فریب در ازدواج چه مجازاتی دارد؟
آمار و ارقام رسمی در دست نیست که چه تعداد از طلاق ها به دلیل فریبکاری زوج ها در ازدواج رخ می دهد اما حتما هر کدام از شما در میان اطرافیانتان با چنین موردی مواجه شده یا شنیده اید که کسانی به امیدی ازدواج کرده اند اما بعد از شروع زندگی متوجه شده اند واقعیت طرف مقابل آن چیزی نبوده که ادعا کرده است.
مجازات فریب در ازدواج
علل فسخ نکاح به سه دسته تقسیم می شود:1. عیب زن و مرد 2. تدلیس 3. تخلف از شرط. در خصوص عیوب مطالبی بیان شد و در این یادداشت، به بیان سایر علل فسخ نکاح می پردازیم.
تدلیس
تدلیس به معنای انجام دادن اعمالی است که موجب فریب دیگری شود. تدلیس در انواع عقود مطرح می شود و بسته به نوع عقد، می تواند متفاوت باشد. در عقد نکاح، انجام دادن اعمال متقلبانه به قصد نسبت دادن یک صفت کمالی به زوج یا زوجه و یا پنهان کردن عیبی که در یکی از طرفین نکاح وجود دارد، تدلیس محسوب می شود.
آنچه در تدلیس اهمیت دارد وجود قصد فریب است. یعنی فرد باید سوء نیت داشته باشد و بخواهد با این کار طرف مقابل را فریب دهد. به طور مثال اگر زن دارای بیماری کچلی باشد و این امر را با تقلب پنهان کند، تدلیس است. در تدلیس برای فردی که فریب خورده حق فسخ ایجاد می شود. بر همین اساس ماده ٔ 1128 قانون مدنی بیان می کند:«هر گاه در یکی از طرفین صفت خاصی شرط شده و بعد از عقد معلوم شود که طرف مذکور فاقد وصف مقصود بوده برای طرف مقابل حق فسخ خواهد بود خواه وصف مذکور در عقد تصریح شده یا عقد متباینا بر آن واقع شده باشد».
در این ماده از عبارت «عقد متباینا بر آن واقع شده باشد» استفاده شده. به این امر شرط تبانی می گویند. شرط تبانی عینا در عقد ذکر نمی شود اما در ذهن طرفین مورد نظر است و آنقدر برایشان مهم است که عقد را براساس آن واقع می کنند.
فریب می تواند توسط خودِ زوج یا زوجه و یا از طرف شخص ثالثی با هماهنگی زوج یا زوجه واقع شود. اگر شخص ثالث بدون اطلاع زوج یا زوجه، طرف مقابل را نسبت به زوج یا زوجه دچار فریب کند، حق فسخ ایجاد نمی شود.
این امکان برای فرد فریب خورده وجود دارد که اگر از این فریب دچار ضرر و زیان شود، از فریب دهنده مطالبه ٔ خسارت کند.
جرم انگاری تدلیس
بر اساس ماده 647 کتاب تعزیرات قانون مجازات اسلامی، اگر زوجین قبل از نکاح طرف خود را نسبت به امور واهی فریب دهد و عقد بر مبنای این امور که در ماده به طور تمثیل بیان شده واقع شود، مرتکب به حبس تعزیری از 6 ماه تا 2 سال محکوم می گردد.
بنابراین می بینیم که قانون گذار به منظور حمایت از اهمیت تشکیل خانواده و رعایت صداقت در این موضوع، تدلیس در نکاح را جرم انگاری کرده و برای آن تعیین مجازات نموده است.
تخلف از شرط صفت
این امر شباهت زیادی به همان امر تدلیس در نکاح دارد. آنچه باعث می شود این دو امر را از هم تفکیک کنیم، وجود و عدم وجود سوء نیت است. در تدلیس لزوما باید قصد فریب باشد اما در تخلف از شرط صفت چنین قصدی نیست. در این عامل از عوامل فسخ نکاح، شرطی مقرر می شود یا در ذهن طرفین متباینا وجود دارد که عقد بر اساس آن واقع می شود اما بعد مشخص می شود که چنین صفتی در فرد موجود نبوده. در چنین حالتی حق فسخ ایجاد می شود.
اعمال حق فسخ و قواعد آن
در خصوص نحوه ٔ اجرای حق فسخ مسائلی وجود دارد که به این شرح است:
فوری بودن
بر اساس ماده ٔ 1131 قانون مدنی، اعمال حق فسخ در نکاح فوری است. یعنی فرد به محض اینکه از وجود این حق و سبب آن مطلع شد باید آن را اعمال کند. در غیر این صورت این حق ساقط می شود. این فوریت را عرف مشخص می کند. اگر صاحب حق نداند که این حق برای او ایجاد شده و یا نداند که اعمال این حق باید به فوریت باشد و فسخ را اعلام نکند، حق فسخ او به دلیل جهل، ساقط نخواهد شد.
فقدان تشریفات
ماده ٔ 1132 قانون مدنی بیان می کند:«در فسخ نکاح رعایت ترتیباتی که برای طلاق مقرر است شرط نیست». بر این اساس فسخ نکاح فاقد تشریفات مرسوم برای طلاق است و حتی نیاز به حکم دادگاه ندارد. آنچه مراجعه به دادگاه را لازم می کند، تشریفات مربوط به ثبت فسخ نکاح است. بنابراین عمل دادگاه صرفا تایید و اعلام فسخ است تا امکان ثبت آن وجود داشته باشد اما در حقیقت فسخ به اراده ٔ صاحب حق و با هر لفظ یا فعلی که نشان دهنده ٔ این اراده در فسخ باشد، رخ می دهد.
مهریه در فسخ نکاح
اگر فسخ نکاح بعد از وقوع رابطه باشد، زن مستحق تمام مهریه است. اما اگر رابطه واقع نشده باشد، زن مستحق هیچ مهری نیست. مگر اینکه علت فسخ نکاح عنن مرد باشد که زن به این واسطه در فسخِ پیش از رابطه ، مستحق نصف مهریه خواهد بود.
اگر مهریه ای مقرر نشده باشد و نکاح پیش از رابطه فسخ شود، هیچ مهری به زن تعلق نمی گیرد، اما فسخ بعد از وقوع رابطه، زن را مستحق نصف مهرالمثل می کند. در مورد مهرالمثل در یادداشت های پیشین صحبت کرده ایم.
عده فسخ نکاح
بر اساس ماده ٔ 1151 قانون مدنی، عده ٔ فسخ نکاح در نکاح دائم مانند عده ٔ طلاق 3 طُهر است. مگر اینکه زن به اقتضای سن، عادت زنانگی نبیند که در این صورت عده ٔ او 3 ماه خواهد بود.
اما در نکاح موقت بر اساس ماده ٔ 1152 قانون مدنی عده ٔ فسخ در زنی که باردار نباشد 2 طُهر و در صورت ندیدن عادت زنانگی به اقتضای سن، 2 ماه است.
فسخ نکاح از حقوقی صحبت می کند که معمولا زوجین نسبت به آن بی اطلاع هستند. آگاهی از قانون به ما کمک می کند با شناخت حقوق خود، بتوانیم بسیاری از مشکلات را حل کنیم.
مجازات فریب در ازدواج چیست؟