بیش از دو سال از آزادسازی سهام عدالت میگذرد؛ دو سالی سخت، پر از ابهام و سردرگمی برای سهامداران. مشمولان که بسیاری از آنها نهتنها به حق خود نرسیدند، بلکه قربانی بوروکراسیها و آزمون و خطاهای مسوولان در زمینه آزادسازی سهام عدالت شدند. بررسیها نشان میدهد که از زمان آزادسازی این سهام تا به امروز مشکلات بسیاری پیرامون فروش این سهام و دادن پول آن به مردم وجود داشته است، با اینحال بررسیها نشان میدهد که مهمترین دلیل ذکر شده برای فروختهنشدن حجم بالای سهام عدالت متقضیان فروش، ترس از تعمیق رکود بازار سهام بوده است؛ این در حالی است که طبق بررسیها با هر بار تمامشدن دوره رونق بازار ممکن است بورس برای چندسال به حالت رکودی برود؛ عاملی که میتواند فروش این سهام را با وقفه طولانی مواجه کند. حال با توجه به این وضعیت این سوال پیش میآید که آیا نباید برای دسترسی مردم به این حق طبیعی خود، یعنی دسترسی به پول داراییهایشان تدبیری جداگانه برای نیل به این هدف در نظر گرفته شود؟
مروری بر تاریخچه سهام عدالت
در دولت هشتم و دوره ریاستجمهوری محمود احمدینژاد بود که طرح توزیع سهام عدالت مطرح شد؛ طرحی که آییننامه اجرایی آن در مردادماه 1384 و پس از شروع فعالیت دولت نهم، به تصویب هیاتوزیران رسید و درنهایت با موافقت رهبر معظم انقلاب از سال1385 اجرایی شد. براساس این طرح که بهدنبال شکلگیری تفسیری جدید از اصل 44 قانون اساسی مطرح شد، دولت تا 80درصد از سهام کارخانهها و بنگاههای بزرگ دولتی را که شامل شرکتهای خودروسازی، فولادی، معدنی، بانک، نفت و گازی، کشتیرانی و... میشد، به مردم واگذار کرد، اما مشمولان این طرح چه اشخاصی بودند؟
پس از اجراییشدن طرح توزیع سهام عدالت، مددجویان کمیته امداد امامخمینی و سازمان بهزیستی، روستاییان و عشایر، کارگران فصلی ساختمانی، گروه سایر اقشار که شامل گروههای کمجمعیت مانند خبرنگاران، زنان سرپرستخانوار، طلاب، خادمان مساجد و گروه کارمندان و بازنشستگان دولتی، دستگاههای عمومی و بازنشستگان کشوری و لشکری در گروه مشمولان سهام عدالت قرارگرفتند. درواقع، سهام عدالت میان 6 دهک جمعیتی کشور (از پایینترین درآمد به بالا) توزیع و در مرحله اول واگذاری، برگههایی به ارزش 492هزارتومان، 532هزارتومان و یکمیلیونتومان به مشمولان اختصاص داده شد؛ البته میزان سهام عدالت در ابتدا 500هزارتومان بود، اما در ادامه به یکمیلیونتومان افزایش پیدا کرد.
دوره طولانی آزادسازی
با وجود اینکه در طرح توزیع سهام عدالت مالکیت بخشی از سهام بنگاههای دولتی به مردم سپرده شد، اما مدیریت این سهام در اختیار دولت بود و سازمان خصوصیسازی وظیفه خرید و فروش و جابهجایی سهمهای موجود در سبد سهام عدالت را برعهده داشت و مردم سود خود را به صورت سالانه دریافت میکردند، اما اردیبهشتماه 1399 بود که رهبر معظم انقلاب با انتشار ابلاغیهای، موافقت خود را با درخواست حسن روحانی، رئیسجمهور سابق، برای آزادسازی سهام عدالت اعلام و شروط سهگانهای را برای موافقت با این طرح عنوان کرد. متن ابلاغیه به شرح ذیل است:
«در پی تصمیم واگذاریدرصدی از سهام اصل44 قانون اساسی در قالب سهام عدالت با هدف گسترش عدالت اجتماعی و توانمندسازی خانوارهای کمدرآمد، انتظار این بود که توسط مسوولان مربوط در دولتهای مختلف با اجرای دقیق مواد 8گانه ابلاغی 12/ 4/ 1385 هرچه سریعتر مقدمات لازم برای آزادسازی سهام عدالت و واگذاری تعیین قیمت آن به بورس فراهم شده و آییننامههای اجرایی تهیه و به اجرا درآید. در هر صورت با توجه به شرایط فعلی اقتصادی و عزم دولت برای عمل به تکالیفی که به عهده اوست، با آزادسازی سهام عدالت با رعایت امور زیر، موافقت میشود:
1. دارندگان سهام عدالت مجازند در محدوده زمانی مشخص مالکیت مستقیم سهام شرکتهای سرمایهپذیر را انتخاب کنند و به تناسب، نقش مدیریتی خود را ایفا کنند.
2. مقررات موردنیاز جهت انتقال سهام به صاحبان سهام عدالت توسط شورایعالی بورس تدوین و تصویب شود. این مصوبات برای کلیه دستگاههای اجرایی لازمالاجراست.
3. نسبت به سهام باقیمانده در شرکتهای سرمایهگذاری استانی، شورایعالی بورس موظف است ضمن تشویق ماندگاری صاحبان سهام در شرکتهای مذکور، از طریق مبادی ذیربط هرچه زودتر زمینه ورود آن شرکتها را در بورس فراهم کند. با توجه به تاخیری که در طول زمان نسبت به تحقق اهداف واگذاری این سهام پیشآمده است و به دلیل ضرورت بهرهمندی هرچه سریعتر مردم از منافع سهام خود، لازم است دولت محترم هرچه زودتر اقدامات مقتضی در جهت تحقق موارد مذکور در بندهای سهگانه فوق را بهعمل آورد.»
ماجرایی که به فراموشی سپرده شد
30درصد از سهام عدالت در خردادماه 1399 و 30درصد دیگر آن در مردادماه همان سال، آزادسازی شد؛ با وجود اینکه قرار بر آزادسازی 40درصد باقیمانده در بهمنماه سال1399 بود، اما این موضوع هیچگاه رخ نداد و حتی فروش سهام عدالت هم متوقف شد؛ این در حالی است که از آن زمان تاکنون نهتنها این ماجرا به کلی فراموش شده و تاکنون تاریخ جدیدی برای واگذاری 40درصد باقیمانده اعلام نشده، بلکه اظهاراتی مبنیبر شروع آزادسازی سهام عدالت از صفر نیز مطرحشده است.
سهام برای شماست، اما حق فروش ندارید!
پس از ابلاغیه آزادسازی سهام عدالت، دو روش مدیریتی برای مشمولان درنظر گرفته شد و از مجموع 49میلیون نفر دارنده این سهام، 19میلیون نفر روش مدیریتی مستقیم و 30میلیون نفر روش مدیریتی غیرمستقیم را انتخاب کردند، اما تفاوت این دو روش در چیست؟ در روش مدیریتی مستقیم، تصمیمگیری درخصوص سهام عدالت و مالکیت آن برعهده مشمولان است، اما در روش غیرمستقیم با وجود اینکه مالکیت سهام در اختیار دارنده آن است، مدیریت و نگهداری سهام به شرکتهای سرمایهگذاری استانی سهام عدالت که در بورس پذیرفته شدهاند، سپرده شده است، اما سوال اصلی اینجاست که چرا فروش سهام عدالت متوقف و قدرت تصمیمگیری از سهامداران گرفته شد؟ آزادسازی 60درصد از سهام عدالت، مصادف با روزهای اوج بورس و رکوردشکنی شاخص بود؛ تصادفی که ارزندگی این سهام را تا حد زیادی بالا برد و ارزش سبد 532هزارتومانی سهام عدالت را در نقطه اوج خود در تاریخ پانزدهم مردادماه سال99 به 20میلیون و 625هزارتومان رساند. با این وجود، سهام عدالت هم از اثرات ریزش بورس در تابستان 1399 در امان نماند. در آبانماه 1399 فروش سهام عدالت بهصورت خرد در حالی متوقف شد که بسیاری از مشمولان سهام خود را به فروش رسانده اما هنوز وجه حاصل از آن را بهطور کامل دریافت نکرده بودند. اعمال فشار بر بازار سرمایه، دلیل این توقف از سوی مسوولان سازمان بورس و اوراقبهادار اعلام شد.
پس از این موضوع نیز مسوولان سازمان بورس و اوراقبهادار در اظهاراتی متعدد، سهامداران را به نگهداری از سهام عدالت و به فروش نرساندن آن به دلیل ارزش بالا تشویق میکردند؛ این در حالی است که فروش سهام عدالت چه بهصورت خرد و چه بهصورت بلوکی همچنان ممنوع است.
اما ماجرا به این نقطه ختم نمیشود؛ اگر به زمانیکه سهامداران امکان فروش سهام عدالت را داشتند، برگردیم، داستان مشمولانی که به امید دریافت وجه نقد اقدام به فروش سهام خود میکردند، اما وجه حاصل از فروش سهام عدالت ناقص بهدست آنها میرسید، خودنمایی میکند. مشکلاتی که توقف فروش سهام عدالت به آن دامن زد و حق مردم را بهدست آنها نرساند. از سوی دیگر، بازار سرمایه مدتهاست از وضعیت نزولی شدید خود فاصله گرفته و این موضوع، انتظار سهامداران را برای فراهمشدن دوباره امکان فروش سهام عدالت تقویت میکند.
جاماندگان عدالت
داستان سهام عدالت تنها به آزادسازی آن محدود نشده است. سال1396 بود که پیشنهاد اختصاص سهام عدالت به جاماندگان از سوی مرکز پژوهشهای مجلس مطرح شد، اما بینتیجه ماند، با اینحال 13خردادماه 1399 و یکماه پس از آزادسازی این سهام، طرج جاماندگان سهام عدالت در مجلس اعلام وصول شد. این طرح در حالی از سوی نمایندگان مجلس اعلام وصول شد که دولت دوازدهم از همان ابتدا اعلام کرد سهامی برای اختصاص به آن دسته از مشمولانی که سهام عدالت دریافت نکردهاند، ندارد! اما بهارستاننشینها که تعداد جاماندگان را 20میلیون نفر برآورد کرده بودند، بر اختصاص سهام به آنها اصرار زیادی داشتند.
کش و قوس میان دولت و مجلس درخصوص این طرح تا شهریورماه همان سالادامه داشت تا اینکه محمدرضا پورابراهیمی، رئیس کمیسیون اقتصادی مجلس، از راهیافتن این طرح به صحن علنی مجلس خبر داد؛ با این وجود طرح جاماندگان سهام عدالت نهتنها تا چندینماه بعد راهی صحن علنی نشد، بلکه با پیشنهاد کمیسیون تلفیق در لایحه بودجه 1400، تعداد جاماندگان به هفتمیلیون نفر کاهش یافت. کشمکش بهارستانیها با دولت، بلاتکلیفی و انتظار مشمولان جامانده، بیاطلاعی مسوولان از تعداد واقعی جاماندگان، مشخصنبودن محل منابع برای اختصاص سهام و..، تا روی کار آمدن دولت سیزدهم ادامه یافت، اما سوم اسفندماه سالگذشته بود که پورابراهیمی از موافقت رئیسی با ضرورت تعیینتکلیف جاماندگان سهام عدالت و ارجاع این موضوع به سازمان برنامه و بودجه و وزارت اقتصاد خبر داد. با این وجود، موافقت دولت جدید با این طرح و راضیشدن به اختصاص سهام به جاماندگان هم راه بهجایی نبرد و بار دیگر اظهاراتی متناقض پیرامون این موضوع مطرح شد. از سوی دیگر مجلسی که مدعی جمعیت 20میلیونی جاماندگان بود، آمار جدید سهامداران جامانده را چهارمیلیون نفر اعلام کرد و افراد تحتپوشش کمیته امداد و سازمان بهزیستی را در اولویت دریافت سهام عدالت قرار داد، اما انتهای این ماجرا به کجا رسید؟
21 فروردینماه امسال بود که رئیس کمیسیون اقتصادی مجلس، از آغاز واگذاری سهام عدالت به جاماندگان در سالجاری خبر داد. بنا بر گفتههای او قرار بود تا فراخوان واگذاری سهام به این مشمولان از خردادماه انجام شود، اما نکته عجیب اینجاست که پایانی برای اظهارات متناقض پورابراهیمی وجود نداشت و وی بار دیگر با اشاره به تدوین آییننامه سهام عدالت، از تعیینتکلیف سهام عدالت جاماندگان تا اردیبهشت یا اواسط خردادماه سالجاری خبر داد؛ خبری که شرکت سپردهگذاری مرکزی اوراقبهادار و تسویه وجوه، آن را تکذیب و اعلام کرد که هنوز سازوکار مشخصی برای این موضوع وجود ندارد. گویا انتهایی برای ماجرای سردرگمی مشمولان جامانده از سهام عدالت وجود ندارد و بلاتکلیفی آنها همچنان ادامه خواهد داشت، با اینحال حتی اگر این سردرگمی نیز تا به حال تمامشده بود، بازهم مشخص نبود که خیل عظیم مشمولان جدید چگونه به حق خود مبنیبر فروش سهام یادشده دسترسی خواهند داشت.
پرونده انتقال سهام عدالت متوفیان؛ همچنان باز
همانطور که اشاره شد، 49میلیون سهامدار عدالت وجود دارد؛ البته از این تعداد، سهمیلیون و 278هزار نفر طی 14سالاخیر، فوت شدهاند و در قید حیات نیستند، بنابراین سهام عدالت به وراث آنها تعلق میگیرد، اما انتقال سهام عدالت متوفیان هم مانند دیگر طرحهای مرتبط با سهام عدالت، قصهای ناتمام دارد؛ درحالیکه قرار بر انتقال این سهام به وارثان متوفیان پس از آزادسازی سهام عدالت بود، اما این موضوع هنوز هم به نتیجه نرسیده است. در تیرماه 1400 مدیر سیستم تسویه و پرداخت سپردهگذاری مرکزی، از برگزاری جلساتی برای ایجاد سامانهای در جهت انتقال سهام افراد متوفی و عملیاتیشدن این سامانه تا پایان همان سال خبر داد؛ با این حال، سهام عدالت متوفیان هم از قافله اظهارات متناقض جانماند و نهتنها سامانهای تا پایان سال راهاندازی نشد، بلکه اسفندماه 1400 بود که محمد باغستانی، مدیرعامل شرکت سپردهگذاری مرکزی، از بهرهبرداری سامانه مذکور تا 6ماه دیگر خبر داد، اما دلیل کندی فرآیند انتقال سهام عدالت متوفیان به وراث آنها چیست و دور باطل وعدهها چه زمانی به پایان میرسد؟ به نظر میرسد فرآیند انتقال قهری سهام عدالت که لازمه آن همکاری سازمان بورس و اوراقبهادار و شرکت سپردهگذاری مرکزی با قوهقضائیه برای ایجاد سامانهای مناسب است، مهمترین مانع انتقال سهام به وراث محسوب میشود؛ با این حال طبق آخرین اظهارات پیمان حدادی، دستیار رئیس سازمان بورس و اوراقبهادار، فرآیند اختصاص سهام عدالت به وراث متوفیان تا پایان شهریورماه سالجاری به نتیجه میرسد. حال باید دید وعده اختصاص سهام عدالت به وراث تا پایان شهریورماه که چند روزی به شروع آن باقینمانده است، اجرایی خواهد شد یا خیر.
بازخوانی پرونده انتخابات پرحاشیه
پیش از این به روش مدیریت غیرمستقیم سهام عدالت که 30میلیون نفر از مشمولان را دربر میگیرد، اشاره کردیم. همانطور که گفته شد، مدیریت و نگهداری سهام این دسته از سهامداران در اختیار شرکتهای سرمایهگذاری استانی سهامعدالت است. شرکتهایی که فعالیت یا عدمفعالیت، حوزه اختیارات، نحوه انتخاب هیاتمدیره، حقوق پرداختی به مدیران و برخی موضوعات دیگر در رابطه با آنها موردبحث است، اما ابتدای داستان شکلگیری این شرکتها کجاست؟
نقطه شروع این ماجرا، به تاسیس تعاونیهای سهام عدالت بازمیگردد؛ تعاونیهایی که در راستای ثبتنام و عضویت مردم برای دریافت سهام عدالت، در سال1385 تشکیل شدند، اما پس از مدتی اقدام به تاسیس شرکتهای سرمایهگذاری استانی کردند. تیرماه 1399 و پس از دستور رهبر معظمانقلاب مبنیبر ورود شرکتهای سرمایهگذاری استانی به بورس بود که این شرکتها افزایش سرمایه دادند؛ قرار بود تا برگزاری انتخابات شرکتهای سرمایهگذاری استانی در 20 اسفندماه سال1399 بهصورت الکترونیکی باشد، اما این انتخابات به دلیل برخی از ایرادات اساسی که منجر به تضییع حقوق سهامداران میشد و نقش آنها را بهعنوان مالکان اصلی در تمام مراحل انتخابات انکار میکرد، درنهایت با تصمیم شورایعالی بورس لغو شد. برخلاف روش مدیریتی مستقیم که امکان فروش سهام عدالت در آن وجود ندارد، شرکتهای سرمایهگذاری استانی سهام عدالت قادر به فروش سهام مشمولان غیرمستقیم بودند، اما این اختلاف پس از برگزاری جلسه شورایعالی بورس در تاریخ 9 اسفندماه، به اشتراک تبدیل شد؛ در نتیجه این جلسه بود که نماد شرکتهای سرمایهگذاری استانی سهامعدالت در بورس متوقف شد تا شرکت سپردهگذاری مرکزی بتواند سود سهامداران را پرداخت کند؛ همچنین بازگشایی نماد معاملاتی همه شرکتهای سرمایهگذاری استانی سهام عدالت مشروط به ارائه مدل پیشنهادی جهت بازبینی آییننامه اجرایی آزادسازی سهام عدالت به شورا شد. در حالحاضر نیز این نمادها متوقف هستند و بازگشایی آنها منوط به حضور بازارگردان و برگزاری مجامع است. از سوی دیگر سوم خردادماه سالجاری بود که شرکت بورس اوراقبهادار تهران با صدور اطلاعیهای، از تداوم تعلیق نماد معاملاتی شرکتهای سرمایهگذاری استانی سهام عدالت در بورس حداقل تا تاریخ ٣١شهریورماه 1401 خبر داد.
ارزشی 20میلیونی که 13میلیون شد
ارزش سهام عدالت طی دو سالاخیر، با نوسانات زیادی همراه بوده است؛ روزهای اوج بازار سرمایه بود که ارزش این سهام به بیش از 20میلیونتومان هم رسید و اشخاصی که 60درصد از سهام خود را فروخته بودند، به نوعی سود کردند، اما این موضوع تنها چندماه تداوم داشت و پس از توقف فروش سهام عدالت در بورس، ارزش سهام هم معنای خود را از دست داد. سهام عدالت نیز مانند بسیاری از سهمهای دیگر در بازار سرمایه، از افت یا رشد بورس تاثیر میپذیرد و طی دو سالاخیر، وضعیت بازار بهنحوی رقم خورده که بهای این سهام بهشدت کاهش یافته است، از اینرو طبیعی است که نتوانیم برای نوسانات قیمت آن بهدنبال مقصر بگردیم، با اینحال باید این نکته را در نظر بگیریم که قیمت این سهام چه گران باشد و چه ارزان و تعداد آن چه زیاد باشد و چه کم، به هر روی تمامی دارندگان آن در هر موقعیت اجتماعی حق دسترسی به ارزش دارایی خود را دارند و نمیتوان آنها را از آن محروم کرد.