خبرگزاری فارس: این که چه معیارهایی برای فروش یک اثر سینمایی کافی است همچنان یکی از پرسشهای اساسی و مهم سینماگران است. به واقع نمیتوان فرمولی را برایش ارائه داد حداقل تا به این لحظه چیزی در این باب طرح نشده که همه با پیروی از آن فیلمهایشان به فروش خوبی برسد، اما این نکته بسیار مهم است که شرایط برای اکران فیلمهای سینمایی به طور مساوی و بر اساس عدالت تقسیم شود.
از طرفی همه خوب میدانیم هم پخش کننده فیلم و مخصوصا سینمادار حق دارند در ابتدا منفعت شخصی خود را در نظر بگیرند چرا که درآمدشان در اولیت قرار درد، اما باید راه کاری برای فیلمهایی که مباحث اخلاقی را طرح کردهاند و در شرایط نابرابر نمایش داده میشوند یافت که فیلمساز از ساخت چنین آثاری ناامید نشود. به همین سبب تصمیم گرفتیم با عوامل فیلم سینمایی «آشوب» که یکی از فیلمهایی هستند که در فضای نابرابر برای ماندن بر پرده سینا با مکلات دست و ژنجه نرم میکنند مصاحبهای داشته باشیم و به سهم خود برای مخاطبانش اطلاع رسانی مناسبی از اکران این فیلم انجام دهیم.
متن این مصاحبه به شرح ذیل آمده است:
یک فیلمساز پیدا کنید فرد سالمی باشد و نان شب داشته باشد
_در صحبتهایتان از سینمای هالیوود مثال زدید که به نظرم خیلی قابل مقایسه با کیفیت سینمای ما به لحاظ برخی مسائل چه فنی و چه محتوایی نیست.
راستگفتار: منظورم برنامهریزی آنها است. در هالیوود اگر امروز فیلمنامهای نوشته میشود، برنامهریزیشان این است که مثلاً 5 سال بعد در فلان تاریخ این فیلم به نمایش در بیاید، آنها برای سینما برنامهریزیهای دقیق و منسجمی دارند. آنها به صورت گروهی فکر میکنند که چه کار انجام دهند تا آمریکای بهتری داشته باشند. زمانی که اخلاق وجود نداشته باشد این روحیه نیز وجود نخواهد داشت. شما یک فیلمساز پیدا میکنید که فرد سالمی باشد و نان شب نیز داشته باشد و بخورد؟!
جریانهای خاصی برای دیده شدن بازیگر وجود دارد
_بگذریم و کمی در مورد ایفای نقش کوروش تهامی در فیلم سینمایی «آشوب» صحبت کنیم و اینکه چند سالی است که شما تلاش میکنید در کاراکترهای مختلفی با ویژگیهای گوناگون حضور پیدا کنید. کمی از تنوع کارتان که به دنبالش هستید صحبت کنید.
تهامی: همواره در میان برخی از بازیگران شاهد این نکته بودم که گویا فقط به یک فرم خاصی از بازیگری اعتقاد دارند، یا برخی دیگر نظرات خاصی را در مورد محتوای بازی میگویند اما به نظرم اینها بیشتر شبیه به شعار است ما به طور کلی در کشورمان دچار شعارزدگی شدهایم، اما جریانهای دیگری برای دیده شدن یک بازیگر وجود دارد. همواره به یاد دارم که پدرم به من میگفت حق دادنی نیست بلکه گرفتنی است و من امروز میگویم درست است، اما تا کی باید در مورد گرفتن حق خود جنگید؛ اگر این رویه به صورت دائم وجود داشته باشد واقعاً نکته کسالتآوری است.
برای دیده شدن باید دنبالههایب عجیب و غریب داشت
بگذارید کمی صریحتر صحبت کنم به نظرم در کشور ما برای دیده شدن باید کمی حاشیه یا دنبالههای عجیب و غریب داشت زمانی که حاشیههای شما زیاد است و کارت را درست انجام نمیدهی برخی دیگر که از بیرون تماشا میکنند مجبور هستند نکاتی را در مورد آن فضا رعایت کنند تا خودشان نیز دیده شوند، اما اگر هر چقدر کارتان را درست انجام دهید ولی حاشیه نداشته باشید هیچکس شما را نمیبیند، اما به نظرم رسانهها یکی از کارهای مثبتی که میتوانند انجام دهند این است که چنین افرادی را در زمینههای مختلف شناسایی کنند و در مورد نقاط قوتشان اطلاعرسانی داشته باشند. بگذارید مثالی بزنم از آنچه که خودم چشیدم در سی و پنجمین جشنواره فیلم فجر سینمای ایران تقریباً هر کدام از دوستان حرفهای که با من ملاقات داشتند با تعجب به من گفت چطور میشود که بازی خوب و درست تو در فیلم سینمایی «رگ خواب» دیده نشد آنجا بسیار متفاوت و خوب بودی؛ البته این بازخوردها را من از افراد حرفهای در سینما داشتهام، این بازخوردها را از مخاطب عادی هم دریافت کردهام.
نکات ظریفی در بازیام در «آشوب» وجود داشت که دیده نشد
در فیلم سینمایی «آشوب» تمام آوازهایی را که مشاهده میکنید توسط من لبخوانی شده است اما به یک نکته دقت داشته باشید بدون هیچ ادعا و تنها به لحاظ فنی این نکته را عرض میکنم که آواز ایرانی را به سختی میتوان لبخوانی کرد طوری که وقتی صدای اصلی را روی صدای بازیگر قرار میدهید هیچ جابهجایی زمانی وجود نداشته باشد اما در فیلم سینمایی «آشوب» کوچکترین زمان خطایی و جابهجایی بین لبخوانی من و صدای خواننده مشاهده نمیکنید.با قاطعیت این را میگویم کمتر کسی میتواند این طور آواز ایرانی را لبخوانی کند. البته یکی از دلایلی است که باعث شد این کار توسط من درست انجام شود این بود که شخصاً سالهای سال در موسیقی فعالیت داشتم و پیش از بازیگری نیز کار موسیقی میکردم.
این را در مصاحبههای مختلف خود هم گفتهام متأسفانه در مسیر بازیگری برای نقشهایی که به صورت ویژه در آنها حضور داشتم و زحمت کشیده بودم، خیلی حاشیهسازی نشد شاید بیحاشیه بودن خودم مزید بر علت شده بود. مثلاً در زمانی که برای فیلم «به رنگ ارغوان» به کارگردانی ابراهیم حاتمیکیا کاندید دریافت سیمرغ نقش مکمل شده بودم، در زمانی بود که 7 سال از بازی من در آن فیلم گذشته بود و از طرفی با افرادی کاندید شده بودم که نقششان را با 7 سال تجربه بیشتر نسبت به من ایفا کرده بودند.
*وقتی بازیگری دیگر ریسک معنی ندارد
من متوجه برخی از صحبتها نمیشوم مثلاً اینکه در بازیگری ریسک کردم. وقتی که تو خودت را به عنوان بازیگر پذیرفتی دیگر ریسک معنی ندارد؛ گاهی شرایط ایجاب میکند که یک نقش کمدی و گاهی ایجاب میکند که یک نقش جدی را ایفا کنی، اما زمان که یک کارگردان بازیگری را تنها به خاطر ژستی که دارد وارد فیلمش میکند آنجاست که باید بگوییم ریسک کرده است. چرا باید بازیگری را که تنها ژست دارد و ابزارهای بازیگریاش تکمیل نیست برای یک نقش اول انتخاب کرد تنها به این دلیل که مثلاً با یک فرمی نگاه میکند که دختران زیادی فدای این نگاه میشوند، منتهی این مسائل دیگر دغدغه نیست و کسی وارد این جزئیات نمیشود.
ـ یکی از انتقادهایی که وجود دارد بحث تبلیغاتی است که برای فیلم سینمایی «آشوب» انجام دادهاید، این فیلم بگونهای تبلیغ شد که گویا مخاطب با یک کمدی زرد با بازیگران نامرتبط ساخته و به نمایش درآمده است.
راستگفتار: ببینید بگذارید با یک مثال جوابتان را بدهم شهاب حسینی در حال حاضر بازیگر مطرحی است و در فیلم سینمایی «برادرم خسرو» بازی کرده که در حال حاضر اکران است اما فروشی را که انتظار میرفت فیلم نداشت، فیلم «دو عروس» نیز فیلم کمدی است که در حال اکران است و متأسفانه فروش خوبی نداشته است. مباحث مختلفی در فروش فیلم تأثیرگذار هستند و تنها مبحث تبلیغات نیست، تعداد سالنها و زمان اکران فیلم نیز مهم است.
تهامی: البته انتقادی را که درباره نحوه تبلیغ فیلم داشتید از فرد دیگری هم شنیدهام که به نظرم درست است.
راستگفتار: مشکل اصلی ما سالن است اگر تماشاگر داخل سالن برود حتماً راضی از آن خارج میشود.