اندیشکده مطالعات و تحقیقات پیشرفته در ادامه با اشاره به روند برنامه هستهای ایران و رویکرد غربیها مینویسد: طولی نکشید که هیات آژانس در سال 2006 پرونده ایران را به شورای امنیت سازمان ملل ارجاع داد. تهران، پروتکل الحاقی را پذیرفت که تکمیلکننده توافقنامههای بازرسی اولیه است و به آژانس دسترسی بیشتر به دادهها و اطلاعات کشورها را در زمان تصویب میدهد. زمانی که ایران برای اولین بار غنیسازی اورانیوم 5/ 3 درصدی را اعلام کرد، جامعه بینالمللی به رهبری پنج عضو دائم شورای امنیت سازمان ملل و آلمان (گروه 1+5)، در ازای تعطیلی برنامه هستهای، بسته تشویقی به تهران پیشنهاد کردند. اما این روند به نتیجه نرسید. شورای امنیت قطعنامه 1696 را تصویب کرد که از ایران میخواست تمام فعالیتهای غنیسازی هستهای را متوقف کند. همچنین بستهای از تحریمهای اقتصادی بر اساس قطعنامه 1737 دنبال شد که افراد و موسسات ایرانی را هدف قرار داد و کشورها را از حمل هرگونه فناوری هستهای یا موشک به ایران منع میکرد.
فاراس در ادامه با ادعای اینکه ایران برخلاف قطعنامهها به توسعه برنامه هستهای خود اقدام کرد، نوشت: ایران از سال 2007 موفق به توسعه برنامه خود شده است. بر اساس گزارشهای اطلاعاتی ایالات متحده، ایران به طور پیوسته فعالیتهای طراحی و تسلیحات و توانایی غنیسازی اورانیوم خود را افزایش داده است. در سال 2009، ایران اولین ماهواره تولید داخل خود را به فضا پرتاب کرد که نگرانی جامعه بینالمللی را در مورد تواناییهایش برای حمل کلاهکهای هستهای عمیقتر کرد. باراک اوباما اولین رئیسجمهور آمریکا بود که پیشنهاد مذاکره مستقیم با ایران خارج از چارچوب گروه 1+5 را داد. واشنگتن وعده داد در صورت موافقت ایران با کاهش غنیسازی اورانیوم از 20درصد به 5/ 3درصد که برای انرژی و تحقیقات علمی کافی است، تحریمهای بینالمللی را کاهش خواهد داد. اما ماهها بعد؛ تحقیقات جدید، تاسیسات هستهای جدیدی را نشان میداد. بنابراین تحریمهای بیشتر اعمال شد و ایالات متحده و اتحادیه اروپا تصمیم گرفتند مذاکرات با تهران را تحریم کنند.
اندیشکده اماراتی فاراس با این ادعا که ایران همواره بر تغییر قابلیتهای هستهای خود برای مقاصد نظامی چشم دوخته است، مینویسد: مشخص نیست آیا ایران قصد تولید سلاح هستهای را دارد یا خیر. اما بدیهی است که تهران از سال 2012، زمانی که 2800 سانتریفیوژ جدید را برای تسریع غنیسازی اورانیوم تا 20درصد نصب کرد، گزینههای خود را حفظ کرده بود. با توجه به این موضوع، یکسری مذاکرات فشرده بین گروه 1+5 و ایران برای دستیابی به توافقی صورت گرفت که شفافیت بیشتر را تضمین کند و به لغو برخی از تحریمهای اقتصادی علیه تهران منجر شود. در سال 2013، کاترین اشتون، مذاکرهکننده گروه 1+5، با محمدجواد ظریف دیدار کرد و طرفین به توافق اولیه دست یافتند. با این حال، یک افشای رسانهای در سال 2016 نشان داد که ایران برخلاف آنچه توافق شده بود، به تحقیق و توسعه سانتریفیوژها ادامه داده است. ایالاتمتحده و اتحادیه اروپا به سرعت تحریمهای شدیدتری را علیه تهران بازگرداندند تا از ساخت موشکها با قابلیت حمل کلاهک هستهای جلوگیری کنند.
در سال 2017 و قبل از 20 ژانویه سناتور باب کورکر لایحه تحریم جدیدی را پیشنهاد کرد که تواناییهای هستهای ایران را هدف قرار میداد. اما آنتونی بلینکن معاون سابق وزیر امور خارجه همراه با سناتورهای دیگر، این لایحه را رد کردند چون معتقد بودند این لایحه توافقنامه 2015 را مختل میکند. این لایحه اما با اکثریت 98 رای موافق و دو رای مخالف به تصویب رسید.
توافق ناکافی
فاراس در ادامه یادداشت تحلیلی خود با ادعای بیهودگی توافق 2015 مدعی است: این توافق در بهترین حالت کافی نبود، چون تهدیدهای ایران علیه امنیت ملی سایر کشورهای منطقه را مهار نکرده بود. در حالی که بر اساس گزارشهای آژانس، ایران به مقادیر مندرج در توافق پایبند بوده است، اما همچنان به توسعه توان نظامی خود ادامه داده است که میتواند تهران را قادر سازد تا فناوری هستهای خود را یکپارچه کند.
اندیشکده اماراتی «آینده برای مطالعات و تحقیقات پیشرفته» خروج ترامپ از توافق هستهای را نشانه دیگری از این میداند که این توافق به اهداف اولیه خود نرسیده است و در این باره مدعی است: از آن زمان، ایالات متحده تحریمهای اضافی را اعمال کرده است که به نوبه خود ایران را از مذاکرات کنارکشیده و فعالیت هستهایاش را به سطوح بیسابقهای افزایش داده است. در حال حاضر، دموکراتها و دولت بایدن همچنان امیدوارند که توافق 2015 را با مذاکره اصلاح کنند. این در حالی است که از سال 2018 یکسری دادههای اطلاعاتی نشان داده که ایران هرگز به توافقنامه پایبند نبوده است. بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل به شورای امنیت سازمان ملل اطلاع داد که ایران انبارهای غنیسازی مخفی دارد. آژانس نیز از ایران خواسته است به بازرسان اجازه بازدید از سایتها را بدهد، اما تهران این درخواستها را رد کرده است. بنابراین، توافق با ایران بدتر شده است و چشمانداز یک توافق عملی نیز بسیار ضعیف است.
مانع اصلی توافق
فاراس در نتیجهگیری پایانی خود از این روند به یک مانع اصلی اشاره کرده و نوشته است: مانع اصلی در راه ایجاد یک توافق قابل اجرا، توانایی دو طرف برای بازگرداندن اعتماد است.
در حالی که ایران از آمریکا میخواهد تعهد قانونی بدهد که دولت آینده ایالات متحده کاملا به توافق پایبند بماند، اما به نظر میرسد دولت دموکرات کنونی قادر به پشت سر گذاشتن اختلافات حزبی بر سر ایران نیست. خطر واقعی، در فقدان هر جایگزین دیگری است. فقدان یک توافق قابل اجرا که با مساله امنیت و ثبات کل منطقه در ارتباط است و آن را به خطر میاندازد.
برآورد این اندیشکده اماراتی از چشمانداز توافق و استدلال آن مبنی بر اینکه دستیابی به یک توافق قوی و قابل اجرا دور از دسترس است، در شرایطی منتشر شده که ایران و غرب در حال ورود به فاز تنشهای گسترده هستند. تنشی که اعمال تحریمهای جدید آن را تشدید کرده است.
در تازهترین بسته تحریمی وزارت خزانهداری آمریکا در بیانیهای اسامی هفت نفر ایرانی را در ارتباط با «عرضه پهپاد به روسیه» در فهرست تحریمها قرار داده است.
آمریکا مدعی شده جمهوری اسلامی ایران پهپادهای ساخت این شرکت را برای استفاده روسیه از آنها در جنگ اوکراین به مسکو عرضه کرده است. تهران پیش از این بارها ادعاهای اوکراین و کشورهای غربی درباره ارسال پهپاد به روسیه برای استفاده در جنگ اوکراین را تکذیب کرده است.