پشت پرده تجارت آنتونی فائوچی و بیل گیتس با سلامت مردم جهان به روایت نیویورک تایمز + تصاویر

سرویس جهان مشرق- در ماه‌های نخست اعلام همه‌گیری کووید 19، که زندگی اجتماعی مردم دنیا را به شدت تحت‌تاثیر قرار داد، یکی از کارشناسانی که آن روزها مهمان و پای ثابت سیما بود، گفت که "آنتونی فائوچی، خدای بیماری‌های عفونی در دنیاست. " البته این تعاریف شاذ، مختص کارشناس وطنی نبود، چنان‌که جو بایدن، رییس جمهور آمریکا زمانی جلوی دوربین گفت که به هر جلسه‌ای که می رود، فائوچی هم هست و شاید او رییس جمهور واقعی آمریکاست!

در 16 نوامبر 2021، رابرت فیتزجرالد کندیِ جونیور، پسر رابرت فیتزجرالد کندیِ پدر  و برادرزاده‌ی جان فیتزجرالد (که هر دو برادر، دومی  در جایگاه رییس جمهور ایالات متحده و اولی به عنوان پرامیدترین فرد برای جایگزینی برادرش در آن جایگاه، به نحوی بسیار مرموز کشته شدند)، کتابی منتشر کرد که همچون بمبی در فضای اجتماعی آمریکا منفجر شد. این کتاب حجیم با عنوان کامل «آنتونی فائوچی واقعی: بیل گیتس، شرکت‌های دارویی بزرگ و جنگ جهانی علیه دمکراسی و سلامت عمومی» ، گرچه توسط رسانه‌های جریان اصلی تقریبا بایکوت شد، اما در بازار کتاب به شدت مورد استقبال قرار گرفت.

رابرت کندی جونیور نشان می دهد که "جنگ جهانی علیه دموکراسی و سلامت عمومی" چهل سال پیش با ایدز آغاز شد. در سال 1981، پنجاه  مرد همجنس‌باز  در لس آنجلس، سانفرانسیسکو و نیویورک از سرکوب پیشرفته سیستم ایمنی مرتبط با سرطان پوست بدخیم  به نام سارکوم کاپوزی رنج می بردند، در ابتدا تحت نظارت موسسه ملی سرطان (NCI) قرار گرفتند.

کندی در کتابش آورده است:

"برای برندهای بزرگ دارویی و هادیان و کارچرخان‌هایی که در موسسه ملی سرطان داشتند، بحران ایدز مانند دستگاه خودپرداز دیگری برای آن‌ها به نظر می رسید. با این حال، در سال 1984، رابرت گالو، دانشمند موسسه ملی سلامت، ایدز را با ویروس HTLV-III خود، که به «ویروس نقص ایمنی انسانی» (HIV) تغییر نام داد، مرتبط دانست. "

فائوچی در سال 1968 در مؤسسه ملی آلرژی و بیماری‌های عفونی(زیرمجموعه موسسه ملی سلامت یا NIH) کار خود را آغاز کرد و در سال 1984 به ریاست موسسه ملی آلرژی و بیماری‌های واگیردار در زیرمجموعه NIH رسید که تا همین امروز در همین سمت، بر عرصه پزشکی فرمانروایی می کند. او در آن مقطع، بوروکرات‌های موسسه ملی سلامت را متقاعد کرد که این ویروس HIV عامل ایدز است. پس موسسه تحت کنترل  او باید ایدز را کنترل کند و این‌گونه بود که سیل بودجه‌های فدرال به سمت این موسسه سرازیر شد.

فرمانروای بی‌تاج و تخت حوزه پزشکی،   با کنترل میلیاردها دلار برای تحقیقات ایدز، از تامین بودجه برای هر محققی که می‌توانست علت ویروسی ایدز را زیر سوال ببرد، یا هر دانشمندی که از داروهای ارزان قیمت و بدون ثبت اختراع برای درمان آن حمایت می‌کرد، خودداری کرد. او بودجه ای مستقل را برای ساخت واکسن ایدز هدایت کرد. در این بین، فائوچی AZT (آزیدوتیمیدین)، یک پایان دهنده زنجیره DNA را برای درمان ایدز معرفی و حمایت کرد. این سمّ شیمی‌درمانی حدود 300000 فرد سالم را که در آزمایش PCR برای HIV مثبت بودند، از بین برد که یکی از معروف‌ترین آنان، «آرتور اش» تنیسور حرفه‌ای آمریکایی بود. [1]

طبق متن کتاب، فائوچی یک جنگ صلیبی گسترده انجام داد تا مطمئن شود که رویکردهای ارزان قیمتی که کارآمد هستند برای افراد مبتلا به ایدز در دسترس نیست، تا مطمئن شود که AZT تنها راه حل خواهد بود. و AZT گران ترین داروی تاریخ بود. 10000 دلار برای عرضه یک ساله بود [در حالی که فقط 5 دلار برای هر دوز برای تولید هزینه داشت]، به علاوه مالیات دهندگان آمریکایی برای تمام تحقیق و توسعه‌ی این دارو پول پرداخت کردند. [2]

برادرزاده‌ی جان اف کندی گزارش می‌دهد که دکتر فائوچی تا کنون نیم تریلیون دلار در کمک‌های تحقیقاتی دولتی برای تولید واکسن علیه اچ‌آی‌وی هزینه کرده است و در حال حاضر از «نزدیک به 100 نامزد واکسن» حمایت می‌کند، [3] اما تاکنون هیچ واکسن موثری علیه این بیماری در مجموعه او تولید نشده است. نکته قابل‌تامل این که همین فائوچی که موسسه تحت امرش، نتوانسته بعد از چند دهه واکسن یا حتی داروی واقعا موثری برای ایدز تولید کند، هنوز اندک زمانی از اعلام پاندمی نگذشته، واکسن‌های «آزمایشی» کووید 19 را مورد تایید و موثر معرفی کرد!

رابرت کندی در فصل 6 کتاب با عنوان «سوزاندن بدعت‌گزاران HIV» با ذکر ماخذها و مرجع‌های بسیار زیاد و متنوع، به نحوه‌ی برخورد مستبدانه‌ی فائوچی به دانشمندان منتقد یا دارای نظر متفاوت با او درباره‌ی بیماری ایدز و ویروس اچ آی وی می پردازد.

پروفسور پیتر دویسبِرگ، زیست شناس مولکولی برجسته، یکی از بنیانگذاران اولین اُنکوژن رتروویروسی و نویسنده کتاب «اختراع ویروس ایدز»، و دکتر «هاروی بیالی»، موسس و ویراستار علمی  نشریه «نیچر بیوتکنولوژی» و شمار قابل‌توجهی از متخصصان حوزه زیست‌شناسی سلولی و مولکولی ادعا کرده‌اند که ویروس موسوم به HIV در بیماری ایدز بی‌تقصیر است و این ویروس تنها یک مسافر سلولی است، مانند دوره‌گردی که در جاده‌ها سوار خودروهای عبوری می شود. به گفته‌ی آن‌ها HIV تنها یک از ده هزار «تی سل» (گلبول‌های سفید که عامل اصلی ایمنی طبیعی بدن هستند) را آلوده می‌کند.

در عوض، به ادعای آن‌ها، ایدز ناشی از مصرف طولانی مدت و سنگین مواد مخدر تفریحی است. مصرف داروهای ضد رتروویروسی مانند AZT؛ رابطه جنسی مقعدی محافظت نشده؛ و در آفریقا، سوء تغذیه و آب بد. به نوشته‌ی کندی، دکتر فائوچی از تیمش می خواهد که این حقایق را سرکوب کنند. این در حالی است که خود فائوچی هیچ تحصیلات و تخصصی در حوزه بیولوژی سلولی و مولوکولی ندارد. برای مثال، دکتر «کَری مولیس»، بیوشیمیست برجسته‌ی آمریکایی، مبدع تست PCR، که از منتقدان برجسته و معتبر فائوچی است در مصاحبه‌ای گفته "فائوچی واقعا هیچ چیز درباره‌ی هیچ‌چیز نمی داند و من این را جلوی روی خودش گفته‌ام. "

رابرت کندی می نویسد:

"از ابتدا،  می خواهم روشن کنم که هیچ موضعی در مورد رابطه بین HIV و ایدز ندارم. من این تاریخچه را درج می‌کنم زیرا مطالعات موردی مهمی را ارائه می‌دهد که نشان می‌دهد چگونه - حدود چهارصد سال پس از گالیله - سیاست و قدرت به جای تجربه‌گرایی، تفکر انتقادی یا مراحل تثبیت‌شده‌ی روش علمی، همچنان «اجماع علمی» را دیکته می‌کنند. زمانی که نوعی ایمان مذهبی به اظهارات معتبر جایگزین مشاهدات منظم، شواهد دقیق و نتایج قابل تکرار به عنوان منبع «حقیقت» در حوزه پزشکی شود، هم برای دموکراسی و هم برای سلامت عمومی یک خطر است. "

عضو جنجالی خاندان کندی، توضیح می دهد که چگونه فائوچی مؤسسه ملی بهداشت را به انکوباتور محصولات دارویی تبدیل کرد و اساساً کل کشور را به صنعت دارو فروخت.

فائوچی به نوبه خود در ایجاد تب طلای(gold rush) واکسن نقش  مهمی داشته است. در سال 2000، او با بیل گیتس ملاقات کرد، که خواستار مشارکت با موسسه ملی سلامت در قالب توافقنامه‌ای برای واکسینه کردن کل جمعیت جهان با خزانه‌ای  از واکسن های جدید بود. در سال 2009، این قرارداد به «دهه‌ی واکسن»  تغییر نام داد، که هدف آن اجرای واکسیناسیون اجباری برای هر بزرگسال و کودک روی کره زمین تا سال 2020 بود.

با این حال، بی‌انصافی است که گفته شود بیل گیتس بود که فائوچی را به سمت تاریکی سوق داد. فائوچی خود، اصل جنس بود! او قبلاً ده‌ها سال را صرف بازی با زندگی مردم و قربانی کردن سلامت عمومی برای «سود» کرده است.

هر چند پولی که با AZT به دست می‌آید در مقایسه با عایدات عظیم فایزر که مانند یک راهزنی زنجیره‌ای به دست می‌آید، کمرنگ است. مالیات دهندگان ایالات متحده 20 میلیارد دلار برای تأمین مالی تحقیقات و 10 میلیارد دلار دیگر برای بازاریابی واکسن آمریکایی کووید پرداخت کردند و فایزر پرفروش ترین داروی جهان را ایجاد کرد و از شروع اعلام پاندمی سالانه حدود 35 میلیارد دلار از آن درامد داشت. حتی بهتر از آن، برخلاف AZT، این یکی کاملاً برای کمپانی و شرکاء  بدون خطر است و هرگز نمی توان از آنها برای عوارض جانبی شکایت کرد، چرا که برچسب «آزمایشی» ان را از هرگونه پیگرد معاف می دارد.

حدود 330000 نفر تنها بر اثر AZT جان خود را از دست داده اند. به طور کلی، شباهت‌های بین رسوایی AZT و آنچه امروز در مورد واکسن‌های mRNA و داروهایی چون رمدسیویر می‌افتد، قابل توجه است. فائوچی مجدداً از استفاده از هرگونه پیشگیری برای COVID-19 و هرگونه درمانی با استفاده از داروهای ارزان و نسبتاً غیرسمی مانند هیدروکسی‌کلروکین یا ایورمکتین جلوگیری کرده است،  در حالی که شرکت های دارویی بزرگ(موسوم به بیگ‌فارما) حدود 100 میلیارد دلار سود از این واکسن ها در یک سال به دست آوردند، و البته مسئولیتی در قبال صدمات و مرگ و میرها ناشی از آن‌ها ندارند، حتی در شرایطی که مردم مجبور به مصرف آن‌ها می شوند.

 فائچی، گیتس و صندوق مثلا «خیریه» بریتانیایی موسوم به «وِلکام»، حدود 63 درصد از تحقیقات زیست-پزشکی روی زمین را از طریق بودجه‌ی  خود کنترل می کنند. فائوچی به تنهایی بیش از 930 میلیارد دلار کمک هزینه تحقیقاتی را از طریق موسسه ملی آلرژی و بیماری‌های عفونی یا NIAID توزیع کرده است. می توان گفت که آن‌ها تقریبا همه‌ی تحقیقات پزشکی را تحت سیطره دارند، زیرا آن‌ها همچنین ظرفیت خشک کردن منابع مالی را برای پروژه‌هایی که در تضاد با برنامه‌های خود می بییند، نیز دارند.

بین سال‌های 2009 تا 2016، حدود 230 دارو توسط FDA تایید شده بود که همه آنها از فروشگاه فائوچی بیرون آمدند. بنابراین، او یک انکوباتور برای داروسازی است. و کاری که او انجام می‌دهد این است: در آزمایشگاهش، او ظروف پتری پر از هر ویروس قابل‌تصوری دارد و همچنین «دانشمندانی» که با مولکول‌های مختلف و سموم مختلف سر و کار دارند.  آن‌ها آن سم را در ظرف پتری می‌ریزند و می‌بینند. اگر آن سم، محتوی کشت شده را بکشد، پس حتما یک داروی «ضدویروس» بالقوه است!

این کتاب بسیاری از دروغ‌های فائوچی و تأمین مالی آزمایش‌های سادیستی روی حیوانات و جنین‌های سقط‌شده را که در حال آشکار شدن هستند، افشا می‌کند.

فاش شدن یکی از تناقض‌گویی‌ها و دروغ‌های آشکار فائوچی در ماجرای کووید 19 باعث شد که توجهات به کتاب رابرت کندی پسر حتی بیش از پیش شود. فائوچی در ماه‌های نخست اعلام «همه‌گیری»، در چند نوبت با صراحت و شدت وجود هر گونه احتمال نشت آزمایشگاهی ویروس عامل کرونا را رد کرده بود.

وقتی در جریان نزاع روسیه و اوکراین، وزارت دفاع روسیه از وجود حدود 30 آزمایشگاه تسلیحات بیولوژیک در خاک اوکراین با پشتیبانی مالی و فنی پنتاگون، خبر داد، نام شرکتی آمریکایی به نام «متابایوتا» در پیوند با این آزمایشگاه‌ها به میان آمد. بزرگ‌ترین سرمایه‌گذار شرکت متابایوتا، شرکت سرمایه‌گذاری «Rosemont Seneca Partners» متعلق به هانتر بایدن(پسر بدنام و جنایتکار جو بایدن) و شریک او کریستوفر هینز است. متابایوتا یا شرکت مشکوک و بدنام دیگری که باز در حوزه پروژه‌های تسلیحات زیستی پنتاگون فعال است، یعنی « EcoHealth Alliance» شراکت داشته که رییس آن «پیتر دازاک» است. این همان شرکتی است که دکتر «آنتونی فائوچی»، مشاور پزشکی جو بایدن و رییس موسسه ملی آلرژی و بیماری‌های عفونی از طریق آن روی پروژه‌های آزمایشگاه ویروس‌شناسی ووهان سرمایه‌گذاری می کرد. طبق گزارش وبسایت نیویورک پست(21 اکتبر 2021)، این سرمایه‌گذاری در غالب پروژه‌ای مخفی با نام «gain-of-function» صورت می گرفت که محور آن،   انتقال ویروس بیماری‌زا از حیوانات به بدن انسانی و بررسی اثرات آن روی انسان بود.

فائوچی در جلسه استماع سنا(20 ژوئیه 2021)  در برابر سوالات سناتور رند پاول، به صراحت وجود این سرمایه‌گذاری را رد کرده بود، اما بعدا در نامه‌نگاری کنگره با موسسه ملی سلامت(NIH)، و در جوابیه‌ی لارنس تبک، معاون این موسسه(در 20 اکتبر 2021) روشن شد که علی‌رغم شهادت دروغ فائوچی، اصل وجود gain-of-function  و سرمایه‌گذاری فائوچی در آزمایشگاه وووهان از معبر شرکت EcoHealth Alliance  در سال 2014 کاملا صحت داشته است.

رهبر انقلاب، در 3 فروردین 1399، یعنی در بیانات نوروزی خطاب به ملت ایران، در واکنش به پیشنهاد مزوّرانه‌ی آمریکایی‌ها برای کمک به ایران برای مقابله با کووید، فرمودند:

" ثانیاً شما آمریکایی‌ها متّهمید به اینکه این ویروس را شما تولید کرده‌اید؛ من نمیدانم چقدر این اتّهام حقیقی است، امّا وقتی این اتّهام وجود دارد کدام عاقلی به شما اعتماد می کند که شما بیایید برای او دارو بیاورید؛ ممکن است داروی شما یک وسیله‌ای باشد برای اینکه این بیماری را بیشتر گسترش بدهد. هیچ اعتباری ندارید؛ به شما اعتمادی نیست. ممکن است یک دارویی را شماها تجویز کنید، یا وارد کشور بکنید که این ویروس را ماندگار کند و مانع تمام شدنش بشود؛ یعنی اگر چنانچه این تهمت درست باشد و شما این ویروس را به وجود آورده باشید، این کارها از شماها بر می‌آید. "[4]

این بیانات رهبر انقلاب، حدودا بیست و یک ماه قبل از تاریخی صورت گرفت که معاون موسسه ملی سلامت آمریکا در جوابیه به کنگره، رسما سرمایه‌گذاری فائوچی و موسسه تحت امرش را در آزمایشگاه ووهان و روی پاتوژن‌های بیماری‌زا تایید کند!