کارلوس کیروش در شرایطی به عنوان اصلیترین گزینه جانشینی دراگان اسکوچیچ مطرح شده که در طول سه سال گذشته با وجود خروج او از فوتبال ایران، هرگز سایهاش از سر این رشته ورزشی کنار نرفت. دو قطبی کیروش- برانکو که بعدها به دوقطبیهای کیروش- ویلموتس و کیروش- اسکوچیچ تبدیل شد، نشان میداد گروهی از هواداران فوتبال ایران تحت هیچ شرایطی حاضر نیستند خاطرات مربوط به مربی پرتغالی را فراموش کنند. البته که حامیان او به چند دسته تقسیم میشدند؛ گروهی که عمیقا به تواناییهای فنی و قدرت رهبری این مربی اعتقاد داشته و دارند و گروهی دیگر که مثلا در اثر مناقشات رنگی جبهه حمایت از مرد پرتغالی را برگزیدهاند. هر چه هست در تمام طول این مدت، گزینه بازگشت کیروش به فوتبال ایران روی میز بوده و حتی ناکامی او در رساندن تیمهای ملی کلمبیا و مصر به جامجهانی هم تغییری در این فضا ایجاد نکرده است.
بعد از موفقیت تاج در انتخابات، برخی از نزدیکان او به گزینههای سرمربیگری تیم ملی اشاره کردند؛ جایی که کنار نام کیروش، اسامی برانکو ایوانکوویچ و امیر قلعهنویی هم به چشم میخورد. با این حال کیست که نداند تمایل اول تاج به انتخاب کارلوس است؟ او همین چند روز پیش در یک نطق بلند تلویزیونی بارها از شایستگیهای کیروش و خدمات این مربی به فوتبال ایران تعریف و تمجید کرد. در نتیجه قطعا تاج دوست دارد کیروش را انتخاب کند، اما ممکن است همکاری دوباره با این مربی چندان هم پروژه آسانی نباشد. همه از اهمیت مسائل مالی برای این مربی آگاه هستند و میدانند که او در این زمینه سختگیر است. از سوی دیگر موجودی نقدی فدراسیون (منهای پولهای بلوکه شده در فیفا) هم چندان چشمگیر نیست، در غیر این صورت همین آقای تاج ناچار نمیشد بابت پرداخت دستمزد ویلموتس از شستا استقراض کند و ساختمان فدراسیون را گرو بگذارد! در نتیجه معادلات کمی پیچیده است و باید دید آنطور که همه گمان میکردند، حضور تاج مقدمهای بر حضور کیروش هست یا نه.