سرویس سیاست مشرق- ارسال یک ایمیل ناشناس به اکانت وزارت خارجه آمریکا باعث یک غائله سیاسی در واشنگتن میشود، در آن روزها منشی هیلاری کلینتون به وزیر خارجه وقت آمریکا اطلاع میدهد که پیامی از یکی از رهبران معترضین (اغتشاشات سبز) در ایران به او رسیده که در آن از آمریکاییها کمک خواسته است.
متن پرینت شده این ایمیل بهسرعت به جلسه شورای امنیت ملی آمریکا ارسالشده و اوباما از مقامات اطلاعاتی دولت خود میخواهد صحت آن را بررسی کنند. در آن جلسه ژنرال جیمز جونز مشاور امنیت ملی آمریکا از اوباما میپرسد که اگر صحت اطلاعات درون ایمیل تائید شد چه باید کرد؟ رئیسجمهور آمریکا گفته بود که بدون تردید از آنها حمایت میکنیم، اما غیرعلنی!
بعدها در اسناد افشاشده از وزارت خارجه آمریکا این ایمیل جنجالی نیز بهعنوان یک سند بهکلی سری فاش شده و مشخصشده یکی از رهبران فتنه سال 88 بهصورت غیرمستقیم از دولت آمریکا تقاضای کمک مالی کرده بود. نیک آهنگ کوثر ضدانقلاب فراری در خارج از کشور در شرح رسوایی این ایمیلها گفت که مهدی هاشمی در لندن به دنبال کانال ارتباطی با آمریکاییها بود تا از طریق آن فشار سیاسی و تحریم روی جمهوری اسلامی ایران را بیشتر کند و از سویی کمک مالی بگیرد.
این افشاگری بزرگ علاوه برنشان دادن ماهیت فتنهگران، وضعیت آمریکاییها در مواجه با موجهای سیاسی در ایران را نیز بهخوبی نشان داد. باراک اوباما در کتاب خاطرات خود تصریح کرده است که اگر جنبش سبز (آشوب 88) در ایران رخ نداده بود، دولت من تصمیم به اعمال تحریمهای سخت نمیگرفت، تحریمهای دوره بوش سمبلیک بود؛ تحریمهای سخت را من اعمال کردم.
قماربازی بایدن با اراذلواوباش در تهران
اعلام موضع دو چهره سیاسی حزب دموکرات در حمایت از اغتشاشات جوکرها در تهران بار دیگر رد دست آلوده آمریکاییها در این واقعه را بهخوبی نشان داد؛ اما برخلاف سال 2008 که آمریکاییها تاکتیک غیرعلنی بودن حمایت از اغتشاشات در داخل ایران را پیش میبردند، این بار بهصورت علنی از آن حمایت میکنند.
جو بایدن رئیسجمهور آمریکا که به دلیل بیماری دچار آلزایمر سیاسی شده است در آخرین اظهارنظر به مسائل داخلی در ایران نیز گریز زده و گفته است که تجربه زیادی در اغتشاشات در خاورمیانه داشته و آنچه در ایران رویداده به پایان نخواهد رسید، اشاره صریح رئیسجمهور آمریکا آن است که اجازه نخواهد داد آتش اغتشاشات در چند محله بهزودی خاموش شود.
در آنسو باراک اوباما قصاب تحریمها علیه مردم ایران نیز بهعنوان پدرخوانده حزب دموکرات به صحنه آمده و در اظهارنظری عجیب ادعا کرده است که اعتراضات در ایران الهامبخش بوده و با آن اعلام همبستگی خواهد کرد. همین چراغ سبز از سوی بایدن و اوباما باعث شد تا دستگاه دیپلماسی آمریکاییها که تا همین چند روز قبل با ارسال التماس نامه برای تهران خواهان امضای یک توافق با ایران بود بهیکباره تغییر جهت بدهد.
دیدار جیک سالیوان مشاور امنیت با تعدادی از عناصر ضدانقلاب و نیز اعلام حمایت صریح این افسر اطلاعاتی سازمان سیا از اغتشاشات و نیز فعال شدن کامالا هریس در خلاف مسیر دیپلماتیک را باید در همین جهت ارزیابی کرد. آمریکاییها این روزها علاوه براثر گذاری میدانی با توسل به اراذلواوباش در خیابان روی تحریک تعدادی نوجوان با گرایشهای آنارشیستی و گیمری از طریق دیپلماتیک نیز حساب ویژه بازکردهاند. سرمایهگذاری سنگین روی اغتشاشات از سوی کاخ سفید نشان میدهد که بایدن مانند ترامپ علاقه دارد روی ایران قمار کند؛ این حماقت از سوی بایدن عوارض سنگینی برای دلت او در آینده خواهد داشت!
آمریکاییها در ایران به دنبال چه میگردند؟
نزدیک به یک ماه پس از آغاز اغتشاشات در برخی محلات در چند شهر، آمریکاییها از لانه جاسوسی خود در چند ایستگاه منطقهای بیرون آمده و رخنمایی میکنند؛ تا پیشازاین سازمان سیا با پوشش فرانسویها و نیز سرویس آلمان در آشوبها نقش بازی کرده و هزینه سنگپرانی و کشته سازی را پرداخت کرده بودند؛ اما این بازار سیاسی برای واشنگتن آنقدر جذابیت داشت که آنها بهصورت رسمی و علنی به صحنه آمده و سعی کنند مهرههای موجود در مارپیچ آشوبها را بار دیگر سازماندهی کنند.
برآورد اطلاعاتی آمریکاییها آن است که هزینه سنگین اطلاعاتی و تبلیغاتی روی اغتشاشات دود شده و به هوا رفته است و دولت بایدن در آستانه برگزاری انتخابات کنگره هیچ دستاوردی برای ارائه ندارد، از سوی دیگر حرکت پهپادها روی سر ناتو در جنگ اوکراین قوای تحلیلی بایدن را بهصورت کامل از بین برده و کاخ سفید دچار بههمریختگی راهبردی شده است. در این وضعیت آمریکاییها هیچ چارهای ندارند جز آنکه اسلحه بدون گلوله تحریم را بار دیگر به سمت مردم ایران نشانه بروند.
بنیاد کارنگی اخیراً در گزارشی نوشته است که چند دهه تحریم آمریکا برای مهار ایران شکستخورده و نفوذ ایران در منطقه خاورمیانه افزایشیافته است. ت حریمهای آمریکا علیه ایران، از سر درماندگی است. آمریکا بیشازاندازه به ابزار تکبعدی تحریم تکیه کرده؛ چنانکه در دوره اوباما، سالانه 500 نهاد را به بهانههای مختلف تحریم کرد و در دور ترامپ دو برابر شد. بایدن هم تحریمهای جدیدی را اعمال کرد؛ اما شواهد نشان میدهد تحریم، اغلب مؤثر نبوده است.
در ادامه این گزارش قابلتوجه آمده بود:
استفاده از تحریم ارتباطی با اثربخشی آن ندارد، بلکه همهچیز به افول آمریکا برمیگردد که دیگر نمیتواند مانند قبل اعمال قدرت کند. رؤسای جمهور مأیوس آمریکا، اکنون تیر کمتری در کمان دارند، اما تحریم نهتنها افول آمریکا را آشکار میکند، بلکه باعث تسریع آن میشود. این ابزار، دائماً کسلکنندهتر میشود و اوضاع را بدتر میکند. چین و روسیه با خوشحالی برای همکاری با بازیگران تحت تحریم وارد عمل میشوند. احتمال دارد متحدان و شرکا هم خسته شده و از آمریکا فاصله بگیرند.
راهبرد جدید آمریکا در حمایت از اغتشاشات جوکری در ایران چند ملاحظه قابلتوجه دارد:
1-درحالیکه القا میشد آمدن بایدن، موجب تغییر رفتار خصمانه آمریکا نسبت به ایران خواهد شد، دولت او کوشید ضمن اتلاف وقت، تحریمهای اوبامایی و ترامپی را گرو نگه دارد تا با فشار اقتصادی، هم تیم مذاکرهکننده ایرانی را وادار به امتیازدهی کند و هم فضای عقلانی در انتخابات ایران را از مردم دریغ کند، نتیجه این راهبرد آن بود که تهران بهمرور از تله توافق ضعیف دور شده و بهسوی اعمال قدرت بیشتر و گفتن نقشهای جدید حرکت کند.
2- رویکرد آمریکا در مربع فشار، تحریم، خرابکاری و ترور باعث بدعادتی آمریکاییها شده است؛ کاخ سفید گمان میکند با استفاده مقطعی از یکی از این کارتها بال ایران بسته خواهد شد، اما تعبیر ریچارد هالبروک این دست خوشحالیها تداوم ندارد!
3-هضم ایران جدید و ایران قوی از سوی غرب بسیار سخت است، ایران جدید، قطعاً دیپلماسی و تجارت خارجی و شرکای بینالمللی خود را گسترش خواهد داد از سویی ایران قوی بازیگر مؤثر در معادلات فرا منطقهای است. واقعیت آن است که ایران دیگر به شکل یکطرفه به بازار تأمین نفت غرب -ولو به قیمت حذف خود از بازار- آرامش نخواهد داد؛ عهدشکنیها را بیپاسخ نخواهد گذاشت و ضربات متقابلش قطعاً ویرانکنندهتر و پشیمان کننده تر خواهد بود.
4- تغییر تاکتیکی آمریکاییها از حمایت غیرعلنی از پروژه آشوب سازی در ایران در سال 2008 تا ایستادن در کنار شبکه فاحشهها در سال 2020 بیش از آنکه نشانهها عقلانی داشته باشد، ناشی از زوال ناتو در یک جنگ فرسایشی در آستانه زمستان سرد است.
راز زیمت، کارشناس مسائل ایران در سرزمینهای اشغالی، در رابطه با آخرین وضعیت اغتشاشات در ایران نوشته است که اثر اغتشاشات در ایران در روزهای اخیر رو به کاهش بوده است. درواقع، دامنه اعتراضات به کمترین میزان از زمان شروع آن رسیده است، تنها راه حفظ مسیر آشوب در ایران آن است که مسائلی چون برداشتن حجاب درملأعام، درگیری بین شهروندان و نیروهای پلیس، اعتصابات دانشجویان و غیره از بیرون از مرزهای ایران حمایت لجستیکی شود!
روایت میدانی از بروز و ظهور اغتشاشات نشان میدهد که سه موج برای تولید بحران سیاسی در ایران از سوی دشمن طراحیشده است، موج اول با طول عمر دهروزه سعی کرد از خاصیت جوکری؛ آنارشیستی و عصبی برخی نوجوانان استفاده کرده و بالا بیایید. موج دوم توسط شبکه اراذلواوباش؛ خانواده عناصر معدوم گروهکی و باقیمانده رژیم طاغوت باهدف آشوب سازی شکل گرفت، طول عمر این دوره کمتر از 48 ساعت بود!
در موج سوم گروهکهای اشرار و تروریستها به صحنه آمده و بهسرعت نیز به فاضلاب تروریستی خود بازگشتند، این موجهای سریع کم ارتفاع و بی پتانسیل باعث شده است تا آمریکاییها بهصورت علنی روی ایجاد موج چهارم فعالیت کنند؛ در این مرحله ترورهای کور؛ خرابکاری و تحریم بعد بیشتری خواهد گرفت. بهزودی جذر و مد دریای آشوب چنان فضا را تغییر میدهد کهموجهای برگشتی از مبدأ دشمن را در منطقه و فراتر از آن غرق خواهد کردتماشای چند کلیپ ارسالی برای بایدن از آتش زدن تعدادی سطل زباله زیر پارک وی به دست اوباش خیابانی به قیمت خودکشی سیاسی حزب دموکرات در انتخابات تمام خواهد شد!