نمایش جسورانه و بینقص تیم ملی در این مسابقه تحسین منتقدان داخلی و خارجی را به دنبال آورده و حتی باعث شگفتی آنها شده است. هماکنون امیدواریهای زیادی وجود دارد که تیم ایران در بازی روز آخر موفق به کسب امتیاز برابر آمریکا شود و از گروه بالا بیاید. با توجه به تساوی بدون گل آمریکا و انگلیس در دومین بازی گروه دو، در حال حاضر انگلستان با 4 امتیاز در صدر جدول قرار دارد، ایران با 3 امتیاز دوم است، آمریکای دو امتیازی در جایگاه سوم قرار گرفته و قعر جدول هم به ولز تک امتیازی اختصاص یافته است. شواهد نشان میدهد اگر ایران در بازی با آمریکا شکست نخورد، به احتمال فراوان راهی مرحله بعد خواهد شد؛ اتفاقی که با توجه به کیفیت بالای تیم ملی در بازی با ولز، اصلا دور از انتظار به نظر نمیرسد.
حملات پرشمار تیم ملی ایران برابر ولز که منجر به رقم خوردن یکی از بهترین و بینقصترین مسابقات تاریخ تیم ملی شد و از قضا با کسب نتیجه هم همراه بود، این افسوس را برای خیلی از هواداران فوتبال ایران به وجود آورده که در این سالها چقدر میتوانستیم روی دروازه رقبا حمله کنیم و نکردیم. سیاست هجومی تیم ملی در بازی با ولز از آن جهت اتخاذ شد که تیم ملی چاره دیگری نداشت. تیم ملی باید ولز را میبرد تا بتواند بخت خودش را برای صعود به مرحله حذفی زنده نگه دارد، در غیر این صورت عملا اوت شده بودیم. اینجا بود که توان هجومی شاگردان کارلوس کیروش به فعل رسید و آن فوتبال خوب را دیدیم. در این سالها بسیاری از منتقدان مربی پرتغالی بر این باور بودند که سیاستهای فنی او بیش از حد احتیاطآمیز است و لازم نیست تیم ایران برابر همه رقبا اینقدر تدافعی و بسته بازی کند. اتخاذ این تاکتیک شاید برابر برخی رقبای گردنکلفت کار درستی باشد، اما همیشه نباید اینطور فوتبال بازی کرد؛ مخصوصا وقتی فوتبال خوب امثال ژاپن و عربستان را برابر تیمهای قدرتمند میبینیم. امسال که هیچ، ببینید چهار سال پیش ژاپن چه فوتبالی برابر بلژیک بازی کرد. امیدواریم آنچه در بازی با ولز دیدیم و بغضی که بالاخره ترکید، به یک سنت پایدار در فوتبال ایران تبدیل شود. حیف است تیمی که عناصر تهاجمی خوبی مثل مهدی طارمی و سردار آزمون را در اختیار دارد، فقط وقتی حمله کند که واقعا گرفتار و ناچار شده باشد. بازی با ولز ثابت کرد با این تیم میشود خیلی خیلی بهتر بازی کرد. سرمایهاش وجود دارد، فقط کافی است به فعل برسد.