اما ژانویه 2022 یعنی دی 1400 بود که حسین امیرعبداللهیان، وزیر خارجه ایران که به چین سفر کرده بود، از شروع عملیاتی شدن توافق همکاریهای راهبردی و جامع 25 ساله ایران و چین خبر داد. این در حالی است که در یک سال گذشته یعنی از ابتدای 2022 تا پایان آن روابط تهران و پکن نه تنها بر اساس این برنامه راهبردی، روند رو به جلویی نداشته، بلکه سفر رئیسجمهور چین به عربستان و امضای قراردادهای کلان با این کشور، باعث شد تا مخالفان برنامه همکاری 25 ساله بیش از گذشته انتقادات خود را در قبال این مجموعه توافقاتی که تا به امروز دستاوردی نداشته، اعلام کنند. در واقع این سند همکاری از ابتدا موافقان و مخالفان خود را داشته و دارد؛ به طور خلاصه موافقان آن را فرصتی برای احیای دیپلماسی چندوجهی، ابزارسازی در مقابل تحریمها و فشارهای آمریکا، ابزار چانهزنی و امتیازگیری در برابر غرب و باز شدن فضای تنفس برای اقتصاد کشور میدانند. اما مخالفان مدعیاند که بر اساس این سند ایران امتیازات زیادی به چین خواهد داد و میگویند چون ایران خود در وضعیت تحریمی به سر میبرد به ناچار به چنین همکاریای روی آورده است. روزنامه «دنیایاقتصاد» در این گزارش در گفتوگو با کارشناسان چشمانداز مناسبات تهران و پکن و برنامه همکاریهای 25 ساله در سال 2023 را بررسی میکند.
سال سرنوشتساز تهران و پکن
دکتر حامد وفایی، استاد مطالعات چین دانشگاه تهران در باب چشمانداز روابط ایران و چین در سال 2023 توضیح داد: «در نظریه چشمانداز (Prospect Theory) بحث از گزینههای آمیخته با ریسک و احتمال وقوع نتایج مختلف است و از این منظر باید به احتمالات پیش رو در مناسبات دو کشور اشاره کنیم.» به گفته وفایی، در واپسین ایام سال 2022 و با سفر رهبر چین به ریاض موجی از گمانهها در خصوص آینده روابط ایران و چین به راه افتاد که عمدتا حاوی نگرانیهایی از احتمال عبور پکن از تهران و مواردی از این دست بود. این در حالی است که بر مبنای «دیپلماسی چینی» همواره بخشی از «کیک اقتصاد» پر جمعیتترین کشور جهان در برابر جمهوری اسلامی ایران گشوده خواهد بود.
این استاد دانشگاه با طرح این پرسش که سرانجام ایران از کدامین بخش اقتصاد چین منتفع خواهد شد؟ گفت: «سپهر سیاست خارجی چین مملو از شیوههای تعامل همزمان با «قطبهای متضاد» است از جمله کرهجنوبی و شمالی و البته تعامل با ایران و رژیم سعودی. در این بین میتوان شیوه تعامل با چین را در دو مدل پاکستانی و مدل کرهشمالی مدنظر قرار داد و بر این نکته متمرکز شد که سرانجام «مدل ایرانی کار با چین» به کدامین سو متمایلتر خواهد بود؟» وی در ادامه تاکید کرد: «اهمیت سال 2023 در روابط ایران و چین نیز دقیقا از همین جا نشات میگیرد که دولت مستقر در تهران باید در این سال تکلیف روابط خویش با پکن را روشن و طبعا مدل تعاملش با چینیها را بر اساس چارچوب «مشارکت جامع راهبردی» نهایی کند.» وفایی توضیح داد: «در این میان نگرانی اصلی در خصوص چین را نه در گسترش تعامل این کشور با سعودیها یا صهیونیستها که باید در بیم احتمال جا ماندن کشورمان از تندباد حوادث جاری در نظام بینالملل با مختصات و بازیگران جدیدش جستوجو کرد که از این منظر 2023 اهمیتی دوچندان مییابد و این سال را به ایامی پر حادثه از فرصتها و چالشها یا به بیانی دورانی از انتخاب میانِ چندRisky Prospect در مناسبات ایرانیان و چینیان مبدل خواهد کرد.»
ایران و چین در بنبست میمانند؟
محمدجواد قهرمانی، پژوهشگر مسائل چین نیز در خصوص برنامه همکاری 25 ساله ایران و چین گفت: «امضای چارچوب توافقی میان جمهوری اسلامی ایران و چین و اعلام عملیاتی شدن آن، بحثهای متعددی پیرامون امکان اجرایی شدن آن را به وجود آورد. با وجود آنکه برخی از همان ابتدا نگاهی خوشبینانه داشته و آن را نقطه عطفی در روابط تهران-پکن قلمداد میکردند، گذشت زمان نشان میدهد انتظارات موجود برآورده نشده است. در عین حال، وقوع برخی تحولات از جمله مواضع چین به دنبال سفر شی جین پینگ به عربستان در انتهای سال 2022، به طرح پرسشهایی پیرامون روابط دو کشور به طور کلی و امکان اجرایی شدن این قراردادها در سال 2023 به طور خاص منجر شده است.»
قهرمانی با بیان اینکه به منظور روشن شدن این موضوع که روابط ایران و چین در سال 2023، و به تبع آن قراردادهای همکاری میان دو کشور به چه سمت و سویی حرکت میکند باید دید در حال حاضر، وزن چه عواملی در روابط تهران-پکن سنگینی میکند، توضیح داد: «به طور سنتی، نیازمندیهای متقابل از جمله موضوع انرژی، نیازمندیهای تجاری متقابل یا همکاری در حوزه تکنولوژی و نظامی در توسعه روابط مدرن دو کشور، نقشی برجسته ایفا کردهاند. اما به تدریج عوامل بینالمللی بر روابط دو کشور سایه انداختند.» این کارشناس در ادامه به بررسی عوامل اثرگذار بر روابط ایران و چین پرداخت و افزود: «در این میان تحریمهای غرب علیه تهران و در عین حال، روابط گسترده پکن-واشنگتن و نیازهای تکنولوژیک آن به آمریکا به عوامل محدودکننده تبدیل شدند. از سوی دیگر فشارهای غرب، فرصتهایی نیز برای پکن جهت تثبیت خود به عنوان شریک غیرقابل جایگزین تهران به وجود آورد.» این پژوهشگر در واکاوی اثرگذاری عوامل منطقهای در روابط ایران و چین نیز گفت: «در کنار دو عامل فوق، اگرچه عوامل منطقهای نیز به طور سنتی بر روابط دو کشور اثرگذار بودهاند اما تفاوتی که عوامل منطقهای در شرایط کنونی ایفا میکنند این است که میتوانند نیازمندیهای متقابل دوجانبه تهران- پکن را به طور جدی تحتالشعاع قرار دهند. به عنوان نمونه، بسط روابط چین با کشورهای منطقهای باعث ایجاد اطمینان در تصمیمگیران چینی نسبت به تامین نفتی است که سابقا تهران برای آنها عرضه میکرد یا گسترش حضور شرکتهای چینی در کشورهای منطقه و فقدان محدودیتهایی که برای فعالیت در ایران با آنها مواجهند، باعث کاهش انگیزه آنها جهت فعالیت در ایران میشود. همچنین، نهادینه و نهادمند شدن روابط چین با کنشگران منطقهای سبب میشود این کشورها از قدرت اثرگذاری بیشتری بر ملاحظات پکن در روابط با تهران برخوردار شوند. به عنوان مثال، اگرچه ثبات در منطقه سنتا از اولویتهای مهم چین به شمار میرود اما اکنون توسعه تعاملات چین با دیگر کنشگران منطقه میتواند به غلبه روایتی از بازیگرِ مخلِ ثبات منجر شود که مطلوب برای روابط جمهوری اسلامی ایران با چین نباشد. چه بسا همین موضوع، به عامل فشار پکن بر تهران نیز تبدیل شود.»
وی با تاکید بر این موضوع که دو عامل بینالمللی و منطقهای در حال حاضر عوامل غالب در تعیین چگونگی روابط دو کشور هستند، گفت: «در نتیجه، استمرار وضعیت کنونی تعامل تهران و غرب همچنان به عنوان عامل جدی محدودکننده عمل میکند. همچنین، وجود محدودیتها در روابط با تهران، فضا را برای دیگر کنشگران منطقهای با هدف توسعه روابط با پکن فراهم کرده است. در این میان، توسعه روابط با شرکای آمریکا در منطقه میتواند ضمن پیشبرد اهداف اقتصادی چین، به این کشور در افزایش اثرگذاری بر معادلات منطقهای کمک کند.» قهرمانی در نهایت تاکید کرد که به طور کلی، با استمرار شرایط موجود نمیتوان نسبت به اجرایی شدن قراردادهای همکاری تهران-پکن در سال 2023 خوشبین بود. نکته اینکه، تثبیت این شرایط، تغییر آنها در آینده را نیز دشوار خواهد ساخت.
هدف، وسیله را توجیه میکند
همچنین حسین سیاحی، پژوهشگر سیاست بینالملل به «دنیایاقتصاد» گفت: «جمهوری اسلامی ایران که از سال 2013 حساب ویژهای روی قرار داشتن نام خود در طرح «کمربند و جاده» چین باز کرده بود، قرارداد 25 ساله را فرصتی بینظیر در جهت جذب سرمایهگذاری پکن در زیرساختهای کشور در نظر گرفت؛ قراردادی که دربرگیرنده طیفی از موضوعات اقتصادی و امنیتی بود و این تصور را به وجود آورده بود که تهران و پکن را به شرکای اصلی منطقهای تبدیل خواهد کرد.»
به گفته سیاحی، با این وجود، آنچه در محاسبات تهران لحاظ نشد، تحلیلی در سطح راهبردی بود. اینکه چین با فرسایش نظم آمریکایی در منطقه و کمرنگ شدن حضور این کشور در خاورمیانه، حضور خود را در سطوح مختلف افزایش خواهد داد. وی افزود: «واضح است که مانند آفریقا، خلیجفارس نیز از مناطقی است که شاهد تغییر موازنه میان قدرت حاکم و قدرت در حال ظهور است. از این جهت است که چین از طرق مختلف به دنبال افزایش سهم و تحقق منافع خود در این مناطق است. از پالادیوم و لیتیوم و سایر منابع طبیعی در آفریقا تا نفت در منطقه خلیجفارس، همگی اهداف چین به عنوان پایگاه عظیم تولیدی جهان را تشکیل میدهند اما آنچه تهران را ناامید میکند دکترین سیاست خارجی چین است که معتقد است«هدف، وسیله را توجیه خواهد کرد.»
پژوهشگر مسائل سیاست خارجی با بیان این موضوع که به این ترتیب، در سالهای آتی نیز پکن از هر طریقی جای پای خود را در منطقه محکم خواهد کرد، ادامه داد: «همچنین از نظر پکن منافع باید به هر نحوی محقق و نیازها برطرف شوند. در بخش اقتصادی و انرژی، اگر ایران به واسطه تحریمهای ایالات متحده و بهرغم داشتن قرارداد 25 ساله با این کشور قادر نیست نفت چین را تامین کند، خیلی موضوع سختی نخواهد بود؛ زیرا بنسلمان به شی جینپینگ اطمینان داده است که به عنوان یک شریک قابل اعتماد، نیازهای این کشور در بخش انرژی را برطرف خواهد کرد.» سیاحی با اشاره به اینکه قرارداد 25 ساله همچنین حاوی بندهایی در مورد همکاریهای امنیتی است، تاکید کرد: «اگر سیاست را گاهی عرصه محاسبات ساده و ماشین حسابی بدانیم، چین حاضر است با ایران و روسیه در مناطق راهبردی تمرینهای نظامی اجرا کند اما اینکه در بزنگاه نیاز نیز به این دوستی وفادار خواهد بود، محل شک و تردید است.» وی توضیح داد: «نباید فراموش کرد اندکی پیش از جنگ اوکراین، رئیسجمهور چین همکاری راهبردی با روسیه را نامحدود و عمیق خوانده بود اما حمایتی در عمل از آن نداشت.»
سیاحی در نهایت نیز گفت: «قرارداد 25 ساله میان ایران و چین چه امروز و چه در آینده تحتتاثیر روند و تحولات منطقهای خواهد بود. چین در منطقه خلیجفارس به دنبال استفاده از فرسایش پکس آمریکاناست و به همین دلیل از هر ظرفیتی استفاده خواهد کرد تا فعالیتهای خود را تشدید، جایگاهش را تثبیت و اهدافش را محقق کند. در این میان انزوای ایران، تحریمهای این کشور و تنشآفرینی در منطقه پذیرفتنی نیست.»