سرویس سیاست مشرق- روز پنجشنبه هفته گذشته انتشار یک خبر باعث بهت بسیاری از مردم شد. مهسا امینی، دختر جوانی که توسط پلیس امنیت اخلاقی به مرکز پلیس منتقلشده بود در اثر سکته قلبی به کما رفته و به بیمارستان کسری تهران منتقل میشود. این خبر روز جمعه با فوت این دختر اهل کردستان تلختر هم شد.
رسانههای ضدانقلاب نیز از فرصت فراهمشده نهایت استفاده را کرده با ایجاد روایتهای مخدوش از ماجرا سعی کردند فضا را در آستانه سفر رئیسجمهور به آمریکا برای تحرک خیابانی و تحریک مردم آماده کنند؛ خط اصلی خبری رسانههای معاند فارسیزبان و غیرفارسیزبان آن بود که این دختر جوان ضرب و شتم شده و بر اثر آن سکته مغزی کرده است؛ اما سه دستور ویژه از سوی رئیسجمهور، رئیس مجلس و قوه قضائیه معادلات دشمن را بر هم زد؛ زیرا امکان سواری گرفتن از موج احساسات عمومی از بین رفته و فضا منطقی و منصفانه شده بود.
از سویی مکالمه تلفنی رئیسجمهور با خانواده مرحومه امینی و بیان هم دردی با آنها و نیز دستور مستقیم حجتالاسلام اژهای درباره بررسی همه ابعاد این پرونده و برخورد بدون ملاحظه با خاطیان، خاطر مردم را جمع کرده و نظام را در سطح وکیل مدافع مهسا امینی نشان داد. در حالیکه شبکه عملیاتی دشمن انتظار داشت با حداقل هزینه از اسم رمز مهسا امینی بهعنوان کاتالیزور اغتشاشات استفاده کند، فرصت را ازدسترفته میدید.
در این زمان، اصلاحطلبان به یاری ستاد عملیاتی در اربیل کردستان آمده تا بخت خود را برای آخرین بار آزمایش کنند، درحالیکه 18 حزب اصلاحطلب برای نوشتن یک بیانیه باهم تفاهم نداشتند؛ به ناگهان با کلیدواژه مهسا امینی باهم تفاهم میکنند، گویی چون فتنه 88 تنها رمز آشوب عوضشده بود.
تحریک مردم با انتشار اخبار جعلی و تحریک آمیز، از مناطق کردنشین آغاز شد و با پیوست اعتصاب سراسری به اجرا درآمد. اعتصاب سراسری پیش از این هم همواره دستورالعمل گروههای برانداز برای ایجاد انسداد اقتصادی و اجتماعی بوده است. در واقع اعتصاب پیش درآمد اغتشاش است که البته در سال های اخیر به بار ننشست. اما در مورد مهسا، گروههای تجزیه طلب کُرد با سوارشدن بر موج عواطف توانستند در چند شهر کوچک تجمعاتی را ساماندهی کنند. در پرونده مهسا امینی، ضریب بالای احساسی حادثه در حکم آتشزنه عمل کرده است. دانشگاه این بار هم به کمک پروژه آمد و هسته های اولیه تجمع در دانشگاه ها تشکیل شد.
همانطور که در 88 بی بی سی فارسی رسانه مرجع آشوب بود و در اغتشاشات سال های بعد فضای مجازی (کانال های تلگرامی نظیر آمدنیوز) بازوی رسانهای ستاد آشوب بودند، این بار رسانه وابسته به آل سعود و همکار مستقیم موساد (اینترنشنال)، از ابتدای ماجرای مهسا امینی در قامت رسانه مرجع خبرسازی و جعل روایت را آغاز کرد. تجربه بی بی سی و 88 نشان داد تاریخ مصرف مفید این درگاههای خبری به اندازه عمر همان آشوب است. کارکرد اینترنشنال هم در همین حوزه تعریف شده و البته به سرعت فروکش کردن التهابات، به پایان حیات خود نزدیک می شود.
پرده دوم: عملیات خیابان حجاب
در نزدیکی خیابان ایتالیا یکی از معدود حاضران در تجمع خیابانی روسری از سرخود برداشته و مردی که این فرد را هدایت میکند با آوردن بنزین به او کمک میکند تا آن را آتش بزند، این صحنه بهدقت با نمایی سینمایی فیلمبرداری شده و ساعتی بعد با سرعت بالا در شبکههای اجتماعی و رسانههای ضدانقلاب منتشر میشود.
ساعتی بعد همین فرد بیحجاب بالای یک خودرو عبوری رفته و با بالا و پایین پریدن روی آن دیگران را برای پیوستن به شورش دعوت میکند؛ همان تعداد افراد همراه با این زن این بار نقش محافظ را برای او بازی کرده و اجازه نزدیک شدن مردم به او را نمیدهند.
این صحنه برای مفسران سیاسی ناآشنا نیست! نزدیک به سه سال قبل در ناآرامیهای بیروت استفاده از جاذبههای جنسی برای جذب مخاطب خیابانی با دستور فالانژهای لبنانی مورداستفاده قرارگرفته بود؛ در آن زمان شبکه المنار به نقل یک مقام امنیتی لبنانی اعلام کرد که یک سفارت عربی به برخی شهروندان سوری معارض و نیز سودانیها پول داده بود تا با تحریک جوانان از طریق چند زن بیروت را به آشوب بشکند، شب گذشته سکانس به سکانس این عملیات تاکتیکی با استفاده از تعداد معدودی از مهرههای نشاندار در تهران اجرایی شد. مهره هایی که تعدادی از آنها شب گذشته توسط نیروهای امنیتی بازداشت شدند.
عصر روز گذشته در پی فراخوان گروهکهای ضدانقلاب و شبکههای ماهوارهای تجمعی در محدوده خیابان حجاب و بلوار کشاورز برگزار شد، هسته مرکزی این عملیات در ساعت 5 عصر روز گذشته با شرکت نزدیک به 50 نفر در تقاطع خیابان وصال و بلوار کشاورز شروع به تحریک مردم کرده و تا ساعت 19 نزدیک به 300 نفر به این جمع اضافه شدند؛ سردستههای تجمع نیز با سنگپرانی و ضرب و شتم هدفمند (تحریک مردم و نیروهای انتظامی)، آتش زدن سطلهای زباله، ایجاد درگیریهای ساختگی و نیز برداشتن روسری از سر زنان سعی کردند جمعیت بیشتری از مردم عادی را برای غائله آفرینی خود ایجاد کنند.
تاثر و ناراحتی عمومی از درگذشت مهسا امینی و انتقادات رو به افزایش از برخی برخوردهای سلیقه ای البته در همراهی اولیه گروههایی از مردم موثر افتاد و هسته اولیه چند ده نفره توانست در نهایت جمعیتی در حدود 700 الی 800 نفر را با خود همراه کند.
مهره های اصلی آشوب برای تحریک مردم و نیروهای انتظامی، فضای هر اعتراض و تجمعی را به سمت خشونت کور هدایت می کنند. کشته سازی ضامن ادامه درگیری و رادیکال تر شدن آن است.
پرده سوم: جنگ احزاب
مجمع نیروهای خط امام در بیانیهای اقدامات صورت گرفته در ماههای اخیر به نام مبارزه با بیحجابی را روشی بهغایت غلط و متأثر از نگاهی متحجرانه به دین و بدبینانه به دیگران و «سختگیرانه درباره جامعه» توصیف کرد؛ همزمان حزب افراطی اتحاد ملت ایران نیز با انتشار بیانیهای از گشت ارشاد با عنوان پلیس غیراخلاقی و تنشآفرین نام برد و خواستار برچیده شدن بساط آن شد.
احزاب کاغذی اصلاحطلب یکی پس از دیگری با دادن بیانیه و بدون اشاره به فراخوان برای تجمع کلیدواژه را تکرار کرده و حتی از ظرفیت جواد ظریف نیز استفاده شد. هزاران اکانت جعلی منتسب به منافقین، سازمانهای اطلاعاتی غربی و عبری نیز با ترند کردن نام مهسا امینی فراخوان به شورش داده تا بازی ازدسترفته را دوباره احیا کنند!
راهاندازی چالشهای هتاکانه چون قرآنسوزی (دعوت به سوزاندن آیات مربوط به حجاب)، چالش روسری سوزاندن، کوتاه کردن مو توسط زنان، کشف حجاب سلبریتیهای از کار افتاده و نیز راه اندازی کمپین «خرابکاری شرافتمندانه» باهدف ضربه به اماکن حیاتی کشور و تولید هزاران محتوای آموزشی باهدف تولید سلاحهای سبکدست ساز و نیز فعال شدن دوباره شبکه قاچاق اسلحه نشان داد که دشمن از همه ظرفیتهای خود برای کلید زدن یک حادثه خیابانی بزرگ استفاده کرده است.
اجرای پروژه مهسا با بهکارگیری ترفندهای عملیات سوخته ققنوس در خود چند نکته قابلتوجه دارد:
1-دستگیری 6 نفر از لیدرهای اصلی اغتشاش در تهران که عضو گروهکهای تروریستی بودند و نیز کشف چندین قبضه سلاح کمری از این افراد نشان داد که هدف اتاق عملیات آشوب پس از سال 88، بالا بردن تعداد افراد در پروژه کشته سازی است، یکی از سرکردگان این گروهک در همان لحظات اولیه بازداشت و تحقیقات اعتراف کرده است که دستور داشته افراد جوان حاضر در صحنه را هدف قرار دهد!
2- آخرین عملیات دشمن با اسم رمز «مهسا» نشان داد سرویسهای اطلاعاتی در منطقه این بار دو عنصر عملیات روانی و میدانی به را صورت همزمان مورد استفاده قرار دادهاند؛ قلاب اندازیهای یک جانبه از سوی دشمن در یک سال اخیر نتوانسته بود چیزی نصیبشان کند. اما مرگ تلخ مهسا امینی فرصتی بود که شاید تا ماهها و سالهای بعد نظیر آن یافت نشود.
3- در اغتشاشات پراکنده در روز گذشته هویت مهسا امینی بهکل فراموششده و مانور از موضوع حجاب و مشخصاً روسری سوزی، به همان شعارهای همیشگی اغتشاشات رسید که در یک جمله (هر چیزی بهانه است؛ اصل نظام نشانه است) قابل تجمیع است.
4- افرادی که شب گذشته به خیابان آمدند جامعه مخاطب گشت ارشاد را به خوبی نشان داد، نگاه گشت ارشاد به زنانی که حجاب ناقصی دارند نیست، بلکه ولنگارانی است که استانداردهای عرفی و نانوشته بدحجابی را نیز زیرپا گذاشته اند.
5- در شرایطی که طراحی دشمن همهجانبه بوده است، گشت ارشاد باید داخل طرح جامع «امنیت اجتماعی» و همزمان با برخورد با اوباش، معتادان و سگگردانان گنجانده شود تا با سرمایه اجتماعی حداکثری بتواند پیش رود.
6- ارسال یک پیام از اربیل کردستان به نقده نشان داد بازی را چه کسی هدایت میکند! پیام مسعود بارزانی به خانواده امینی نشان داد دست بازیگر این عملیات بیرون مرز افتاده است، البته شهرتطلبی بارزانی و خبری کردن این تماس باعث شد ماجرا روی آب آمده و سرویس موساد مجری و سازمان سیا به عنوان برنامهریز از خود رونمایی کنند. به نظر همزمان با سفر رئیسجمهور به نیویورک برخی سعی دارند با ایجاد «ساعت صفر» کد مهسا را به پروژه فشار حداکثری لینک کنند.
7- بازداشت یلدا معیری عکاس اصلاحطلب که یدطولایی درصحنهآرایی اغتشاشات دارد، نقطه اتصال شهریور 1401 به دیماه 1396 بود!
8-در پیچ تاریخی افول غرب در جهان و زوال غربگرایی در ایران، دشمن در جنگ نوظهور ترکیبی، همه نیروهایش را بهخط کرده تا کار کشور را یکسره کند. آتشافروزیهای دنبالهدار، تنها فاز نخست عملیات است.
9-هدف از خطشکنی عناصر گروهکی و پشتیبانی گسترده رسانهای آن بود که پای دیگر طیفهای رنگینکمانی نیز به خیابان بازشود؛ حتی طیف نئو فرقانیها (عدالت خواهان سابق) نیز برای خود در این معادله سبدی را در نظر گرفتهاند.
یک قاعده ساده میگوید که همانطور که حجم یک شئ را «طول، عرض و ارتفاع» آن تشکیل میدهد، ابعاد تصویر ذهنی از یک وزنکشی سیاسی و اجتماعی را نیز «کمیت، کیفیت و رؤیت» آن به وجود میآورد. کمیت، تعداد نفراتی است که برای اعلام موضع گرد هم آمدهاند. کیفیت، شدت و حدت انگیزه و موضع افراد است و رؤیت نیز ضریبی است که یک واقعه در رسانههای جمعی و اجتماعی میگیرد و دیده میشود. در عملیات خیابان حجاب رویت مهمتر از دو فاکتور دیگر بود، این موضوع نشان میدهد در دورانی که ایران قویتر از همیشه درصحنه حاضر است؛ برای دشمن امتداد عملیات مهمتر از نتیجه آن است!