درحالحاضر حدود ١٨٠ دانشگاه پرستاری در کشور داریم که هر سال تعداد زیادی دانشجوی پرستاری از آنان فارغالتحصیل میشود؛ اما موفق به گرفتن مجوز نمیشوند. شما اگر یک فراخوان برای جذب نیروی پرستار بدهید، میبینید تعداد پرستارانی که دنبال شغل هستند، چقدر است؛ درحالیکه به جای جذب آنان کمکپرستار استخدام کردهاند، به این معنا که فردی را که دارای دیپلم یا حتی مدرک تحصیلی در رشتهای دیگر است؛ اما به دنبال کار است، با وعده و قول و قرار وارد سیستم کار کردهاند.
به گزارش ، شرق نوشت: سازمان نظامپزشکی کشور تنها چند روز پیش از مراجعهنکردن حدود ١١ هزار فارغالتحصیل رشته پزشکی برای دریافت شماره نظام پزشکی خود خبر داد و در توضیح علت آن اعلام کرد: «تعداد درخورتوجهی از این افراد مهاجرت کردند و تعدادی دیگر نیز از پزشکان جذب حرفه پزشکی نشده و در واقع انگیزه لازم را نداشتند». این در حالی است که مدتی پیش در گزارشی از مهاجرت ٣٠٠ برابری میان فارغالتحصیلان پرستاری و پرستاران مشغول به کار در سالهای اخیر خبر داد. این در حالی است که با اجرای طرح تحول سلامت، گمانها بر این بود که این طرح میان پرستاران و کادر درمانی کشور با استقبال زیادی روبهرو شود و هدف آن بود که با بالابردن انگیزه میان تیم درمان رضایتمندی کادر بیمارستان و مردم افزایش یابد؛
اما با گذشت بیش از سه سال از اجری این طرح دکتر ژاله عزتی، معاونت آموزشی-پژوهشی سازمان نظام پرستاری، از پایینآمدن میزان رضایت پرستاران از اجرای این طرح گفت و به دلایل و مشکلات آن پرداخت. دلایلی که شاید بتوان تأثیر آنان را به انگیزههای آنچه به گفته مسئولان نظام پرستاری و نظامپزشکی تمایل به مهاجرت است، بررسی کرد.
بگذارید ابتدا به پژوهشهایی بپردازیم که بحث رضایتمندی پرستاران را پیش و با اجرای طرح تحول سلامت بررسی کرده است. اگر بخواهید از میزان رضایت شغلی پرستاران بگویید، این رضایتمندی درحالحاضر چگونه است؟
ما مستند داریم که ٩٧ درصد از پرستاران از طرح تحول نظام سلامت بهشدت ناراضی هستند. این مسئلهای بود که از ابتدا چندین بار گفته و سپس تکرار شد و نهتنها از طرف ما بلکه از سوی بسیاری از مسئولان قبلی وزارت بهداشت متأسفانه هیچ اقدامی صورت نگرفت.
طرح تحول نظام سلامت اگرچه در ابتدا بسیار خوب به نظر میآمد؛ اما چون تمام ابعاد آن در اجرا در نظر گرفته نشد، از نظر ما یک کشتی به گِل نشستهشده است. سال گذشته اردیبهشت ما نقد واقعی نظام سلامت را در همایشی که سازمان نظام پرستاری برگزار کرده بود، انجام دادیم و برای لوگوی همایش هم طرحی را در نظر گرفتیم که نشاندهنده کشتی است که نیمی از آن به گِل نشسته و نیمی همچنان سبز است. منظور ما از این بخش به گِل نشسته مردم و پرستاران بودهاند. حال چرا مردم! از نظر ما وقتی خدمترسانی به مردم با فشار و سختی روبهرو باشد، کیفیت لازم را نخواهد داشت. ما به تعداد کافی نیروی پرستار نداریم. ما فارغالتحصیل رشته پرستاری کم نداریم؛ اما بسیاری از اینان مجوز استخدام بعد از فارغالتحصیلی ندارند. درحالحاضر بسیاری از این فارغالتحصیلان اقدام به مهاجرت میکنند.
درباره این مهاجرتها بیشتر توضیح میدهید؟
ما بسیار علاقه داریم که مهاجرت کمتر بشود؛ زیرا که ما خود کمبود پرستار داریم و اگر این ناعدالتیها و فشارها از روی بچهها برداشته شود، این پرستاران نمیروند. تحقیقات ما نشان میدهد مهاجرت پرستارها ٣٠٠ برابر شده. میروند و تا جایی که اطلاع داریم، پس از رفتن بسیار باانگیزه هستند و با احترام و اخلاق زیادی در کشورهای دیگر مشغول به کار میشوند.
بیشتر مهاجرتها در چه مقطعی است؟ پس از فارغالتحصیلی یا پرستاران مشغول به کار هستند که مهاجرت میکنند، با توجه به آنکه به موضوع مشکل استخدام هم اشاره کردید.
در تمام لایهها مهاجرت از لیسانس به بعد داریم. برخی بعد از فارغالتحصیلی و بسیاری هم مشغول به کار هستند که میروند. در هر دو مورد آمار مهاجرت بسیار زیاد شده است. بسیاری استخدام وزارت بهداشت نیستند. در بخش خصوصی یا به صورت قراردادی، ساعتی کار میکنند و جذب نمیشوند و بعد هم میروند، برخی هم نمیروند و جذب میشوند؛ اما اوضاع را میبینند و میروند. وقتی پرستاری میبیند همکار پزشک ٣٠٠ برابر او دستمزد میگیرد، احترامشان را نگه نمیدارند و حجم و فشار کار تا این حد بالاست که دیگر جایی برای ماندن نمیبیند، میگذارد و میرود.
سال گذشته ١٥ پرستار تحصیلکرده ما ضمن کار فوت کردند. همه آنها به دلیل فشار کاری، کمبود نیرو و نیاز شدید مالی مجبور هستند دو شیفت کار کنند. در عین آنکه نبود احترام لازم، اجبار برای ساعات اضافی کار و این فشارها موجب شد تا هر دفعه در یکی از استانها یکی از پرستارانمان را از دست بدهیم. آخرین مورد نیز در استان کرمان بود که پرستار ٣٥ساله در بیمارستان به دلیل سکته قلبی فوت کرد.
با توجه به این فشارها و کمبود نیروی پرستاری که عنوان میکنید، دلیل استخدامنشدن فارغالتحصیلان پرستاری از سوی وزارت بهداشت چه بوده است؟
درحالحاضر حدود ١٨٠ دانشگاه پرستاری در کشور داریم که هر سال تعداد زیادی دانشجوی پرستاری از آنان فارغالتحصیل میشود؛ اما موفق به گرفتن مجوز نمیشوند. شما اگر یک فراخوان برای جذب نیروی پرستار بدهید، میبینید تعداد پرستارانی که دنبال شغل هستند، چقدر است؛ درحالیکه به جای جذب آنان کمکپرستار استخدام کردهاند، به این معنا که فردی را که دارای دیپلم یا حتی مدرک تحصیلی در رشتهای دیگر است؛ اما به دنبال کار است، با وعده و قول و قرار وارد سیستم کار کردهاند و این برخلاف آنچه است که در بالین انجام میدهند. برای مثال خانمی که سه ماه دوره کمکپرستاری جهاد گذرانده بود برای استخدام به ما مراجعه کرد زیرا هزینههای زیادی نیز برای تحصیل پرداخت کردهاند. هزینه دوره تحصیلی آنان نیز بالاست به صورتیکه در گذشته شش میلیون و در حال حاضر با کمکها و شکایتهایی که نظام انجام داد به سه میلیون تومان رسیده است. در هر حال این خانم نزد ما آمد و گفت خواهرم پرستار است و گفته بود این کتابهایی که میخوانی اساسا مربوط به کار تو نیست خیلی از شرح وظایف کمکپرستاری متفاوت است به عنوان مثال کار کمکپرستار مراقبت اولیه از بیمار است و مثلا تزریق انسولین را نباید انجام دهد.
مشکلات این طرح را چه میدانید؟
در طرح تحول سلامت باید روی نیروها ارزیابی میکردیم. ما نیروی پرستار کافی نداریم. از مریض پول کمتری گرفتند، درست اما آیا خدماترسانی هم متناسب است. بخشی که ٤٠ مریض و دو پرستار دارد، چطور میتواند خدمات پرستاری درستی انجام دهد، درحالیکه این دو پرستار قبلا مسئولیت ١٨ نفر را بر عهده داشتند که آن هم باز با قوانین جهانی مطابقت نداشت ولی انجام میشد. اما حال با اجرای طرح تحول سلامت (و افزایش بیماران در بیمارستانهای دولتی) چطور این پرستار میتواند ٤٠ تا ٤٥ بیمار را تحت مراقبت و نظارت داشته باشد! باید اول نیروی انسانی را تکمیل میکردیم. اما وسط کار چه کردند آمدند فکر کردند کمکپرستار تربیت میکنیم و وارد بیمارستانها میشوند. این خود معضل بسیار سنگینی پیش آورد. خیلی از این کمکپرستاران زمانی که برای کار وارد بیمارستانها شدند دیدند کارها بسیار تخصصی است و اینها در مورد انجام بسیاری از آن، نمیدانند و نباید هم بدانند چون در درسهایشان نمیخوانند. از نظر ما پیش از اجرای طرح تحول سلامت، نیروی انسانی و حقوق آنان مثل تعرفههای پزشکی تأمین میشد، اما نشد در حالیکه کار پرستاران چندبرابر شده است. برای تعرفههای پزشکی دو تا سهبرابر انجام شد ولی برای پرستارها یکسان ماند. برای پذیرش، تعداد تختها و مانند آن نیروی انسانی باید وجود داشته باشد؛ اما اتفاقی که افتاد این بود که نیروی انسانی پرستار نادیده گرفته شد و نتیجهای که به همراه داشت نارضایتی ٩٧درصدی پرستاران از اجرای طرح تحول سلامت است.
دیگر آنکه کمکپرستار باید یک پرستار مثل خودش باشد یعنی به استاندارد جهانی رسیده باشد. اما طرح تحول سلامت نظام پرستاری را دچار چالش بسیاری کرده است. در استانی بهیاری بوده است که با مجوز از وزارت بهداشت چهار میلیون از افراد میگرفت و آموزش پرستاری میداد. هنوز هم به نظر میرسد این کار را انجام میدهد. طرح تحول نظام سلامت چطور میخواهد موفق شود وقتی نیروی تحصیلکرده پرستار ندارد. این درحالی است که کشور ایران عضو شورای جهانی پرستاری است و میتوانیم طرح و مشورتهای مناسب با کشورهای جهان داشته باشیم.
آیا تحقیقات تفاوت میزان رضایتمندی قبل و بعد از اجرای طرح تحول سلامت را نشان میدهد؟
از اول اصلا رضایتمندی وجود نداشت و وقتی طرح تحول سلامت اجرا شد دستمزد پزشکان بهشدت بالا رفت اما سؤال من این است که وقتی جراحی وارد اتاق عمل میشود آیا به تنهایی میتواند جراحی را انجام دهد! بعد از عمل چه کسی مراقبت ٢٤ساعته بیمار را انجام میدهد! درحالیکه ما پرستار متخصص کافی نداریم. مورد دیگر هم تعداد نیروی انسانی است که پیشبینی نشد در همین نظام پرستار مثلا برای شیفت شب، با ٤٠ تا ٤٥ بیمار دو نفر در بخش هستند، یکی پرستار است یکی بهیار است یا اصلا هر دو پرستار، اما کار به این شکل است که یکی میخوابد، یکی بیدار است و مدتی بعد دیگری میخوابد و دیگری بیدار است. در این میان برخی میگویند ساعت خواب را برداشتهایم ولی این منطقی نیست و تنها زمانی عملی است که تعداد شیفتها، ساعت کاری و حجم کار براساس استانداردها باشد.
در نتیجه به اعتقاد ما امکان اجرای طرح تحول سلامت به این شکل نیست. اگر واقعا برای مردم داریم کار میکنیم ضربه آن را هم مردم میبینند. در نتیجه کمبود نیروی کار، فشار کاری سنگین و بار سنگین اعتباربخشی روی دوش پرستاران افتاد و چرا با جذب نیروی پرستاری مخالفت شد و چرا به جای آنکه نیروی پرستاری را افزایش دهیم کمکپرستار را افزایش دادیم!
تفاوتی هم در دستمزد کمکپرستار با پرستار هست؟
بله، بله مطمئنا دستمزد پرستار بالاتر است.
برخورد بیماران در بیمارستانها چگونه است؟
وقتی بیمار تنهاست و حتی اگر پولی را از این جیب به آن جیب به بیمار رساندهاند هم اگر پرستار متخصص و به تعداد کافی بر بالین نباشد چطور میتوانند راضی باشند!
بیماران از خدمات بالینی اعتراض دارند و درست است. براساس استانداردهای جهانی نیستیم یعنی در ایران برای هر پرستار ١٥ بیمار است اما در استاندارد جهانی هر یک یا چهار بیمار یک پرستار مراقب دارد.
اگر بخواهید نارضایتی پرستاران را به عنوان یکی از مهمترین نقاط ضعف طرح تحول سلامت عنوان کنید، این ضعف را بیشتر در چه میدانید؟
تفاوت حقوق پرستار و پزشک در ٩٩ درصد کشورهایی که حرف اول را میزنند حداکثر سه برابر است اما در ایران بالاتر از صدها برابر است و گاهی فیشی که ٥٠٠ برابر بوده است هم داشتیم. این درحالی است که بسیاری از پزشکان میآیند و میگویند ما فقط حق ویزیت یا حق جراحی را میگیریم و میروند بعد همه کارها میماند و پرستار. خب، در این شرایط پرستار هم نمیتواند همان حقوق هشت سال پیش خود را بگیرد، ولی حقوق همکار دیگر روی صد یا ٥٠٠ برابر باشد.
ناراحت این است که خدمات پرستاری یکی از مهمترین نکات قبل و بعد از عمل است و نگران این هستند که اگر حتی عمل به بهترین شکل هم انجام شود؛ اما پرستار متخصص در بالین نباشد، چه اتفاقی ممکن است بیفتد.
فکر نمیکنید خود وزیر هم پزشک جراح هستند و اگر مسئله وجود داشته باشد ایشان هم با آن مواجه هستند؟
بله دکتر هاشمی یکی از پزشکان خیلی خوب کشور هستند و عمدتا هم فقط جراحی انجام میدهند و پس از عمل کار را به سایر کادر درمان میسپارند. اگر از ایشان هم بپرسید که آیا حاضرند بعد از عمل کمکبهیار بهجای پرستارشان برود و از دکولمان یا بیماریهای عمیق چشمی مراقبت کند، حتما میگویند خیر و حق هم دارند که بگویند خیر! ما نیز همین را میگوییم باید حقوق پرستاران در طرح تحول سلامت مانند پزشکان در نظر گرفته میشد.
با توجه به آنچه در خبرها هم میآمد دکتر هاشمی در روز پرستار از پرستاران معذرتخواهی کرد و وعده پرداخت بدهیها را داد، آیا این امر تاکنون که دولت در حال انتقال است اتفاق افتاده؟
اصلا پرداخت نشد و ضمن اینکه دکتر هاشمی دعوت نظام پرستاری را در همایش روز پرستار که حدود سه هزار پرستار شرکت کرده بودند، نپذیرفتند و تشریف نیاوردند و ما جای ایشان گل گذاشتیم و اسمشان را نوشتیم، درحالیکه خیلی از مسئولان پزشکی کشور حضور داشتند در نتیجه ما از این قولوقرارها بیاطلاع هستیم و فقط در جاهایی شنیده بودیم به برخی از پرستاران گفته بودند صبر کنید ببینیم انتخابات چه میشود!
آیا مسئله کمبود بودجه نیز وجود دارد؟
خیر، چون بودجه وجود دارد، فقط تقسیم بودجه در میان تیم درمان درست انجام نمیشود و طبق قوانین بینالمللی حداکثر سهبرابر از بودجه تیم درمان حق جراح است و حال شما اگر میخواهید آن را پنج، شش برابر کنید، مشکلی نیست؛ اما صد برابر دیگر کاملا غیرمنطقی است. درحالحاضر نیز مشکل همین تقسیم ناعادلانه است. باید این روزها وزارت بهداشت را بهعنوان وزارت کل پزشکان محترم کشور نام ببریم به این دلیل که کل بودجه در یک کلنی جمع شده و مقداری که تفاوتی نکرده به پرستار یا آزمایشگاه و... پرداخت میشود.
فشاری را که به تأمین اجتماعی وارد میشود چگونه میبینید؟
این اشکالی است که از طرح تحول سلامت وارد شده است و قبل از آن مشکلی نبود و البته ما نیز درباره افزایش بودجه صحبتی نمیکنیم که باری بر دوش تأمین اجتماعی باشد یا بودجه جدیدی تزریق شود، صحبت ما فقط توزیع عادلانه بودجه است.
درحالحاضر نظام پرستاری موافق ماندگاری کابینه بهداشت فعلی در دولت جدید است یا فکر میکنید باید تغییراتی ایجاد شود؟
نظام پرستاری متفقالقول حامی روحانی بودیم و اگرچه انتظاراتمان در دولت یازدهم برآورده نشد و انتظارمان این است با توجه به سخنرانیهایشان این عدالت در بخش پرستاری هم در دولت جدید رعایت شود. ما شنیدیم ایشان در سخنرانیهایشان دو بار اسم پرستاران را آوردند و از این بابت خوشحالیم؛ اما به وزارت دکتر هاشمی برای مطالباتمان چندان امیدی نداریم.