سرویس بینالملل فردا: وبگاه خبری "العهد" در مقالهای به قلم "عقیل الشیخ حسین" به ریشهیابی اتحاد آمریکا با عربستان و بازتاب آن بر اوضاع منطقه پرداخت.
در این مقاله آمده است: "دونالد ترامپ" رئیس جمهوری آمریکا، طی سفر خود به عربستان با استقبال گرمی از سوی رهبران این کشور مواجه شد، کشوری که نظام سلطنتی حاکم بر آن از چندین دهه پیش تا به امروز مبتنی بر شیوههای حکومتی قبیلهای و فرهنگ عشیرهای بوده است. با توجه به اینکه پادشاهی عربستان سعودی هسته اصلی صادر کردن انواع تروریسم سلفی – وهابی را تشکیل میدهد، این رژیم خودکامه منکر حتی ابتدائیترین حقوق مردم خود شده، و آنها را به کینهتوزی علیه دیگر آئینها، زنان، هنر و میراثهای فرهنگی تشویق میکند. (همانند بمباران اماکن تاریخی پرارزش یمن که توسط سربازان عربستان رخ داد).
دولت عربستان در حالی منکر حمایت مالی خود از گروهکهای افراطی تروریستی میشود که هرگز اقدام به ممانعت از پشتیبانی مالی سعودیهای وهابی از این گروهکها نشده است.
حکومت وهابی ریاض که دخالتهایش در امور مسلمانان اهل سنت در سراسر جهان برکسی پوشیده نیست، سکاندار جنگهای خونین فرقهای شیعی – سنی در خاورمیانه است که هدفش از این امر تلاش برای تضعیف ایران میباشد. لازم به ذکر است که عربستان برای تحقق اهداف خود به حمایت آمریکا چشم دوخته است.
میزبانی هنگفت و مراسم استقبال ریاض از ترامپ که یکی از اهدافش پیشبرد، احیا و حمایت از صنعت آمریکا ذکر شده بود، با سایه زدن واشنگتن بر غنایم و دلارهای نفتی ریاض، یعنی امضای قراردادهای نظامی- امنیتی- اطلاعاتی سنگین با عربستان همراه بود، و در این سفر جنجالی، بزرگترین قرارداد فروش سلاح واشنگتن به ریاض به ارزش 300 میلیارد دلار که 110 میلیارد دلار آن به فوریت اجرایی میشود، به امضا رسید.
از سوی دیگر، در این سفر پرحاشیه، ترامپ دستور به تشکیل ناتو عربی، و بالابردن سطح آن یعنی ترکیب آن با شورای همکاری کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس داد. گفتنی است تئوریههای ناتو عربی مدعی تحقق اهدافی همچون مبارزه با برخی گروهکهای تروریستی مانند "داعش" و "النصره" است، ولی در حقیقت این ناتو علیه کشور و جهتی وارد جنگ خواهدشد که از نظر شورای خلیج فارس، تهدیدی برای آنان به شمار رود که این تهدید از نظر دولتهای خودکامه عربی حوزه خلیجفارس از سوی ایران و مذهب تشیع متوجه آنان و منطقه است، این مسأله طی نشستی میان برخی کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس و بیش از پنجاه رهبر کشورهایی که جمعیت آن را عمدتا مسلمانان تشکیل میدهند، به توافق و امضا رسید، گفتنی است این جلسه به میزبانی عربستان و پادشاه صوری آن یعنی "ملک سلیمان" که به بیماری آلزایمر دچار است، برگزار شد.
ناتو عربی یک رهبر بیشتر نخواهد داشت و آن کسی جز ترامپ نیست، که "محمد بن سلمان"، شاهزاده جنجالی سعودی که به (MBS) معروف است، نیز دستیار وی خواهد بود.
دستگاه نظامی آمریکا بزودی اهداف خود را با دیکته کردن خواستههایش بر سازمان ناتو عربی و شورای همکاری کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس محقق خواهد کرد، که "مقابله" با آنچه که تهدیدات ایران نامیده میشود و جنگ علیه مردم بیگناه سوریه و یمن در صدر اهداف این سازمانهای عربی تحت حاکمیت ترامپ خواهد بود، گفتنی است تنها دلیل کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس از جنگ سوریه و یمن عدم وجود حاکم دیکتاتور متعصب وهابی در صنعاء و دمشق است.
دانههای شن موجود در صحرای عربی میدانند که گروهکهای تروریستی خاک سوریه و بویژه "جیش الفتح" که "جبهة النصرة" و "القاعده" که آن را رهبری میکنند، مورد پشتیبانی مالی وهابیون مرتبط با رهبران سیاسی آل سعود است، و جبهة النصره به یقین از قراردادهای نظامی آمریکا با عربستان بی بهره نخواهد ماند.
آل سعود میتوانند بر حمایت کامل ترامپ و پشتیبانی تام ژنرالهای آمریکایی مانند "جیمز ماتیس" وزیر دفاع آمریکا که به "سگ دیوانه معروف است، و همچنین "مک مستر" مشاور امنیت ملی این کشور تکیه کنند، که هر دو این اشخاص در جنگ عراق سهم بسزایی داشته، و هماکنون به ایران به چشم یک شر مجسم نگاه میکنند.
ارتباط نزدیک میان رژیم اسرائیل و گروه تروریستی "داعش" بر کسی پوشیده نیست، از یک سو شاهد مداوای جنگوجیان گروهک تروریستی "جبهة النصره" در بیمارستانهای اسرائیل هستیم و از سوی دیگر، وقتی داعش به صورت سهوی اسرائیلیها را در منطقه جولان مورد هدف قرار داد، "موشه یعلون" وزیر دفاع اسرائیل تصریح کرد: "جهادیها، بلافاصله از اسرائیل عذر خواهی کردهاند".
بله درست است داعش از اسرائیل عذرخواهی کرد زیرا موظف به تحقق اهداف این رژیم در سوریه و عراق است، اسرائیل به دنبال ضعیف نگه داشتن و تجزیه دولتهای سکولار عربی منطقه است، و روشن است که این پروژه جزو اهداف دراز مدت آمریکا نیز میباشد، حتی اگر تحت رهبری ترامپ نباشد، پس قرارداد نظامی آمریکا با عربستان نیز در این چارچوب قابل تفسیر خواهد بود.
با توجه به شرایط فعلی، میتوان از دو جبهه در سطح منطقهای و بینالمللی سخن گفت: از یک سو در جبهه نخست واشنگتن، آل سعود، شورای همکاری خلیج فارس و اسرائیل قرار دارند (این شورا به هر قیمتی حاضر به امضای تفاهمنامه با اسرائیل است حتی اگر بهای آن از بین رفتن سرزمین فلسطین و آرمان آن باشد) و در سوی دیگر ایران، سوریه و روسیه قرار دارند.
باران اسکناس سلاحهای سنگین
دیدار ترامپ با تک تک رهبران آل سعود با خوشحالی زائد الوصف شاهزادههای وهابی همراه بود، این سفر تاریخی ترامپ دیدار "ملک عبدالعزیز بن عبدالرحمن"پادشاه وقت عربستان را با "فرانکلین روزولت" رئیس جمهور آمریکا در دهههای قبل، را بر روی ناو آمریکایی USS Quincy در اذهان زنده کرد. آل سعود به دنبال خرید حمایت آمریکاست و مافیای احزاب جنگ طلب به خوبی میدانند که به منظور بحران و تشنج اقدام به امضا و اعمال چه قراردادهایی کنند.
همپیمانی ابو ترامپ آمریکایی و "محمد بن سلمان" شاهزاده سعودی، نقطه عطفی در تاریخ بینالملل را ثبت خواهد کرد. از این نظر که بن سلمان شخصی ماجراجو، دشمن مآب و خودخواه است و فکر میکند کارشناس و متخصص مسائل اقتصادی است، عملکردهای متهورانهاش ،مواضع خصمانه رهبران و بزرگان کاخ سلطنتی ریاض را متوجه خود کرده است.
"محمد بن سلمان" به منظور ترویج برنامه «چشم انداز عربستان 2030» را که شامل طرحهایی برای رها کردن اقتصاد این کشور از وابستگی به نفت است، سفرهای متعددی به کشورهای عربی داشته است.
این برنامه شامل کاهش دستمزد کارمندان دولتی، کاهش کمک هزینههای انرژی، فروش زمینهای اطراف مکه، و بویژه واگذاری پنج درصد از سهام شرکت ملی نفت عربستان "آرامکو" به سرمایهگذران خارجی است. بن سلمان در حالی توصیههای ریاضت اقتصادی خود را متوجه مردم عربستان میکند، که وی تابستان سال گذشته وقتی در کنار یکی از سواحل قدم میزد و کشتی "یوری شیفر" میلیاردر روسی را مشاهده کرد با پرداخت هزینهای بالغ بر 550 میلیون یورو طی اندک ساعاتی موفق به خرید آن شد.
و اما در خصوص ویتنام آل سعود یا ویتنام محمد بن سلمان یعنی یمن باید گفت که سازمان ملل تصریح کرده است که تعداد افرادی که در این کشور پس از جنگ بن سلمان فاقد امنیت غذایی شدهاند به 17 میلیون نفر رسید. در حالیکه تعداد زیادی از مردم مظلوم یمن روزانه به دلیل جنگ و گرسنگی تلف میشوند، ترامپ به سیاست حمایتی خود از عربستان و جنگ علیه یمن ادامه میدهد.
و اما در مورد ارتباط آل سعود با داعش، به گفتههای "کامل داوود" نویسنده الجزائری استناد میکنیم که میگوید: "بزرگترین هدف داعش حمله به عراق بود، و پدر داعش، ایدئولوژی حاکم بر عربستان سعودی است"؛ در این خصوص به افشاگری سایت ویکلیکس در سال 2009 اشاره میکنیم که گفته بود: "سعودیها اولین منبع اصلی حمایت مالی اشخاص موسوم به جهادیهای سلفی هستند".
با غض نظر از اینکه کدام یک از دو اصطلاح وهابی یا سلفی برای عربستان مناسبتر است، باید گفت ایدئولوژی حاکم بر عربستان که مبتنی بر ترویج ایران هراسی است، سکاندار جنگهای موسوم به اعمال جهادی گسترده در سطح منطقه میباشد. گفتنی است آل سعود و رهبران تروریستی موسوم به جهادیها دو روی یک سکه هستند.
لازم به ذکر است که آل سعود دایما بر نظریه و افکار افراد سادهلوح غربی که همواره یادآور داستان دیدار پادشاه سابق عربستان با روزولت هستند، تکیه میکنند، رهبران سعودی بیش از هر چیزی نیازمند داشتن آگاهی و تاکتیک به منظور عدم تصریح دیدگاههای خود در سطح عمومی است، برای مثال محمد بن سلمان طی مصاحبهای با شبکه خبری "العربیه" طی روزهای اخیر گفت: "ما منتظر نمیمانیم تا معرکه جنگ وارد عربستان شود بلکه ما جنگ را به خاک ایران خواهیم کشاند"، وی در ادامه ادعاهای خود تأکید داشت که شیعیان ایران اندیشه فتح مکه را در سر میپروانند.
گفتنی است سازمان جاسوسی آمریکا(سیا) از سالهای پیش شروع به ساخت بازیهای ویدیوئی جنگی کرده، که رهبران این جنگها نیروهای ویژه آمریکایی هستند؛ وقتی محمد بن سلمان باد به غبغب میاندازد و مدعی انتقال جنگ به خاک ایران میشود، میتوان به یقین گفت خودش نیز این گفتهاش را باور ندارد، ترامپ به دنبال ایجاد جنگ باز با تهران نیست، زیرا وی به ایران و روسیه برای رسیدن به توافق صلح در سوریه نیاز دارد.
اظهارات متهورانه و به دور از تعقل محمد بن سلمان، معلول باران دلارهای نفتی ریاض بر واشنگتن است، و ابوترامپ آمریکایی به خوبی درک میکند که هیچ معاملهای سودآورتر از جنگهای نیابتی نیست.