روزهای پایانی سال 2021: کرونا از تب و تاب افتاده بود. بسیاری از مردم جهان، خوشحال از اینکه از سختترین پاندمی قرن، جان سالم به در برده بودند به استقبال سال نو میلادی میرفتند. یک جوک تصویری در شبکههای اجتماعی وایرال شده بود که دیالوگ بین دو نفر را نشان میداد. اولی میپرسید: «امسال چه کارهایی کردی؟» و آن یکی میگفت: «زنده ماندم.» گویا «زنده ماندن» در دوران کرونا خودش یک دستاورد است. درست در همان روزها، نام جف بزوس به تیتر خبرها آمد: «جف بزوس نمیخواهد پیر شود»، «جف بزوس مرگ را شکست خواهد داد؟»، «تکنولوژی ضدپیری در دستان جف بزوس». زیر تیتر یکی از خبرها، عکسی مونتاژ شده دیده میشد.
یک صفحه شطرنج که یک سوی آن، فرشته مرگ نشسته و در سوی دیگر، جف بزوس که لبخندی بر لب دارد و ظاهرا بازی را برده. ماجرا از این قرار است: بزوس در استارتآپی به نام «آلتوس» سرمایهگذاری کرده. هدف این شرکت تحقیقات بیوتکنولوژی، کشف روشهایی برای افزایش طول عمر است که میتوانند پروسه پیر شدن را متوقف یا برعکس کنند؛ از طریق تبدیل سلولهای پیر به سلولهای جوان که نام علمیاش، «برنامهریزی مجدد» است (این روش توسط دانشمند ژاپنی به نام شینیا یاماناکا کشف شد. او نامش را «اکسیر زندگی» گذاشت). انتشار این خبر، سوالات بسیاری در ذهن مخاطبان ایجاد کرد. برخی که از زاویه علمی به ماجرا نگاه میکردند میپرسیدند اصلا چرا انسان پیر میشود؟ آیا واقعا میتوان جلوی پیر شدن را گرفت؟ برخی دیگر اما این سوال را مطرح میکردند که چرا بزوس و امثال او در چنین پروژههایی سرمایهگذاری میکنند. این سوال بجایی بود چرا که بزوس تنها کسی نیست که وارد این حوزه شده.
میلیاردرها در برابر مرگ
علاوه بر بزوس، «برایان آرمسترانگ»، همبنیانگذار و مدیرعامل صرافی کوینبیس نیز در یک شرکت فعال در زمینه افزایش بازه سلامت انسان، سرمایهگذاری کرده. شرکتهایی مثل گوگل، بلکراک و ولزفارگو نیز از پروژههایی در رابطه با طول عمر حمایت مالی کردهاند. انتظار میرود که با احتساب این سرمایهگذاریها، ارزش صنعت «ضد پیری» تا سال 2026 به 64 میلیارد دلار برسد که نسبت به سال 2020، 45 درصد رشد خواهد داشت. اما چرا میلیاردرها در حال سرمایهگذاری در تکنولوژیهای ضدپیری هستند؟
برخی این را به تفکر بلندمدت آنها مرتبط میدانند. عموم مردم، چندان به فرآیند پیر شدن دقت نمیکنند. در واقع آن را خیلی جدی نمیگیرند. یک فرد عادی، اگر خیلی سالم زندگی کند، نهایتا 20 سال را در جوانی میگذراند و از 40 سالگی وارد سرازیری میشود. امید به زندگی در آمریکا نهایتا 81 سال است. خب حق دارند چون همه سازمانها و بیمهها و داروها و سیاستها حول محور این ذهنیت شکل گرفته و سازماندهی شدهاند. اما میلیاردرهایی مثل بزوس که دارای تفکر بلندمدت هستند، میگویند مرگ اجتنابپذیر و جوانی، قابل تمدید است. آنها تکامل علم پزشکی و پیشرفت تکنولوژیهای این حوزه را با دقت زیرنظر دارند. و ذهن کنجکاوشان دوست دارد در این دنیای ناشناخته گشت و گذار کند.
آیا آلتوس، آرمان بزوس است؟ او فضا را دیده. شاید نامیرایی، هدف بعدی اوست. شرکت آلتوس اما در بیانیهای اعلام کرده که ماموریتش، حفظ سلامت و برگشتپذیری سلولها با هدف خنثیسازی آسیب بیماری و دگرگونی علم پزشکی است. «وان کارلوس ایزپیژوا»، بیولوژیست و استاد دانشگاه، نظریه نامیرایی را رد میکند و میگوید: «هدف، صرفا افزایش طول عمر نیست. اگر بتوانیم طول عمر را افزایش دهیم اما کیفیت زندگی را نه، این نه تنها به لحاظ اخلاقی زیر سوال است، بلکه هدفمان را نیز زیر سوال خواهد برد. قصد ما این است که مردم، برای مدتی طولانیتر، زندگی سالمتری داشته باشند.»
نبرد میلیاردرها با آلزایمر
هفته پیش، نشریه فوربس خبر داد که بیلگیتس، جف بزوس و لئونارد لادر، مدیر سابق برند لوازم آرایشی «استی لادر» هر کدام 25/ 11میلیون دلار به بنیاد کشف داروی آلزایمر کمک مالی کردهاند. طبق آمار این بنیاد، در آمریکا حدود 6 میلیون نفر به آلزایمر دچارند که نیمی از آنها تشخیص داده نشدهاند. بنیاد قصد دارد کمکهای مالی این سه نفر و سایرین را که مجموعا 100 میلیون دلار است، صرف ساخت تست تشخیصیای مشابه با «نمونهبرداری مایع» کند که در حال حاضر برای تشخیص سرطان در مراحل اولیه به کار میرود.
این نخستین بار نیست که آنها به این بنیاد کمک میکنند. به عنوان مثال در سال 2018، گیتس و چند تن دیگر از میلیاردرها از جمله بزوس و مکنزی اسکات (همسر سابق بزوس)، 30 میلیون به این بنیاد اهدا کردند. گیتس همان موقع در مصاحبهای گفته بود که هدفش، یافتن راهی موثرتر و آسانتر جهت تشخیص این بیماری است. او ضمن اشاره به چالشهای پیش روی این بیماران در تشخیص بیماری، گفته بود: «دنیایی را تصور کنید که در آن، تشخیص آلزایمر به سادگی یک آزمایش خون برای چکاپ باشد.» برای تشخیص آلزایمر، دو روش اصلی وجود دارد: پت اسکن و نمونهبرداری از مایع نخاع. هر دو گران و سخت هستند. مثلا در روش پت اسکن، بیمار مجبور است 40 دقیقه بیحرکت بنشیند.
البته گیتس در نوامبر 2017 بهطور رسمی وارد نبرد علیه آلزایمر شده بود. به نظر میرسد او از این کمکها انگیزه شخصی دارد چرا که در گفتوگویی تلویزیونی فاش کرد که پدر 92 سالهاش از آلزایمر رنج میبرد. او آلزایمر را «یک بیماری غمانگیز» خواند اما با لحنی خوشبینانه گفت: «اگر منابع را به درستی اختصاص دهیم، مشکل حل میشود.»
لری الیسون و رویای دگرگونی خدمات درمانی
لری الیسون از جمله کسانی است که به سرمایهگذاری در حوزه درمان گرایش دارد. او که مدیرعامل اوراکل و (در زمان تالیف این مقاله) ششمین فرد ثروتمند دنیاست، اخیرا اعلام کرده که قصد دارد خدمات بهداشت و درمان آمریکا را دگرگون کند. اوراکل در ژوئن امسال، اقدام به خرید شرکت «سرنر» کرد. سرنر، تامینکننده خدمات، دستگاهها و سختافزارهای فناوری اطلاعات سلامت (HIT) است. الیسون اندکی پس از عقد قرارداد، چشماندازش را ترسیم کرد: همکاری دو شرکت با هدف ایجاد یک سیستم اطلاعات سلامت در فضای ابری، تا مراکز ارائهدهنده خدمات درمانی و مسوولان بهداشت عمومی به اطلاعات بیماران دسترسی پیدا کنند. فرض کنید دچار جراحت شدهاید و شما را به اورژانس بیمارستانی منتقل میکنند. اما بیمارستان هیچ اطلاعاتی درباره گروه خونی شما ندارد. الیسون میگوید: «ما این مشکل را حل خواهیم کرد.» اوراکل تصمیم دارد از دارایی اصلیاش، یعنی فضای ابری جهت بهبود گردش اطلاعات سلامت استفاده کند و یک پایگاه داده یکپارچه ایجاد کند. اوراکل با حوزه درمان غریبه نیست. اما ایجاد زیرساخت برای گردش اطلاعات سلامت مردم، وعده بزرگی است که عمل به آن، آسان نیست به ویژه با توجه به مشکلاتی که همین حالا در شرکت سرنر وجود دارد.
گسترش امپراتوری آمازون
همین چند روز پیش، آمازون اقدام به خرید استارتآپ مراقبتهای بهداشتی «وانمدیکال» کرد. این سومین خرید بزرگ آمازون است. طبق گمانهزنیها، آمازون احتمالا قصد دارد با خرید این شرکت، چیزی شبیه به پرایم ارائه کند تا مردم با استفاده از آن، سلامت خود را مدیریت کنند. «نیل لیندزی» از مدیران آمازون در این رابطه گفت: «خدمات درمانی از نخستین حوزههایی است که از نظر ما نیاز به بازآفرینی دارد. وقت دکتر گرفتن، ماهها منتظر ماندن، مرخصی گرفتن از کار، رانندگی تا کلینیک و یافتن جای پارک. همه اینها تجربیاتی هستند که فرصت اصلاحشان وجود دارد.» مدیرعامل وان مدیکال هم گفته که این قرارداد، فرصتی است تا خدمات درمانی، قابل دسترستر، ارزانتر و حتی لذتبخشتر باشد، هم برای بیماران و هم برای ارائهدهندگان خدمات. این اقدام آمازون، نگرانیهایی در رابطه با حریم خصوصی دادههای بیماران و احتمال ایجاد فضای غیررقابتی ایجاد کرده. برخی از قانونگذاران آمریکا در تلاشند لایحهای را به تصویب برسانند تا موانع سختگیرانهتری برای ورود غولهای حوزه تکنولوژی به صنایع مختلف در نظر گرفته شود. منتقدان میگویند گسترش سیطره این شرکتها و کسبوکارهای در انحصارشان، فضای رقابتی را از بین خواهد برد.
خرید وان مدیکال توسط آمازون، نخستین اقدام جدی آمازون در زمینه خدمات درمانی نیست. این فروشگاه آنلاین که به «همهچیز فروشی» معروف است، سال 2018 یک داروخانه آنلاین به نام «پیلپک» را به مبلغ 753 میلیون دلار خریداری کرد. همزمان گزارشهایی مبنی بر مذاکره آمازون با شرکتهای بیمه و ساخت املاکی برای ورود به صنعت دارو به گوش میرسید؛ صنعتی که شدیدا ناکارآمد اما بسیار ارزشمند است. سال 2020، «آمازون فارمسی» با همت مدیران سابق «الکسا» و «پرایم» تاسیس شد. آمازون همچنین مالک یک شرکت تشخیص بیماری است. اما از همه اینها مهمتر، اقدامی است که بار دیگر آمازون را به تیتر خبرها آورد: همکاری با مرکز تحقیقات سرطان «فردهاتچینسون» برای تولید واکسن سرطان.
شکست یا موفقیت؟
از نگاه برخی کارشناسان، ورود آمازون به صنعت درمان تحول چشمگیری در این حوزه ایجاد نخواهد کرد چرا که آنها فاقد مهارت و دانش کافی در زمینه جلوگیری از بیماریها و ایجاد یک سبک زندگی سالم هستند. اما تخصصشان در حوزه تکنولوژی قطعا در این حوزه نیز تاثیرگذار خواهد بود، از جمله سهولت خرید دارو برای مشتریان و افزایش امکانات پزشکی از راه دور. به زبان سادهتر، هر کجا نیاز به تخصص تکنولوژی هست، آمازون میتواند مفید باشد، از جمله در زمینه ارائه خدمات ابری و هوش مصنوعی به شرکتهای خدمات درمانی.
حوزه درمان، فرصتی برای رشد
کمتر کسی از ارزش صنعت خدمات درمانی خبر دارد. این صنعت «مقاوم در برابر تورم»، از درک بسیاری از مردم خارج است چرا که علم بیماریها و اختلالات و داروها، بسیار فراتر از دانشی است که در مدارس و دانشگاهها یاد میگیریم. بسیاری از ما حتی نمیتوانیم اسم بعضی داروها را تلفظ کنیم. با وجود این، بسیاری از میلیاردرها در حال سرمایهگذاری یا کمک مالی به این حوزه هستند. شاید به این خاطر که تورم و شرایط اقتصادی روی تقاضا برای خدمات درمانی و محصولات و خدمات مربوطه تاثیر چندانی ندارد. در سال 2020، برای هر آمریکایی بهطور متوسط 12530 دلار صرف درمان شدهاست، یعنی مجموعا 1/ 4 تریلیارد دلار. به اینترتیب، صنعت خدمات درمان آمریکا هدف جذابی برای شرکتها و سرمایهگذارهایی است که سایر حوزهها را دگرگون کرده و حالا به دنبال راههای جدیدی برای رشد هستند. شاید هم افرادی مثل بیلگیتس با انگیزه شخصی وارد این صنعت میشوند. اما یک انگیزه میان این میلیاردرها مشترک است: پتانسیل رشد.