171
2_ http://fna.ir/f2j9hx
3_mshrgh.ir/1081304